رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

مفهوم توکل بر خدا

توکل چیست ؟

1- روزی پیامبر(ص) از جبرئیل ‌پرسید : توکل برخدا چیست؟ جبرئیل عرض کرد: علم داشتن به این که مخلوق نه زیانی می‌رساند و نه سودی می‌بخشد و نه می‌دهد و نه باز می‌دارد. پس هر گاه بنده این گونه شد، برای احدی غیر از خدا کار نمی‌کند و جز خدا امید ندارد و از غیر او ترسی ندارد . در احدی غیر از خدا طمع ندارد .این توکل است.(1)مثلاً وقتی انسان علم دارد که مخلوق نه ضرری می‌رساند و نه سودی می‌بخشد، فقط بر خدا اعتماد داشته و کارش را به او واگذار کرده است.

2- توکل صحیح این است که انسان با مهیا کردن اسباب ، با تمام توان به کار و کوشش بپردازد. به خداوند امیدوار باشد و دعا کند . از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتیجه برساند.

خداوند حکیم نظام هستی را بر پایه اسبا ب ومسببات قرار داده ؛یعنی برای پیدایش هر پدیده ای علتی خاص و برای حل هر مشکلی راهکارهای ویژه ای تعیین نموده است 

از یک سو به انسان «عقل و اندیشه »عنایت کرد تا با کمک آن و مشورت با دیگران راه حل مشکلات را بیابد . افق آینده زندگی خویش را ببیند . بر آن اساس برنامه ریزی کند و به هدف برسد ،از سویی دیگر دو گونه اسباب و علل مقرر داشته است :مادی و معنوی .

هر کار خدا پسندانه از انفاقات مالی ،کمک به دیگران ،دعا و مناجات با خدا ،نماز و زیارت اسباب معنوی هستند اما جایگزین علل مادی نمی شوند، بلکه انسان باید به کمک عقل و فکر خدادادی خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر کاری اقدام نماید. همزمان از آغاز هر کار تا پایان آن به لطف و عنایت خداوند امیدوار باشد و دعا کند . از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتیجه برساند ، چون علل مادی را نیز خدا مقرر داشته است و آن ها به اراده و خواست خدا تأثیر می گذارند. بر این اساس :

معنای توکل آن نیست که انسان دنبال اسباب کار نرود ، زیرا تمامی کارها با اسباب انجام می گیرند ، ولی باید بداند که اسباب مستقل نمی باشند و تنها تکیه گاه خدا می باشد. (2).

یک روز امیرالمؤمنین(ع) گروهی از مردم را دید که با برخورداری از صحّت و سلامت، ‌کار را رها کرده و گوشة مسجد نشسته‌اند. فرمود: چه کسانی هستید؟ گفتند: متوکلان بر خدا هستیم. اگر چیزی پیدا کنیم،‌می‌خوریم و اگر چیزی نداشتیم ،صبر می‌کنیم.

امیرالمؤمنین(ع) فرمود: متوکلان بر مردم هستید، یعنی از دسترنج دیگران ارتزاق می‌کنید، نه متوکّل بر خدا.

گفتند: پس چه کنیم؟ فرمود: همانند ما رفتار کنید. هر گاه چیزی به دست آوردیم، در راه خدا می‌بخشیم. هنگامی که در تلاش و کوششی که داریم، به چیزی دست نیافتیم،‌خدا را شکر می‌کنیم.(3)بنا بر این توکل صحیح به معنای گوشه نشینی و کار نکردن نیست، بلکه متوکل با تمام توان به کار و کوشش می‌پردازد.

3- خصوصیات موکل :

کسی که خداوند را وکیل خود قرار داد و او را با اوصاف کمالی‏اش شناخت و او را قدرتمندی با اراده در صحنه هستی دید، دیگر حوادث جهان را تنها در قالب اسباب و علل عادی و مادی تفسیر نخواهد کرد؛ بلکه مشیت نافذ او را در همه جا می‏بیند . حوادث و امور را با در نظر گرفتن این واقعیت بزرگ توضیح می‏دهد. از این‏ رو متوکل، وسائل و اسباب مادی فراهم می کند . در عوامل ماورای مادی بر خداوند توکل می کند. در این صورت، دستیابی به مقصود حتمی خواهد بود.

4- وکالت بندگان

خداوند با مهیا کردن اسباب مادی و معنوی وکالت بندگان خود را بر عهده گرفته است.

خداوند متوکل را با امدادهای غیبی که از حیطه اسباب طبیعی و علل مادی فراتر است، یاری می‏دهد. قرآن مجید می فرماید:

« من یتوکل علی‏الله فهو حسبه انّ الله بالغُ امره ؛ هر کس بر خداوند توکل کند، خداوند برای او کافی است که امورش را کفایت و تدبیر کند و خداوند امورش را به ثمر می‏رساند».(4)

امیرمؤمنان(ع) می‏فرماید: « من توکّل علی‏الله ذَلَّت له الصِّعاب و تسهَّلت علیه الاسبابُ و تبوَّءَ الخَفَض و الکرامة ؛ هر کس به خدا توکل کند، سختی‏ها برای او نرم و آسان و اسباب و وسیله‏ها برایش فراهم می شود و در راحت و وسعت و کرامت جای می گیرد.»(5)

از طرف دیگر به او الهام درونی می دهد . قدرتی را در درون او ایجاد می کند که اراده‏اش قوی و عزمش راسخ می‏گردد. مزاحمات روحی در برابر آن خنثی خواهد شد؛ زیرا انسان در مقام توکل با مسبب‏الاسباب پیوند می‏خورد . با چنین پیوندی دیگر جایی برای نگرانی و تشویش خاطر باقی نمی‏ماند . با قاطعیت با موانع دست و پنجه نرم می‏کند تا به مقصود برسد.(6)

پس بر خدا توکل کنید تا شهد آن را چشیده و از برکات آن بهره مند شوید.

پی نوشت ها :

1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت ، 1404 هجرى قمری، ج68 ، ص 138 .

2. طباطبایى، المیزان فى تفسیر القرآن،دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه ، قم، 1417 ه ق، چاپ پنجم، ج 5 ،ص 239 .

3. محمد رضا مهدوی کنی ،نقطه های آغاز در اخلاق عملی ،‌ص 523،

4. طلاق(65)آیه2.

5. عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى، غرر الحکم و درر الکلم، یک جلد، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسی، ص 197 .

6.تفسیرالمیزان‌، ج 4، ص 65.



  • ۹۵/۰۳/۱۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی