متن شعر:
در خامُشیات رازِ حق پیدا شد
طوفانِ سخن زین سبب غوغا شد
لب را به سکوتِ تا توانی گردان
شاید که زبانت به حق گویا شد
شرح و تفسیر:
این رباعی به یکی از عمیقترین اصول عرفانی یعنی سکوت درونی و بیرونی اشاره دارد. در عرفان اسلامی و آموزههای معنوی، خاموشی نهتنها به معنای سکوت ظاهری، بلکه به معنای آرامش باطن و رهایی از هیاهوی ذهن است. شاعر در این چهار مصرع، تأکید دارد که راز حقیقت زمانی بر انسان آشکار میشود که زبان از سخن بیهوده بسته و دل از غوغای دنیا تهی گردد.
- مصراع اول:
در خامُشیات راز حق پیدا شد
این مصرع به این حقیقت اشاره دارد که راز الهی در سکوت دل و زبان کشف میشود. بسیاری از عرفا معتقدند که کلام زیاد انسان را از توجه به باطن بازمیدارد و تنها در خلوت و خاموشی است که حقیقت وجود آشکار میشود.
- مصراع دوم:
طوفان سخن زین سبب غوغا شد
سخنِ بیحساب، همچون طوفانی است که دل را مشوش و فکر را پریشان میکند. این آشوبِ ذهنی انسان را از درک حقیقت بازمیدارد. شاعر اشاره دارد که زیادهگویی سبب پوشیده شدن حقیقت میشود و این طوفان، مانع ادراک حقایق لطیف و معنوی است.
- مصراع سوم:
لب را به سکوت تا توانی گردان
در اینجا شاعر دعوت به تمرین سکوت میکند. این توصیه ریشه در آموزههای عرفانی دارد که تأکید میکنند تا انسان زبان را به سکوت و دل را به خلوت عادت دهد، زیرا سکوت مقدمهی شنیدن نغمههای حقیقت است.
- مصراع چهارم:
شاید که زبانت به حق گویا شد
این مصرع نتیجهی عمل به توصیهی پیشین است. سکوت حقیقی باعث میشود که زبان، از کلام بیهوده پاک گردد و آنگاه حقایق الهی از زبان انسان جاری شود. به تعبیر دیگر، وقتی انسان از سخنان دنیوی خالی شد، حقایق معنوی بر زبان او جاری میشود.
پیام عرفانی شعر:
این رباعی ما را به سکوتِ همراه با تأمل دعوت میکند. سکوت، پلی است که ما را از جهان ظاهر به باطن حقیقت میرساند. در حقیقت، شاعر یادآور میشود که اگر زبان و دل به آرامش برسند، گفتار انسان رنگ الهی به خود میگیرد و زبانش به حقگویی باز میشود.
این پیام را میتوان در سخن بزرگان نیز یافت:
-
مولانا میگوید:
هر که را اسرارِ حق آموختند / مُهر کردند و دهانش دوختند -
امام علی (ع) نیز میفرمایند:
چون سخن افزون شود، لغزش فزون گردد.
بنابراین، این رباعی ما را به سکوتی آگاهانه و تفکری ژرف فرا میخواند که مقدمهی ادراک حقیقت الهی است.
- ۰۳/۱۲/۱۸