رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

هفت درس

 

هفت درس از خرد

درس اول:
راه حق، بی عشق، رهزن می‌شود
نور دانش را ز دل، کَس کم مکن

درس دوم:
گر نداری طاقت اندیشه‌ای
سایه بر آیینه‌ی دل‌ها مکن

درس سوم:
در قضاوت، وقت را ضایع مساز
حرف را بی فهم و بی‌معنا مکن

درس چهارم:
هر که عیب خویش را بنمود، یافت
نقد را تنها به غیر، اجرا مکن

درس پنجم:
دوستی آیینه‌ی جان می‌شود
دل اگر بستی، دلت را پا مکن

درس ششم:
سود دنیا، بی زیان آخرت
همچو سرابی است، پس اغوا مکن

درس هفتم:
چشم بینا گر نداری، لب ببند
هر سخن را بی‌سبب افشا مکن


 

هفت درس از حکمت

درس اول:
بی دلیل و حجت، ایمان را مگیر
بی تأمل، فتنه را برپا مکن

درس دوم:
علم، بی تقوا تو را رهزن کند
راه را بی نور آن، پیدا مکن

درس سوم:
هر که در گفتار خود محکم‌تر است
حرف خود را با دروغ، احیا مکن

درس چهارم:
زندگی آیینه‌ی کردار ماست
چهره‌ی آن را به غم، شیدا مکن

درس پنجم:
رنج دنیا را چو دریا بشنوی
موج‌هایش را ز خود، عنقا مکن

درس ششم:
راز خود را با هر اهل کوی مگو
سینه‌ی اسرار را، صحرا مکن

درس هفتم:
قدر یاران را بدان در زندگیت
مهربانی را به فردا وا مکن

 

هفت درس از تجربه

درس اول:
سخن از مهر و وفا بسیار هست
لیک آن را بی عمل، زیبا مکن

درس دوم:
هر که خاموشی به حکمت برگزیست
راز خود را بر همه افشا مکن

درس سوم:
دوستی را چون گلی باید شناخت
با غرور و کبر، آن را پا مکن

درس چهارم:
هر که نان از رنج مردم خورده است
عمر خود را وقف این سودا مکن

درس پنجم:
دشمنی با اهل دل کاری خطاست
دوست را با خوی بد، رسوا مکن

درس ششم:
هر که را اندازه‌ای در کار نیست
در مسیری بی‌ثمر، همراه مکن

درس هفتم:
حرف حق را گر نپذرفت آن کسی
عمر خود را صرف این دعوا مکن

هفت درس از اخلاق

درس اول:
زندگی گر لحظه‌ای مهمان توست
فرصتش را صرف هر بی‌جا مکن

درس دوم:
هر که را اندیشه‌ای روشن‌تر است
تار و پود فکر او، درهم مکن

درس سوم:
کینه را چون باده‌ای زهرآلود دان
جرعه‌ای از آن بنوش، اما مکن

درس چهارم:
آبروی مردمان، گوهر بُوَد
گوهر خود را به خُرده، وا مکن

درس پنجم:
هر که دستی داد در راه کرم
نیت پاکش ز دل، حاشا مکن

درس ششم:
دوستی آیینه‌ی کردار ماست
آینه را با خطا، سیما مکن

درس هفتم:
چشم بدبین را مداوا کرده‌اند
تو دلت را خانه‌ی سودا مکن
 

هفت درس از حقیقت

درس اول:
راز دنیا را نمی‌دانی هنوز
پس قضاوت را ز پیش، امضا مکن

درس دوم:
هر که را آزاده بینی، محترم
بندگی را پیش غیر، اجرا مکن

درس سوم:
زندگی آیینه‌ی کردار ماست
نقش آن را زشت یا زیبا مکن

درس چهارم:
گر چراغی در دلت روشن شود
نور آن را صرف هر شب‌زا مکن

درس پنجم:
با دروغ و حیله گرمی نیست، نه!
عشق را بازیچه‌ی دنیا مکن

درس ششم:
در نگاهی می‌توان دل برد و باخت
پس نگاهت را سبک‌سنجی مکن

درس هفتم:
هر که را اسرار دل محفوظ نیست
راز خود را با دلش معنا مکن

هفت درس از بینش

درس اول:
چشم دنیا گر نداری، غم مخور
چشم دل را بر حقیقت وا مکن

درس دوم:
گر حقیقت را ندیدی، صبر کن
سایه را با اصل خود، همتا مکن

درس سوم:
دوستی آیینه‌ی جان است و روح
دل به آیینه ز زنگ، رسوا مکن

درس چهارم:
آن که را بینش بود، بیناست او
چشم دل را بر کجی، بینا مکن

درس پنجم:
عقل اگر راهت نماید سوی نور
راه را با تیره‌دستان پا مکن

درس ششم:
گر زبانت در امان باشد ز شر
خانه‌ی دل را پر از غوغا مکن

درس هفتم:
با درون خویش اول صلح کن
بعد از آن، در دیگری دعوا مکن
 

هفت درس از دانایی

درس اول:
علم را با جهل هم‌پیوند نیست
نور را با تیرگی، معنا مکن

درس دوم:
گر نداری صبر، عاقل کی شوی؟
خشم را بر عقل خود، مولا مکن

درس سوم:
هر که را نادان ببینی، نرم باش
جهل را با خشم خود، برپا مکن

درس چهارم:
زندگی را گر بخواهی جاودان
عمر را در غفلت و سودا مکن

درس پنجم:
هر که را رازی است در دل، محترم
راز خود را در میان، افشا مکن

درس ششم:
چون سخن در وقت خود شیرین‌تر است
حرف بی‌هنگام را بیجا مکن

درس هفتم:
دوستی را با صداقت پروران
رشته‌ی الفت ز هم، رسوا مکن

هفت درس از معرفت

درس اول:
راه حق را بی دلیل و حجتت
با گمان و با هوس، پیدا مکن

درس دوم:
گر نداری معرفت در گفت‌وگو
سخن خود را بر آن، معنا مکن

درس سوم:
آبروی مرد را چون جان شمر
آبروی دیگران، حاشا مکن

درس چهارم:
هر که را تو بینوا بینی، مگو
بی‌سبب این قصه را بر پا مکن

درس پنجم:
نور حق در سینه‌ی پاکان بتافت
سینه‌ی آلوده را مأوا مکن

درس ششم:
حرف ناحق را اگر بشنیده‌ای
پیش اهل دل، بیا و جا مکن

درس هفتم:
هر که را دیدی که از حق دور شد
بشنو و بگذر، ولی دعوا مکن

هفت درس از حکمت زندگی

درس اول:
عمر کوتاه است و دنیا بی‌وفا
دل به این دار فنا، شیدا مکن

درس دوم:
هر که را بخشندگی آیین اوست
از کرامت، دست او، کوتاه مکن

درس سوم:
بر دهان بدسگالان، مهر زن
حرف حق را با دروغ، همتا مکن

درس چهارم:
زخم‌دل را با محبت مرهم است
مهر را از سینه‌ی خود، وا مکن

درس پنجم:
هر که را دیدی گرفتار غم است
دست او گیر و برو، حاشا مکن

درس ششم:
سایه‌ی لطف خدا بر ما بُوَد
سایه را با تیرگی، همتا مکن

درس هفتم:
گر خطایی رفت، راهی باز هست
راه برگشت از خطا، فردا مکن

 

هفت درس از راز هستی

درس اول:
راز خلقت را نمی‌دانی هنوز
پس سخن بی‌حجت و بینا مکن

درس دوم:
گر نباشد نور حق در سینه‌ات
راه را بی‌راهنما، پیدا مکن

درس سوم:
هر که را نیکی رساندی، بی‌طمع
منت بر کار خود، اجرا مکن

درس چهارم:
سایه‌ی لطف خدا بر سر توست
سایه را از خویش، بی‌پروا مکن

درس پنجم:
عمر کوتاه است و فرصت کم بُوَد
وقت خود را صرف هر سودا مکن

درس ششم:
هر که را دستت توان یاری دهد
لحظه‌ای در دستگیری، وا مکن

درس هفتم:
زندگی را با صداقت طی نما
راه را با حیله، هموارا مکن

هفت درس از صبوری

درس اول:
زندگی گر صبر خواهد، صبر کن
شکوه را در سینه، مأوا مکن

درس دوم:
هر که را صبر و رضایت بیشتر
راه را بی حکمتش، شیدا مکن

درس سوم:
بر دهان خامشان مهر ادب
حرف ناحق را به خود، معنا مکن

درس چهارم:
گر که دنیا بر تو تنگ آمد، بدان
سینه را از درد، بی‌پروا مکن

درس پنجم:
در بلا صبر است مردان خدا
زخم را بی مرهمی، رسوا مکن

درس ششم:
عاشقان را امتحان در سختی است
پس گلایه پیش هر کس، وا مکن

درس هفتم:
گر خدا را بنده‌ای، تسلیم باش
زندگی را جز به او، معنا مکن

هفت درس از آزادی

درس اول:
آزادی سرمایه‌ی هر بنده است
خود ره خود را ز غیر، پیدا مکن

درس دوم:
گر نباشد حق تو در دست غیر
زندگی را بر ستم، برپا مکن

درس سوم:
در قفس گر مانده‌ای، تدبیر کن
قفل را با خشم خود، رسوا مکن

درس چهارم:
هر که را در بند دیدی، یاری‌اش
غفلت از حال دلِ شیدا مکن

درس پنجم:
هر کجا ظلمی ببینی، خاموشی
برگ زن، اما ز حد، دعوا مکن

درس ششم:
حق‌طلب باش و زنجیرت بشکن
بندگی را در جهان، معنا مکن

درس هفتم:
بندگی تنها سزای حضرت است
بنده را تسلیم غیر، هرگز مکن
 

هفت درس از عشق

درس اول:
عشق را گر بی‌ریا خواهی، بدان
دل به هر بیگانه‌ای شیدا مکن

درس دوم:
گر حقیقت را ز عشق آموختی
عشق را بازیچه‌ی دنیا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز عشق آشفته است
قصه‌ی دل را بر او حاشا مکن

درس چهارم:
گر نگاهت بوی مستی می‌دهد
جام را بر دیده‌ی هر کس مکن

درس پنجم:
عشق پاک از هر هوسی بالاتر است
راه را با خواهش دل، همتا مکن

درس ششم:
گر دلت در آتش عشقش بسوخت
اشک را نذر غم دنیا مکن

درس هفتم:
عشق اگر راه تو را روشن کند
راه دل را بسته بر فردا مکن

هفت درس از حقیقت دنیا

درس اول:
زندگی گر لحظه‌ای شیرین شود
دل به این تکرار بی‌معنا مکن

درس دوم:
گر نداری در حقیقت معرفت
پای خود را جز به حق، بر جا مکن

درس سوم:
دور این دنیای فانی گشته‌ای
گردشش را خانه‌ی رویا مکن

درس چهارم:
ثروت دنیا اگر در دست توست
دل بدان مشغول و بی‌پروا مکن

درس پنجم:
دوستی گر بی‌وفایی کرده است
رشته‌ی الفت ز هم، دعوا مکن

درس ششم:
هر که را دنیا کند غافل ز حق
او را همدست با تقوا مکن

درس هفتم:
هر چه را بینی فنا، پس بگذر از
غصه‌های بی‌سبب، معنا مکن

هفت درس از اخلاق نیکو

درس اول:
نیکی گر کردی، بر کس منت‌ منه
نیک را در سایه‌ی احسان مکن

درس دوم:
گر ندانی قدر یک لبخند را
دل ز هم نوع خودت، شیدا مکن

درس سوم:
مهربانی گر به دل جا باز کرد
این صفت را خرج هر کس‌ها مکن

درس چهارم:
گر بدی دیدی، ز نیکی کم مکن
فرق خود را با بدان، همتا مکن

درس پنجم:
هر که را آرامشی بخشیده‌ای
آرامش را پیش او، دعوا مکن

درس ششم:
گر که خلقی زخم بر جانت نهاد
دل پر از کینه به هر فردا مکن

درس هفتم:
خوب دیدن شرط انسان بودن است
زشت را در دیگری، پیدا مکن

هفت درس از صبر و استقامت

درس اول:
گر به راهی سخت و دشوار آمدی
پای خود را سست در صحرا مکن

درس دوم:
رنج دنیا را به دل آسان بگیر
دیده را در حسرت فردا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی در اندوه و غم
طعنه بر حال دلش هرجا مکن

درس چهارم:
زندگی پیچ و خم بسیار دارد
صبر را از سینه‌ی خود، وا مکن

درس پنجم:
گر که سختی بر سرت سیلی زند
چهره را با اشک خود، رسوا مکن

درس ششم:
هر که را صبر و تحمل بیش‌تر
حکمتی را بی‌سبب معنا مکن

درس هفتم:
گر خدا را در دل خود دیده‌ای
بی‌نیازی را ز غیر، پیدا مکن

هفت درس از دوستی و محبت

درس اول:
دوستی گر بی‌ریا و صادق است
راه آن را بسته بر دنیا مکن

درس دوم:
گر نداری در وفا پیمان درست
دل به هر بیگانه‌ای، شیدا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز دست دوست رنج
قصه‌ی دل را بر او حاشا مکن

درس چهارم:
محبت را به هر کس هدیه کن
لیک آن را خرج هر کس‌ها مکن

درس پنجم:
دوستی گر بی‌وفایی کرده است
زخم را بر جان خود، دعوا مکن

درس ششم:
مهربانی گر درختی کاشته
سایه‌اش را از کسی، پیدا مکن

درس هفتم:
دوست گر باشد چراغ راه تو
دوستی را با هوس، معنا مکن

هفت درس از شناخت خود

درس اول:
گر ندانی کیستی در این جهان
زندگی را جز سراب، معنا مکن

درس دوم:
خویش را گر طالب حق می‌شمری
راه را بی نور او، پیدا مکن

درس سوم:
قدر خود را گر که دانی، سرفراز
عمر را در غفلت و سودا مکن

درس چهارم:
گر که در آیینه‌ی دل بنگری
خویش را آیینه‌ی فردا مکن

درس پنجم:
گر که نوری در وجودت شعله زد
نور را در ظلمت شب‌ها مکن

درس ششم:
هر که را خود را شناخته، رهاست
راه را با بندگی، همتا مکن

درس هفتم:
گر تو را باشد درونت عالمی
راه را بی خویشتن، پیدا مکن
 

هفت درس از حقیقت عشق

درس اول:
عشق را گر بی‌ریا خواهی بدان
دل به هر جذبه‌ای شیدا مکن

درس دوم:
عشق را چون آتشی روشن ببین
شعله را بازیچه‌ی دریا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز عشق آشفته است
قصه‌ی دل را بر او افشا مکن

درس چهارم:
عشق را گر با هوس آمیختی
نام آن را عشق پاکی جا مکن

درس پنجم:
گر به عشقی دل سپردی، با وفا
بی‌سبب او را دچار غم مکن

درس ششم:
عشق در دل آتش است و روشنی
نور را در ظلمت شب‌ها مکن

درس هفتم:
هر که را عشق حقیقی شد نصیب
عشق را با خواهش دل‌ها مکن

هفت درس از توکل و ایمان

درس اول:
گر که در سختی به بن‌بستی رسی
دست خود را جز به حق، بالا مکن

درس دوم:
دل مبند اینجا به دنیا و فریب
راه خود را بسته بر عقبی مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز غم نالان شده
دیده‌ی خود را بر او بینا مکن

درس چهارم:
گر خدا در قلب تو مأوا گرفت
سایه‌ی ترس از دل خود پیدا مکن

درس پنجم:
گر که تقدیر از تو چیزی پس گرفت
سجده را لبریز از دعوا مکن

درس ششم:
هر که را ایمان دهد آرامشی
شک به این آرامش زیبا مکن

درس هفتم:
گر توکل کرده‌ای بر ذات او
جز به مهرش، دل به کس شیدا مکن

هفت درس از گذر عمر

درس اول:
عمر چون موجی گذر دارد ز ما
لحظه‌ها را غرق در سودا مکن

درس دوم:
گر که دیروزی به غفلت رفته است
امروز را در حسرت فردا مکن

درس سوم:
روزگار از دست ما چیزی نخواست
عمر را بازیچه‌ی دنیا مکن

درس چهارم:
هر که را دیدی ز عمرش بهره برد
زندگی را غرق در رویا مکن

درس پنجم:
گر دمی باقی است، مغتنمش شمار
آنچه را از دست رفت، دعوا مکن

درس ششم:
روزگار، آیینه‌ی عبرت بُوَد
عمر را در غفلت و رؤیا مکن

درس هفتم:
زندگی گر لحظه‌ای شیرین شود
دل بدان مشغول و بی‌پروا مکن

 

 

هفت درس از حکمت و خرد

درس اول:
عقل را چون گوهری تابنده دان
نور آن را خام و بی‌پروا مکن

درس دوم:
گر نداری دانش اسرارِ دل
حرف بی‌مغزی چو طوفان‌ها مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز جهل افتاده پست
او را رسوا بر سرِ دریا مکن

درس چهارم:
گر خرد را دیده‌ای در سینه‌ات
دل به نادانی و بی‌پروا مکن

درس پنجم:
هر کجا دانا شدی، پنهان مرو
علم را محبوس در غم‌ها مکن

درس ششم:
خرد اگر نورت دهد، ره باز کن
نور را در ظلمت شب‌ها مکن

درس هفتم:
گر که حکمت شد نصیب جان تو
آنچه فهمیدی، فقط معنا مکن

هفت درس از صداقت و راستی

درس اول:
راستی در جان خود معنا کنی
حرفی از تزویر در دنیا مکن

درس دوم:
گر که با آیینه همدم گشته‌ای
نقش خود را زشتی و زیبا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی فریب از دل گرفت
نقش او را خالی از تقوا مکن

درس چهارم:
صدق گر سرمایه‌ی جان تو شد
عهد خود را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
دشمن صدق است نیرنگ و ریا
راه خود را همدمِ آنها مکن

درس ششم:
هر کجا دیدی دروغی پا گرفت
مهر بر لب زن، ولی حاشا مکن

درس هفتم:
زندگی بی صدق، تاریک است و سرد
نور را خاموش در شب‌ها مکن

هفت درس از فروتنی و بزرگی

درس اول:
گر که در جانت نشسته کبریا
عمر خود را وقفِ استغنا مکن

درس دوم:
هر که را دیدی ز خود مغرور شد
با چنین مردم، سخن بی‌جا مکن

درس سوم:
گر که نیکی از کسی دیدی، بخند
لطف را در خنده‌ی او لا مکن

درس چهارم:
افتادگی، رمز هر اوج است و قدر
نام خود را در غرور، اعلا مکن

درس پنجم:
گر بزرگی در وجودت جا گرفت
دل به هر بی‌دانشی شیدا مکن

درس ششم:
آب دریا را ببین، افتاده است
خویش را بر قله‌ی بالا مکن

درس هفتم:
هر که را دیدی ز تو افتاده‌تر
خویش را در عرش او پیدا مکن

هفت درس از صبر و استقامت

درس اول:
صبر را گر زینت دل ساختی
رنج را تسلیمِ غم‌ها مکن

درس دوم:
گر که طوفان در سرت برخاست، صبر
ناخدای کشتی‌ات را وا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز رنجی خسته است
درد او را سخت‌تر، افزا مکن

درس چهارم:
گر که کوهی از بلا شد پیش تو
صبر را در سینه‌ات حاشا مکن

درس پنجم:
هر که را صبر آزمود و زنده ماند
راه او را خالی از معنا مکن

درس ششم:
زندگی در صبر، معنا می‌شود
لحظه‌ها را غرق در دعوا مکن

درس هفتم:
گر که صبرت در مسیر حق فتاد
پای خود را بسته در صحرا مکن

هفت درس از مهر و محبت

درس اول:
مهربانی را بکن آیینه‌وار
دیده را در تیرگی شیدا مکن

درس دوم:
گر که نوری در دلت روشن شدست
آن چراغ از باد کج‌فهما مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز عشقی سرخوش است
زخم بر جان و دلش پیدا مکن

درس چهارم:
گر کسی بر تو محبت کرده است
حسن او را تیره از املا مکن

درس پنجم:
عشق بی‌مهر و وفا رنگی نداشت
ساده آن را بسته بر دنیا مکن

درس ششم:
دوستی را از دل پاکان بجوی
هر که را دیدی، رها در جا مکن

درس هفتم:
زندگی جز مهر و عشق و روشنی
در نگاه خود، تو آن، حاشا مکن

هفت درس از امید و روشنایی

درس اول:
نور امیدت چراغ راه توست
سایه را در این رهِ بی‌جا مکن

درس دوم:
گر که تاریکی به قلبت حمله کرد
نور را خاموش از فردا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز غم بی‌حاصل است
چشم او را بسته در رویا مکن

درس چهارم:
گر که در دل غصه‌ای جا مانده است
درد را در سینه‌ات مأوا مکن

درس پنجم:
زندگی در نور امیدی خوش است
شمع را از شعله‌ها جدا مکن

درس ششم:
صبح امید است، هر شب را ببین
روز را در حسرت شب‌ها مکن

درس هفتم:
گر که نورت در نگاهت زنده است
دل به هر ظلمت در این دنیا مکن

هفت درس از راستی و درستی

درس اول:
راستی گر جوهر جانت شود
حرف باطل در دلت پیدا مکن

درس دوم:
گر که دادی قول، پس مردانه باش
عهد را در لحظه‌ای حاشا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که لب بسته ز درد
راز او را بر سرِ صحرا مکن

درس چهارم:
صدق را سرمایه‌ی جانت بکن
دست بر دامان هر فتوا مکن

درس پنجم:
دشمنِ راستی، نیرنگ و ریا
در دل خود جای آن‌ها وا مکن

درس ششم:
هر که با صدق و صفا هم‌راه شد
راه او را بسته از معنا مکن

درس هفتم:
زندگی در راستی زیبا شود
حرف بی‌پایه ز خود بر پا مکن

هفت درس از سکوت و خرد

درس اول:
سکوتت گر که آیینه شود
حرف بی‌معنا در آن املا مکن

درس دوم:
گر ندانی حرف را در جای خود
خامشی را بسته در شب‌ها مکن

درس سوم:
هر که را دیدی سخن با عقل گفت
پاسخش را طعنه و پروا مکن

درس چهارم:
در حضور اهل حکمت دم مزن
سخن از جهلت، تو بی‌پروا مکن

درس پنجم:
دانش از خاموشی آغازیده است
حرف بی‌پایه در این دریا مکن

درس ششم:
ساکت و آرام، اگر باشی، خرد
جای خود را بسته بر غوغا مکن

درس هفتم:
زندگی در فهم و خاموشی نکوست
حرف بیهوده ز خود احیا مکن

هفت درس از گذشت و بزرگواری

درس اول:
عفو را زینت دل‌ها ساز کن
کینه را در سینه مأوا مکن

درس دوم:
گر کسی بر تو جفا کرد و گذشت
زخم را در خاطر خود جا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی خطایی کرده است
سخت‌گیری در خطا، امضا مکن

درس چهارم:
بخشش و نیکی ز مردان است و مهر
راه لطف از دشمنان، حاشا مکن

درس پنجم:
زندگی در عفو زیبا می‌شود
قلب خود را بسته از صفا مکن

درس ششم:
نیک باش و خیر را گسترده کن
لطف را محدود در فردا مکن

درس هفتم:
گر گذشتی، دل تو آرام شد
پس پشیمانی در آن معنا مکن

هفت درس از توکل و تسلیم

درس اول:
اعتماد خویش بر یزدان بده
دل به غیر از لطف او شیدا مکن

درس دوم:
گر که تقدیری رسد بر جان تو
شکوه از آن در بر دنیا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که دل آرام شد
صبر را از سینه‌اش حاشا مکن

درس چهارم:
چون که تسلیم قضا و حکمت است
رنج را در خاطرت مأوا مکن

درس پنجم:
راز هستی را ز یزدان جوی تو
عمر خود را بسته بر رویا مکن

درس ششم:
گر که رحمت شامل حالت شود
خیر را محدود در فردا مکن

درس هفتم:
زندگی جز لطف حق معنا نداشت
دل به غیر از او ز خود احیا مکن

هفت درس از زهد و قناعت

درس اول:
گر نداری، شاکر الطافش بمان
رزق را در حرص خود پیدا مکن

درس دوم:
زندگی در ساده‌زیستی نکوست
دل به زر و مال بی‌معنا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی قناعت پیشه کرد
طعنه بر احوال او هرجا مکن

درس چهارم:
گر که کم یا بیش دادی حق تو
فرق در اندیشه‌ی والا مکن

درس پنجم:
عزت از صبر است و از قانع‌شدن
ذلت خود را به کس اهدا مکن

درس ششم:
حرص دنیا بی‌وفا و بی‌بقاست
عمر خود را خرج آن بی‌جا مکن

درس هفتم:
زندگی در بند دنیا نیست، دوست
عمر را در بند آن معنا مکن

هفت درس از ادب و فروتنی

درس اول:
احترام اهل علم و فضل کن
بی‌ادب را محرم دل‌ها مکن

درس دوم:
گر که بالا رفتی از الطاف حق
خودبزرگ‌بینی در این بالا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که افتاده‌تر است
بر دل او داغ بی‌پروا مکن

درس چهارم:
افتخار از دانش و تقوا نکوست
راه خود را بسته بر دعوا مکن

درس پنجم:
زندگی در مهر و فروتنی خوش است
قدر آن را بسته در املا مکن

درس ششم:
گر که خواهی نام نیک از خود نهی
خیر را محدود در فردا مکن

درس هفتم:
بندگی در سایه‌ی تواضع است
پس غرور و کبر را معنا مکن

هفت درس از عشق و محبت

درس اول:
بی‌محبت زندگی بی‌رنگ شد
دل تهی از نور آن، احیا مکن

درس دوم:
گر که عشقی در دلت پیدا شود
آن محبت را ز خود حاشا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در شوق است و شور
خنده بر حال دل شیدا مکن

درس چهارم:
عشق را با کینه آمیختن خطاست
راه او را بسته در سودا مکن

درس پنجم:
زندگی جز مهر و لطف معنا نداشت
عمر خود را صرف بی‌پروا مکن

درس ششم:
گر که خواهی در دلت شوقی بماند
شعله‌ی مهر از درون خاموش مکن

درس هفتم:
عشق ورزیدن ز جان، یک راز ناب
پس دل خود را تهی از ما مکن

هفت درس از صبر و شکیبایی

درس اول:
هر که را دیدی ز غم بی‌تاب شد
تلخی‌اش را در جهان رسوا مکن

درس دوم:
گر که صبری در دلت جاری شود
این مسیر را با جزع، بی‌جا مکن

درس سوم:
درد و غم، بخش از این دنیای ماست
شکوه از تقدیر خود هر جا مکن

درس چهارم:
آن‌که در سختی بماند پایدار
رنج خود را بسته در غوغا مکن

درس پنجم:
زندگی در سایه‌ی آرامش است
دل به هر طوفان و هر دریا مکن

درس ششم:
گر که خواهی فتح گردد راه تو
ناله را در بند غم معنا مکن

درس هفتم:
صبر، نردبان صعود اهل دل
این حقیقت را ز خود حاشا مکن

هفت درس از صداقت و راستگویی

درس اول:
هر که را دیدی سخن، از صدق گفت
طعنه بر گفتار او بی‌جا مکن

درس دوم:
گر که رازی را به دستت داده‌اند
راز را در کوچه‌ها افشا مکن

درس سوم:
زندگی با راستی، زیبا شود
حرف بی‌پایه ز خود احیا مکن

درس چهارم:
در حضور اهل تقوا، راست باش
حرف باطل را به لب معنا مکن

درس پنجم:
نیک‌نامی در صداقت، جاودان
نام خود را در خطا رسوا مکن

درس ششم:
گر که راستی به جانت ریشه کرد
هرگز آن را بسته بر دنیا مکن

درس هفتم:
زندگی با کذب، ویران می‌شود
پس حقیقت را ز خود حاشا مکن
 

هفت درس از حکمت و خرد

درس اول:
عقل را سرمایه‌ی عمرت بدان
راه خود را بسته بر سودا مکن

درس دوم:
گر که بینش در دلت نوری نهاد
آن چراغ از باد جهل، خاموش مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که دانا گشته است
خویش را از صحبت او جدا مکن

درس چهارم:
علم را با عملت همراه کن
حرف بی‌معنا ز خود احیا مکن

درس پنجم:
زندگی در دانش و حکمت خوش است
عمر خود را صرف هر رویا مکن

درس ششم:
گر که دانایی، فروتن نیز باش
دانش خود را وسیله‌ی آوا مکن

درس هفتم:
آن که را عقل و خرد باشد رهی
زندگی را بسته بر غوغا مکن

هفت درس از تواضع و فروتنی

درس اول:
گر که خواهی محترم باشی به خلق
هیچ‌کس را تحقیر از بالا مکن

درس دوم:
هر که افتاده‌تر است، ارجمند
دوری از این رسم دیرینا مکن

درس سوم:
کبر و خودبینی دل را می‌خورد
بندگی را بسته بر دعوا مکن

درس چهارم:
زندگی جز مهرورزی نیست دوست
عمر را در ناز و در سودا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در دل مردم نشی
سرفرازی را ز خود معنا مکن

درس ششم:
بر زمین افتاده را یاری بده
با غرور و نخوتت رسوا مکن

درس هفتم:
افتخار از خاکساری می‌شود
پس دلت را بسته بر هیجا مکن

هفت درس از عبادت و معنویت

درس اول:
گر که خواهی نور حق در جان تو
راه او را بسته بر رویا مکن

درس دوم:
دل تهی از یاد او تاریک شد
نور او را خاموش از تقوا مکن

درس سوم:
سجده را از عشق باید آشنا
زرق و برق مسجدت مأوا مکن

درس چهارم:
هر که را دیدی که در راه خداست
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس پنجم:
راز هستی جز به تسلیمش نبود
عمر خود را بی‌ثمر معنا مکن

درس ششم:
گر که خواهی وصل گردد جان تو
ذکر او را بسته بر دنیا مکن

درس هفتم:
در رکوع و سجده او را باید یافت
عشق را در بند هر فتوا مکن

هفت درس از عشق حقیقی

درس اول:
عشق را در دل ز نورش پروران
این حقیقت را ز خود حاشا مکن

درس دوم:
گر که عشق حق به جانت راه یافت
دل به هر معشوق بی‌معنا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی ز شوقش مست شد
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
عشق را با هوس آمیختن خطاست
راه او را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
وصل جانان جز به تسلیمش نبود
عمر خود را بی‌ثمر معنا مکن

درس ششم:
گر که خواهی در وصالش جا شوی
دل تهی از غیر او هر جا مکن

درس هفتم:
عشق را باید ز دل معنا کنی
حرف بی‌پایه ز او احیا مکن

هفت درس از حق‌طلبی و عدالت

درس اول:
گر که در دنیا حقیقت را شناختی
سجده بر ظلم و ستم یکجا مکن

درس دوم:
هر که را دیدی که در حق پایدار است
طعنه بر ایمان او هرجا مکن

درس سوم:
حق‌طلب بودن نشان اهل حق است
عمر خود را صرف هر دعوا مکن

درس چهارم:
در میان اهل عدل و راستی
راه خود را بسته بر فتوا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی با حقیقت هم‌رهی
چشم خود را بسته بر دنیا مکن

درس ششم:
دادخواهی، نور جان مردمان است
ظلم را با سکوت معنا مکن

درس هفتم:
حق‌طلب بودن دلیل اهل عشق است
این حقیقت را ز خود حاشا مکن

هفت درس از صلح و آرامش

درس اول:
گر که خواهی زندگی آرام‌تر
دل تهی از کینه و دعوا مکن

درس دوم:
هر که را دیدی که در آرامش است
خویش را آشفته در غوغا مکن

درس سوم:
صلح را سرمایه‌ی جانت بدان
عمر خود را صرف هر هیجا مکن

درس چهارم:
کینه چون آتش بسوزد جان ما
آتش آن را ز دل احیا مکن

درس پنجم:
زندگی بی‌عشق، میدان نبرد
پس جهان را بسته بر دعوا مکن

درس ششم:
گر که خواهی در دلت آرامشی
دل تهی از بغض و هر شیدا مکن

درس هفتم:
آشتی، آیینه‌ی آرامش است
راه خود را بسته بر هیجا مکن

 

هفت درس از خرد و دانایی

درس اول:
علم را با جان خود همراه کن
زندگی را بسته بر دعوا مکن

درس دوم:
گر نداری در دلت نور خرد
راه خود را بسته بر بینا مکن

درس سوم:
دانش و بینش چراغ راه توست
راه را تاریک با غفلت مکن

درس چهارم:
هر که را دیدی که اهل حکمت است
طعنه بر افکار او یکجا مکن

درس پنجم:
دانش ار باشد، سرافرازت کند
عمر خود را صرف هر سودا مکن

درس ششم:
علم اگر نورت شود، راهت دهد
عقل را در بند هر فتوا مکن

درس هفتم:
آنکه نادان است، در ظلمت رود
پس تو خود را در غم او جا مکن

هفت درس از صبر و بردباری

درس اول:
صبر را سرمایه‌ی جانت بدان
بی‌خرد هرگز به آن معنا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در بلا محکم شوی
راه خود را بسته بر دریا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در رنج است و غم
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌صبر، زندانی بلاست
پس تو خود را بسته بر هیجا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در خطر محکم شوی
بی‌دلیل خود را در غوغا مکن

درس ششم:
آنکه را دردی نباشد، ناتمام
پس تو دل را بسته بر رؤیا مکن

درس هفتم:
صبر را باید به دل معنا کنی
حرف بی‌معنا ز آن احیا مکن

هفت درس از امید و شادمانی

درس اول:
زندگی را هدیه‌ای از حق ببین
بی‌جهت این هدیه را حاشا مکن

درس دوم:
گر نداری نور امیدی به دل
زندگی را بسته بر غم‌ها مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که شاد است و رها
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور شادی، سرد و تلخ
راه خود را بسته بر رؤیا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در امیدی جا شوی
دل تهی از هر غم و سودا مکن

درس ششم:
غم چو ابری می‌گذارد سایه‌اش
پس تو خود را در غمش رسوا مکن

درس هفتم:
شاد بودن شرط این دنیای ماست
عمر را در حسرت فردا مکن

هفت درس از توکل و تسلیم در برابر خدا

درس اول:
دل به دست قادر مطلق بده
عمر خود را صرف هر بی‌جا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در امان حق روی
چشم خود را بسته بر دریا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در تسلیم شد
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی ذکر یزدان بی‌بهاست
دل تهی از یاد آن والا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
راه خود را بسته بر تقوا مکن

درس ششم:
آنکه حق را دیده، بی‌پروا رود
پس تو خود را بسته بر سودا مکن

درس هفتم:
توکل سرمایه‌ی ایمان توست
آنچه را باشد ز او، حاشا مکن

هفت درس از فروتنی و تواضع

درس اول:
آنکه افتاد از غرورش، سروری است
پس تو خود را بسته بر بالا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در صف انسان روی
دل تهی از فخر و هر دعوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل خاک شد
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
کبر و نخوت، آتشی سوزنده است
شعله‌اش را در دلت احیا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی عزت دنیا ببین
راه خود را بسته بر تقوا مکن

درس ششم:
آنکه را دانند مرد حق، تویی
پس تو خود را غرق در غوغا مکن

درس هفتم:
خاک شو، تا گل شوی در باغ عشق
خویش را از رحمتش رسوا مکن

هفت درس از سخن نیک و راستی

درس اول:
حرف را سنجیده بر لب جاری کن
آنچه ناسنجیده‌ای، معنا مکن

درس دوم:
گر که خواهی نزد یاران سروری
حرف خود را آتشین، افشا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که لب خاموش کرد
طعنه بر سکوت او یکجا مکن

درس چهارم:
حرف بی‌مغز، استخوانی تلخ و زهر
زهر را در جان خود حلوا مکن

درس پنجم:
راستی، آیینه‌ی ایمان ماست
چشم خود را بسته بر دنیا مکن

درس ششم:
دشمنی را با زبان آتش مکن
دوستی را غرق در دعوا مکن

درس هفتم:
راست گفتن شرط ایمان است و عشق
عمر را در حیله و اغوا مکن
 

هفت درس از عشق و محبت

درس اول:
عشق را از جان خود معنا بگیر
هرچه جز او باشد، آن احیا مکن

درس دوم:
گر نداری در دلت نور وداد
دل تهی از مهر و از صفا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در عشق است و مست
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور عشق، افسرده است
قلب خود را بسته بر سرما مکن

درس پنجم:
عشق، آیینه‌ست در باغ وجود
چهره‌ات را زین سبب، شیدا مکن

درس ششم:
گر که خواهی در محبت جا شوی
دل تهی از لطف و از رویا مکن

درس هفتم:
عشق، دارویی برای جان ماست
زخم را در سینه‌ات پیدا مکن

هفت درس از خرد و حکمت

درس اول:
حکمت از سرچشمه‌ی یزدان بجوی
علم را بازیچه‌ی دنیا مکن

درس دوم:
گر نداری در دلت نور خرد
حکم بی‌دلیل بر معنا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل حکمت است
طعنه بر افکار او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌دانش و بینش، هدر
پس تو خود را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
علم اگر نورت شود، راهت دهد
عقل را در بند هر فتوا مکن

درس ششم:
فکر خام از هر سخن بیزار است
پس تو گفتار سخیف انشا مکن

درس هفتم:
حکمت و بینش چراغ راه ماست
نور را خاموش در دل‌ها مکن

هفت درس از صبر و استقامت

درس اول:
زندگی را با صبوری، پیش بر
بی‌حکمت صبر را معنا مکن

درس دوم:
گر نداری در دلت تاب و قرار
راه خود را بسته بر دنیا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در صبر است و استوار
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌صبر، زندانی بلاست
پس تو خود را بسته بر هیجا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در خطر محکم شوی
بی‌دلیل خود را در غوغا مکن

درس ششم:
آنکه را دردی نباشد، ناتمام
پس تو دل را بسته بر رؤیا مکن

درس هفتم:
صبر را باید به دل معنا کنی
حرف بی‌معنا ز آن احیا مکن

هفت درس از انصاف و عدالت

درس اول:
عدل را از جان خود آغاز کن
حکم بی‌پایه بر فردا مکن

درس دوم:
گر نداری در دلت آیین حق
حق کسی را بسته بر دعوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که داد از عدل زد
طعنه بر احوال او یکجا مکن

درس چهارم:
ظلم، راهی سوی تاریکی بُوَد
خویش را در ظلمت شب جا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی دادگر باشی، ببین
دل تهی از مهر و از تقوا مکن

درس ششم:
داد را باید که با انصاف گفت
حرف ناحق را بر افرا مکن

درس هفتم:
عدل، نوری بر جهان هستی است
نور را خاموش در دل‌ها مکن
 

هفت درس از توکل و ایمان

درس اول:
هر چه داری از خدا دان، ای عزیز
دل تهی از نور حق، یکجا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در امان یزدان شوی
چشم خود را بسته بر دنیا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در ایمان قوی‌ست
طعنه بر باور و تقوا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور ایمان، تیرگی‌ست
پس تو خود را غرق در غوغا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
راه خود را بسته بر تقوا مکن

درس ششم:
آنکه ایمان در دلش جاری شود
پس تو دل را بسته بر سودا مکن

درس هفتم:
دل به دست قادر مطلق بده
عمر خود را صرف هر بی‌جا مکن

هفت درس از زهد و پارسایی

درس اول:
هر که دل از غیر حق خالی کند
او به جان، در فقر خود، دریا شود

درس دوم:
مال دنیا را ز بهر دین مخواه
گنج را در قلب خود پیدا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که زاهد گشته است
طعنه بر حال و دل او وا مکن

درس چهارم:
صبر و قناعت، بهترین سرمایه است
دل تهی از گوهر این‌ها مکن

درس پنجم:
آن که دنیا را به بازی می‌خرد
عقل را در سکه‌ها رسوا مکن

درس ششم:
سفره‌ی دل را تهی از مهر کن
نان را نذر حرص بی‌پروا مکن

درس هفتم:
ساده زیستن هنر اهل خداست
عشق را در بند هر سودا مکن

هفت درس از امید و شکیبایی

درس اول:
صبح امید از دل شب زاده شد
پس تو خود را غرق در شب‌ها مکن

درس دوم:
گر دلت از سختی ایام تنگ است
صبر کن، این لحظه را، دریا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که در امید زیست
طعنه بر رؤیای او هر جا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور امید، افسردگی‌ست
پس تو خود را بسته بر سرما مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر نور رو
چشم خود را بسته بر فردا مکن

درس ششم:
آنکه را امید باشد در وجود
خویش را از چشمه‌اش رسوا مکن

درس هفتم:
زندگی با نور امید است خوش
دل تهی از این چراغ گویا مکن

هفت درس از حقیقت و راستی

درس اول:
حرف را سنجیده بر لب جاری کن
حرف بی‌اساس را افشا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
راستی را بسته بر دعوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل صدق بود
طعنه بر گفتار او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور راستی هدر است
پس تو خود را غرق در هیجا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در حقیقت جا شوی
حرف بی‌اساس را معنا مکن

درس ششم:
آنکه راستی در دلش جاری شود
پس تو گفتار سخیف انشا مکن

درس هفتم:
راستی سرمایه‌ی ایمان توست
عمر را در حیله و اغوا مکن

هفت درس از آرامش و طمأنینه

درس اول:
دل مبند بر موج‌های اضطراب
کشتی‌ات را غرق در دریا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در سکون آرام باشی
دل تهی از یاد حق هر جا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که آرام است و شاد
طعنه بر حال دل او پیدا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور آرامش هلاک است
پس تو خود را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر صلح رو
راه خود را بسته بر غوغا مکن

درس ششم:
آنکه دل را در سکون بنشاندش
خویش را از این کرامت وا مکن

درس هفتم:
زندگی با صبر و آرامش نکوست
دل تهی از صلح و از معنا مکن

هفت درس از فداکاری و ایثار

درس اول:
آنکه جز خویش به مردم می‌دهد
خویش را از این عطا شیدا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در محبت سر کنی
راه را بر مهر دل حاشا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل ایثار بود
طعنه بر کردار او هر جا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور ایثار، تیرگی‌ست
پس تو خود را غرق در غوغا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر خیر رو
دست خود را بسته بر احیا مکن

درس ششم:
آنکه را در دست خود بخشیدن است
او را از این نعمتش تنها مکن

درس هفتم:
بخششت را سر لوای خویش کن
عمر را در بخل و در غوغا مکن

هفت درس از شجاعت و دلیری

درس اول:
در دل طوفان، تو محکم گام زن
راه خود را بسته بر خوفا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در شجاعت سر بَری
حرف خود را بسته بر تقوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که بی‌باک است و شاد
طعنه بر کردار او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور شهامت، تیرگی‌ست
پس تو خود را غرق در هیجا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
راه خود را بسته بر دعوا مکن

درس ششم:
آنکه را جرأت دهد، ایمان دهد
پس تو دل را بسته بر سودا مکن

درس هفتم:
با شجاعت زندگی را سر کن و
عمر را در وهم و در رویا مکن

هفت درس از عقل و خردمندی

درس اول:
حرف را سنجیده در دل جای ده
هر کلامی را ز خود معنا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در خرد راهی شوی
راه خود را بسته بر دعوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل عقل بود
طعنه بر گفتار او هر جا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور عقل، تیرگی‌ست
پس تو خود را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
عقل خود را بسته بر تقوا مکن

درس ششم:
آنکه را عقل و خرد یاری کند
پس تو او را بسته بر رویا مکن

درس هفتم:
عقل، گوهر درخشان بشر است
عمر خود را صرف هر بی‌جا مکن
 

هفت درس از حقیقت و راستی

درس اول:
حرف خود را بر صداقت پایه نه
راز خود را بسته بر افشا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در حقیقت سر کنی
حرف خود را بسته بر اغوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل صدق بود
طعنه بر رفتار او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور راستی، تباه است
پس تو خود را غرق در بلوا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
حرف خود را بسته بر تزویر مکن

درس ششم:
آنکه را راستی عزت دهد
پس تو این عزت ز او سلبا مکن

درس هفتم:
راستی گوهر درخشان بشر است
عمر خود را صرف هر بی‌جا مکن

هفت درس از عشق و محبت

درس اول:
عشق را بی‌معرفت معنا مکن
دل تهی از نور او پیدا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در محبت سر کنی
حرف خود را بسته بر دعوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل عشق بود
طعنه بر رفتار او هر جا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور عشق، تاریک است
پس تو خود را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
عشق را از سینه خود حاشا مکن

درس ششم:
آنکه را عشق، عزت و عظمت دهد
او را از این نعمتش تنها مکن

درس هفتم:
عشق را در خویش پیدا کن نخست
راه را بر نور او، مسدودا مکن

هفت درس از قناعت و بی‌نیازی

درس اول:
هر چه داری در دلت کافی بدان
خویش را وابسته بر اشیا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در قناعت سر کنی
دست خود را بسته بر حرصا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل قانع است
طعنه بر رفتار او یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور قناعت، زهره‌گین است
پس تو خود را بسته بر دریا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر عقل رو
مال خود را صرف هر بی‌جا مکن

درس ششم:
آنکه را قناعت عزت و آرامش دهد
پس تو او را بسته بر غوغا مکن

درس هفتم:
قانع آن باشد که دل را شاد کرد
عمر خود را در غم فردا مکن

هفت درس از صبر و شکیبایی

درس اول:
گر که خواهی سرفراز و محکم استی
دل تهی از نور صبر، انشا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در شکیبایی روی
حرف خود را بسته بر پروا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که صابر بوده است
طعنه بر رفتار او پیدا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور صبر، تاریک است
پس تو خود را غرق در دعوا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
دل تهی از صبر و از معنا مکن

درس ششم:
آنکه را صبر، عزت و آرامش دهد
او را از این نعمتش تنها مکن

درس هفتم:
صبر را در سینه خود پیدا بکن
عمر را در ناله و غوغا مکن
 

هفت درس از حکمت و اندیشه

درس اول:
علم را بی‌فکر و دانش پاس دار
عمر خود را صرف هر دعوا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در حکیمان سر شوی
حرف خود را بسته بر سودا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل فکر بود
طعنه بر اندیشه‌اش یکجا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور حکمت تیرگی است
پس تو خود را غرق در هیجا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر عقل رو
راه خود را بسته بر اغوا مکن

درس ششم:
آنکه را دانش شکوه و عزت است
او را از این گنج پرمعنا مکن

درس هفتم:
عقل را در نور علم افزون بکن
عمر خود را غرق در رؤیا مکن

هفت درس از صداقت و راستی

درس اول:
راستی گوهر درخشان بشر است
عمر خود را صرف هر بی‌جا مکن

درس دوم:
حرف خود را بر صداقت پایه نه
راز خود را بسته بر افشا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل راست بود
طعنه بر گفتار او پیدا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور راستی، تباه است
پس تو خود را غرق در بلوا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق روی
حرف خود را بسته بر تزویر مکن

درس ششم:
آنکه را راستی عزت دهد
پس تو این عزت ز او سلبا مکن

درس هفتم:
راستی را در دلت پرنور کن
عمر را در کذب و در حاشا مکن

هفت درس از محبت و مهربانی

درس اول:
مِهر را بی‌حُسن و لطف معنا مکن
دل تهی از نور آن پیدا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در محبت سر کنی
حرف خود را بسته بر دعوا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل عشق بود
طعنه بر رفتار او هر جا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور مِهر، تاریک است
پس تو خود را بسته بر سودا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر مهر رو
قلب خود را بسته بر جفوا مکن

درس ششم:
آنکه را مهر و محبت عزت است
او را از این نعمتش تنها مکن

درس هفتم:
مِهر را در سینه خود پیدا بکن
راه را بر نور او، مسدودا مکن

هفت درس از صبر و استقامت

درس اول:
گر که خواهی سرفراز و محکم استی
دل تهی از نور صبر، انشا مکن

درس دوم:
گر که خواهی در شکیبایی روی
حرف خود را بسته بر پروا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که صابر بوده است
طعنه بر رفتار او پیدا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور صبر، تیرگی است
پس تو خود را غرق در غوغا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی در مسیر حق شوی
دل تهی از صبر و از معنا مکن

درس ششم:
آنکه را صبر، عزت و آرامش دهد
او را از این نعمتش تنها مکن

درس هفتم:
صبر را در سینه خود پیدا بکن
عمر را در ناله و در وا مکن

هفت درس از فروتنی و تواضع

درس اول:
بندگی کن در برابر حق‌شناس
سر مکن بر خاک در بالا مکن

درس دوم:
گر که خواهی محترم باشی، بدان
خودپسندی را در این دنیا مکن

درس سوم:
هر که را دیدی که اهل افتخار
طعنه بر رفتار او پیدا مکن

درس چهارم:
زندگی بی‌نور لطف و مهر، سخت
پس تو خود را غرق در دعوا مکن

درس پنجم:
گر که خواهی محترم باشی، حذر
دل تهی از مهر و از تقوا مکن

درس ششم:
آنکه را افتادگی عزت دهد
او را از این عزت والا مکن

درس هفتم:
عجز و تواضع، نور جان آدمی است
عمر خود را صرف در غوغا مکن
 


 

 

  • ۰۳/۱۲/۰۶
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی