رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰


به پیشنهاد دوستان مبنی بر نوشتن تجارب  اجرایی خود،در ذیل نکاتی را  که حضور ذهن دارم تقدیم می نمایم.امید است برداشت های غلط از طرح آنها نگردد.اگر کاری کردم انجام وظیفه بوده و انشالله مورد رضای حق تعالی قرار گرفته باشد.تمایلی هم به انجام کار های اجرایی ندارم.مایلم تجارب کسب شده را در زمینه های گو ناگو ن تدوین و در اختیار نسل های آتی قرار دهم. امید است قابل استفاده قرار گیرد.


1 _ پس از اخذ مدرک دکتری در گروه ریاضی مشغول شدم.چند ماهی نگذشته بود که معاونت آموزشی دانشگاه اصفهان پیشنهاد گردید.با توجه به عدم آشنایی با کارهای اجرایی کمیته برنامه ریزی از پیش کسوتان و صاحب نظران دانشگاه تشکیل و در خصوص آینده دانشگاه  و مسایل جاری تبادل نظر می کردم.


2 - یکی از کارهایی که پی گیری کردم راه اندازی مقاطع تحصیلات تکمیلی بود.در آن موقع گروه های آموزشی آمادگی لازم برای دایر کردن دوره های دکتری نداشتند.با بورسیه نمود ن حدود صد نفر از فارغ التحصیل های  کارشناس ارشد ممتاز ،به تدریج


حدود 15 دوره دکتری را اخذ مجوز  نمودم.تعدادی را در دوران مسیولیت و تعدادی بعد از آمدن بورسیه ها دایر گردید..


3 - اولین گروه هایی که همت به پذیرش دانشجو نمود،گروه ریاضی بود.آقای دکتر اعظم کارشناسی ارشد خود را با نمره 20،که تا کنون به کسی بیست نداده ام،با پایان نامه ای با بیش از 200 صفحه دفاع نمود.و آقای امینی اولین دانشجوی دکتری دانشگاه،تحت راهنما یی اینجانب شروع به تحصیل نمود.تا کنون چندین مقاله چاپ نموده است،ولی هنوز به خاطر گرفتاری های جنبی پایان نامه خود را تدوین نکرده است.


4 - به تدریج خود باوری و توانایی های علمی اعضای هیات علمی شکوفا و به بار نشست.مدیریت تحصیلات تکمیلی و متعاقب آن معاونت تحصیلات تکمیلی تشکیل گردید.ساختار اداری و آموزشی به تدریج سازماندهی جدید پیدا کرد.


5 - اکثر روزها تا دوازده شب به کارهای اداری مشغول بودم.مراقب بودم کارهای اجرایی ،لطمه ای به کار های علمی  ام نزند.لذا تصمیم گرفتم برای فرصت مطالعاتی عازم کانادا دا شوم.متاسفانه مدیریت وقت از تامین مالی خود دار ی کرد.لذا با هزینه شخصی رفتم.پس از مدتی با پرداخت شش ماه موافقت شد.


6 - در دوران مدیریت سعی کردم همانند پدری مهربان با  زیر مجموعه خود رفتار کنم.همواره از حقوق آنها دفاع و پی گیری میکردم.هیچ گاه پست و مقام برایم ارزش نبود.تنها به ادای وظیفه به نحو احسن فکر می کردم.در ابتدا همه چیز را اید آل  می خواستم و ناراحت از بعضی از عملکرد ها می شدم.در مدیریت های بعدی متوجه شدم مردم را همین طور که هستند بپذیرم و با توجه درک و فهم و فرهنگ  و توانایی  از آنها انتظار داشته باشم.


7-سعی می کردم در برخورد با همکاران کمال ادب و احترام را بکار برم.نکند خدای نکرده موقعیت اجرایی ،مرا فریب دهد.همواره تواضع را پیش گر فته ام. مسایل را با فکر و تدبیر و حوصله و برنامه ریزی با حداقل تنش و اصطکاک انجام می دادم.


8 - هیچ گاه دنبال کسب مدیریت نبودم و همواره عزیزان پیشنهاد می کردند.هر زمان احساس می کردم،امکان ادامه کار ندارم،استعفا میدا دم.تا آخرین لحظات در مسیولیت به نحو احسن انجام وظیفه می کردم.


9 - نوع منصب برای  من مهم نبود.روزی مدیریت گروه ریاضی ،روزی ریاست  پیام نور اصفهان،روزی معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان ،روزی رفتن به شهر کرد در سمت معاونت آموزشی و پژوهشی  و امروز در مسیولیت در جذب هیات علمی و نماینده جذب در کمیسیون ماده 1.آنچه مهم بود ادای تکلیف و اینکه چه کاری به زمین هست و امکان انجام آن هست.


10 - در هر مسیولیت سعی کردم کار های اساسی و زیربنایی انجام دهم.برای مثال،در سمت معاونت آموزشی هدف را راه اندازی مقاطع تحصیلات تکمیلی گذاشتم.در سمت معاونت پژوهشی،آنجا را در مدت یکسا لی که بودم سازماندهی نمودم و کتب قدیمی را اسکن و ثبت وشروع به انتشار کردم.بطوریکه انتشارات دانشگاه رتبه نخست در کشور را کسب نمود.


11 - در این یاد داشت قصد معرفی فعالیت های خود را  ندارم.آنچه می دانم  اینکه در انجام وظیفه کو تا هی نکردم.تلاش کردم جوان ها را  در مدیریت های گوناگون آشنا به کارهای اجرایی کنم.امروز شاهد هستیم، که در سمت های مختلف مشغول بکار هستند.


12 - در محل کار حضور مرتب و فعال  و به مو قع داشتم.کارها را بین افراد تقسیم و نظارت می کردم.کارها کلیدی را بیشتر خو د  به عهده می گرفتم. تاکید در حل سریع مشکلات ارباب رجوع و راهنمای و گره گشایی در کارها داشتم.


13 - در دوران مدیریت گروه ریاضی بیشترین جذب هیات علمی در گروه و راه اندازی ریاضیات کاربردی و انتقال به ساختمان جدید را پی گیری نمودم.


14 - در دوران مدیریت پیام نور ،سه واحد پیام نور شاهین شهر و کوهپایه و دولت آباد را ایجاد و با نداشتن بودجه مصوب و با صرفه جویی یک ساختمان جدید برپا نمودم.و تحولات اساسی و ساختاری در آنجا انجام دادم.


15 - در شهر کرد،آنجا تازه به دانشگاه تبدیل شده بود.لذا با مستقر شدن در آنجا و با همکاری عزیزان در جذب هیات علمی و بورسیه نمودن آنها و ایجاد ساختاری دانشگاهی اقدام نمودم.


16 - در مسیولیت صلاحیت عمومی اعضای هیات علمی،گونه ای عمل می شود که هر گز انتظار ندارند.ابتدا با دلهره و در پایان با روی خندان.به هیچ عنوان نگرش های شخصی و سلیقه ای را در بررسی صلاحیت عمومی افراد اعمال نکردیم.همواره خدا را شاهد بر امور قرار داده و از او خواهان هدایت جهت تصمیم گیری در سرنوشت یک عمر تلاش علمی افراد شدیم.


17 - بخاطر پی گیری حقوق زیر مجموعه،بعضا دچار تنش و دل خوری دیگر مسیولین می شدم.اینقدر که به زیر مجموعه و ارباب رجوع احترام می گذاشتم،کمتر از مقامات بالاتر در بر آورد کردن نظرات تحمیلی و غیر متعارف اعتنا می کردم.


18 - در همه دولتها با سلایق گوناگون،دارای مسیولیت اجرایی بودم.بعضا برای ریاست دانشگاه برای سایر شهرها،پیشنهاد شد.اما به خاطر داشتن دانشجویان دکتری و لطمه به کارهای علمی نپذیرفتم.


      فکر کنم در این حد کافی باشد.وقت عزیزان را بیش از این نگیرم.التماس دعا  از شما عاقبت بخیر ی را از خدای متعال خواهانم.



به پیشنهاد دوستان مبنی بر نوشتن تجارب  اجرایی خود،در ذیل نکاتی را  که حضور ذهن دارم تقدیم می نمایم.امید است برداشت های غلط از طرح آنها نگردد.اگر کاری کردم انجام وظیفه بوده و انشالله مورد رضای حق تعالی قرار گرفته باشد.تمایلی هم به انجام کار های اجرایی ندارم.مایلم تجارب کسب شده را در زمینه های گو ناگو ن تدوین و در اختیار نسل های آتی قرار دهم. امید است قابل استفاده قرار گیرد.

1 _ پس از اخذ مدرک دکتری در گروه ریاضی مشغول شدم.چند ماهی نگذشته بود که معاونت آموزشی دانشگاه اصفهان پیشنهاد گردید.با توجه به عدم آشنایی با کارهای اجرایی کمیته برنامه ریزی از پیش کسوتان و صاحب نظران دانشگاه تشکیل و در خصوص آینده دانشگاه  و مسایل جاری تبادل نظر می کردم.

2 - یکی از کارهایی که پی گیری کردم راه اندازی مقاطع تحصیلات تکمیلی بود.در آن موقع گروه های آموزشی آمادگی لازم برای دایر کردن دوره های دکتری نداشتند.با بورسیه نمود ن حدود صد نفر از فارغ التحصیل های  کارشناس ارشد ممتاز ،به تدریج

حدود 15 دوره دکتری را اخذ مجوز  نمودم.تعدادی را در دوران مسیولیت و تعدادی بعد از آمدن بورسیه ها دایر گردید..

3 - اولین گروه هایی که همت به پذیرش دانشجو نمود،گروه ریاضی بود.آقای دکتر اعظم کارشناسی ارشد خود را با نمره 20،که تا کنون به کسی بیست نداده ام،با پایان نامه ای با بیش از 200 صفحه دفاع نمود.و آقای امینی اولین دانشجوی دکتری دانشگاه،تحت راهنما یی اینجانب شروع به تحصیل نمود.تا کنون چندین مقاله چاپ نموده است،ولی هنوز به خاطر گرفتاری های جنبی پایان نامه خود را تدوین نکرده است.

4 - به تدریج خود باوری و توانایی های علمی اعضای هیات علمی شکوفا و به بار نشست.مدیریت تحصیلات تکمیلی و متعاقب آن معاونت تحصیلات تکمیلی تشکیل گردید.ساختار اداری و آموزشی به تدریج سازماندهی جدید پیدا کرد.

5 - اکثر روزها تا دوازده شب به کارهای اداری مشغول بودم.مراقب بودم کارهای اجرایی ،لطمه ای به کار های علمی  ام نزند.لذا تصمیم گرفتم برای فرصت مطالعاتی عازم کانادا دا شوم.متاسفانه مدیریت وقت از تامین مالی خود دار ی کرد.لذا با هزینه شخصی رفتم.پس از مدتی با پرداخت شش ماه موافقت شد.

6 - در دوران مدیریت سعی کردم همانند پدری مهربان با  زیر مجموعه خود رفتار کنم.همواره از حقوق آنها دفاع و پی گیری میکردم.هیچ گاه پست و مقام برایم ارزش نبود.تنها به ادای وظیفه به نحو احسن فکر می کردم.در ابتدا همه چیز را اید آل  می خواستم و ناراحت از بعضی از عملکرد ها می شدم.در مدیریت های بعدی متوجه شدم مردم را همین طور که هستند بپذیرم و با توجه درک و فهم و فرهنگ  و توانایی  از آنها انتظار داشته باشم.

7-سعی می کردم در برخورد با همکاران کمال ادب و احترام را بکار برم.نکند خدای نکرده موقعیت اجرایی ،مرا فریب دهد.همواره تواضع را پیش گر فته ام. مسایل را با فکر و تدبیر و حوصله و برنامه ریزی با حداقل تنش و اصطکاک انجام می دادم.

8 - هیچ گاه دنبال کسب مدیریت نبودم و همواره عزیزان پیشنهاد می کردند.هر زمان احساس می کردم،امکان ادامه کار ندارم،استعفا میدا دم.تا آخرین لحظات در مسیولیت به نحو احسن انجام وظیفه می کردم.

9 - نوع منصب برای  من مهم نبود.روزی مدیریت گروه ریاضی ،روزی ریاست  پیام نور اصفهان،روزی معاونت پژوهشی دانشگاه اصفهان ،روزی رفتن به شهر کرد در سمت معاونت آموزشی و پژوهشی  و امروز در مسیولیت در جذب هیات علمی و نماینده جذب در کمیسیون ماده 1.آنچه مهم بود ادای تکلیف و اینکه چه کاری به زمین هست و امکان انجام آن هست.

10 - در هر مسیولیت سعی کردم کار های اساسی و زیربنایی انجام دهم.برای مثال،در سمت معاونت آموزشی هدف را راه اندازی مقاطع تحصیلات تکمیلی گذاشتم.در سمت معاونت پژوهشی،آنجا را در مدت یکسا لی که بودم سازماندهی نمودم و کتب قدیمی را اسکن و ثبت وشروع به انتشار کردم.بطوریکه انتشارات دانشگاه رتبه نخست در کشور را کسب نمود.

11 - در این یاد داشت قصد معرفی فعالیت های خود را  ندارم.آنچه می دانم  اینکه در انجام وظیفه کو تا هی نکردم.تلاش کردم جوان ها را  در مدیریت های گوناگون آشنا به کارهای اجرایی کنم.امروز شاهد هستیم، که در سمت های مختلف مشغول بکار هستند.

12 - در محل کار حضور مرتب و فعال  و به مو قع داشتم.کارها را بین افراد تقسیم و نظارت می کردم.کارها کلیدی را بیشتر خو د  به عهده می گرفتم. تاکید در حل سریع مشکلات ارباب رجوع و راهنمای و گره گشایی در کارها داشتم.

13 - در دوران مدیریت گروه ریاضی بیشترین جذب هیات علمی در گروه و راه اندازی ریاضیات کاربردی و انتقال به ساختمان جدید را پی گیری نمودم.

14 - در دوران مدیریت پیام نور ،سه واحد پیام نور شاهین شهر و کوهپایه و دولت آباد را ایجاد و با نداشتن بودجه مصوب و با صرفه جویی یک ساختمان جدید برپا نمودم.و تحولات اساسی و ساختاری در آنجا انجام دادم.

15 - در شهر کرد،آنجا تازه به دانشگاه تبدیل شده بود.لذا با مستقر شدن در آنجا و با همکاری عزیزان در جذب هیات علمی و بورسیه نمودن آنها و ایجاد ساختاری دانشگاهی اقدام نمودم.

16 - در مسیولیت صلاحیت عمومی اعضای هیات علمی،گونه ای عمل می شود که هر گز انتظار ندارند.ابتدا با دلهره و در پایان با روی خندان.به هیچ عنوان نگرش های شخصی و سلیقه ای را در بررسی صلاحیت عمومی افراد اعمال نکردیم.همواره خدا را شاهد بر امور قرار داده و از او خواهان هدایت جهت تصمیم گیری در سرنوشت یک عمر تلاش علمی افراد شدیم.

17 - بخاطر پی گیری حقوق زیر مجموعه،بعضا دچار تنش و دل خوری دیگر مسیولین می شدم.اینقدر که به زیر مجموعه و ارباب رجوع احترام می گذاشتم،کمتر از مقامات بالاتر در بر آورد کردن نظرات تحمیلی و غیر متعارف اعتنا می کردم.

18 - در همه دولتها با سلایق گوناگون،دارای مسیولیت اجرایی بودم.بعضا برای ریاست دانشگاه برای سایر شهرها،پیشنهاد شد.اما به خاطر داشتن دانشجویان دکتری و لطمه به کارهای علمی نپذیرفتم.

      فکر کنم در این حد کافی باشد.وقت عزیزان را بیش از این نگیرم.التماس دعا  از شما عاقبت بخیر ی را از خدای متعال خواهانم.



  • ۹۵/۰۱/۰۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی