باسمه تعالی
امام سجاد ( ع)
قطب عارفان
غزل (1)
السلام ای ساجد و ای قطب و راس عارفان
سخت باشد دیدن یک لحظه را با خیزران
هم علی لب بسته بود و هم علی فرزند او
تا که دین جدشان بر جا بود از کیدشان
مصلحت باشد چنین ،اندر قیام کربلا
شد علی بیمار ، در جنگ ستم با مومنان
آن یزید دون به زخم تن نشد راضی ز خود
بعد آن هم نیش ها زد، مار خوش خط زمان
وارث کرب و بلا هستی تو زینب در مصاف
خطبه ات رسوا نمود، افکار و مشی نا کسان
خوب گفتی من ندیدم، جز صفا چیز دگر
صحنه ی کرب و بلا، خود مظهر عشقی نهان
صحنه ها را بود شاهد، آن امام چارمین
لیک تکلیف عمل شد ساقط از نور جنان
چو نکه اسلام است نو پا،در زمان عصر خویش
نیست حتی نصف گفتار زبان کردارشان
در عمل معلوم می گردد، درون آدمی
می توانی شک کنی در قدرت ایمانشان
آب را بستند بر روی حسین و اهل او
میثمی گیرد وضو ، با عطر تربتهایشان
ای رجالی ، شد رفیق و همدم و همراه تو
آشنا با گوشه ای از صحنه و اسرارشان
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۰۹/۱۸