باسمه تعالی
فرازهایی از نامه حضرت علی به مالک اشتر
مثنوی دوازدهم
عهد نامه
در پی مشکل گشایی از امور این و آن
دان فرج باشد ز یزدان و خدای مهربان
هر عمل عکس العمل دارد در کون و مکان
گه ثواب و گاه دارد آن جزا ، از بهرتان
گر بود اعمال تو بهر خدا ، از عمق جان
اجر حق گیری دو چندان ، از خدا و بندگان
نیست ما را قدرتی ، جز قدرت آن لایزال
می دهد ما را توان و عزت و جاه و کمال
بر ضعیفان و یتیمان کن کمک هم اعتنا
خود پسندی را به دور و از خودت بنما جدا
در خصوص عهد و پیمان با امیر المومنین
پایبند باش و نما اجرا فرامین ولی متقین
می نگارد نامه ای مولا به مالک در امور
تا نباشد شک و شبهه در صدارت بی گمان
این سروده می کند تشریح ، آن دارد پیام
آن بود از مرتضی ، حبل المتین و هم امام
پیروی کن از مفاد نامه و عهد و قرار
تا نگردد نفس تو پیروز با عزم و سنان
کن تو پرهیز از هوای نفس وامیال درون
چون نماید وسوسه ، آتش زند روح و روان
نفس ما سرکش بود ، استاد توجیه و خطا
کن تو دوری از اطاعت ، هم نما او را رها
تا توانی یاد حق کن در مصائب ، مشکلات
جز خدا نبود کسی آگاه بر این معضلات
کن اطاعت امر حق را در اصول و فرع آن
تا شود روشن دل و جانت ز نور بی کران
سنت نیکو اگر باشد ز مردم یا که غیر
واجب است بر پا بداری از برای مردمان
کن تو تدبیر و تدبر از َسلاطین قبل خود
پیروی کن از فرامین خدا در هر زمان
گر بخواهی حکمت و عز و مقام اولیا
کن عمل احکام نورانی قرآن هر کجا
حافظ ما دان خدا باشد ، در فرش و سما
از طریق دین و قرآن و امام و انبیا
امر حق بینی تو در آئین آل مصطفی
منجلی در حکمت و هم در کلام اوصیا
معرفت خواهی ، کلام و نور یزدان را بخوان
در کتاب حق بیابی ، راز و اهدافی نهان
آن کتاب زندگی باشد ،کتاب عز و جاه
تا نگردد روح و جانت ، در دو دنیا بس تباه
کن تو دوری از اهانت ، هم مگو الفاظ زشت
از نهال و تخم بد پرهیز بنما ، وقت کشت
هر عمل عکس العمل دارد در این کون و مکان
گه ثواب و گاه دارد هم جزا از بهرتان
بر ضعیفان و یتیمان کن کمک ، هم اعتنا
خود پسندی از خودت را کن به دور و هم رها
خشم خود را کنترل کن در مصاف دیگران
فرق انسان ها به تقوا باشد و علم و بیان
داد مظلومان ستاند حق تعالی از بشر
خویشتن داری نما از ظلم و دوری کن ز شر
این مقام و عزت و دوران خدمت نوبتیست
نیست پاینده حکومت،بر تو و بس زحمتیست
گر بخواهی دور گردی از خیانت ، تهمتی
کن محبت بر خلایق ، همزمان با خدمتی
کن عمل بر حکم قرآن و نبی ، پیغمبران
این بود احکام اسلام و قوانین در جهان
گر به دقت بنگری ، احکام دین سازندگی است
آن مفید است و نیاز آدمی در بندگی است
دین نمی گیرد ز تو آزادی و یا اختیار
طی نمایی راه حق را با کمال افتخار
کن حجاب از دیدگانت برطرف در زندگی
پاک بنما چشم و دل را با خضوع و بندگی
تا توانی یاد حق کن تا نگردی دل پریش
خشم تو آرام گیرد در پناه حق و کیش
دور شو از خشم بی جا و اهانت ناگهان
شو مسلط بر خودت از تیغ بران زبان
حق مطلب را بیان کرده امیر المومنین
از طریق نامه ها و خطبه ها بر مسلمین
گفت مولا از نبی این گفته را در انتها
کن گرامی مردم بیچاره را در هر کجا
بالاخص خدمتگزاران و غلامان فقیر
کن محبت ، مهربانی ، بر صغیر و هم کبیر
دین احمد حافظ ما باشد و دری گران
رابط ما با خدا دان در نماز است ،بی گمان
توصیه گردد به مردم روزه و خمس و زکات
تا توانی آن ادا بنما ، اقامه کن صلات
حج تجلی گاه روز محشر و عشق و صفا
گشته واجب بر مسلمانان عالم هر کجا
قدرت ما از خدا باشد ، نباشد قدرتی
آنچه داری از خدا دان ، همچو جاه و شوکتی
آنچه بینی از خدا باشد ، نباشد عزتی
گر نداری نور یزدان ، در گناه و غفلتی
فوق هر قدرت بو د ، یزدان پاک بی کران
نیست بالا تر ز او هم در دو عالم ، هر مکان
می رسد پایان به بهمن ، مثنوی با عمق جان
همزمان گشته سروده با قیام مردمان
می نگارد نامه ای مولا به مالک در فشان
تا نباشد شک و شبهه در صدارت بی گمان
این سروده آخرین باشد ، نباشد بعد آن
می کند روشن اصولی از حکومت را عیان
می برم پایان پیام حضرت مولا علی
آن بود درسی برای حاکمان هم ولی
این سروده شامل احکام قرآن و ولاست
زین سبب آید مضامینی ، جدا از محتواست
می سراید میثمی بهر خدا و قرب او
اجر خود گیرد ز حی مطلق یزدان و هو
می رسد پایان رجالی نامه ی حضرت کنون
تا شود الگوی مردم ، آن بماند در قرون
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۰۰/۰۱/۰۸