باسمه تعالی
پرسش و پاسخ(۱۷)
رابطه عقل و عشق
سوال:
۱. آیا عقل مقدم بر عشق است؟ آیا عشق محصول عقل است؟
پاسخ:
از منظر فلسفی و روانشناسی، عقل و عشق دو نیروی متفاوت در انسان هستند:
• عقل ابزار سنجش، تحلیل و انتخاب است.
• عشق نیروی کشش، اتصال و شور است.
در برخی مکاتب، عشق از عقل سرچشمه میگیرد ، اما در عرفان اسلامی (مثلاً در مکتب ابن عربی یا مولوی)، عشق نیرویی فراتر از عقل معرفی میشود که عقل را هم مغلوب خود میکند.
بنابراین، بستگی به دستگاه معرفتی دارد:
• در فلسفه عقلگرای غربی: عشق محصول عقل یا واکنش بیولوژیک است.
• در عرفان اسلامی: عقل محدود است و عشق نیرویی الهی و فراعقلی است.
• سوال
۲. اگر عقل نباشد، انسان اصلاً درک نمیکند که عشق وجود دارد یا نه؛ پس عشق تابع عقل است؟
پاسخ:
تا حدی درست است. عقل، درک و تمییز را ممکن میسازد. اما بسیاری از تجربههای عشقی در انسان فراتر از تحلیل عقلانی رخ میدهد. گاه حتی عقل در برابر عشق سکوت یا تعارض دارد (نمونههای زیادی در ادبیات عرفانی).
سوال
۳. اگر عقل، گاه دستور به عشق و گاه به خشم میدهد، پس عقل منشأ اصلی است؟
پاسخ:
بله، در روانشناسی شناختی، تصمیمگیری انسان تحت تأثیر عقل، احساس، و ناخودآگاه است. عقل ممکن است احساسات را هدایت کند. اما در بسیاری از موارد نیز احساسات به شکل خودمختار از عقل سبقت میگیرند. عشق در بسیاری از متون عرفانی، فراتر از عقل و حتی معارض با آن توصیف شده است.
سوال
۴. مولوی عاشق شمس شد، ولی اگر میدید شمس راه خطا میرود، عشق را کنار میگذاشت؛ پس عقل قویتر است؟
پاسخ:
این دیدگاه نگاهی عقلمدار به رابطهی مولوی و شمس است. اما در متون مولانا، عشق به شمس فراتر از عقل است و حتی فقدان شمس، او را به دریای جنون و الهام کشاند.
اما از دید واقعگرایانه: بله، در نهایت تصمیمگیریها از عقل میآید، هرچند ممکن است تحت تأثیر عشق باشند.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۳/۱۶