رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

سایه معشوق
سایه‌ات در دل من نور خداست
جلوه ای عشق بود، پر  معناست،
سایه‌ات همچو نسیم است به دل
جان به شعف است، ز نور والاست

 

شرح:

مصرع اول.

سایه‌ات در دل من نور خداست
این مصرع اشاره به این دارد که در دل انسان عاشق، سایه معشوق در حقیقت همان نور الهی است. در عرفان، سایه‌ معشوق به‌طور نمادین به حضور الهی در دل عاشق اشاره دارد. معشوق به‌عنوان نمادی از خداوند، در دل انسان تجلی پیدا کرده و نور الهی را در درون او می‌تاباند. نور خدا در اینجا نه‌تنها به معنای روشنایی ظاهری بلکه به معنای حقیقت و کمال الهی است که در دل انسان وارد می‌شود و آن را از تاریکی‌ها می‌رهاند.

مصرع دوم.

جلوه ای عشق بود، پر معناست
این مصرع به‌طور مشخص به جلوه‌ عشق و معانی عمیق آن اشاره دارد. در عرفان اسلامی، عشق به‌عنوان یک حقیقت معنوی و الهی مطرح است که در تجلی خود به شکلی بی‌پایان و بی‌نهایت پر معناست. "جلوه عشق" در اینجا به‌عنوان نمود و تجلی عشق الهی در جهان است که در دل عاشق نیز می‌تواند رخ دهد. این عشق نه تنها یک احساس ساده بلکه به معنای راهی برای رسیدن به حقیقت و کمال است که در نهایت دل انسان را از هر گونه شک و ابهامی آزاد می‌سازد.

مصرع سوم

سایه‌ات همچو نسیم است به دل
در این مصرع، سایه معشوق به‌صورت نسیمی لطیف در دل عاشق وارد می‌شود. نسیم به‌طور معمول نمادی از لطافت، آرامش و نرمش است که در عرفان اسلامی به معنای حضور بی‌صدا و آرام خداوند در دل انسان است. "سایه‌ات همچو نسیم است به دل" نشان‌دهنده‌ این است که حضور معشوق، مانند نسیمی نرم و لطیف، در دل انسان رخ می‌دهد و آن را به آرامش و صلح معنوی می‌رساند. این تصویر نمایانگر این است که معشوق به‌طور بی‌صدا و بی‌دردسر وارد قلب عاشق می‌شود و در آن جایی برای خود می‌سازد.

مصرع چهارم

جان به شعف است، ز نور والاست

در این مصرع، "شعف" به معنای سرور و شادی بی‌نهایت است که از درون انسان برمی‌خیزد. اشاره به این دارد که جان انسان از نور معشوق پر شده و در نتیجه شاداب و سرشار از شعف است. نور معشوق که نمادی از نور الهی است، نه تنها دل بلکه جان انسان را نیز روشن می‌کند. این نور باعث سرور درونی و شادابی روح می‌شود، زیرا عاشق به حقیقت و اتصال با معشوق دست یافته و از آن به آرامش و کمال می‌رسد. بنابراین، "جان به شعف است" به معنای حالت سرور و خوشحالی است که از ارتباط معنوی با معشوق الهی ناشی می‌شود.

جمع‌بندی:
این شعر به‌طور کلی به تجلی و حضور معشوق (که در عرفان اسلامی به خداوند و حقیقت الهی اشاره دارد) در دل انسان می‌پردازد. هر مصرع نشان‌دهنده‌ نوعی از تجلیات معنوی است که از ورود نور الهی به دل و جان عاشق ناشی می‌شود. این تجلیات، از سایه معشوق که نور خدا را در دل عاشق می‌آورد تا نسیم لطیفی که در دل می‌وزد و شعف و شادی که از این نور الهی حاصل می‌شود، همه به شکل‌هایی از آرامش، کمال و اتصال به حقیقت معنوی پرداخته‌اند.

 

سایه معشوق در عرفان اسلامی مفهومی بسیار عمیق و چندلایه است که به رابطه‌ی عاشق با معشوق الهی یا انسان کامل (ولی‌الله) اشاره دارد. در این مفهوم، معشوق اصلی همان خداوند است که به‌واسطه‌ی تجلیات و ظهورات مختلف در عالم، به طور غیرمستقیم در عالم طبیعت و در دل و جان انسان‌ها آشکار می‌شود. به عبارت دیگر، سایه معشوق به حضور ظاهری و غیرمستقیم حقیقت معشوق در عالم می‌گویند که عاشق آن را در زندگی خود تجربه می‌کند، اما خود معشوق هنوز از دسترس حواس و عقل انسانی دور است.

در عرفان اسلامی، به ویژه در آثار شاعران و متفکران بزرگی چون مولانا، ابن عربی و حافظ، این مفهوم به طور گسترده‌ای به کار رفته است. در این نگاه، معشوق واقعی خداوند است و تمامی زیبایی‌ها، معانی و ارزش‌هایی که انسان در دنیا مشاهده می‌کند، سایه‌هایی از تجلیات الهی هستند. عاشق به دنبال رسیدن به معشوق حقیقی است و تمام مسیر سلوک او بر اساس این جست‌وجو برای بازگشت به معشوق اصلی و رسیدن به وحدت با او است.

سایه معشوق در این معنا درواقع نشانه‌ای است از حضور معشوق در عالم، اما این حضور به طور کامل و واقعی تنها زمانی محسوس خواهد بود که عاشق از خود و از عالم مادی دست بکشد و به‌طور مستقیم با حقیقت مطلق، یعنی خداوند، اتصال پیدا کند. در این مرحله، سایه‌ها محو می‌شوند و عاشق به حقیقت معشوق پی می‌برد.

ابعاد مختلف سایه معشوق:

  1. سایه در انسان کامل: انسان کامل (ولی‌الله) در عرفان اسلامی، تجلی کامل صفات الهی در عالم انسانی است. این انسان‌ها به‌عنوان سایه‌ای از معشوق الهی به شمار می‌روند و عاشق به واسطه‌ی این انسان‌ها به معشوق حقیقی نزدیک می‌شود. آنان همانند آینه‌ای هستند که حقیقت الهی در آن‌ها منعکس می‌شود.

  2. سایه در طبیعت و عالم: در نگاه عرفانی، همه‌ی موجودات طبیعی و پدیده‌های دنیا در حقیقت سایه‌هایی از خداوند هستند. هر پدیده‌ای، از جمله زیبایی‌ها، هنر، علم و عشق، نمودهایی از صفات و تجلیات خداوند است. به عبارتی، عالم مادی یک نوع سایه از حقیقت الهی است که فقط از طریق شهود عرفانی می‌توان به عمق آن رسید.

  3. سایه در دل عاشق: در دل عاشق نیز معشوق به‌طور غیرمستقیم حضور دارد. هر چه عاشق بیشتر به خودشناسی و خداشناسی بپردازد، سایه معشوق در دل او عمیق‌تر و واضح‌تر می‌شود. این سایه نشان از آن دارد که معشوق در عالم دل عاشق به‌طور غیرمستقیم در حال تجلی است و عاشق باید از طریق تصفیه و تطهیر دل به حقیقت آن دست یابد.

  4. سایه در مسیر سلوک: در مسیر سلوک و جست‌وجوی عرفانی، سایه معشوق به‌عنوان نشان‌هایی از حضور او در عالم است. این سایه‌ها ممکن است در قالب رؤیاها، الهامات، نشانه‌ها و حالات روحانی ظاهر شوند. این‌ها به‌نوعی راهنمایی برای عارف به شمار می‌روند تا او را به معشوق اصلی و حقیقت الهی نزدیک‌تر کنند.

نتیجه‌گیری:

سایه معشوق در عرفان اسلامی مفهومی است که عاشق را به یاد معشوق حقیقی می‌اندازد و او را به‌سوی مسیر حقیقت رهنمون می‌سازد. در این مسیر، سایه معشوق به معنای حضور غیرمستقیم حقیقت الهی است که به‌طور ملموس در جهان طبیعت، در انسان کامل و در دل عاشق نمایان می‌شود. این سایه‌ها به نوعی از حضور معشوق حکایت می‌کنند و عاشق را در جست‌وجوی حقیقت و وصول به اتحاد با خداوند هدایت می‌کنند.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۲/۰۵
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی