باسمه تعالی
تحلیل مثنوی قوم عیسی (حکایت ۲۲)
بسمه تعالی
مثنوی قوم عیسی
حکایت ۲۲
نثر برگردان
به نام خداوند مهربانی و صفا،
که دلهای ما را با نور خود روشن میسازد.
سخن را با یاد عشق خدا آغاز کن،
و به نام او دلی را از غم و اندوه شاد گردان.
خدایی که همواره فروغ و روشنی به دلهای بیدار در صبح و شام میبخشد،
خدایی که روز و شب را به نور یقین در دل، جان و کام روشن میسازد.
از مریم بگویم، آن بانوی نورانی،
که از دامن پاکش سرور و شادی بر ما فرو ریخت.
از نامی که فراتر از همه رازهاست،
از بانویی از نسل پاک و مقدس حجاز.
به واسطه تقوا، نزد خداوند روسفید و محبوب شد،
پاک و تابان مانند خورشید در آسمان.
در خلوت دل، رها از وابستگیهای جهان،
دور از غمها و شهوتها و فریادها.
چون نوری از بالا فروزان شد،
نسیمی از عالم غیب آمد و جان را گشود.
فرشته ملک گفت: ای مریم باوقار،
هدیهای از سوی خداوند بلندمرتبه به تو رسیده است.
مریم گفت: ای فرشته پرنور،
از سوی ربالعلا در حضور تو هستم.
بشارت شنید از مقام جلال،
که فرزندی کامل و بیهمتا به دنیا خواهد آمد.
مریم پرسید: نه مرد است و نه مهر و وصال،
چگونه چنین تولدی بیمثال امکان دارد؟
فرشته پاسخ داد: این به امر خداوند یکتا است و من گواه این حقیقت.
در آن لحظه نور در جان مریم روشن شد،
روحالقدس مهمان او گردید.
وقتی نه ماه تمام شود، روز و شب،
شکوفا شود همچون گلی به سوی خداوند.
از ترس مجازات، در نخلستان پنهان شد،
اهل معرفت آن را دلیل دانستند.
از صدای خداوند دل آرام گرفت،
پرده رازهای درون کنار رفت.
ای پاک و خالص، در خلوت درخت بنشین،
روزی خواهد رسید از سرای پنهان.
وقتی نوزاد به دامن نور آمد،
جهان از حیرت پر از شعور گشت.
وقتی کودک به شهر و دیار آمد،
از مردم هزاران ملامت شنید.
گفتند: ای مریم بیوفا،
تو ننگی به ما آوردهای.
مادر مهربان اشاره کرد،
به نوزاد خود آیهای بزرگ و مقدس نشان داد.
عیسی با اذن خداوند سخن گفت،
که من بنده حق و راهنمای شما هستم.
خدا به من کتاب و پیام داد،
از رحمت، حکمت و فضل همیشگی.
از گفتار او فتنهها خاموش شد،
حقیقت چون خورشید پرنور جلوه کرد.
سپاس من به مادر است که پاک و بیگناه است،
نامش هرگز باعث اضطراب دل نیست.
آغاز نورانی عیسی چنین بود،
که الطاف خداوند ظهور یافت.
از تورات رمزی تازه آشکار شد،
که جانها را پر از افتخار نمود.
خدا را "رجالی" همواره ستایش میکند،
که بدون نام او هیچ شعری کامل نیست.
تحلیل و تفسیر
مفهوم عشق الهی و نور خداوندی:
مثنوی با نام خداوند مهربان و نوری که دلها را روشن میکند آغاز شده است. عشق الهی به عنوان سرچشمهی روشنایی دلها معرفی شده است. این نورِ «یقین» و «فروغ» همان الهام معنوی است که زندگی مؤمنان را روشن میکند.تولد مریم و عیسی به عنوان نماد نور و پاکی:
مریم به عنوان بانویی پاک و مقرب نزد خداوند توصیف شده که حامل نوری عظیم است. تولد عیسی که بیهمتا و معجزهآسا است، نمادی از ظهور حقیقت الهی در جهان است.روحالقدس و فیض الهی:
آمدن روحالقدس به عنوان مهمان مریم نشاندهندهی نزول فیض و الهام الهی است که زندگی او و فرزندش را متبرک میکند.برخورد مردم و ردّ ملامتها:
عیسی پس از تولد با ملامتهای مردم روبرو میشود اما پاسخ او، سخن حق و راهنمایی برای مردم است. این بخش نماد رنج پیامبران در راه هدایت انسانهاست.آشکار شدن حقیقت و روشن شدن جانها:
با آمدن عیسی، حقیقت به صورت نورانی و آشکار میشود و دلهای مردم پر از افتخار و یقین میگردد.ستایش خداوند به عنوان منبع همه زیباییها:
در پایان، ستایش خداوند بهعنوان سرچشمهی همهی الهامات و زیباییها آمده که بدون نام او هیچ شعری به کمال نمیرسد.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۳/۲۲