باسمه تعالی
مجموعه رباعیات عرفانی(۷)
غنی
در راه خدا، چو دل غنی گردد خوش
فارغ ز غم و غصه همی گردد خوش
هر کس که به حق بسنده سازد دل را
در وصل خدا، بیغمی گردد خوش
سیر آفاق
در آفاق نگر، هر آنچه پیداست ز حق
هر ذره نشان لطف دریاست ز حق
در هر گل و برگ و نغمهی باد صبا
آیات جلال و نقش والاست ز حق
سیر انفسی
در خلوت دل، هر آنچه پیداست ز حق
آیات جلال و نور یکتاست ز حق
در هر نفسی، صدای حق را بشنو
هر لحن دل انگیز که بر ماست ز حق
میخانه
در میخانه زنید، محفل عشق و صفاست
جای مردان الهی بود و یک دریاست
غیر حق نیست در این خانهی عشق
مستی جان و روان، از رخ دلدار، خداست
پیر مغان
آنجا که صفای عشق برپا گردد
راز دل ازین فسانه پیدا گردد
چون شیخ نباشد ره ما را مرشد
پیری ز ره مغان مهیا گردد
حق الیقین
حقیقت در خلوص و در یقین است
به پاکی دل و حق الیقین است
اگر خواهی حقیقت از لب عشق
رهایی از دل و عین الیقین است
عین الیقین
چشم دل جوید تو را عین یقین
دیدنِ حق را به دل باید، مبین
نه به فکر و نه به عقل و نه به چشم
نیست حاصل جز به دل، عین الیقین
علم الیقین
ای دل ز یقین چراغ جان باید یافت
در راه حقیقت جهان باید یافت
علمی که بود ز نور دانش آغاز
سرچشمهی دید در عیان باید یافت
بحر وجود
هر ذرّه که در پهنه ی دنیا باشد
در بحر وجود، جمله پیدا باشد
در ظاهر اگر هزار رنگش بینی
در باطن آن، ضمیر یکتا باشد
وجود مطلق
در بحرِ وجود مطلق است غوغایی
آیینهای از حقیقت و یکتایی
سرچشمهی هر بود و نبود است خدا
عالم ید واحد است و بی همتایی
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۲۱