رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی نفس کلیه(کلی)


نفس کلیه
سرچشمه‌ی هستی و هدایت باشی
ما سایه ی عشقیم، حقیقت باشی
هر چیز که در عالم امکان باشد
با اذن خداست، در زعامت باشی

 

شعر شما حاوی مفاهیم عمیق عرفانی است که به زیبایی به اراده الهی، حقیقت، عشق و هدایت اشاره دارد. در ادامه، شرح و تفسیر هر مصرع جداگانه آورده شده است:


مصرع اول:

"سرچشمه‌ی هستی و هدایت باشی"
در این مصرع، "سرچشمه" به معنای منبع اصلی و آغازین است. این واژه به چیزی اشاره دارد که از آن، همه چیز شکل می‌گیرد و به وجود می‌آید. در اینجا، شما از "هستی" و "هدایت" به‌عنوان سرچشمه‌های اصلی یاد می‌کنید. به عبارت دیگر، هستی و هدایت به‌عنوان منابعی از حقیقت و زندگی شناخته می‌شوند که از آن‌ها همه چیز سرچشمه می‌گیرد. این مصرع به دنبال اشاره به این است که فرد باید در جایگاه منبعی از هدایت قرار گیرد و از حقیقت الهی و هستی بهره‌مند شود.


مصرع دوم:

"ما سایه ی عشقیم، حقیقت باشی"
در این مصرع، مفهوم "سایه‌ی عشق" بیانگر فدای کامل خود در برابر عشق الهی است. "سایه" نشان‌دهنده وابستگی عمیق و کامل به چیزی است که در سایه آن قرار داریم. "عشق" در اینجا نه تنها به معنای احساسات بلکه به معنای پیوند و اتصال به حقیقت مطلق و خداوند است. بنابراین، این مصرع می‌خواهد بگوید که انسان باید "حقیقت" را جستجو کند و در پی آن باشد، در حالی که در سایه عشق الهی قرار گیرد.


مصرع سوم:

"هر چیز که در عالم امکان باشد"
در این مصرع، مفهوم "عالم امکان" به دنیای مادی اشاره دارد، جایی که همه چیز به طور بالقوه وجود دارد اما هنوز به فعلیت نرسیده است. در فلسفه‌های عرفانی، عالم امکان جایی است که اشیاء و موجودات می‌توانند به وجود آیند، اما تنها زمانی که اراده و اجازه الهی باشد. این مصرع اشاره به این حقیقت دارد که هر چیزی که در جهان وجود دارد، ابتدا در عالم امکان بوده و از طریق اراده و اجازه خداوند به واقعیت تبدیل شده است.


مصرع چهارم:

"با اذن خداست، در زعامت باشی"
این مصرع به این موضوع اشاره دارد که همه چیز در نهایت تحت اراده و اذن الهی قرار دارد. در اینجا "زعامت" به معنای رهبری و هدایت معنوی است. مفهوم "زعامت" در این مصرع به این معناست که رهبری و هدایت فقط از طرف خداوند ممکن است و اوست که به افراد اجازه می‌دهد در مسیر هدایت و رهبری قرار گیرند. این مصرع تأکید بر این دارد که رهبری الهی تنها با اذن و اراده خداوند امکان‌پذیر است.


جمع‌بندی:

شعر شما به زیبایی مفاهیم عرفانی عمیقی را بیان می‌کند که به حقیقت، عشق، هدایت، و اراده الهی اشاره دارد. هر مصرع به نحوی با یکدیگر پیوند خورده و تصویر کلی از رهنمودهای الهی و راه‌های ارتباط با حقیقت و عشق به دست می‌دهد.

 

نفس کلیه در عرفان اسلامی

نفس کلیه (یا نفس کلی) یکی از مفاهیم مهم در عرفان اسلامی، فلسفه‌ی اشراقی و حکمت متعالیه است که به عنوان واسطه‌ای میان عالم عقول و عالم ماده معرفی می‌شود. این مفهوم نقشی اساسی در تبیین پیوند میان عالم مجردات و عالم طبیعت ایفا می‌کند و در نظام‌های فلسفی و عرفانی همچون نظام فکری ابن‌عربی، سهروردی و ملاصدرا جایگاهی ویژه دارد.


۱. تعریف نفس کلیه

نفس کلیه حقیقتی مجرد و بسیط است که همه‌ی نفوس جزئیه (مانند نفوس انسانی، نفوس فلکی و نفوس طبیعی) از آن صادر می‌شوند. این نفس به نوعی روح عالم هستی محسوب می‌شود که واسطه‌ی میان عقل کلی و عالم ماده است.

از دیدگاه عرفانی، نفس کلیه، نفس واحده‌ای است که تمام موجودات زنده از آن حیات می‌گیرند، و هرگونه ادراک، حرکت و حیات در عالم طبیعت نتیجه‌ی فیض این نفس کلیه است.

ابن‌عربی در فتوحات مکیه نفس کلیه را چنین توصیف می‌کند:

«نفس کلیه همان روح عالم است که از فیض عقل کلی بهره‌مند شده و همه‌ی نفوس جزئیه را در بر گرفته است.»


۲. جایگاه نفس کلیه در مراتب هستی

در عرفان اسلامی، عالم هستی به سلسله‌مراتب مشخصی تقسیم می‌شود. این مراتب به طور خلاصه چنین هستند:

  1. حق‌تعالی (وجود مطلق / واجب‌الوجود)
    • وجودی محض و نامحدود که همه‌چیز از آن صادر می‌شود.
  2. عقل کلی (عقول مفارقه / جبروت)
    • اولین تجلی حق‌تعالی که به‌عنوان مبدأ علم و آگاهی در نظر گرفته می‌شود.
  3. نفس کلیه (مرتبه‌ی مثال / ملکوت)
    • روح جهان و واسطه‌ی میان عالم عقل و عالم طبیعت.
  4. عالم طبیعت (عالم ناسوت)
    • عالم مادی که پدیده‌های حسی در آن تحقق می‌یابند.

نفس کلیه در این نظام، حلقه‌ی اتصال میان عالم عقل و عالم طبیعت است. این یعنی که از یک‌سو، تأثیرات عالم عقول را دریافت می‌کند و از سوی دیگر، آن را به جهان ماده منتقل می‌کند.

ملاصدرا این مفهوم را در نظریه‌ی حرکت جوهری خود به کار می‌گیرد و بیان می‌کند که تمام موجودات طبیعی در مسیر کمال خود، به سمت نفس کلیه حرکت می‌کنند تا در نهایت به عقل کلی متصل شوند.


۳. ارتباط نفس کلیه با انسان

انسان نیز مانند سایر مخلوقات، دارای نفس جزئیه است که منشأ آن، همان نفس کلیه می‌باشد. در نتیجه، رابطه‌ی میان نفس انسانی و نفس کلیه رابطه‌ای ذاتی است، به این معنا که هر فرد می‌تواند از طریق تزکیه و سلوک، به مرحله‌ای برسد که به حقیقت نفس کلیه متصل شود.

در این مسیر، انسان باید از تعلقات مادی رهایی یابد و از مرحله‌ی نفس اماره (که به شهوات و امور دنیوی گرایش دارد) به مرحله‌ی نفس مطمئنه و در نهایت، به نفس کلیه نزدیک شود. این همان فرآیند سیر از کثرت به وحدت است که در عرفان اسلامی بسیار مورد تأکید قرار گرفته است.

مولانا در مثنوی به این ارتباط اشاره می‌کند:

جان جمله علم‌ها این است این / که بدانی من کیم در یوم دین

این یعنی که سالک با معرفت نفس، می‌تواند به معرفت حقیقت کلیه‌ی وجودی خود، یعنی نفس کلیه، دست یابد.


۴. نفس کلیه و عالم خیال

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های نفس کلیه، ارتباط آن با عالم خیال و مثال است. در عرفان اسلامی، عالم خیال مرتبه‌ای است که میان عالم عقل و عالم ماده قرار دارد و نفس کلیه، در حقیقت، حقیقت حاکم بر این عالم است.

ویژگی‌های عالم خیال:

  • عالم خیال، همان عالمی است که عارف در آن، مکاشفات و مشاهدات عرفانی را تجربه می‌کند.
  • خواب‌ها، تجلیات روحانی، و تصاویری که در ذکر و مراقبه بر عارف ظاهر می‌شوند، همه در این مرتبه رخ می‌دهند.
  • به همین دلیل، بسیاری از عارفان معتقدند که ارتباط با نفس کلیه از طریق عالم خیال امکان‌پذیر است.

سهروردی در حکمت اشراق از نفس کلیه با عنوان «نور مدبر» یاد می‌کند و آن را منشأ تمام ادراکات خیالی و شهودی می‌داند.


۵. مقایسه نفس کلیه با سایر مفاهیم مرتبط


۶. نتیجه‌گیری

نفس کلیه در عرفان اسلامی به‌عنوان واسطه‌ای میان عقل کلی و عالم ماده معرفی می‌شود و منشأ تمامی نفوس جزئیه و روح عالم است. این مفهوم، کلید درک بسیاری از مباحث عرفانی، از جمله رابطه‌ی میان خدا، جهان و انسان است.

سالک طریق حق، با تزکیه‌ی نفس و سلوک عرفانی، می‌تواند از مرحله‌ی نفس جزئی فراتر رود و به نفس کلیه متصل شود. این همان مرحله‌ای است که در عرفان از آن به فنای فی‌الله و بقای بعد از فنا تعبیر می‌شود.

در نهایت، شناخت نفس کلیه، دروازه‌ی معرفت الهی است؛ چراکه پیامبر اسلام (ص) فرمودند:

«مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ» (هر کس خود را شناخت، پروردگارش را شناخت).

از این رو، عرفا بر این باورند که شناخت و درک نفس کلیه، کلید ورود به حقیقت وجود و شهود وحدت مطلق است.



تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۱۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی