رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰


باسمه تعالی
فراز هایی از مناجات حضرت علی (ع)
مناجات شعبانیه
قصیده ( ۲۱)

می نماید علی سوز و گدازی بسیار
با خدایی که بشر عاجز وصف است و نگار


می سرائیم مناجات علی در شعبان
پر ز اوصاف رفیق است و سراسر از یار


این دعا نیست ، مناجات بود با یزدان
می کند وصف خود و وصف خدا را هر بار


گفت حضرت به خدایش ، خداوند کریم
من چه گویم که تو آگاه ز هر کار و شعار


من که محتاج توام در دو سرا بیش از حد
بنما فضل خودت بر من محتاج کرار


از خدا می طلبد ذکر مداوم بر لب
تا کند نور خدا کسب و رود بر دربار


می کنی حکم خدا ، روز قیامت همه را
بنما شاد دل عاشق روی و رخسار


من سپاسم به تو باشد ابدی ، بی پایان
نشود شکر من از خالق یکتا انکار


او بخواهد ز خدا قلب سلیم و نظری
ای خدایی که بگفتی بطلب در شب تار


می نماید طلب از یار ، سلامی و درود
شنود حرف ورا در مه شعبان ستار


از خدا خواست علی ، تا که کند حق ابراز
یک سلامی بفرستد ، به محمد و تبار


عذر خواهی کند از سرور و مولای خودش
چون بپوشاند خدا ، غفلت او را هر بار


او بود پاک و مبرا ز خطا و عصیان
می دهی درس بشر ، در سخن و در گفتار


می کند شکر خدا را، که بود ناجی او
فطرتی داده که هشدار دهد گه اخطار


ای که هر چیز بود در بر تو هم ناچیز
 آن شود خاضع و فرمانبر تو در پیکار


می رسد نیکی یزدان به بشر در همه حال
ای خدا قطع مکن در پس مرگم انصار


می دهی خلق پناه و بکنی دور ز خصم
هر که دارد ره یزدان نشود کوچک و خوار


چون هدایت بنمایی چو مرا در همه حال
می توان گفت تویی حافط ما در انظار


من نبودم ز الطالف الهی محروم
می کنی همچو حیاتم محبت سرشار


من پناهم تویی ، صاحب فضلی و کمال
بنما لطف مرا از کرمت ای قهار


چون تو آگاه ز من هستی و نیات درون
بنما عفو خدا ، چون که تو باشی غفار


می کند او طلب از یار ، ببیند او را
از خدا خواست صدایش شنود در اذکار


من بپا خواسته ام تا که کنم راز و نیاز
سایه افکنده مرا لطف تو بی حد و شمار


تو سزاوار عبادت و نیایش هستی
نیست کس لایق تسبیج بجز حی نظار


ای خدا مالک هستی و منم همچو گدا
بنما راه صحیح و تو بده عز و خیار


گر چه من غافلم از لطف خدا در دنیا
لیک نعمات تو آگه کند و هم بیدار


چون خدا داده ندا تا که بخوانی او را
تو مکن غفلت و ده پاسخ وی را ،نه فرار


ای خدا مستی و غفلت ز وجودم کن دور
در جوانی شده ام غره و مغرور و شرار


میثمی کرد تمنا که کنی رزق فزون
ای خدا حاجت او را تو ادا کن هموار


چون رجالی است خطا کار در این عالم دون
از خدا می طلبد مغفرت و چاره ی کار


سراینده
علی رجالی و مهدی میثمی

 

  • ۹۹/۰۹/۲۱
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی