رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

خاطراتی از مادر


مد تی بود که فرصت نشده بود به باغ رضوان  رفته و بر سر قبر مادر حمد و سوره و قرآن بخوانم.روی سنگ قبر ایشان شعر زیر نوشته شده است.

ای تراب تیره این یکدانه  گوهر مادر  است

نیک میدارش که از دلدادگان حیدر است

بود بیرق دوز شاه  تشنه  کام  کربلا

زین سبب جمله امیدش آن شهید بی سر است

     لذا تصمیم گرفتم خاطراتی را از ایشان بیاور. 

1 - ایشان تنها دختر از خانواده ای بود که والدین خود را زود از دست داد.بعد از ازدواج با پدر صاحب نه فرزند شد.پنج پسر و چهار دختر.از بین آنها من تحصیلات عالی تر داشتم.

2 - احساس می کنم که مادر علاقه خاصی به من داشت .سعی می کرد که بهترین مدرسه و دبیرستان درس بخوانم.از نطر غذا نیز بطور ویژه به من توجه می کرد.

3 - پدرم چند سالی بود که دچار بیماری اعصاب شده  بود و در تابستان ها تشدید می شد.مادرم با چندین بچه جهت بستری و معالجه پدر به بیمارستانی در تهران می رفت.بسیار وفادار به پدر بود.فرزندان را در دوران بیماری پدر سر پرستی می کرد.

4 - مادرم بسیار شیر زن و شجاع بود.علاوه بر خانه داری پرچم دوز اهل بیت نیز بود.بسیاری از پرچم های مرحوم غزالی که در عزاداری ها موجود است را مادر ،پس از خطاطی،می دوخت و آماده می کرد.

5 - در زمان حیات پدر ،معمولا هر سال به مشهد می رفتیم.مادر می گفت پدر مقدار زیادی از پول همراه خود را برای ساختمان حسینیه اصفهانی ها می داد.بعصا ما دچار زحمت می شدیم.

6 - بعد از فوت پدر ،معمولا ایشان را بنده باتفاق خانواده به مسافرت بالاخص مشهد می بردم.علا قه خاصی به زیارت چهارده معصوم داشت.

7 - مادر را با ویلچر جهت زیارت به عراق و برای حج تمتع به مکه بردم.او عاشق زیارت امام حسین و امام رصا بود.

8 - اگر چه سواد خواندن و نوشتن نداشت.ولی تلاش کرد در کلاس های خود آموزی شرکت کند.بسیار علاقه مند بود که بچه هایش کسب علم کنند.

9 - در تابستان ما را تشویق میکرد که کار کنیم.بنده در هر تابستان ،تا قبل از دانشگاه در کارهای گوناگون شاگردی می کردم.بعضی اوقات هم در مغازه پدر کمک می کردم.

10 - در تربیت کودکان بسیار کوشا بود.الحمد الله فرزندانی صالح و  کوشا تحویل جامعه داد.روحش شاد.

11 - علاوه بر خانه داری،در کارهای پدر نیز مشارکت داشت.با توجه به شغل پدر ،رب گوجه و ترشی و سرکه  و آبلیمو  گیری را در منزل انجام می داد.

12ـدر کارهای ادا ری توانا بود و نفوذ کلام بالایی داشت.در زمان بیماری پدر,اقدام به ساخت منزل جدید نمود.

13 - نقش مادر در زندگی اینجانب ،بسیار تاثیر گدار بود.اگر تلاش های شبانه روزی و تدبیر و همت او نبود ،معلوم نبود که بتوانم درجات عالی را بگذرانم.بدینوسیله از زحمات او سپاسگزارم و هر گز او را فراموش نخواهم کرد.

14 - با طرح زحمات ایشان خواستم الگوی یک زن فداکار و وفادار و ایثار گر را بعنوان سرمشق دیگران معرفی نمایم.اگر چه سواد و درس مهم است ولی فهم و شعور و دانایی چیز دیگری است.



  • ۹۵/۰۲/۱۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی