رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی حضور

حضور
جز نام خدا ، نام دگر یاد مکن
در کسب جهان، داد و فریاد مکن
روزی تو از روز ازل تامین شد
   در محضر حق، آه و بی داد مکن

شرح کامل ابیات شعر «حضور»

این شعر با نگاهی عرفانی و اخلاقی، انسان را به توحید عملی و حضور قلب در محضر الهی دعوت می‌کند. شاعر در چهار بیت با زبانی ساده اما عمیق، اهمیت توجه به خداوند، رها کردن دنیاپرستی، توکل به تقدیر الهی و حفظ ادب در محضر خداوند را بیان می‌کند.


---

1. جز نام خدا، نام دگر یاد مکن

این بیت، به مفهوم توحید اشاره دارد. شاعر تأکید می‌کند که انسان باید تنها به یاد خدا باشد و دلش را از غیر خدا خالی کند. این جمله یادآور آیه‌ای از قرآن است:
«أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (سوره رعد: 28)
یعنی تنها با یاد خداست که دل‌ها آرام می‌گیرند. «جز نام خدا» به معنای ترک دلبستگی به دنیا و هر چیزی است که انسان را از خداوند غافل می‌کند.


---

2. در کسب جهان، داد و فریاد مکن

در این بیت، شاعر انسان را از حرص و طمع در امور دنیوی برحذر می‌دارد. «کسب جهان» نماد تلاش برای امور مادی و دنیوی است. شاعر توصیه می‌کند که انسان باید به قناعت و آرامش روی آورد و از شکایت، بی‌تابی و نارضایتی در مواجهه با سختی‌های زندگی بپرهیزد. این پیام در راستای تعالیم قرآنی است که می‌فرماید:
«لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» (سوره حدید: 23).
یعنی برای آنچه از دست می‌دهید، غمگین نباشید و به آنچه به شما داده می‌شود، دل خوش نکنید.


---

3. روزی تو از روز ازل تامین شد

این بیت به اعتقاد به تقدیر الهی و تقسیم روزی اشاره دارد. بر اساس آموزه‌های اسلامی، روزی هر موجودی از ازل توسط خداوند مقدر شده است:
«وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ» (سوره ذاریات: 22).
شاعر با این بیان، انسان را به توکل بر خداوند دعوت می‌کند و یادآور می‌شود که نگرانی درباره‌ی روزی بی‌مورد است، زیرا خداوند عادلانه روزی همه را مقرر کرده است.


---

4. در محضر حق، آه و بی‌داد مکن

این بیت، به حضور دائمی انسان در محضر الهی اشاره دارد. شاعر تأکید می‌کند که انسان باید در رفتار و گفتار خود، ادب حضور را رعایت کند. شکایت و اعتراض به تقدیر الهی (آه و بی‌داد) نشانه‌ی ناسپاسی است و با مفهوم بندگی واقعی ناسازگار است. این مضمون در عرفان اسلامی بسیار مهم است؛ چراکه انسان باید در برابر مشیت الهی تسلیم و شاکر باشد.


---

مفاهیم کلی شعر

1. توحید عملی و توجه به خداوند:
شاعر به ما یادآوری می‌کند که باید زندگی خود را بر محور یاد خدا قرار دهیم و از توجه به غیر او پرهیز کنیم.


2. قناعت و پرهیز از حرص:
حرص و طمع به دنیا انسان را از آرامش دور می‌کند. شاعر ما را به قناعت و رضایت به تقدیر الهی دعوت می‌کند.


3. توکل بر خداوند و اعتماد به تقدیر الهی:
انسان باید به روزی و رزقی که خداوند مقدر کرده است، اعتماد کند و از نگرانی و بی‌قراری دوری کند.


4. رعایت ادب در برابر خداوند:
خداوند همواره حاضر و ناظر بر اعمال و افکار ماست. حفظ ادب در محضر او، نشانه‌ی معرفت و بندگی است.

 


---

نتیجه‌گیری

این شعر، انسان را به توحید، توکل، قناعت، و ادب حضور در محضر الهی دعوت می‌کند. شاعر یادآور می‌شود که تمام امور زندگی در دست خداوند است و شکایت از آنچه مقدر شده، نشان‌دهنده‌ی ضعف ایمان است. انسان، به‌عنوان بنده‌ی خدا، باید در برابر او شاکر، راضی، و متواضع باشد.

 

 

حضور از دیدگاه عرفان به معنای آگاهی و شهود دائمی از حقیقت الهی و ارتباط بی‌واسطه انسان با ذات حق است. این مفهوم، یکی از اصول اساسی سلوک عرفانی است و به مرحله‌ای اشاره دارد که در آن سالک، خود را همواره در محضر خداوند احساس می‌کند. حضور در عرفان نه تنها به معنای فیزیکی یا ذهنی، بلکه به معنای حضور قلبی، روحی و معنوی است.

ابعاد مختلف حضور در عرفان:

1. حضور قلب:

توجه و تمرکز کامل قلب بر خداوند، به گونه‌ای که دل از هر چیزی جز او فارغ باشد.

این حالت مستلزم خلوص نیت و اخلاص در عبادت است.

برای رسیدن به حضور قلب، عرفا ذکر و یاد مستمر خداوند را توصیه می‌کنند.


2. حضور در محضر حق:

در عرفان، انسان همواره در محضر خداوند است، اما بسیاری از افراد به این حقیقت آگاه نیستند.

حضور به این معنا، آگاهی از وجود بی‌پایان الهی است که در همه جا حاضر و ناظر است.

این آگاهی باعث می‌شود انسان به گناه و غفلت روی نیاورد.

آیه قرآنی مرتبط: "أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى" (سوره علق، آیه 14).


3. حضور در لحظه (حال):

عرفا معتقدند که تنها لحظه‌ای که واقعاً وجود دارد، لحظه حال است و گذشته و آینده سرابی بیش نیستند.

سالک باید از پراکندگی ذهن رها شود و تمام وجودش را در لحظه حال متمرکز کند، زیرا حضور الهی تنها در اکنون قابل درک است.


4. حضور به معنای فنا:

در مراحل پیشرفته‌تر عرفان، حضور به معنای فنا شدن در ذات الهی است.

سالک در این مرحله، خود و هستی‌اش را در برابر عظمت خداوند محو می‌کند و چیزی جز خداوند را نمی‌بیند.

این مرحله، اوج حضور است که عرفا آن را به شهود حق تعبیر می‌کنند.


ویژگی‌های حضور در عرفان:

توجه کامل به خداوند در همه حال: انسان هر عملی را با آگاهی از نظارت الهی انجام می‌دهد.

قطع تعلق از دنیا: دل‌بستگی‌های دنیوی مانعی برای حضور هستند و سالک باید از آنها رها شود.

ذکر و مراقبه مستمر: این دو ابزار اصلی برای حفظ حضور در زندگی روزمره هستند.


شرایط رسیدن به حضور:

1. ذکر و یاد خدا: مداومت در ذکر نام‌های الهی، به ویژه با تمرکز بر معنای آنها.


2. تزکیه نفس: پاک کردن دل از رذایل اخلاقی مانند کبر، حسد، و حرص.


3. محبت الهی: عشق به خدا که انسان را از دیگر تعلقات جدا می‌کند.


4. خلوص نیت: انجام هر عمل با هدف رضای خداوند.

 

مثال‌هایی از عرفان اسلامی:

مولانا:
مولانا حضور را به معنای اتصال دائمی با خدا می‌داند:
هر که او بیدارتر، پر دردتر / هر که او آگاه‌تر، رخ زردتر
بیداری و آگاهی از حضور الهی، اوج زندگی عرفانی است.

ابن‌عربی:
ابن‌عربی در آثار خود تأکید دارد که سالک باید همواره خود را در محضر خداوند ببیند و از هر چیزی که او را از این حضور غافل کند، دوری کند.


نتیجه:

حضور در عرفان به معنای زندگی در آگاهی و اتصال دائمی با خداوند است. این حالت، سالک را از غفلت، پراکندگی ذهن و وابستگی‌های دنیوی رها کرده و او را به حقیقت و آرامش مطلق می‌رساند. این مفهوم نه‌تنها یک مرحله از سلوک، بلکه هدف نهایی عارفان در مسیر شناخت حق است.



تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۰/۲۱
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی