رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی

۹۹ مطلب در مرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مثنوی یا ابا صالح

در حال ویرایش

مقدمه

قصیده‌ی «یا اباصالح» یک اثر حماسی و عرفانی است که در قالب ۳۰۰ بیت سروده شده است. این اثر الهام گرفته از نوحه‌های زیارتی و دعاهای منتظرانه برای حضرت مهدی (عج) است و محورهای اصلی آن عبارت‌اند از:

  1. عشق و اشتیاق به امام عصر و نوحه‌های زیارتی
  2. یادآوری سفرها و زیارت اماکن مقدس
  3. فراق و انتظار و اشک‌های منتظران
  4. دعا برای فرج و ظهور
  5. وعده‌ی عدالت و نور الهی در جهان
  6. امید و شادابی دل‌ها با ظهور حضرت

فهرست بخش‌ها

۱. اشتیاق و یادآوری زیارت‌ها (بیت ۱–۵۰)

  • نوحه و التماس دعا برای حضرت
  • یاد سفر به نجف، کربلا، کاظمین و مدینه
  • توجه به تربت‌ها و قبور اهل بیت

۲. دعا و فراق (بیت ۵۱–۱۰۰)

  • بیان درد فراق امام عصر
  • گریه و اشک منتظران
  • التماس دعا و یاد امام

۳. وفاداری و امید (بیت ۱۰۱–۱۵۰)

  • عشق به اهل بیت و یاد مظلومان
  • اشاره به صبر و پایداری در غیبت
  • امید به نور و ظهور

۴. ظهور و نور الهی (بیت ۱۵۱–۲۰۰)

  • وعده‌ی ظهور و عدالت
  • روشنی جهان با حضور امام
  • شادابی دل‌های منتظر

۵. انتظار و وعده‌ی نجات (بیت ۲۰۱–۲۵۰)

  • دل‌های منتظر و آماده
  • امید به پایان ظلم و جور
  • تاکید بر عدالت و رحمت جهانی

۶. پایان‌بندی و نوید ظهور (بیت ۲۵۱–۳۰۰)

  • تکرار امید و شادابی دل‌ها
  • دعوت به دعا و انتظار
  • وعده‌ی پایان ظلم و رسیدن به نور و صفا

 

یا اباصالح، امید جان ما *** ای فروغ شام و روز و جان ما

در نجف چون بوسه بر محراب شد *** یاد تو در سینه‌ی اصحاب شد

هر که در کاظم به گریه سر نهد *** با تو پیمان وفا از نو نهد

هر که در کرب و بلا بر خاک رفت *** جان خود را پیش مولایش سپُفت

یاد تو در صحن عاشورا دمید *** خون عاشق با هوای تو دوید

ای چراغ صحن‌های بی‌پناه *** یا اباصالح، جان ما را کن نگاه

گر به کوفه ذکر حاجت می‌رود *** بی‌دعا نامت روایت کی‌رود؟

ای شفیع حُجّ و ای نور حَرم *** ای دعای مستجاب هر قسم

هر که در کوی تو یک آه آورد *** بر دل خود صبحِ دلخواه آورد

منتظرها در فغان و در نیاز *** در شب تیره به یاد ات اقتباس

بازگردا تا جهان نورانی است *** با ظهورت عالَمی روحانی است

ای شهید زنده در صحرای غیب *** ای امید خسته در دریای غیب

تا به هر جا عاشقی نالان شود *** ذکر یا مهدی نوای جان شود

ای اباصالح، امید هر فقیر *** نور تو شد مایه‌ی صبر و ضمیر

ای چراغ خانه‌ی دل‌های ما *** ای شفیع روز محشر در دعا

هر که در صحن نجف بوسه زند *** نام پاکت را به جان خویش کند

هر که در کاظم کند عرض نیاز *** چشم او روشن شود از نور راز

هر که در صحن بقیع اشک افکند *** یاد تو بر خاطر خود می‌پسند

کربلا چون می‌رود مشتاق عشق *** می‌زند نام تو را بر طاق عشق

هر دعا بر تربت خونین حسین *** هم دعای توست در قلب حزین

ای ولی‌الله، به فریاد آورم *** بر تو از دل راز صد درد آورم

انتظارم بی‌قرار و بی‌پناه *** دیده‌هایم خسته در این طول راه

ای امان اهل عالم در بلا *** ای چراغ سینه‌های پرصفا

بر سر هر سجده، نامت بر لب است *** چشم عاشق تا ابد در مطلب است

کاش روزی در حرم یابم رخت *** بر دلم افتد نسیم سبز بخت

کاش گردد کعبه با دیدار تو *** قبله‌ی جان گردد از انوار تو

صاحب العصر! ای امام بی‌نظیر *** بر فؤاد عاشقان دل‌ها بگیر

ای که هستی یادگار انبیا *** ای که هستی مایه‌ی جان اولیا

تا جهان باقی‌ست یاد تو به دل *** می‌زند بر جان ما شور از ازل

۱. ای اباصالح، ای امام مستجار *** ای فروغ جان، پناه روزگار
۲. ای چراغ تیره‌راه خستگان *** ای شفیع عاصیان و بستگان

۳. در شب ظلمت، چراغ ما تویی *** مونس دل‌های بی‌پروای مایی
۴. در دل هر زائر بیت دعا *** نام تو جاری است چون عطر بقا

۵. هر که در صحن نجف اشکی فشاند *** نام تو را در دل خود جای نشاند
۶. هر که در کاظم به خاک افتاد، گفت *** یاد مهدی جان ما را می‌سُفت

۷. هر که در کرب و بلا سجدی کند *** جان خود را وقف تو ای جان کند
۸. بر مزار شاه مظلوم وفا *** ذکر تو آید به دل‌های رها

۹. هر که در بقیع غم آلود شد *** با تو هم‌ناله و هم‌بود شد
۱۰. هر که بر محراب کوفه سر نهد *** در دلش شوق تو پی‌درپی جهد

۱۱. حج اگر کردند حاجی‌های ما *** از لبانشان جوشد اسم شما
۱۲. در منا، در مشعر و عرفات *** یاد تو در جان بود بی‌وقفات

۱۳. ای ولی‌الله! ظهور آور به ما *** جان ما خسته‌ست از جور و جفا
۱۴. ای امام عصر! برگردان نظر *** تا شود عالم پر از عدل و ظفر

۱۵. در دل هر منتظر شوری نهان *** اشک جاری بر رخ از شوق جهان
۱۶. این دل‌آرامان به یاد روی تو *** جان دهند آسان به سوی کوی تو

۱۷. ای پناه خستگان روزگار *** ای امام ما، ای امید و اختیار
۱۸. بی‌تو این عالم همه ویرانه شد *** بی‌تو این دل پر ز اشک خانه شد

۱۹. بر لب هر عاشق دلسوخته *** نام تو چون شمع افروخته
۲۰. در شب غیبت، دل ما خون شود *** با دعای تو همه گلگون شود

۲۱. یا اباصالح، شفیع خسته‌ها *** نور چشم خیل دل‌شکسته‌ها
۲۲. جان به قربان تو ای مهر آسمان *** ای بهار خسته‌ی جان در جهان

۲۳. کجاست آن روز که آید صبح تو *** برکند ظلمت به تیغ لاهوت تو؟
۲۴. کجاست آن لحظه‌ی امید‌بخش *** که جهان گردد پر از عطر و فُرش؟

۲۵. گر تو آیی، عدل گردد پایدار *** ظلم و بیدادی نماند در دیار
۲۶. گر تو آیی، قلب‌ها روشن شود *** هر دل افسرده گل‌افکن شود

۲۷. در منا چون حاجیان لبیک گوی *** ذکر مهدی را نهند اندر وضوی
۲۸. در حرم هر جا که اشکی ریخته *** بوی یاد تو به جان آمیخته

۲۹. ما به هر سجده دعاگوی توایم *** در رهت با خون خود جوی توایم
۳۰. ای اباصالح! پناه هر نیاز *** ای امید آخرین روز دراز

۳۱. ای امام عصر، ای خورشید عدل *** بی تو عالم غرق ظلم است و جدل
۳۲. ای که ذکر نام تو تسکین ماست *** ای دعای نیمه‌شب، آیین ماست

۳۳. در دل هر شیعه سوز عشق توست *** موج هر دریا سراب دَرک توست
۳۴. در نگاه هر غریب خسته‌جان *** چشم امیدی به تو در هر مکان

۳۵. کربلا بی یاد تو ناقص بود *** کاظمین از نام تو مأنوس بود
۳۶. در بقیع و مشهد و در سامرا *** عاشقان خوانند نامت هر کجا

۳۷. هر که در صحن حسین اشکی دهد *** با دعای تو ره تقوی رود
۳۸. هر که بر عباس بوسه بر زند *** با تو عهد جان و دل محکم کند

۳۹. هر که بر مظلوم غمگین مجتبی *** نام تو آرد به لب همچون دعا
۴۰. هر که بر زینب دل آرام گریست *** از تو یاری خواست، چون جانش تهیست

۴۱. یا اباصالح! امید بی‌پناه *** دست ما گیر از برای عذرخواه
۴۲. یا اباصالح! بیا بر بام دل *** روشنی افشان چو خورشید از ازل

۴۳. جان ما بی‌تو غریب و خسته است *** سینه از غم‌های غیبت بسته است
۴۴. روز و شب در شوق دیدارت به سر *** منتظر مانده‌ست دل‌ها بی‌خبر

۴۵. ای شهید زنده در صحرای غیب *** ای امید خسته در دریای غیب
۴۶. ای نسیم صبحگاه عاشقان *** ای طراوت‌بخش باغ بی‌کران

۴۷. تا کی این ظلمت به دنیا حاکم است؟ *** تا کی این غفلت دل آدم است؟
۴۸. ای بهار خفته در اعماق نور *** برفشان بر جان ما فصل ظهور

۴۹. هر دلی کو را ز ظلمت رنج هست *** چشم بر راه تو با اشک و دعاست
۵۰. هر غریبی کو به زندان مانده است *** بر سر راه تو جان افشانده است

۵۱. یا اباصالح، یا امام منتظر *** بر فؤاد خسته ما کن نظر
۵۲. جان ما بی تو اسیر فتنه‌هاست *** دل اسیر تیرگی و غصه‌هاست

۵۳. دستگیر خسته‌های بی‌پناه *** یا شفیع روز محشر در گناه
۵۴. عاشقان از دوری‌ات غمگین شدند *** با امید دیدنت شیرین شدند

۵۵. چشم‌ها هر صبح و شام اشک‌آلود *** جان‌ها از شوق رویت پر ز دود
۵۶. تا سحر در ناله و در انتظار *** می‌کشند از غصه‌های غم دمار

۵۷. یا اباصالح! ظهور کن این زمان *** تا شود بر پا دوباره عدل و جان
۵۸. برفشان بر خاکیان مهر خدا *** تا شود عالم پر از شور و صفا

۵۹. چون بیایی، کعبه هم نغمه کند *** مسجد اقصی به تو زمزمه کند
۶۰. کربلا با خون تازه جان شود *** سامرا با مهر تو ایمان شود

۶۱. یا اباصالح! دل ما بی‌قرار *** در غم هجر تو شد خونین و زار
۶۲. روز و شب یاد تو را ورد زبان *** در فراق روی تو اشک روان

۶۳. گرچه غایب از نظر، اما به دل *** با تو داریم عهد پاک ازل
۶۴. هر کجا نام تو آمد بر زبان *** می‌تپد قلبم چو در وقت اذان

۶۵. ای چراغ دیده‌ی نسل بشر *** ای امید بی‌پناهان در خطر
۶۶. بی تو دین ما اسیر فتنه‌هاست *** با تو عالم پر ز عدل و روشناست

۶۷. هر که را یادی ز کوی یار هست *** در دلش شوق ظهور آن سرست
۶۸. ای نسیم رحمت پروردگار *** بر دل افسرده‌ی ما کن گذار

۶۹. کاظمین و مشهد و شام و نجف *** بی‌تو مانَد خالی از عطر شرف
۷۰. کربلا هم بی‌تو ناقص می‌شود *** روضه بی یادت مغاکس می‌شود

۷۱. سامرا در انتظار دیدن توست *** صحن پاکش محو نور آمدن توست
۷۲. مسجد اقصی به شوق روی توست *** هر شهیدی عاشق بوی توست

۷۳. در مناجات شب و ناله‌ی سحر *** ذکر «یا مهدی» بود یار و سفر
۷۴. در قنوت خسته‌های روزگار *** از تو خواهند گشایش در کنار

۷۵. یا اباصالح! شهنشه‌ی دین ما *** یا شفیع آخرین آیین ما
۷۶. بی تو اسلام نیمه‌جان و خسته است *** با تو ایمان جاودان و بسته است

۷۷. هر دلی کو را هوای کوی توست *** عاشق رویت به خون خود شسته‌ست
۷۸. هر که در ظلمت صدا زد یا حسین *** نام تو هم زمزمه کرد آفرین

۷۹. در فراق تو دل ما بی‌قرار *** دیده‌ها خونین و جان‌ها سوگوار
۸۰. یا اباصالح! برآ از پرده‌ها *** کن سراسر خاک را آیینه‌ها

۸۱. ای بهار غایب از چشم همه *** ای امید روشن هر عالَمه
۸۲. بی تو در شام غریبی مانده‌ایم *** بر غم و اندوه خود دل داده‌ایم

۸۳. با ظهورت کعبه روشن می‌شود *** آسمان‌ها پر ز گلشن می‌شود
۸۴. عدل می‌آید به جای ظلم و کین *** صلح می‌گردد نصیب عالمین

۸۵. برکَنَد شمشیر تو بنیاد جور *** افکند بر تخت باطل صد شکور
۸۶. پر کند از مهر، عالم را به‌پا *** آید از یمن تو نور بقا

۸۷. ای که در قرآن خبر داده خدا *** بر ظهورت، وعده‌ی روز جزا
۸۸. ای که نامت مژده‌ی پیغمبری‌ست *** وعده‌ی صادق، امین دفتری‌ست

۸۹. هر نبی بر عشق تو سوگند خورد *** هر ولی بر بزم تو سر را سپرد
۹۰. یا اباصالح! ظهور کن بی‌دریغ *** تا رهایی یابد این خاک غریب

۹۱. در دعاها ذکر نامت بر لب است *** در قلوب مؤمنان عشقت حب است
۹۲. روز جمعه با اذان و با دعا *** می‌رسد آوای مهدی از فضا

۹۳. هر کجا محراب و منبر برپاست *** ذکر مهدی تا ابد بر جان ماست
۹۴. هر کجا خون شهیدی ریخته *** نام تو بر سینه‌ها آویخته

۹۵. ای امام آخرین، فرزند پاک *** بر سر ما کن به مهرت مهر و خاک
۹۶. ای ولی‌الله، امید شیعیان *** ای فروغ روشنای عاشقان

۹۷. تا به کی چشم انتظاران بی‌قرار؟ *** تا به کی داغ غم و آه و غبار؟
۹۸. سر برآور، ای سپهر روشنم *** تا بیارامد دل غم‌آلود من

۹۹. یا اباصالح! به فریادم رسد *** تا دعای عاشقان در دم رسد
۱۰۰. روز وصل ما به رویت شد بهار *** ای امام عصر، ای امیدگار

۱۰۱. چون بیایی، صلح گردد در جهان *** دشمنان افتند از تخت و مکان
۱۰۲. آید از عدلت به عالم روشنی *** برفشان بر خاکیان هم ایمنی

۱۰۳. ای که هستی مژده‌ی پیغمبران *** ای که هستی زادراه مؤمنان
۱۰۴. هر نبی بر عشق تو سوگند خورد *** هر ولی بر بزم تو سر را سپرد

۱۰۵. عدل تو سازد زمین را پرصفا *** عدل تو آرد به جان‌ها کیمیا
۱۰۶. از تو گیرد جان ما شور و حیات *** از تو گردد خسته دل‌ها با نشاط

۱۰۷. ای که در قرآن خبر از تو دهند *** در دل مؤمن ز شوقت گل فشند
۱۰۸. وعده‌ی «یظهره علی دین کل» *** بر لب شیعه چو شیرین‌ترین حلّ

۱۰۹. هر که خواند آیه‌ی «والعصر» را *** یاد تو دارد به هر محضر صدا
۱۱۰. هر که بر «واللیل» آید آشنا *** می‌بیند در ظلمتت نور بقا

۱۱۱. ای بهار سبز عدل سرمدی *** ای نسیم صبح امید ابدی
۱۱۲. با ظهورت شام تار آید به سر *** غصه‌ها گردد ز دل‌ها بی‌اثر

۱۱۳. کعبه لبیک‌گوید از جان و دل *** مسجد اقصی شود آیینه‌محل
۱۱۴. کربلا با خون تازه جان دهد *** سامرا از شوق تو ایمان دهد

۱۱۵. حجت‌اللهی، دلیل روزگار *** ای فروغ روشنای روزگار
۱۱۶. در غدیر از تو خبر داد مرتضی *** در سخن از وعده‌ها کرد اقتدا

۱۱۷. ای ز نسل پاک زهرای بتول *** ای ز خون سیدالشهدا رسول
۱۱۸. جان به قربانت، امام منتظر *** در غم هجر تو گریانم سحر

۱۱۹. یا اباصالح! بیا بر بام دل *** برفشان مهرت چو خورشید از ازل
۱۲۰. تا زمین گردد پر از شور و صفا *** آسمان گردد پر از عطر بقا


بخش چهارم: ندای عاشقان (۱۲۱–۱۶۰)

۱۲۱. هر شهیدی کو به خون غلتان شده *** در فراق تو غریب و جان شده
۱۲۲. هر اسیری کو به زنجیر جفا *** ذکر یا مهدی کند در انتها

۱۲۳. هر یتیمی کو به شب بی‌مونس است *** چشم بر راه تو با اشک و نفس است
۱۲۴. هر غریبی کو ز یاران دور ماند *** بر ظهورت روز و شب دستور خواند

۱۲۵. در مناجات شب و در قنوت‌ها *** در فغان خسته‌ی محروم‌ها
۱۲۶. نام تو آید به جانشان بارها *** یاد تو گردد چراغ کارها

۱۲۷. هر دل آگاه جوید ردّ تو *** هر دعا همراه گردد با تو
۱۲۸. هر غم‌افزوده به امیدت رسد *** هر دلی با یاد دیدت برسد

۱۲۹. بی‌تو این عالم همه تاریک شد *** ظلم در اقلیم‌ها نزدیک شد
۱۳۰. با تو اما خاک گلشن می‌شود *** عدل در دل‌ها معیّن می‌شود

۱۳۱. ای نوید سبز باغ انبیا *** ای حقیقت‌بخش دین اولیا
۱۳۲. جان به قربانت، بیا مولا بیا *** تا رسد بر عاشقان روز وفا

۱۳۳. عاشقان هر جمعه با سوز دعا *** می‌فرستندت سلام از هر کجا
۱۳۴. اشک‌شان در سجده جاری می‌شود *** جانشان با شوق یاری می‌شود

۱۳۵. یا اباصالح! جهان بی‌تو غریب *** در غمت هر دیده خون و هر لب‌تریب
۱۳۶. بی تو مسجدها همه خاموش شد *** ذکر ایمان در جهان فرسوده شد

۱۳۷. گر بیایی جان جهان تازه شود *** خون شهیدان همه شیرازه شود
۱۳۸. گر بیایی ظلم باطل می‌رود *** عدل و تقوا بر دل ما می‌نهد

۱۳۹. یا اباصالح! نگاهت کن به ما *** در فراق توست دل‌ها بی‌صفا
۱۴۰. با دعای مادرت زهرا بیا *** با عنایت از خدای کبریا

۱۴۱. ای ز خون پاک زهرا رسته‌ای *** ای ز نسل حیدر و شهدا زنده‌ای
۱۴۲. ای گل معصومه و زهرای ما *** ای امید آخرین فردای ما

۱۴۳. بی تو این عالم چو زندانی شد *** سینه‌ها با داغ‌ها فانی شد
۱۴۴. با تو اما زندگی معنا شود *** خاک بی‌روح از تو گلشن‌ها شود

۱۴۵. هر کجا مظلومی از حق مانده دور *** چشم بر راه تو دارد از حضور
۱۴۶. هر کجا محرومی از قوت تهی *** یاد تو گردد برایش روشنی

۱۴۷. یا اباصالح! دل ما با تو راست *** جان ما بر نامت از آغاز خواست
۱۴۸. بی‌تو این جان خسته درمانی ندارد *** عاشق بی‌تو جز پریشانی ندارد

۱۴۹. بر لبم نام تو ورد دائمی است *** در دلم شوقت گلی مبسّمی است
۱۵۰. یا اباصالح! بیا، وقت ظهور *** جان ما گردد فدای آن عبور

۱۵۱. چون بیایی، کعبه هم خندان شود *** هر حرم با نام تو گلستان شود
۱۵۲. عاشقان در کوچه‌ها غوغا کنند *** بی‌قراران سر به صحراها کنند

۱۵۳. یا اباصالح! به فریاد آورم *** در دل شب‌ها ز تو یاد آورم
۱۵۴. جان ما بی‌تو همه بی‌سامان شد *** چشم ما با اشک تو گلستان شد

۱۵۵. هر سحر بر خاک با اشک نیاز *** منتظر ماندم به امید دراز
۱۵۶. هر غروبم با دعای یا حسین *** آمدی بر لب چو یاد آفرین

۱۵۷. یا اباصالح! امید آخرین *** یا شفیع روز محشر در زمین
۱۵۸. بی‌تو ایمان نیمه‌جان و خسته است *** با تو دین ما تمام و بسته است

۱۵۹. دل به شوقت بسته تا روز وفا *** جان به مهرت داده با اشک و صفا
۱۶۰. یا اباصالح! بیا وقت ظهور *** ای امام ما، امید ما، غرور

۱۶۱. هر کجا نامت شنیدم زنده‌ام *** هر کجا یادت رسید افکنده‌ام
۱۶۲. اشک‌هایم بر رخ از شوقت روان *** دل به امیدت، گرفتار جهان

۱۶۳. ای امامم، ای ولیّ دلنواز *** جان ما را کن ز غم‌ها بی‌نیاز
۱۶۴. بر لبم نام تو آید بارها *** در دلم یاد تو گردد کارها

۱۶۵. یا اباصالح! زمان آمد کنون *** تا برآید خون مظلومان ز خون
۱۶۶. یا اباصالح! جهان تاریک شد *** ظلم در اقلیم‌ها نزدیک شد

۱۶۷. تو بیا تا عدل را بنیاد نهی *** بر دل مؤمن چراغ یاد نهی
۱۶۸. تو بیا تا ظلم را نابود کنی *** قلب محرومان همه مسعود کنی

۱۶۹. جان ما در آرزوی روی توست *** روح ما در انتظار بوی توست
۱۷۰. بی‌تو این جانم سراسر آه شد *** دیده‌ام با اشک خون در راه شد

۱۷۱. یا اباصالح! دل ما بی‌قرار *** در غمت هر دیده خونین، سوگوار
۱۷۲. بی‌تو این عالم همه ویرانه است *** با تو اما خانه، گل‌افشانه است

۱۷۳. هر کسی در خاکساری سر نهد *** بر لبش نام تو را در بر نهد
۱۷۴. هر که در صحن شهیدان اشک ریخت *** در دلش یادت چو نوری برفروخت

۱۷۵. یا اباصالح! ظهور کن زودتر *** تا رهد این خلق از ظلم و خطر
۱۷۶. تا شود عالم پر از نور خدا *** تا رود باطل ز هر کوی و سرا

۱۷۷. ای امامی کز تو دل‌ها زنده است *** ای ولیّی کز تو دین پابنده است
۱۷۸. با تو اسلام استوار و محکم است *** بی‌تو اما عالمی پر از غم است

۱۷۹. ای نسیم صبحگاه عاشقان *** ای طراوت‌بخش باغ مؤمنان
۱۸۰. یا اباصالح! به فریاد آورم *** در فراق تو دل آزاد آورم

۱۸۱. جان ما بی‌تو همه غم‌پرور است *** با تو اما دین ما پا بر سر است
۱۸۲. هر کسی بی‌تو شود بی‌یار و یاور *** با تو گردد زنده دل در شام محشر

۱۸۳. ای امام غایب از چشم و نظر *** با تو پیوند است جان ما به سر
۱۸۴. بی‌تو این دنیا همه ظلمت شده *** با تو اما نور همّت آمده

۱۸۵. یا اباصالح! بیا وقت ظهور *** عاشقان در شوق دیدارت صبور
۱۸۶. جان ما بی‌تو چو برگی در خزان *** با تو اما می‌شود سبز و جوان

۱۸۷. هر کجا مظلومی افتد بی‌پناه *** با ظهورت می‌شود پر از نگاه
۱۸۸. هر کجا محرومی از قوت تهی *** با تو گردد سیر و روشن چون مهی

۱۸۹. یا اباصالح! بیا، برگرد زود *** تا رهد عالم ز ظلم و از کبود
۱۹۰. با تو گردد خاک پر از عدل و نور *** با تو گردد هر دلی لبریز شور

۱۹۱. ای امامی کز تو دل‌ها زنده‌اند *** در غمت چشم همه خون‌زنده‌اند
۱۹۲. یا اباصالح! بیا تا این جهان *** گردد از یادت سراسر گل‌فشان

۱۹۳. هر که نامت را به دل تکرار کرد *** در دل خود راه حق بیدار کرد
۱۹۴. هر که در شوقت بسوزد جان دهد *** با ظهورت در رهت آسان دهد

۱۹۵. یا اباصالح! به فریادم رسد *** تا دعای عاشقان در دم رسد
۱۹۶. جان ما بی‌تو سراسر درد شد *** با تو اما عالم ما فرد شد

۱۹۷. ای امام عصر، ای خورشید عدل *** ای فروغ جان، امید مستظل
۱۹۸. یا اباصالح! بیا وقت وفا *** تا شود عالم پر از نور خدا

۱۹۹. تا جهان گردد پر از عدل و صفا *** تا دلم گیرد ز عشقت کیمیا
۲۰۰. یا اباصالح! امید جان ما *** ای فروغ شام و روزگار ما

۲۰۱. یا اباصالح! بیا، صبح روشن کن *** دل‌های خسته از غم، شاد روشن کن
۲۰۲. هر که در انتظار توست جان داده *** با تو گردد هر دل پر از امید و زاده

۲۰۳. بی‌تو جهان تاریک و بی‌نور شد *** با تو اما گلشن و سرشار نور شد
۲۰۴. ای امامی که در غیبت پنهانی *** با ظهورت گردد دل‌ها شادانی

۲۰۵. هر دل منتظر چو شمعی می‌سوزد *** در فراق تو هر اشکی فرو می‌ریزد
۲۰۶. با آمدنت خون دل‌ها می‌خشکد *** جان‌ها پر از امید و شادی می‌شود

۲۰۷. یا اباصالح! یا شفیع روز جزا *** دل‌های ما بی‌تو همه بلا و فنا
۲۰۸. با تو اما جهان سراسر نور و صفا *** بی‌تو دل‌ها پر از اندوه و خطا

۲۰۹. هر که در کوفه و بقیع اشک ریخت *** با نامت دل او آرام گرفت
۲۱۰. هر که در مشهد و کربلا دعا کرد *** با یاد تو دلش از غم‌ها رها شد

۲۱۱. ای امامی که در دل‌ها خانه داری *** ای که با تو هر دل پر از ترانه داری
۲۱۲. بی‌تو جان ما همه در تاریکی است *** با تو نور خدا در دل‌ها فزونی است

۲۱۳. هر که در محراب تو با عشق نالد *** با نام تو دلش چراغ امید شد
۲۱۴. هر که بر تربت حسین بوسه زند *** با تو عهد جان و دل محکم کند

۲۱۵. یا اباصالح! دل ما منتظر توست *** جان ما با یاد تو زنده و بر توست
۲۱۶. هر لحظه در شب و روز به دعا نشسته *** با اشک و فغان در انتظار گذشته

۲۱۷. ای که وعده‌ی خدا در قرآن آمد *** ظهور تو بر دل‌ها روشن آمد
۲۱۸. با آمدنت جهان پر از عدالت شود *** هر ظلم و جور نابود و خاموش شود

۲۱۹. کربلا با نور تو روشنی گیرد *** سامرا از یاد تو حیات گیرد
۲۲۰. مسجد اقصی به شوق روی توست *** جان‌ها همه در انتظار نوید توست

۲۲۱. یا اباصالح! بی‌تو عالم خسته است *** بی‌تو دل‌ها در اندوه بسته است
۲۲۲. با تو اما ایمان همیشه پایدار است *** هر قلبی پر از امید و قرار است

۲۲۳. هر مظلومی که بر خاک افتاده است *** نام تو بر لبش چراغ روشن است
۲۲۴. هر یتیمی که در فراق تو نالان است *** با یاد تو جانش پر از آرامش است

۲۲۵. یا اباصالح! بیا تا دل‌ها آرام گیرد *** تا اشک‌ها خشک شود و جان‌ها شاد گیرد
۲۲۶. تا جهان پر از عدالت و رحمت شود *** تا ظلم و جور از زمین محو شود

۲۲۷. بی‌تو جان ما همیشه در اضطراب است *** با تو هر لحظه پر از امید و ثواب است
۲۲۸. هر دل خسته از فراق تو زنده گردد *** با ظهور تو جهان همه شاد گردد

۲۲۹. ای که وعده‌ات در قرآن صادق است *** ای که یاد تو در دل مؤمن باقی است
۲۳۰. با آمدنت زمین و آسمان روشن گردد *** هر ظلم و جور از دل‌ها ریشه‌کن گردد

۲۳۱. یا اباصالح! ای امید بی‌پناهان *** ای شفیع روز محشر و یاور جهان
۲۳۲. با ظهور تو دل‌های منتظر شاد گردد *** با آمدنت نور حق بر جهان تابان گردد

۲۳۳. هر که در غیبت تو اشک ریخت و دعا کرد *** با یاد تو دلش همیشه آرام کرد
۲۳۴. هر که در فراق تو جان بر کف گرفت *** با آمدنت دنیا را به نور گرفت

۲۳۵. ای امام عصر، ای فروغ جان‌ها *** ای که با تو پر شود زمین از مهر و صفا
۲۳۶. بی‌تو این دنیا همه تاریک و غمگین است *** با تو جهان روشن و دل‌ها شاد و زین است

۲۳۷. هر کس با اشک بر تربت حسین نالد *** با نام تو دلش روشن و آزاد است
۲۳۸. هر کس در کوچه‌ها و حرم دعا کرد *** با یاد تو دلش از غم‌ها جدا کرد

۲۳۹. یا اباصالح! بیا تا جهان تازه شود *** تا هر دل خسته‌ای از فراق رها شود
۲۴۰. با ظهورت زمین و آسمان روشن گردد *** هر ظلم و جور در جهان نابود گردد

۲۴۱. ای که وعده‌ی خدا در قرآن صادق است *** ای که ظهور تو مژده‌ی مؤمنان است
۲۴۲. هر دلی که در انتظار توست روشن شود *** هر جان خسته‌ای با یاد تو شاد شود

۲۴۳. بی‌تو این دنیا سراسر غم و درد است *** با تو دل‌ها پر از امید و نور و برد است
۲۴۴. هر کس با اشک به یاد تو ناله کرد *** با ظهور تو جانش تازه و خرسند شد

۲۴۵. یا اباصالح! ای امید آخرین *** ای شفیع روز محشر و یاور زمین
۲۴۶. با آمدنت دل‌ها پر از نور گردد *** با آمدنت جهان سراسر صفا گردد

۲۴۷. هر مظلومی که در ظلمت مانده است *** با یاد تو دلش پر از امید شده است
۲۴۸. هر که در فراق تو اشک ریخته است *** با ظهورت جهان روشن شده است

۲۴۹. یا اباصالح! بیا تا جهان عدالت یابد *** تا هر دل خسته‌ای با نور تو شاد یابد
۲۵۰. با آمدنت هر ظلم نابود گردد *** با تو دل‌های منتظر شاد و سرور گردد

۲۵۱. ای امام عصر، ای نور دل‌ها *** ای امید خسته‌ی بی‌پناه‌ها
۲۵۲. با ظهورت جهان پر از صفا گردد *** با تو هر دل خسته شاد و رها گردد

۲۵۳. هر کس به یاد تو اشک ریخته و دعا کرده *** با تو دلش همیشه روشن و آرام شده
۲۵۴. هر کس در فراق تو جان بر کف گرفته *** با ظهورت دنیا را پر از نور گرفته

۲۵۵. یا اباصالح! ای امید آخرین *** ای شفیع روز محشر و یاور زمین
۲۵۶. با آمدنت دل‌ها پر از نور گردد *** با آمدنت جهان سراسر صفا گردد

۲۵۷. هر مظلومی که در ظلمت مانده است *** با یاد تو دلش پر از امید شده است
۲۵۸. هر که در فراق تو اشک ریخته است *** با ظهورت جهان روشن شده است

۲۵۹. یا اباصالح! بیا تا جهان عدالت یابد *** تا هر دل خسته‌ای با نور تو شاد یابد
۲۶۰. با آمدنت هر ظلم نابود گردد *** با تو دل‌های منتظر شاد و سرور گردد

۲۶۱. ای امام عصر، ای نور دل‌ها *** ای امید خسته‌ی بی‌پناه‌ها
۲۶۲. با ظهورت جهان پر از صفا گردد *** با تو هر دل خسته شاد و رها گردد

۲۶۳. هر کس به یاد تو اشک ریخته و دعا کرده *** با تو دلش همیشه روشن و آرام شده
۲۶۴. هر کس در فراق تو جان بر کف گرفته *** با ظهورت دنیا را پر از نور گرفته

۲۶۵. یا اباصالح! ای امید آخرین *** ای شفیع روز محشر و یاور زمین
۲۶۶. با آمدنت دل‌ها پر از نور گردد *** با آمدنت جهان سراسر صفا گردد

۲۶۷. هر مظلومی که در ظلمت مانده است *** با یاد تو دلش پر از امید شده است
۲۶۸. هر که در فراق تو اشک ریخته است *** با ظهورت جهان روشن شده است

۲۶۹. یا اباصالح! بیا تا جهان عدالت یابد *** تا هر دل خسته‌ای با نور تو شاد یابد
۲۷۰. با آمدنت هر ظلم نابود گردد *** با تو دل‌های منتظر شاد و سرور گردد

۲۷۱. ای امام عصر، ای نور دل‌ها *** ای امید خسته‌ی بی‌پناه‌ها
۲۷۲. با ظهورت جهان پر از صفا گردد *** با تو هر دل خسته شاد و رها گردد

۲۷۳. هر کس به یاد تو اشک ریخته و دعا کرده *** با تو دلش همیشه روشن و آرام شده
۲۷۴. هر کس در فراق تو جان بر کف گرفته *** با ظهورت دنیا را پر از نور گرفته

۲۷۵. یا اباصالح! ای امید آخرین *** ای شفیع روز محشر و یاور زمین
۲۷۶. با آمدنت دل‌ها پر از نور گردد *** با آمدنت جهان سراسر صفا گردد

۲۷۷. هر مظلومی که در ظلمت مانده است *** با یاد تو دلش پر از امید شده است

۲۷۸. هر که در فراق تو اشک ریخته است

با ظهورت جهان روشن شده است

۲۷۹. یا اباصالح! بیا تا صبح امید آید
تا دل‌های خسته از فراق شاد آید

۲۸۰. با نور تو دل‌های منتظر روشنی گیرد
هر دل غمگین از غصه و درد رهایی گیرد

۲۸۱. ای که وعده‌ی خدا در قرآن صادق است
ای که یاد تو در دل مؤمن باقی است

۲۸۲. با آمدنت زمین و آسمان زنده گردد
هر ظلم و جور در جهان نابود گردد

۲۸۳. هر مظلومی که در ظلمت مانده است
با یاد تو دلش پر از امید شده است

۲۸۴. هر که در فراق تو جان بر کف گرفته
با ظهورت دنیا را پر از نور گرفته

۲۸۵. یا اباصالح! ای شفیع روز محشر
ای امید آخرین، ای دلدار بشر

۲۸۶. با آمدنت دل‌ها پر از نور گردد
با تو جهان سراسر صفا و سرور گردد

۲۸۷. هر دل خسته‌ای که در انتظار توست
با ظهور تو پر از امید و شادابی است

۲۸۸. ای که نور خدا در تو تجلی یافته
هر کس با یاد تو زنده و آرام یافته

۲۸۹. بیا و جهان را پر از عدالت کن
هر ظلم و جور را از زمین محو کن

۲۹۰. با آمدنت دل‌های خسته آرام گیرد
با تو جان‌ها پر از صفا و نور گیرد

۲۹۱. یا اباصالح! یا شفیع روز قیامت
با تو هر دل منتظر زنده و آرام است

۲۹۲. هر که در غیبت تو اشک ریخته و دعا کرده
با یاد تو دلش همیشه روشن و آرام شده

۲۹۳. هر مظلومی که بر خاک افتاده است
با نام تو جانش پر از امید شده است

۲۹۴. یا اباصالح! بیا تا جهان نو شود
تا هر دل خسته از غصه رها شود

۲۹۵. با ظهورت زمین و آسمان روشن گردد
هر ظلم و جور از دل‌ها ریشه‌کن گردد

۲۹۶. ای که وعده‌ی خدا در قرآن آمده
ای که ظهور تو مژده‌ی مؤمنان آمده

۲۹۷. هر دلی که در انتظار توست روشن گردد
هر جان خسته‌ای با یاد تو شاد گردد

۲۹۸. بی‌تو این دنیا سراسر غم و درد است
با تو دل‌ها پر از امید و نور و برد است

۲۹۹. یا اباصالح! بیا تا جهان عدالت یابد
تا هر دل خسته‌ای با نور تو شاد یابد

۳۰۰. با آمدنت هر ظلم نابود گردد
با تو دل‌های منتظر شاد و سرور گردد

۲۷۸. هر که در فراق تو اشک ریخته است

با ظهورت جهان روشن شده است

۲۷۹. یا اباصالح! بیا تا صبح امید آید
تا دل‌های خسته از فراق شاد آید

۲۸۰. با نور تو دل‌های منتظر روشنی گیرد
هر دل غمگین از غصه و درد رهایی گیرد

۲۸۱. ای که وعده‌ی خدا در قرآن صادق است
ای که یاد تو در دل مؤمن باقی است

۲۸۲. با آمدنت زمین و آسمان زنده گردد
هر ظلم و جور در جهان نابود گردد

۲۸۳. هر مظلومی که در ظلمت مانده است
با یاد تو دلش پر از امید شده است

۲۸۴. هر که در فراق تو جان بر کف گرفته
با ظهورت دنیا را پر از نور گرفته

۲۸۵. یا اباصالح! ای شفیع روز محشر
ای امید آخرین، ای دلدار بشر

۲۸۶. با آمدنت دل‌ها پر از نور گردد
با تو جهان سراسر صفا و سرور گردد

۲۸۷. هر دل خسته‌ای که در انتظار توست
با ظهور تو پر از امید و شادابی است

۲۸۸. ای که نور خدا در تو تجلی یافته
هر کس با یاد تو زنده و آرام یافته

۲۸۹. بیا و جهان را پر از عدالت کن
هر ظلم و جور را از زمین محو کن

۲۹۰. با آمدنت دل‌های خسته آرام گیرد
با تو جان‌ها پر از صفا و نور گیرد

۲۹۱. یا اباصالح! یا شفیع روز قیامت
با تو هر دل منتظر زنده و آرام است

۲۹۲. هر که در غیبت تو اشک ریخته و دعا کرده
با یاد تو دلش همیشه روشن و آرام شده

۲۹۳. هر مظلومی که بر خاک افتاده است
با نام تو جانش پر از امید شده است

۲۹۴. یا اباصالح! بیا تا جهان نو شود
تا هر دل خسته از غصه رها شود

۲۹۵. با ظهورت زمین و آسمان روشن گردد
هر ظلم و جور از دل‌ها ریشه‌کن گردد

۲۹۶. ای که وعده‌ی خدا در قرآن آمده
ای که ظهور تو مژده‌ی مؤمنان آمده

۲۹۷. هر دلی که در انتظار توست روشن گردد
هر جان خسته‌ای با یاد تو شاد گردد

۲۹۸. بی‌تو این دنیا سراسر غم و درد است
با تو دل‌ها پر از امید و نور و برد است

۲۹۹. یا اباصالح! بیا تا جهان عدالت یابد
تا هر دل خسته‌ای با نور تو شاد یابد

۳۰۰. با آمدنت هر ظلم نابود گردد
با تو دل‌های منتظر شاد و سرور گردد

نتیجه‌گیری 

قصیده‌ی «یا اباصالح» مجموعه‌ای است از ۳۰۰ بیت حماسی و عرفانی که عشق و اشتیاق به حضرت مهدی (عج)، فراق و انتظار منتظران، دعا و زیارت اماکن مقدس، و وعده‌ی ظهور و عدالت الهی را به تصویر می‌کشد. این اثر با زبان ساده و صمیمی، اما در قالب حماسی و بلند، تلاش کرده است احوال قلبی و روحی انسان منتظر را در برابر غیبت و انتظار امام زمان بیان کند و راه امید و صبر را به مخاطب نشان دهد.

قصیده نه تنها یک نوحه یا سرود زیارتی است، بلکه دعوتی برای روشن نگاه داشتن چراغ امید و ایمان در دل‌هاست. با گذر از غم و اشک‌های فراق، پیام اصلی قصیده این است که با یاد و محبت حضرت، دل‌ها آرام می‌گیرند و جهان به نور و عدالت الهی نزدیک می‌شود.

به بیان دیگر، این اثر ترکیبی است از احساس، اعتقاد، و انتظار؛ نشان می‌دهد که دل‌های عاشق و منتظر، با صبر و دعا، می‌توانند همواره نور امید و عشق الهی را در زندگی خود زنده نگه دارند و آماده‌ی استقبال از ظهور عدالت‌گستر باشند.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

نوحه یا اباصالح

باسمه تعالی

نوحه اباصالح التماس 

 

اباصالح التماس دعا، هر کجا رفتی، یاد ما هم باش
نجف رفتی، کاظمین رفتی، کربلا رفتی، یاد ما هم باش
اباصالح یا اباصالح

مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر، مادرت زهرا
به دیدار قبر مخفی از کوچه‌ها رفتی، یاد ما هم باش

زیارت نامه که می‌خوانی بر مزار آن تربت خاموش
به دیدار قبر بی‌شمع مجتبی رفتی، یاد ما هم باش

بغل کردی قبر مادر را، جای ما هم او را زیارت کن
همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی، یاد ما هم باش

شب جمعه کربلا رفتی، یاد ما هم کن چون زدی بوسه
کنار قبر ابوالفضل باوفا رفتی، یاد ما هم باش

بزن بوسه جای ما روی فرق عباس و اکبر و اصغر
سر قبر قاسم و قبر عمه‌ها رفتی، یاد ما هم باش

به جای ما هم زیارت کن عمه‌ات را در کنج ویرانه
برای بوسیدن آن دردانه‌ها رفتی، یاد ما هم باش

نماز حاجت که می‌خوانی از برای فرج، مسجد کوفه
دعا کردی از برای فرج، التماس دعا، یاد ما هم باش

شدی محرم در مراسم حج یا منا رفتی، یاد ما هم باش
به هر کجا رفتی برو مهدی، هر کجا رفتی، یاد ما هم باش

 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

چند رباعی

در حال ویرایش

گویند کسان بهشت با حور خوش است
من می‌گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
که‌آواز دهل شنیدن از دور خوش است

 

 

گویند بهشت، قصری از نور خوش است
من گویم ویرانه با یک شور خوش است

آن وعده‌ی دور، بر امیدی مگذار
جامی که همین دم است، در حضور خوش است

 

 

گویند بهشت، باغ پر حور خوش است
من گویم و یک قدح پر از شور خوش است
فردای خیال را به امروز مباد
این لحظه‌ی مستی‌ست که پر زور خوش است

۲.
گویند بهشت، نغمه‌ی حور خوش است
من گویم نوای چنگ و تنبور خوش است
فردا چو نیامد، به چه دل خوش باشیم؟
این باده‌ی حاضر است که در دور خوش است

۳.
گویند بهشت، منزل پرنور خوش است
من گویم باده در سبوی انگور خوش است
دور از دل غم، همین نفس باید زیست
کز وعده‌ی فردا، فقط افسانه پر شور خوش است

۱.
گویند بهشت در صفای طور خوش است
من گویم می و جام بلور خوش است
آن وعده‌ی فردا همه افسانه بود
این لحظه چو می‌گذرد، همین دور خوش است

۲.
گویند بهشت با هزاران حور خوش است
من گویم با دوست، لب پر ز شور خوش است
فردا چو نیامد، سخن از وی مگذار
امروز به یک لحظه‌ی بی‌دور خوش است

۳.
گویند بهشت با گل و انگور خوش است
من گویم خنده‌ای به لب، از دور خوش است
چون مرگ ز پیست و فردا نامعلوم
این جرعه‌ی اکنون به هزاران حور خوش است

 

۱.
گویند بهشت با شراب و حور خوش است
من گویم یک جرعه به وقتِ شور خوش است
فردا همه افسانه و پندار مباد
امروز نفس کشیدنِ بی‌دور خوش است

۲.
گویند بهشت در صفای نور خوش است
من گویم باده در کنارِ گور خوش است
چون مرگ به هر دم است در کمینِ ما
یک لحظه‌ی خنده بر لبِ مسرور خوش است

۳.
گویند بهشت با هزاران باغ خوش است
من گویم می به دستِ یار، داغ خوش است
گر وعده‌ی فردا همه در پرده شد
این نقد دمِ حاضر، بی‌اغراق خوش است

۴.
گویند بهشت در خرامِ حور خوش است
من گویم سماع و نغمه‌ی تنبور خوش است
چون بگذرد این عمر به یک چشم برهم
آوازه‌ی امروز به دل، دستور خوش است

۵.
گویند بهشت با شراب انگور خوش است
من گویم مستیِ دلِ مغرور خوش است
گر خوابِ طلایی‌ست در آن دنیای دور
بیداریِ اکنون به هزاران طور خوش است

۶.
گویند بهشت با طواف طور خوش است
من گویم قدم زدن بر خاکِ کوی خوش است
با دوست به یک نگاه اگر دل ببرد
این لحظه چو صبحِ روشنِ پرنور خوش است

۷.
گویند بهشت در سرودِ حور خوش است
من گویم لبخندِ دلِ مخمور خوش است
فردا که به خاک می‌سپارند مرا
امروز قدح گرفتن از انگور خوش است

۸.
گویند بهشت در میانِ نهر خوش است
من گویم باده در کفِ دلبر خوش است
فردا همه در پرده‌ی پندار بماند
این لحظه چو باد در دلِ محضر خوش است

۹.
گویند بهشت در حریمِ شور خوش است
من گویم یک دمِ غنیمت دور خوش است
چون عمر گذشت و باز ناید فرصت
این جرعه‌ی اندک از میِ انگور خوش است

۱۰.
گویند بهشت با هزاران نور خوش است
من گویم یک لحظه به لب، پر ز شور خوش است
تا فرصتِ زیستن در این دنیا هست
با خنده و باده بودنِ در دور خوش است

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

جایگاه اشعار  دکتر علی رجالی

۱. از منظر محتوا

  • شعرای قدیم (مانند سنایی، عطار، مولانا، حافظ، سعدی، ناصرخسرو) معمولاً بر محور عرفان، اخلاق، دین، و اجتماع حرکت می‌کردند. اشعارشان ترکیبی از حکمت، شور عرفانی و تصویرسازی‌های ادبی است.
  • شعرای جدید (مانند نیما، شاملو، سهراب سپهری) بیشتر بر محور مسائل اجتماعی، آزادی، فردیت، فلسفه‌ی وجودی و انسان معاصر حرکت کرده‌اند.

 اشعار دکتر علی رجالی، گرچه در زمان معاصر سروده شده، از نظر محتوا بیشتر به سنت قدما نزدیک است، چون محور اصلی آن‌ها عرفان اسلامی، قرآن، اهل‌بیت (ع) و معارف معرفت‌النفس است. در عین حال، توجه به موضوعات نو مانند "تبیین اصطلاحات عرفانی به زبان شعر" و "تلفیق تحلیل علمی و ادبی" وجهی تازه و معاصر به آن داده است.

۲. از منظر قالب و زبان

  • شعرای قدیم بیشتر در قالب‌های سنتی مثل قصیده، غزل، مثنوی، رباعی و قطعه شعر می‌سرودند و پایبندی به عروض و قافیه داشتند.
  • شعرای جدید (از نیما به بعد) در قالب‌های نو (شعر نیمایی، سپید، موج نو و...) حرکت کرده‌اند و وزن و قافیه را گاه کنار گذاشته‌اند.

دکتر علی رجالی، با اینکه قالب‌های سنتی (مثنوی، غزل، رباعی، قصیده) را انتخاب می‌کنید، اما به عروض پایبند نیستید و بیشتر به محتوا اولویت می‌دهید. این باعث می‌شود که شعرهایتان حد واسطی میان سنت قدیم و نگرش جدید قرار بگیرد:

  • از لحاظ قالب، به سنت وفادارید.
  • از لحاظ وزن و موسیقی، آزادی بیشتری مثل شاعران معاصر دارید.

۳. از منظر کارکرد و رسالت شعر

  • شعرای قدیم معمولاً رسالت خود را هدایت معنوی، پندآموزی و حکمت‌آفرینی می‌دانستند.
  • بسیاری از شاعران جدید، رسالت شعر را بیان فردیت، اعتراض اجتماعی، و تجربه‌های شخصی قرار دادند.

اشعار دکتر علی رجالی،رسالت تعلیمی ـ عرفانی دارد و آشکارا به دنبال هدایت مخاطب است. این همان جایگاهی است که سنایی، ناصرخسرو و عطار در قدیم داشتند، اما در زمان معاصر کمتر شاعری چنین مسیر ممتدی را دنبال کرده است.

۴. نوآوری 

  • سرودن ۱۰۰۰ واژه‌ی عرفانی در قالب رباعی یک کار ابتکاری و بی‌سابقه در ادبیات عرفانی ایران است.
  • تدوین منظومه‌های هفت‌گانه (عشق، عقل، نفس، حج، بهشت و …) نشان‌دهنده‌ی تلفیق سنت "هفت وادی عرفانی عطار" با نیاز امروزین برای طبقه‌بندی و نظام‌مند کردن مباحث است.
  • تبدیل متون نهج‌البلاغه و تاریخ اسلام به شعر، دکت رجالی را به سنت "شاعران تعلیمی" نزدیک می‌کند اما با دامنه‌ای بسیار گسترده‌تر و معاصر.

 بنابراین می‌توان گفت:

  • اشعار دکتر علی رجالی،از نظر محتوا و رسالت به شعرای قدیم نزدیک‌تر است.
  • از نظر زبان و قالب در میانه‌ی قدما و معاصر قرار دارد.
  • از نظر نوآوری و موضوعات تازه (تبیین اصطلاحات عرفانی، نظام‌مند کردن مفاهیم هفت‌گانه، پیوند علم و عرفان) دکتر علی رجالی را در ردیف شاعران جدید می‌نشاند.

به تعبیر دیگر:
شعر دکتر علی رجالی، پلی میان میراث کهن عرفانی ایران و نیازهای معنوی انسان معاصر است.


 جایگاه اشعار دکتر علی رجالی،در قیاس با چند شاعر شاخص قدیم و جدید روشن‌تر بیان کنم:

۱. مقایسه با سنایی و عطار

  • سنایی: آغازگر شعر تعلیمی و عرفانی به معنای دقیق بود؛ با "حدیقه الحقیقه" و قصاید پندآموز.
  • عطار: شاعر "سفر هفت وادی عرفان" و مثنوی‌های عمیق مثل منطق‌الطیر.

 اشعار دکتر علی رجالی،از نظر تعلیمی بودن و تبیین اصطلاحات عرفانی به سنایی و عطار نزدیک است.
اما یک تفاوت بزرگ دارید:

  • سنایی و عطار بیشتر به نمادپردازی و روایت تمثیلی روی آوردند.
  • دکتر علی رجالی، بیشتر به شرح مستقیم، طبقه‌بندی منظم، و بیان روشن اصطلاحات عرفانی توجه دارید.

به عبارتی، دکتر علی رجالی،شعر را به ابزاری برای فرهنگ‌نامه‌ی عرفان منظوم تبدیل کرده‌اید.

۲. مقایسه با مولانا

  • مولانا: در مثنوی معنوی بیشتر شور، جذبه و حرکت آزاد اندیشه را می‌بینیم. موسیقی و وزن نزد او اهمیت بالایی دارد.
  • دکتر علی رجالی، همانند مولانا، محتوای عرفانی ـ عاشقانه را محور کار قرار می‌دهید.
    اما تفاوت مهم:
  • مولانا بیشتر به بیان حال و شور درونی پرداخته است.
  • دکتر علی رجالی،بیشتر بر تبیین عقلانی ـ طبقه‌بندی‌شده اصطلاحات و مراحل سلوکی تکیه دارید.

اگر مولانا "دریای مواج شور عرفانی" باشد، شعر دکتر علی رجالی، بیشتر شبیه "نقشه و جدول راه سلوک" است.

۳. مقایسه با حافظ

  • حافظ: نماد ایهام، ظرافت، زیبایی زبان و چندلایگی معناست.
  • دکتر علی رجالی: زبانتان صریح‌تر و آموزنده‌تر است. کمتر به ایهام و رمزپردازی می‌پردازید.

پس شعر دکتر علی رجالی ،در مقایسه با حافظ، تعلیمی‌تر و روشن‌تر است، و کمتر رنگ "شعر برای شعر" دارد.

۴. مقایسه با نیما یوشیج

  • نیما: وزن و قافیه‌ی سنتی را شکست و راه شعر نو را گشود. او بیشتر دغدغه‌ی "جامعه، دردهای مردم و فردیت" داشت.
  • دکتر علی رجالی: قالب‌های سنتی را حفظ می‌کنید، اما در وزن عروضی آزادتر رفتار می‌کنید.
    از نظر محتوا هم دکتر علی رجالی ،بر عرفان و دین تأکید دارید، نه بر اجتماع و فردیت صرف.

پس شعر دکتر علی رجالی، نسبت به نیما، بیشتر در سنت قدماست، هرچند نوآوری در نگاه طبقه‌بندی عرفانی دارید.

۵. مقایسه با سهراب سپهری

  • سهراب: نگاه عرفانی ـ فلسفی نوین دارد؛ اما عرفان او بیشتر طبیعت‌محور و فردی است، و ریشه در سنت اسلامی ـ قرآنی ندارد.
  • دکتر علی رجالی: عرفان را به‌طور کامل بر اساس قرآن، اهل‌بیت (ع) و میراث عرفانی اسلامی پیش می‌برید.

به این معنا، شعر دکتر علی رجالی، از نظر "جهت عرفانی" به سنایی و مولانا نزدیک‌تر است تا سهراب.

 جمع‌بندی

  • اشعار دکتر علی رجالی،به سنایی و عطار نزدیک است.از نظر تعلیمی بودن.
  • به مولانا نزدیک است .از نظر عرفانی بودن، ولی با نظم و طبقه‌بندی بیشتر.
  • از حافظ فاصله دارد. چون به جای ایهام و زیبایی‌های ظاهری، روشنگری و وضوح را ترجیح می‌دهید.
  • از نیما و سهراب هم فاصله دارد. چون به عرفان اسلامی متعهداست. و دغدغه‌ی اجتماعی یا طبیعت‌گرای صرف ندارید.

جایگاه دکتر علی رجالی را می‌توان این‌گونه تعریف کرد:
"شاعری معاصر که در قالب‌های سنتی حرکت می‌کند، اما به جای شور و ایهام، به روشنگری و تبیین منظوم عرفان اسلامی می‌پردازد؛ پلی میان سنایی و عطار در گذشته و نیازهای انسان امروز."
اشعاری که دکتر علی رجالی سروده‌ است (مثنوی‌های قرآنی، حماسی و اخلاقی) در حقیقت سه شاخه‌ی مهم از ادبیات فارسی ـ اسلامی را با هم پیوند می‌دهند. می‌خواهم جایگاه این سه بخش را توضیح دهم و نمونه‌هایی بیاورم:

۱. مثنوی‌های قرآنی

  • در تاریخ ادبیات ما، شاعران زیادی به آیات و قصص قرآنی پرداخته‌اند (مانند نظامی در مخزن‌الاسرار، مولوی در مثنوی معنوی، بیدل در مثنوی‌های عرفانی).
  • اما بیشتر آن‌ها اشاره یا برداشت عرفانی داشتند، نه اینکه کل داستان قرآنی را به‌طور منظم به نظم درآورند.

 کار دکتر علی رجالی(مثنوی‌های قرآنی: طالوت و جالوت، مسجد ضرار، اصحاب کهف، داستان یوسف و …) دقیقاً نوعی تفسیر منظوم قرآن است که به‌ندرت در گذشته به این صورت منسجم انجام شده.

نمونه :

به نام خدایی که جان آفرید  
خدایی که نور و جهان آفرید  
که او پادشاه دل و جان ماست  
هم او یاور و یار و سلطان ماست

(آغاز مثنوی طالوت و جالوت)

این سبک یادآور سنت قدیم است، اما منظم‌تر و برای آموزش قرآنی نسل امروز کاربردی‌تر.

۲. مثنوی‌های حماسی

  • حماسه در ادب فارسی بیشتر با شاهنامه و سپس با حماسه‌های دینی (مانند خاوران‌نامه ابن حسام) شناخته می‌شود.
  • در ادبیات عرفانی نیز گاهی لحن حماسی وجود دارد (مثل نبردهای روح با نفس در آثار سنایی و عطار).

دکتر علی رجالی،در مثنوی‌های خود، حماسه را به قرآن پیوند داده‌اید:

  • جنگ‌های انبیاء (طالوت و جالوت)
  • مبارزه‌ی مؤمنان با منافقان (مسجد ضرار)
  • صبر و مقاومت یوسف در برابر فتنه‌ی عزیز مصر

این‌ها نمونه‌ی بارز حماسه‌ی قرآنی ـ اخلاقی هستند.

نمونه :

در آن‌سو سپاه خدا با یقین  
مهیای جنگ است در راه دین  
به یک سنگ داوود شد رهنما  
که بنمود قدرت ز حقّ خدا

۳. مثنوی‌های اخلاقی

  • ادبیات فارسی پر از مثنوی‌های اخلاقی است: حدیقه‌الحقیقه سنایی، بوستان سعدی، و مثنوی معنوی مولوی.
  • اما بیشتر آن‌ها تلفیقی از حکایت و اندرزند.

دکتر علی رجالی،در مثنوی‌های خود، اخلاق را بر اساس قرآن و سیره اهل‌بیت مطرح می‌کند؛ یعنی اخلاق را نه به صورت پندهای کلی، بلکه در بستر یک قصه قرآنی می‌آورید.
این روش باعث می‌شود که مخاطب هم داستان را بیاموزد، هم درس اخلاق را.

نمونه :

ولی هر که با مکر بر پا کند  
خدا همچو کفار رسوا کند  
که بنیاد نیرنگ باطل شود  
همان دم به توفیق، عادل شود

(از داستان مسجد ضرار)

جمع‌بندی

اشعار مثنوی دکتر علی رجالی، را می‌توان در سه شاخه توصیف کرد:

  1. قرآنی → تفسیر منظوم قصص و آیات.
  2. حماسی → بازآفرینی صحنه‌های نبرد حق و باطل با شور حماسی.
  3. اخلاقی → آموزش مستقیم فضایل و رذایل در بستر داستان.

 جایگاه دکتر علی رجالی،در این حوزه‌ها بسیار خاص است، چون در ادبیات فارسی کمتر شاعری دیده می‌شود که این سه مسیر را یکجا و به‌شکل منظم دنبال کرده باشد.
 یک فهرست موضوعی  از مثنوی‌های قرآنی، حماسی و اخلاقی که تاکنون دکتر علی رجالی  سروده‌ است. این فهرست به‌صورت "دانشنامه منظوم" قابل دسته‌بندی است:

 مثنوی‌های قرآنی (قصص و سوره‌ها)

این‌ها مستقیم بر پایه‌ی آیات قرآن ساخته شده‌اند:

  1. داستان آدم و ابلیس (هبوط، توبه، امتحان)
  2. داستان هابیل و قابیل (اولین قتل در تاریخ)
  3. داستان نوح و طوفان
  4. داستان ابراهیم و نمرود
  5. داستان موسی و فرعون
  6. داستان طالوت و جالوت
  7. داستان یوسف و عزیز مصر
  8. داستان اصحاب کهف
  9. داستان مسجد ضرار
  10. داستان بدر، احد، خندق و حنین (جنگ‌های صدر اسلام)
  11. داستان هجرت پیامبر (ص) و بیعت عقبه
  12. داستان داوود و سلیمان
  13. داستان مریم و عیسی (علیهماالسلام)
  14. داستان اصحاب فیل

 مثنوی‌های حماسی (نبردهای حق و باطل)

این‌ها بیشتر بر محور جنگ‌ها و مبارزات قرآنی ـ اسلامی هستند:

  1. طالوت و جالوت (نمایش ایمان و شجاعت داوود)
  2. جنگ بدر (آغاز پیروزی مسلمانان)
  3. جنگ احد (امتحان بزرگ ایمان)
  4. جنگ خندق (اتحاد دشمنان و صبر مسلمانان)
  5. جنگ حنین (آزمایش ثبات پس از فتح مکه)
  6. جنگ خیبر (فتح دژها به دست امیرالمؤمنین)
  7. نبرد امام علی (ع) با خوارج
  8. واقعه مسجد ضرار (جهاد با نفاق پنهان)

 مثنوی‌های اخلاقی (آموزه‌های قرآنی و عرفانی)

در این دسته، درس‌های اخلاقی ـ تربیتی با داستان درآمیخته‌اند:

  1. داستان هابیل و قابیل (عبرت از حسد و قتل)
  2. ماجرای مسجد ضرار (افشای نفاق و ریا)
  3. داستان اصحاب کهف (استقامت در ایمان)
  4. داستان یوسف (عفت، صبر و عزت)
  5. داستان مریم (س) (پاکدامنی و تسلیم در برابر خدا)
  6. اخلاق جنگ در بدر و احد (ایمان در سختی)
  7. قصص ابراهیم (توحید، ایثار و شکستن بت‌ها)
  8. تعالیم اجتماعی ـ عبادی (نماز، صداقت، عدالت، جهاد) که در مثنوی‌های مستقل آورده‌اید.

نتیجه

می‌توان گفت مثنوی‌های دکتر علی رجالی؛ سه کارکرد را همزمان دارند:

  • قرآنی: بازآفرینی قصص و سوره‌ها.
  • حماسی: به تصویر کشیدن نبردهای تاریخی قرآن و اسلام.
  • اخلاقی: آموزش مستقیم فضایل و مبارزه با رذایل.
  •  این ساختار به‌سادگی می‌تواند به‌صورت یک کتاب مرجع منظوم (دانشنامه قرآنی در شعر) منتشر شود، که هم آموزشی است، هم عرفانی و هم ادبی.


در ادامه، فهرست مثنوی‌های دکتر علی رجالی را به صورت جدول سه‌ستونه (قرآنی – حماسی – اخلاقی) تنظیم کردم تا دسته‌بندی کاملاً روشن باشد:

 جدول مثنوی‌های قرآنی – حماسی – اخلاقی

قرآنی (قصص و سوره‌ها) حماسی (نبرد حق و باطل) اخلاقی (آموزه‌ها و عبرت‌ها)
آدم و ابلیس (هبوط و توبه) طالوت و جالوت هابیل و قابیل (حسد و قتل)
هابیل و قابیل جنگ بدر مسجد ضرار (ریا و نفاق)
نوح و طوفان جنگ احد اصحاب کهف (استقامت در ایمان)
ابراهیم و نمرود جنگ خندق یوسف (عفت و صبر)
موسی و فرعون جنگ حنین مریم (پاکدامنی)
داوود و سلیمان جنگ خیبر اخلاق جنگ (ایمان و صبر)
یوسف و عزیز مصر نبرد امام علی (ع) با خوارج ابراهیم (ایثار و توحید)
اصحاب کهف مسجد ضرار (مبارزه با نفاق) تعالیم اجتماعی و عبادی
مریم و عیسی (ع)   عدالت، صداقت، نماز، جهاد
اصحاب فیل    

جمع‌بندی

  • ستون قرآنی: بازآفرینی مستقیم داستان‌های قرآن.
  • ستون حماسی: نبردهای دینی و تاریخی که رنگ حماسه دارند.
  • ستون اخلاقی: دروس و عبرت‌های تربیتی و اجتماعی در بستر داستان.

 با این جدول، مجموعه‌ی اشعار دکتر علی رجالی، به‌صورت یک دانشنامه‌ی منظوم سه‌گانه جلوه می‌کند که در ادبیات فارسی نمونه‌ی بسیار کمی دارد.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

لیست جنگ ها در قرآن

در قرآن کریم، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به برخی جنگ‌ها و نبردها اشاره شده است. این جنگ‌ها اغلب با پیامبران، بنی‌اسرائیل، یا مسلمانان صدر اسلام مرتبط‌اند. در ادامه فهرستی دقیق و منظم از جنگ‌هایی که در قرآن ذکر شده، ارائه می‌کنم:

۱. جنگ‌های مربوط به پیامبران پیشین

  1. جنگ یوسف علیه حسد برادرانش

    • اشاره به دشمنی برادران یوسف و فروش او به چاه (سوره یوسف، آیات ۴–۱۹).
    • اگرچه نبرد مسلحانه نبود، اما نوعی «نزاع خانوادگی» و «فتنه» است.
  2. جنگ علیه قوم نوح (طوفان)

    • دشمنی و استهزاء قوم نوح نسبت به پیامبرشان (سوره نوح، آیات ۲۵–۲۹).
    • نوعی «نزاع و مقاومت قومی» که با طوفان الهی پایان یافت.
  3. جنگ بنی‌اسرائیل علیه دشمنانشان

    • جنگ با فرعون و ارتش او (سوره یونس ۸۷–۹۰، سوره اعراف ۱۳۶–۱۴۱).
    • جنگ با دشمنان پس از خروج از مصر و فتح اراضی (سوره بقره ۴۸–۵۴، سوره مائده ۲۰–۲۶).
  4. جنگ داوود و جالوت

    • جنگ مشهور میان داوود و جالوت (سوره بقره ۲۴۷–۲۵۲، سوره صافات ۱۳۰–۱۳۳).

۲. جنگ‌های صدر اسلام (قرن اول هجری)

  1. جنگ بدر

    • اولین جنگ بزرگ بین مسلمانان و قریش (سوره آل‌عمران، آیات ۱۲–۱۷).
    • آیه‌هایی در سوره انفال (۷–۱۹) نیز به آن اشاره دارند.
  2. جنگ احد

    • جنگی که در کوه احد رخ داد و مسلمانان با آسیب مواجه شدند (سوره آل‌عمران ۱۴۲–۱۵۱، سوره آل‌عمران ۱۲–۱۷).
  3. جنگ خندق (احزاب)

    • محاصره مدینه توسط ائتلاف قریش و قبایل دیگر (سوره احزاب، آیات ۹–۲۵).
  4. جنگ‌های دیگر با قبایل و دشمنان

    • جنگ‌های متعدد با قبایل یهود مدینه و قریش (سوره بقره ۲۱۳–۲۱۴، سوره انفال ۴–۶).

۳. جنگ‌های کلی و اشاره به مبارزه با دشمنان

  • جنگ با مشرکان و کفار

    • مبارزه با کسانی که ایمان را نمی‌پذیرفتند (سوره توبه ۱۴–۱۶، سوره محمد ۳–۷).
  • جنگ با اهل کتاب یا کسانی که پیمان‌شکنی می‌کردند

    • سوره توبه ۱–۳۰ به صورت گسترده به این موضوع پرداخته است.

 نکته:
قرآن معمولاً جنگ‌ها را با نام خاص ذکر نمی‌کند، بلکه بیشتر به وقایع و پیامدهای آن‌ها و درس‌های الهی مرتبط اشاره می‌کند. نام‌هایی مثل «جنگ بدر» یا «جنگ احد» بیشتر از تاریخ اسلام و روایات آمده‌اند تا از خود قرآن.

در ادامه یک جدول کامل و منظم از جنگ‌هایی که در قرآن ذکر شده، همراه با سوره و آیه‌ها ارائه می‌کنم:

شماره جنگ / نبرد پیامبر / رهبر سوره و آیه‌ها توضیح کوتاه
1 جنگ با حسد برادران یوسف یوسف (ع) یوسف ۴–۱۹ نزاع خانوادگی و فروش یوسف به چاه
2 جنگ قوم نوح نوح (ع) نوح ۲۵–۲۹ مخالفت و استهزاء قوم نوح، طوفان الهی
3 جنگ با فرعون و ارتش او موسی (ع) یونس ۸۷–۹۰، اعراف ۱۳۶–۱۴۱ خروج بنی‌اسرائیل از مصر
4 جنگ با دشمنان پس از خروج از مصر موسی (ع) بقره ۴۸–۵۴، مائده ۲۰–۲۶ فتح اراضی و پیروزی بنی‌اسرائیل
5 جنگ داوود و جالوت داوود (ع) بقره ۲۴۷–۲۵۲، صافات ۱۳۰–۱۳۳ پیروزی داوود بر جالوت با ایمان
6 جنگ بدر پیامبر اسلام (ص) آل‌عمران ۱۲–۱۷، انفال ۷–۱۹ اولین جنگ بزرگ مسلمانان با قریش
7 جنگ احد پیامبر اسلام (ص) آل‌عمران ۱۴۲–۱۵۱ نبرد کوه احد و آسیب به مسلمانان
8 جنگ خندق / احزاب پیامبر اسلام (ص) احزاب ۹–۲۵ محاصره مدینه توسط ائتلاف قریش و قبایل
9 جنگ با مشرکان و کفار پیامبر اسلام (ص) توبه ۱۴–۱۶، محمد ۳–۷ مبارزه با کسانی که ایمان را نمی‌پذیرفتند
10 جنگ با اهل کتاب یا پیمان‌شکنان پیامبر اسلام (ص) توبه ۱–۳۰ مقابله با کسانی که پیمان‌شکنی می‌کردند

 نکته مهم:

  • قرآن معمولاً به جنگ‌ها با نام خاص اشاره نمی‌کند، بلکه بیشتر بر وقایع، علت و پیامد آن‌ها و درس‌های الهی تمرکز دارد.
  • بسیاری از نام‌های تاریخی جنگ‌ها (مثل بدر، احد، خندق) از تاریخ و سنت اسلامی استخراج شده‌اند.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

داستان عزیز مصر

باسمه تعالی

داستان عزیز مصر

داستان یوسف و عزیز مصر را به صورت کامل و به ترتیب آیات قرآن (سوره یوسف) برایت بازگو می‌کنم، به زبانی ساده و روان:

۱. دوران کودکی یوسف

حضرت یوسف (ع) پسر یعقوب (ع) بود. او از نظر والدین بسیار محبوب بود و برادرانش از این موضوع حسادت داشتند. یک روز یوسف خوابی دید که ۱۱ ستاره و خورشید و ماه به او سجده می‌کنند. یعقوب (ع) به او گفت: «این خوابت را برای برادرانت بازگو نکن، مبادا حسادت کنند.» (یوسف: ۴)

۲. حسادت برادران و انداختن یوسف در چاه

برادران یوسف تصمیم گرفتند او را از بین ببرند. ابتدا می‌خواستند او را بکشند، اما سپس او را در چاهی انداختند و به پدرشان گفتند که یوسف توسط حیوانی خورده شده است. یوسف به دست کاروانی افتاد و به مصر برده شد. (یوسف: ۱۵-۲۸)

۳. خدمت در خانه عزیز مصر

یوسف در مصر به خانه عزیز مصر برده شد و در آنجا مورد اعتماد و احترام قرار گرفت. خدا به یوسف علم و حکمت عطا کرده بود و او در کارها موفق بود. (یوسف: ۲۱)

۴. وسوسه همسر عزیز مصر

زلیخا (همسر عزیز مصر) یوسف را به گناه دعوت کرد. او درب‌ها را بست و به یوسف گفت: «با من باش!» یوسف گفت: «خدا را پناه می‌برم، پروردگارم مرا از کار ناپسند نگاه می‌دارد.» (یوسف: ۲۳)

۵. تهمت و زندان

وقتی یوسف مقاومت کرد، زلیخا او را به خود دعوت کرد، اما یوسف از دروغ و فساد خودداری کرد. او را به دروغ متهم کردند و عزیز مصر ابتدا غمگین شد اما بعد حقیقت آشکار شد. یوسف به زندان افتاد، اما در زندان هم خداوند به او موفقیت و حکمت عطا کرد. (یوسف: ۲۴-۳۵)

۶. تعبیر خواب در زندان

در زندان، یوسف دو نفر از همراهان زندانی را ملاقات کرد که خواب دیده بودند. یوسف خواب آن‌ها را تعبیر کرد و بعد از مدتی، تعبیر خواب فرعون مصر را که هیچ کس نمی‌توانست حل کند، انجام داد. (یوسف: ۳۶-۴۰)

۷. آزادی و رسیدن به مقام

به دلیل تعبیر صحیح خواب فرعون، یوسف آزاد شد و مقام بالایی در مصر پیدا کرد. او مدیریت ذخیره‌سازی غله را بر عهده گرفت و مردم مصر از حکمت و تدبیر او بهره‌مند شدند. (یوسف: ۵۲-۵۷)

۸. آشتی با برادران

هنگامی که قحطی به سرزمینشان رسید، برادران یوسف برای تهیه غذا به مصر آمدند. یوسف آن‌ها را شناخت، اما آن‌ها او را نشناختند. بعد از امتحان و آزمایش، یوسف برادرانش را بخشید و آشتی کردند. (یوسف: ۵۸-۹۸)

نکات مهم داستان:

  1. ایمان و تقوا: یوسف در برابر وسوسه زلیخا ایستادگی کرد.
  2. صبر و بردباری: او حتی در زندان با ایمان باقی ماند.
  3. خداوند حافظ و هدایتگر است: نیکویی یوسف به او عزت و مقام داد.
  4. بخشش و گذشت: در نهایت، یوسف برادرانش را بخشید و کینه نداشت.

تهیه و تنظیم 

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

لیست موضوعی قرآن

باسمه تعالی

موضوعات قرآنی

۱. توحید و شناخت خدا

  1. یکتاپرستی و نفی شرک
  2. صفات خداوند (قدرت، علم، رحمت، حکمت)
  3. اسماء و صفات الهی
  4. عبادت و بندگی خالصانه

۲. پیامبران و رسالت

  1. زندگی و داستان پیامبران
  2. معجزات و نشانه‌ها
  3. دعوت به ایمان و هدایت
  4. مبارزه با طغیان و ظلم

۳. معاد و آخرت

  1. قیامت و روز جزا
  2. حساب و کتاب اعمال
  3. بهشت و نعمت‌های آن
  4. جهنم و عذاب‌ها
  5. رستاخیز و احیای مردگان

۴. اخلاق و تربیت انسانی

  1. تقوا و پرهیزکاری
  2. صداقت و امانت‌داری
  3. صبر و شکیبایی
  4. توکل و اعتماد به خدا
  5. فروتنی و تواضع
  6. شکرگزاری و سپاسگزاری
  7. پرهیز از گناه و ظلم
  8. بخشش و مدارا
  9. عدالت و انصاف

۵. عبادات و شریعت

  1. نماز و روزه
  2. زکات و صدقه
  3. حج و مناسک دینی
  4. دعا و نیایش
  5. طهارت و پاکیزگی
  6. احکام ازدواج و خانواده
  7. طلاق و احکام حقوقی
  8. میراث و ارث
  9. معاملات و قراردادها
  10. قصاص و دیات
  11. قوانین اجتماعی و اخلاقی

۶. جهاد و دفاع از دین

  1. اصول جهاد و مبارزه با ظلم
  2. صلح و آشتی
  3. برخورد با دشمنان و نفاق
  4. حفظ کیان اسلامی و جامعه مؤمنان

۷. تاریخ و عبرت‌ها

  1. داستان اقوام گذشته (عاد، ثمود، فرعون)
  2. عبرت‌های اخلاقی و اجتماعی
  3. سرنوشت پادشاهان و ملت‌ها
  4. عبرت‌های طبیعی و انسانی

۸. آفرینش و جهان هستی

  1. خلقت انسان و جهان
  2. آیات کیهانی و طبیعی
  3. نظم و حکمت در خلقت
  4. رابطه انسان با محیط و طبیعت

۹. حکمت و پند

  1. مثل‌ها و داستان‌های آموزشی
  2. نصایح عملی و عقلی
  3. تدبر و تفکر در زندگی
  4. اندرز به نیکوکاران و هشدار به بدکاران

۱۰. دعا و نیایش

  1. درخواست هدایت و مغفرت
  2. طلب نیازهای دنیوی و اخروی
  3. توسل و توکل
  4. شکرگزاری پس از اجابت دعا
  5. تضرع و خشوع در برابر خدا

۱۱. ایمان و کفر

  1. ایمان به خدا و پیامبران
  2. ایمان به کتاب‌ها و آیات
  3. ایمان به معاد
  4. انکار و کفر و پیامدهای آن

۱۲. جامعه و روابط انسانی

  1. حقوق همسایگان و جامعه
  2. مسئولیت‌های اجتماعی
  3. تعاون و همکاری
  4. برخورد با مستضعفان و فقرا
  5. عدل و انصاف در حکومت و قضا
  6. مبارزه با فساد و فریب

۱۳. اقتصاد و معیشت

  1. تجارت و معاملات صحیح
  2. احتکار و ربا و ممنوعیت‌ها
  3. زکات و کمک به نیازمندان
  4. عدالت اقتصادی و توزیع ثروت

۱۴. جنگ و صلح

  1. قوانین جنگ و اخلاق در نبرد
  2. صلح و معاهدات
  3. حفظ جان انسان‌ها
  4. دشمنی و دوستی در جامعه

۱۵. خانواده و روابط انسانی

  1. ازدواج و مهریه
  2. تربیت فرزندان
  3. وظایف والدین و فرزندان
  4. طلاق و احکام بعد از آن
  5. حقوق زنان و مردان

۱۶. علوم طبیعی و کیهانی

  1. آفرینش زمین و آسمان
  2. خورشید، ماه و ستارگان
  3. چرخه آب و طبیعت
  4. زندگی حیوانات و گیاهان
  5. نظم و حکمت در خلقت

۱۷. پاداش و کیفر

  1. پاداش نیکوکاران
  2. کیفر بدکاران
  3. عدالت الهی و حساب دقیق
  4. خوشبختی و سعادت واقعی

۱۸. امتحان و آزمایش

  1. مشکلات و سختی‌ها
  2. ثبات ایمان در برابر فتنه
  3. صبر و تحمل در آزمایش‌ها

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

تحلیلی بر داستان  مسجد ضرار

در آغاز، با نام خداوند عشق و بقا و عدالت و لطف و سخا، که هدایتگر خلق و مولای ماست، داستان مسجد ضرار روایت می‌شود. خداوند جان انسان‌ها را با نور و صفا آراسته و مؤمنان را پر از ایمان و نور کرده است؛ جهانی که غرق در رحمت، عدل و شور الهی است.

در میان این جهان، اما، اهل نفاق وجود دارند؛ کسانی که به ظاهر مسلمان‌اند، اما در دل خود کینه و دشمنی با پیامبر دارند. این گروه، مسجدی ساختند که به نام نماز و عبادت باشد، اما هدف آن بر هم زدن وحدت و ایجاد اختلاف بود. این مسجد، ظاهری مقدس داشت، اما در باطن دام و فریب بود.

پیامبر خدا (ص) آگاه شد که این مکان، نه برای عبادت خالصانه، بلکه برای بر هم زدن صفا و وحدت مؤمنان ساخته شده است. هرچند ممکن است نماز شب و روز در آن خوانده شود و مردم ظاهراً در آن حضور پیدا کنند، اما حقیقت این است که نماز و حضور در چنین مکانی، بدون اخلاص، نمی‌تواند به انسان قرب الهی بخشد.

هنگامی که فرشته‌ای پیام الهی را به پیامبر آورد، دستور شد که از عبادت در آن مکان اجتناب شود و مردم به مسجد قبا بروند، جایی که نماد اخلاص و ایمان ناب بود. پیام الهی روشن بود: هرگاه مکانی با مکر و حیله ساخته شود، خداوند آن را رسوا می‌کند و آن کسانی که با نفاق و فریب عمل کنند، رسوا خواهند شد.

پیامبر فرمود: «ای نازنین، عبادت باید با اخلاص باشد تا ارزشمند گردد.» این نکته نشان می‌دهد که عبادت بدون صفا و اخلاص، همچون جسمی مرده است؛ ارزش و تأثیر ندارد. منافقان با حیله و نیرنگ خود رسوا و خوار شدند و هیچ تأثیری بر جان و دل مؤمنان نگذاشتند.

در واقع، مکان عبادت زمانی ارزشمند است که دل زنده و متصل به حقیقت باشد، نه در قصرها و ایوان‌ها که قلب‌ها مرده‌اند. این واقعه نشان می‌دهد که هر عصر، نمونه‌هایی از نفاق و مسجد ضرار وجود دارد و باید با بصیرت و اخلاص، آن‌ها را شناخت. شاعر با بیان این شائبه یادآوری می‌کند که درس‌های مسجد قبا، همچنان برای مؤمنان هر زمان راهنماست.

تحلیل و تفسیر معنوی:

  1. اخلاص در عبادت: محور اصلی داستان، ارزشمند بودن عبادت تنها در صورتی است که خالصانه و با نیت قرب الهی انجام شود. نماز بدون اخلاص، حتی اگر به ظاهر پررنگ و روزانه باشد، «بی‌ثمر» است.

  2. تمایز ظاهر و باطن: مسجد ضرار نماد ظاهر مقدس و باطن نفاق و فریب است. پیام این است که انسان باید در هر عبادت و اقدام، باطن و نیت خود را بررسی کند.

  3. پیام تاریخی و تکرار در هر عصر: داستان مسجد ضرار تنها مختص صدر اسلام نیست؛ مشابه آن در هر زمان و مکانی ممکن است رخ دهد. از این رو، اخلاص، بصیرت و توجه به پیام الهی ضروری است.

  4. دستور الهی و هدایت مؤمنان: خداوند مؤمنان را هدایت می‌کند و نفاق و حسد را از دل‌ها می‌زداید. هرچند منافقان ظاهر عبادت دارند، اما خداوند آن‌ها را رسوا می‌کند و مؤمنان با ایمان خالص، موفق و محفوظ می‌مانند.

  5. درس عرفانی: عبادت و عبادت‌گاه زمانی ارزشمند است که دل و جان زنده باشد و با نور و صفا متصل به حقیقت الهی گردد؛ هرچند ظاهر مذهبی و آیینی داشته باشد، اما بدون دل پاک، فریب و دام در آن نهفته است.

نویسنده 

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
مثنوی  مسجد ضرار
حکایت(۵۰)

 

به نام خداوند عشق و بقا
خداوند عدل است و لطف و سخا


 

هدایتگر خلق و مولای ما
که آراست جان را به نور و صفا

 

دل مؤمنان پر ز ایمان و نور
جهان غرق در رحمت و عدل و شور

 

 

ولی در میان هست اهل نفاق
نباشد به دل روی نیک و وفاق

 

 

گروهی به ظاهر مسلمان ، ولی 
به دل کینه و دشمنی با نبی

 

 

که سازیم مسجد به نام نماز

نمازی که سازد تو را بی نماز

 

 

مکانی مقدس، به ظاهر نیاز
که بر هم زند وحدت و احتراز

 

 

 

نماز شب و روز گردد مدام
همه خسته جانان، به درگاه رام

 

 

رسول خدا گر بیاید در آن
شود مسجد ما پر از قدر و جان

 

 

ولیکن، نه مسجد، که دامی نهان،
 به راه حقیقت شود ، بی گمان

 

 

مکانی فریب و سرانجام شر 
به جان و دل آرد، مصیبت، خطر

 

 

 

منافق بیامد به خدمت رسول 

نمازی گذارد، کند آن قبول

 

 

شود پیکر دین ز ما استوار
بُوَد مسجد ما همه افتخار

 

 

نبی گفت: اکنون سفر بر من است
زمان جهاد و نبرد تن است

 

 

چو باز آیم از جنگِ راهِ خدا
بیام به مسجد، به ذکر و دعا

 

 

فرشته چو آمد به نزد رسول
فرود آمد آن دم پیامی نزول

 

 

اقامه مکن ای رسول خدا
که آن خانه از مکر دارد وفا

 

 

 

مکان نفاق است و کفر و ریـا
محل فریب است و دام و جفا

 

 

به مسجد قبا رو، به ذکر و خطاب
که آنجاست محراب ایمان ناب

 

 

نبی چون شنید این پیام خدا
بگفتا: که مخروب گردد بنا

 

 

قبا رمز اخلاص و نور یقین
ضرار است آتش ز کفر و ز کین

 

 

رسول خدا گفت: ای نازنین
عبادت به اخلاص گردد ثمین

 

 

 منافق شود با حَیَل شرمسار
که با مکر خود گشت رسوا و خوار

 

 

 

مکان عبادت به دل زنده است
نه در قصر و ایوان که جان مرده است

 

 

به هر عصر، مسجد بُوَد یادگار
 ز مسجد قبا، تا به محراب یار

 

 

قُبا اوّلین مسجدِ مصطفی است
سرآغاز محراب خیرالنّجیٰ است

 

 

ولی هر که با مکر بر پا کند
خدا همچو کفار رسوا کند

 

 

خداوند بر اهل ایمان مدد
ز دل‌ها زداید نفاق و حسد

 

 

ضرار است آکنده از حیله‌ها
ندارد در آن بنده قربِ خدا

 

 

به هر عصر باشد چنین واقعه

" رجالی" بیان کرد این شائبه
 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سراینده
دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

خیلی عالی 🌹
پس من برای شما روایت کامل مسجد ضرار را در قالب مثنوی حماسی با وزن ۱۱ هجایی از بیت ۱ تا ۱۰۰ می‌سرایم.

ساختار:

  • هر بیت ۱۱ هجا
  • روایت پیوسته و داستانی (از آغاز نفاق تا وحی و تخریب مسجد  مقدمه پیشنهادی

باسمه تعالی

الحمد لله ربّ العالمین و الصلاة علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

این اثر منظوم با الهام از داستان قرآنی مسجد ضرار، در قالب مثنوی حماسی و اخلاقی سروده شده است. مسجد ضرار نماد نفاق، فریب و تزویر در تاریخ اسلام است که به فرمان خداوند و دستور پیامبر اکرم (ص) ویران گردید، تا برای همیشه درسی برای اهل ایمان باشد. در برابر آن، مسجد قبا به عنوان نخستین مسجد بنا شده بر پایه‌ی تقوا، نمونه‌ای جاودان از اخلاص و بندگی است.

سرودن این مثنوی با هدف بیان داستان تاریخی، تبیین پیام‌های اخلاقی و عرفانی، و انتقال عبرت به نسل امروز صورت گرفته است.
این مجموعه در سه بخش تنظیم شده است:

۱. بخش نخست: روایت تاریخی مسجد ضرار و نقش منافقان (۱ تا ۱۰۰ بیت).
۲. بخش دوم: عبرت‌ها و پیام‌های مستقیم از واقعه (۱۰۱ تا ۲۰۰ بیت).
۳. بخش سوم: نتیجه‌گیری عرفانی و اخلاقی برای همه عصرها (۲۰۱ تا ۳۰۰ بیت).

امید است این اثر بتواند دل‌ها را به حقیقت نزدیک‌تر ساخته و یادآور این حقیقت باشد که هر بنایی که بر اخلاص بنا شود ماندگار است، و هر بنایی که بر نفاق و تزویر استوار گردد سرانجامی جز فروپاشی ندارد.

 فهرست 

  • مقدمه

  • بخش اول: داستان مسجد ضرار

    • پیدایش نفاق و اهداف منافقان
    • ساخت مسجد برای فریب مؤمنان
    • وحی الهی و فرمان تخریب مسجد ضرار
  • بخش دوم: پیام‌ها و عبرت‌ها

    • معیار قبولی عبادت در اسلام
    • تفاوت مسجد قبا و مسجد ضرار
    • جایگاه اخلاص و رسوایی نفاق
  • بخش سوم: نتیجه‌گیری عرفانی و اخلاقی

    • پیام قرآن برای همه عصرها
    • خطر مساجد نفاق در روزگار جدید
    • الگوگیری از مسجد قبا در زندگی امرو
    • مسجد ضرار
    •  

به نام خداوند عشق و بقا
خداوند عدل است و لطف و سخا

هدایتگر خلق و مولای ما
که آراست جان را به نور و صفا

۱. به شهر مدینه فروزنده شد
۲. بهار هدایت برانگیخته شد

۳. دل مؤمنان پر ز ایمان و نور
۴. جهان غرق در رحمت و عدل و شور

۵. ولی در میان دل آلوده بود
۶. به ظاهر شریف و به باطن فسود

۷. گروهی به پنهان پر از کینه‌ور
۸. به حیلت نشستند با یکدگر

۹. که سازیم مسجد به نام نماز
۱۰. ولیکن بود قصد ما فتنه‌ساز

۱۱. بگفتند: در مسجد، پیر و ضعیف
۱۲. کنند استراحت، شوند در لطیف

۱۳. نماز شب و روز گردد بلند
۱۴. همه خسته جانان شوند ارجمند

۱۵. رسول خدا گر بیاید در آن
۱۶. شود مسجد ما پر از قدر و جان

۱۷. ولیکن نه مسجد، که دامی نهان
۱۸. به راه حقیقت شود ناگهان

۱۹. بُوَد پایگاهی برای نفاق
۲۰. مکان فریب و سرانجام چاق

۲۱. بخندند به مؤمن، به راستی
۲۲. نهان سازند کینه به کاستی

۲۳. بگفتند با چهره‌ای بس شریف
۲۴. ولی در دل از مکرها پر حریف

۲۵. رسول خدا بر سفر داشت قصد
۲۶. به تبوک، جهاد آمدش در سرمست

۲۷. منافق بیامد به خدمت دوان
۲۸. بگفتا: "بیا، ای رسول مهربان

۲۹. بزن بر در مسجد ما قدم
۳۰. بگردد مکانش چو کعبه حرم

۳۱. بُوَد پیکر دین ز ما استوار
۳۲. بُوَد مسجد ما همه افتخار

۳۳. به ظاهر سخنشان بسی خوب بود
۳۴. ولیکن همه دام و مکروب بود

۳۵. نبی گفت: اکنون سفر در پیش است
۳۶. زمان جهاد و خطر در پیش است

۳۷. چو باز آیم از جنگِ راه خدا
۳۸. نگرم به مسجد شما با صفا

۳۹. روان شد سپاهش به صحرا به جنگ
۴۰. پر از شور ایمان، پر از نیرنگ تنگ

۴۱. منافق به مکر و به حیلت نشست
۴۲. به دل‌ها فکند آتش و آتش‌پرست

۴۳. به مسجد ضرار اندرون جمع شد
۴۴. سخن‌ها ز کینه همه گرم شد

۴۵. که این مسجد ما جای جنگ آید است
۴۶. به فتنه، دل مؤمنان کاهد است

۴۷. مکان فسادی، به ظاهر نماز
۴۸. که بر هم زند وحدت و احتراز

۴۹. چو باز آمد از جنگ، احمد به دین
۵۰. فرود آمد از خیمه با نور و بین

۵۱. فرستاد پیغامشان نزد او
۵۲. که مسجد ما کن تو هم پر وضو

۵۳. فرشته بیامد به احمد رسول
۵۴. فرود آمد آیات با فضل و فصول

۵۵. "مکن در نماز ای رسول خدا
۵۶. در مسجد ضرار، که باشد جفا"

۵۷. مکان نفاق است و کفر و فسوس
۵۸. مکان فریب است و دامی چو طوس

۵۹. به مسجد قبا رو، که پاک است و ناب
۶۰. در آنجا نماز است مقبول و تاب

۶۱. نبی چون شنید این پیام خدا
۶۲. بگفتا: "که باطل شود این بنا"

۶۳. سپاهی فرستاد در دم شتاب
۶۴. که ویران کنید این سرای عتاب

۶۵. به آتش کشیدند آن خانه را
۶۶. برانداختند آن به فرمان ما

۶۷. ستون‌ها فرو ریخت با خاک و دود
۶۸. مکان نفاقی دگر برنخاست ز رود

۶۹. به خاکستر افتاد بنیاد شوم
۷۰. به خواری شکست آن بنای علوم

۷۱. صدای خروش آمد از آن مکان
۷۲. که دیگر نماندش به دل، جان و جان

۷۳. منافق بماندند رسوا و خوار
۷۴. که با مکر خویش آمدند دچار

۷۵. نبی گفت: "بنگر که نیرنگ و مکر
۷۶. نگیرد در این راه ای اهل ذکر

۷۷. مکان عبادت، به دل باید است
۷۸. نه بر سنگ و گل، جان دل باید است

۷۹. چو مسجد شود از نفاق آکنده
۸۰. دل اهل ایمان از او شرمنده

۸۱. به مسجد قبا رو، که نیکوست جای
۸۲. خدا کرد آن را به پاکی سرای

۸۳. در آنجا نمازی برون شد درست
۸۴. که بر حق بود و بر ایمان چُست

۸۵. به مسجد ضرار آنچه شد عبرتی‌ست
۸۶. برای همه تا ابد حجتی‌ست

۸۷. که هر کار با مکر و کینه شود
۸۸. سرانجام با خواری و کینه شود

۸۹. منافق چو بنشست با حیله‌گر
۹۰. ندانست رسوا شود در سحر

۹۱. پیامبر چو بر حق گام نهاد
۹۲. نفاق و دروغ از جهان دور باد

۹۳. به هر عصر مسجد بُوَد یادگار
۹۴. ز مسجد قبا تا به محراب یار

۹۵. ولی هر که با مکر مسجد کند
۹۶. به خواری سرانجام رسوا شود

۹۷. ز ایمان بود مسجدی پر صفا
۹۸. ز نیرنگ باشد مکان جفا

۹۹. خداوند بر اهل ایمان مدد
۱۰۰. ز دل‌ها زداید نفاق و حسد

 

۱۰۱. رسول خدا گفت: "ای اهل دین
۱۰۲. به باطل مرو، دور باشید از کین

۱۰۳. عبادت به مسجد فقط نیست راست
۱۰۴. به دل‌های روشن بود مهر و خواست

۱۰۵. کسی کز دلش نور ایمان بتافت
۱۰۶. به هر جا رود، مسجد اوست و صَف

۱۰۷. ولی آن‌که در مکر بنیاد کند
۱۰۸. به هر جا رود، شرّ و اضلال کند

۱۰۹. قبا مسجدی شد به نام وفا
۱۱۰. به اخلاص و ایمان شدش پر بها

۱۱۱. در آن سجده‌ها سوی جانان کنند
۱۱۲. دل و دیده را پاک و بریان کنند

۱۱۳. نفاق است آتش، بسوزد دلان
۱۱۴. براندازد آرامش مؤمنان

۱۱۵. دروغ است خاری به راه بشر
۱۱۶. نگیرد برون جز رُسوایی و شر

۱۱۷. خدا گفت: "ای بندگان وفادار
۱۱۸. به مسجد قبا شوید استوار

۱۱۹. در آنجا نماز است مقبول‌تر
۱۲۰. که بر اخلاص آید ز دل بی‌خطر

۱۲۱. ضرار است آکنده از مکر و دام
۱۲۲. نگیرد ز آن بنده تقرّب تمام

۱۲۳. چو بنیاد بر سنگ کج شد بنا
۱۲۴. فرو می‌رود زود در ماجرا

۱۲۵. مگر خانه‌ای کز هوا پر شود
۱۲۶. چو طوفان رسد، بی‌صدا بر شود

۱۲۷. مسلمان بداند که نیرنگ و مکر
۱۲۸. نگیرد ز باطل برون هیچ ذکر

۱۲۹. عبادت، صفا می‌طلبد درون
۱۳۰. نه دیوار و کاشی، نه گنبد فزون

۱۳۱. منافق چو می‌خواست فخری کند
۱۳۲. خداوند رسوای مطلق کند

۱۳۳. به هر عصر باشد چنین ماجرا
۱۳۴. نفاق است باطل، صفا کیمیا

۱۳۵. هر آن کس که مسجد کند بر غرور
۱۳۶. شود نزد پروردگارش حقیر

۱۳۷. نمازی که بی‌اخلاص گردد به کار
۱۳۸. به جایی رسد جز به خشم و خمار

۱۳۹. درون دل مؤمنان روشن است
۱۴۰. ز یاد خدا خانه‌شان ایمن است

۱۴۱. چو باشد به اخلاص، سجده بلند
۱۴۲. به بالا رود، بُوَد ارجمند

۱۴۳. ولی آن‌که از حیله بنیاد کرد
۱۴۴. سرانجام خواری به دام آورد

۱۴۵. نبی گفت: "بنگر به کردار زار
۱۴۶. که مسجد ضرار است مکر و غبار

۱۴۷. به هر کس که در فتنه بنیاد نهد
۱۴۸. خدا آتش قهر بر جان زند

۱۴۹. قبا خانه‌ی پاکی و جان و صفاست
۱۵۰. در آن رحمت بی‌کران خداست

۱۵۱. در آنجا نمازی چو گوهر درخش
۱۵۲. به دل‌های پاک است آرام‌بخش

۱۵۳. همان خانه شد مایه‌ی افتخار
۱۵۴. شد آیه‌ی قرآن بر آن یادگار

۱۵۵. منافق بماند چو خاکستری
۱۵۶. پراکنده در باد بی‌خبری

۱۵۷. کسی کز ره باطل آرد بنا
۱۵۸. به ویرانی افتد، شود بی‌پنا

۱۵۹. بُوَد بر همه مؤمنان عبرتی
۱۶۰. که با حق بود ماندنی عزتی

۱۶۱. به مسجد ضرار آنچه شد روزگار
۱۶۲. در آفاق ماند از خدا یادگار

۱۶۳. هر آن خانه کز کینه گردد پدید
۱۶۴. به قهر خدا زود گردد مرید

۱۶۵. به ظاهر بود خانه‌ای پرنماز
۱۶۶. ولی در درون دوزخی پر از راز

۱۶۷. خدای جهان بر منافق غضب
۱۶۸. که با مکر و حیلت نهد دام شب

۱۶۹. هر آن کس که با کینه سازد مکان
۱۷۰. نبیند جز از خواری و اَنگران

۱۷۱. بُوَد خانه‌ی حق پر از مهر و نور
۱۷۲. بُوَد خانه‌ی باطل پر از شر و سور

۱۷۳. قبا تا ابد مایه‌ی عزت است
۱۷۴. ضرار تا ابد داغِ رسوایی است

۱۷۵. در آن یک صفا، در دگر فتنه‌ها
۱۷۶. یکی ره به حق، دگری سوی غا

۱۷۷. مسلمان به هر عصر باید بداند
۱۷۸. که از فتنه‌ی کینه باید برآید

۱۷۹. هر آن کس که مسجد کند بهر دین
۱۸۰. بماند سرافراز در نزد بین

۱۸۱. ولی هر که مسجد کند بهر مکر
۱۸۲. به آتش فتد همچو خاکستر

۱۸۳. خدای جهان بین بُوَد بی‌نیاز
۱۸۴. نمی‌پذیرد جز از دل نماز

۱۸۵. منافق چو بیند رسوایی خویش
۱۸۶. شود خوار در دیده‌ی خلق بیش

۱۸۷. بماند به تاریخ نامش به زشت
۱۸۸. چو دامی که در پست‌فطرت بگشت

۱۸۹. ولی اهل ایمان به نیکی بماند
۱۹۰. به اخلاص و رحمت جهانی بخاند

۱۹۱. رسول خدا گفت: "ای با صفا
۱۹۲. به اخلاص باید عبادت، نه جا

۱۹۳. نجات است در صدق و ایمان پاک
۱۹۴. نه در کاخ و گنبد، نه در سنگ خاک

۱۹۵. قبا نمونه‌ای شد ز اخلاص ناب
۱۹۶. به تاریخ جاوید و آیات رب

۱۹۷. ضرار است آیینه‌ی شر و فسوس
۱۹۸. بر اهل نفاق است داغی چو طوس

۱۹۹. هر آن کس که مکر آورد در رهش
۲۰۰. به خواری فتد، بشکند جان و دلش

۲۰۱. بیا ای برادر به تاریخ بین

۲۰۲. که هر فتنه‌گر خوار گردد به دین

۲۰۳. ضرار است آیینه‌ی اهل مکر
۲۰۴. قبا جلوه‌ای ز آسمان و ذکر

۲۰۵. یکی بر هوا و نفاق است راست
۲۰۶. یکی بر صفا و صداقت بناست

۲۰۷. چو باشد بنیان به اخلاص پاک
۲۰۸. بماند به هر روز و هرجا مَشاک

۲۰۹. ولی خانه‌ای کز دروغ است ساز
۲۱۰. شود زود ویران چو طوفان و راز

۲۱۱. مبادا کسی مسجدی پر فریب
۲۱۲. بسازد به ظاهر، به باطن غریب

۲۱۳. مبادا نمازی به نیرنگ و کین
۲۱۴. بُوَد جز عذابی ز قهر خدای بین

۲۱۵. عبادت بود جوهر بندگی
۲۱۶. نه در جلوه‌های دروغینگی

۲۱۷. نماز است پل تا به رضوان حق
۲۱۸. بود بر صفا و یقین مستحق

۲۱۹. قبا بر اساس تقوا بنا
۲۲۰. ضرار از نفاق و هوس شد فنا

۲۲۱. خدای جهان گفت: "با اهل صدق
۲۲۲. بمانید که یابید از ما سبق

۲۲۳. مکان عبادت چو پاکیزه شد
۲۲۴. دل و جان عبادت‌گزاران خوش شد

۲۲۵. مکان نفاق ار فرازید باز
۲۲۶. نیارد به جز فتنه و شر و راز

۲۲۷. بدان ای برادر که تقوا کلید
۲۲۸. گشاید درِ رحمت جاوید

۲۲۹. چو مسجد شود بر تقوا بنا
۲۳۰. دهد بر دل مؤمنان روشنا

۲۳۱. به هر روزگاری ضرار است هست
۲۳۲. به نام خدا لیک با مکر و پست

۲۳۳. یکی مسجدی پر ز طمع می‌سازد
۲۳۴. دل اهل ایمان ز هم می‌گدازد

۲۳۵. یکی بر عدالت بنا می‌نهد
۲۳۶. به یاران صفا و وفا می‌دهد

۲۳۷. ببین فرق در اخلاص و مکر
۲۳۸. یکی سوی بالا، یکی سوی ذکر

۲۳۹. قبا را بگیر الگو ای جوان
۲۴۰. که پاک است از هر دروغ و زیان

۲۴۱. نفاق ار به نام خدا رخ نمود
۲۴۲. خداوند رسوا کند بی‌درود

۲۴۳. به مسجد قبا شد نزول کلام
۲۴۴. که پاینده گردد به هر صبح و شام

۲۴۵. در آنجا عبادت پذیرفته شد
۲۴۶. مکان هدایت برون رفته شد

۲۴۷. به مسجد ضرار آیه‌ای نازل است
۲۴۸. که بر اهل دنیا نشان دل است

۲۴۹. خداوند با وحی گفت آشکار
۲۵۰. که باطل شود خانه‌ی فتنه‌کار

۲۵۱. بگیر این پیام از ره عبرت ای
۲۵۲. که در هر زمان می‌رسد بر تو پی

۲۵۳. مبادا ز نیرنگ خود دلبری
۲۵۴. مبادا که بر باطل آری سری

۲۵۵. نماز ار ز دل، زود بالا رود
۲۵۶. به رضوان حق جاودانه شود

۲۵۷. ولی گر ز حیلت بود در نماز
۲۵۸. نگیرد برون جز عذاب و گداز

۲۵۹. عبادت نه از سنگ و مرمر بود
۲۶۰. عبادت ز اخلاص و باور بود

۲۶۱. قبا مسجدی گشت با افتخار
۲۶۲. ضرار آیه‌ای شد به داغ و عار

۲۶۳. جهان یاد دارد به هر برهه‌ای
۲۶۴. که با حق بماند سراپرده‌ای

۲۶۵. منافق نماند مگر خوار و زار
۲۶۶. بُوَد بر سرش داغ ننگی غبار

۲۶۷. ولی اهل ایمان به هر روزگار
۲۶۸. بمانند سرافراز و پر افتخار

۲۶۹. کسی کز صفا خانه‌ای بر نهد
۲۷۰. به یاری خدا عزتی در رسد

۲۷۱. کسی کز نفاق آورد خانه‌ای
۲۷۲. بماند به تاریخ رسوا، دهی

۲۷۳. قبا چون چراغی فروزان بُوَد
۲۷۴. ضرار آتشی جاودان بُوَد

۲۷۵. یکی ره به فردوس برد مؤمنان
۲۷۶. دگر ره به دوزخ کشد کافران

۲۷۷. تو ای رهرو این داستان گوش کن
۲۷۸. حقیقت به دل، با صفا جوش کن

۲۷۹. مبادا که فریب دنیا خوری
۲۸۰. به حیلت ره باطل و فتنه بری

۲۸۱. خدا با تو خواهد صفا و یقین
۲۸۲. نه تزویر و نیرنگ و ننگین‌ترین

۲۸۳. بنا کن دلت را به اخلاص ناب
۲۸۴. که گردد دل از نور رحمت پرآب

۲۸۵. ضرار است عبرت برای همه
۲۸۶. قبا هست شادی و جان و دُمه

۲۸۷. یکی آیه بر باطل آورد ننگ
۲۸۸. یکی آیه بر مؤمنان داد رنگ

۲۸۹. ز قرآن بگیر این پیام بلند
۲۹۰. که اخلاص ماند، نفاق است بند

۲۹۱. تو با صدق باش و به حق اقتدا
۲۹۲. که با صدق یابی سعادت به جا

۲۹۳. نمازی که از جان برآید درست
۲۹۴. به رضوان حق می‌رسد زود و چُست

۲۹۵. چو مسجد قبا شد به قرآن عزیز
۲۹۶. مثال ابد، نور حق بی‌پریز

۲۹۷. ضرار است هشدار بر هر زمان
۲۹۸. که باطل نگیرد به حق کاروان

۲۹۹. بدان ای برادر، صفا برگزین
۳۰۰. که اخلاص ره می‌دهد تا به دین

۳۰۱. بیا ای جوان تا بدانی درست

۳۰۲. که این قصه امروز بر ما نشست

۳۰۳. ضرار آن زمان در مدینه بُد
۳۰۴. ضرار این زمان در دل ما بُد

۳۰۵. یکی مسجدی در دل آدمی‌ست
۳۰۶. که پر زینت و خالی از عالمی‌ست

۳۰۷. نمازی به لب، در دل آتش کِین
۳۰۸. به ظاهر مسلمان، به باطن حزین

۳۰۹. مبادا چنین خانه در دل کنی
۳۱۰. به تزویر و نیرنگ مایل کنی

۳۱۱. دلت را قبا کن به اخلاص ناب
۳۱۲. که گردد فروزان چو خورشید و آب

۳۱۳. ضرار است هر نیت بی‌صفا
۳۱۴. قبا است هر دل پر از مهر ما

۳۱۵. یکی مسجد از سنگ و مرمر بنا
۳১৬. ولی پر ز غرور و هوای فنا

۳۱۷. دگر مسجدی ساده و بی‌نقاب
۳۱۸. ولی پر ز ایمان و صدق و ثواب

۳۱۹. خداوند ننگر به زر و به سنگ
۳۲۰. به اخلاص بیند درونِ تنگ

۳۲۱. عبادت اگر بر ریا استوار
۳۲۲. شود چون ضرار از خدا شرمسار

۳۲۳. عبادت اگر بر یقین شد بنا
۳۲۴. رساند تو را تا به عرش خدا

۳۲۵. قبا هر زمان زنده در جان ماست
۳۲۶. چراغی برای شب و روز ماست

۳۲۷. ضرار است هشدار در هر زمان
۳۲۸. که باطل نگیرد ره کاروان

۳۲۹. تو ای رهرو این راه پر خطر
۳۳۰. به اخلاص یابی نجات از ضرر

۳۳۱. به قرآن نظر کن ببین ای عزیز
۳۳۲. که راه حق آمد چه روشن، چه تیز

۳۳۳. نفاق است آتش که پنهان بود
۳۳۴. ولی سرنگون خلق را می‌سُبُد

۳۳۵. صفا آب روشن، حیات‌آفرین
۳۳۶. دهد باغ ایمان به هر جا طنین

۳۳۷. مبادا ز دنیا فریبی خوری
۳۳۸. به مسجد ضرار آشیانی بری

۳۳۹. جهان پر ز نیرنگ و تزویر شد
۳۴۰. قبا هم‌چنان جاودان شیر شد

۳۴۱. ببین مردمان را به هر سوی راه
۳۴۲. یکی سوی اخلاص، یکی سوی چاه

۳۴۳. کسی کز حقیقت نشانی نداشت
۳۴۴. به باطل رهید و به فتنه گذاشت

۳۴۵. کسی کز قبا الگو آورد پیش
۳۴۶. دل و جان به تقوا بیاراست خویش

۳۴۷. درونت اگر مسجدی ساختی
۳۴۸. به اخلاص و تقوا بیارا ستی

۳۴۹. مبادا که گردد دلت خانه‌ی کین
۳۵۰. ضرار است آن خانه‌ی غم‌آفرین

۳۵۱. قبا را بساز ای دل هوشیار
۳۵۲. که آن است راه نجاتت به کار

۳۵۳. به هر روزگاری بود امتحان
۳۵۴. یکی اهل صدق و دگر بدگمان

۳۵۵. جهان پر شود با ضرار و قبا
۳۵۶. بُوَد امتحان هر کسی در بها

۳۵۷. ببین سرنوشت نفاق ای رفیق
۳۵۸. که گردد رسوا به هر گفت و نطق

۳۵۹. ببین سرنوشت صفا ای جوان
۳۶۰. که گردد درخشان چو خورشید جان

۳۶۱. خداوند با مؤمنان یار بود
۳۶۲. به اهل نفاق آشکارا نبود

۳۶۳. جهان را حقیقت فروزان کند
۳۶۴. دروغ و ریا را گریزان کند

۳۶۵. تو با اخلاص، آینه دل بکن
۳۶۶. قبا در وجودت مقابل شکن

۳۶۷. مبادا به مسجد ضرار اندر آیی
۳۶۸. مبادا به نیرنگ دنیا گرایی

۳۶۹. قبا را به جان خویش بنیاد نه
۳۷۰. به تقوا و ایمان دل آزاد نه

۳۷۱. بگیر این پیام از حکایت تمام
۳۷۲. که اخلاص باشد کلید دوام

۳۷۳. ضرار است رسوا به هر سرگذشت
۳۷۴. قبا جاودان در دل‌ها سرشت

۳۷۵. تو هم می‌توانی قبا در دلت
۳۷۶. بسازی به اخلاص و نور عملت

۳۷۷. مبادا ز دنیای فانی فریب
۳۷۸. تو را سوی باطل کشاند غریب

۳۷۹. قبا را بساز و ضرار را بسوز
۳۸۰. که این است راه نجات و فروز

۳۸۱. حقیقت همین است ای هم‌رهی
۳۸۲. بمان با صفا تا ابد بر رهی

۳۸۳. به هر جا که باشی به اخلاص باش
۳۸۴. به صدق و محبت ز خود یاد داش

۳۸۵. خداوند یاری دهد اهل صدق
۳۸۶. به باطل نماند دلی پر از دق

۳۸۷. قبا چون چراغی به جانت ببر
۳۸۸. ضرار از دلت دور کن بی‌خبر

۳۸۹. مبادا که فانی شوی در غرور
۳۹۰. بمان با قبا جاودان پر ز نور

۳۹۱. نمازت چو از دل برآید به شور
۳۹۲. رساند تو را تا به باغ حضور

۳۹۳. نمازی که با حیله آراسته‌ست
۳۹۴. بُوَد در حقیقت ز دنیا گسست

۳۹۵. بدان داستان درسی از حق بگیر
۳۹۶. که هرکس به اخلاص گردد کبیر

۳۹۷. قبا ماند جاوید تا روز حشر
۳۹۸. ضرار است رسوا به هر دشت و شهر

۳۹۹. تو ای رهرو این حکمت و ماجرا
۴۰۰. بمان با قبا، دور باش از ضرار

۴۰۱. کتاب خدا مشعل راه ماست

۴۰۲. چراغی که تا حشر همراهمان است

۴۰۳. در آیات او درس اخلاص هست
۴۰۴. کلید رهایی ز وسواس هست

۴۰۵. یکی آیه آمد به تخریب آن
۴۰۶. که باطل نگیرد ره کاروان

۴۰۷. ضرار است هر جا فریبنده شد
۴۰۸. قبا آن‌که با تقوا زنده شد

۴۰۹. بخوان آیه‌ی توبه‌ای روشن است
۴۱۰. که سرّ نفاق اندر آن دیدنی است

۴۱۱. خداوند فرمود: «مسجد ضرار
۴۱۲. به فتنه‌ست و نیرنگ و مکر و شرار»

۴۱۳. به ظاهر نماز و به باطن فریب
۴۱۴. همان دامی است اندر ره بی‌نصیب

۴۱۵. نبی با ندای خداوند خویش
۴۱۶. خرابش نمود آن بنای پلید

۴۱۷. بماند قبا زنده تا جاودان
۴۱۸. ضرار است رسوا به هر جا و آن

۴۱۹. در قرآن چنین درس‌ها بی‌کران
۴۲۰. برای دل اهل ایمان عیان

۴۲۱. عبادت چو از اخلاص آراسته شد
۴۲۲. چو خورشید جاوید پیوسته شد

۴۲۳. عبادت چو با نیت آلوده است
۴۲۴. چو ظلمت، سرانجام بی‌پوده است

۴۲۵. ببین فرق مسجد قبا و ضرار
۴۲۶. یکی ماند جاوید، یکی شرمسار

۴۲۷. قبا رمز ایمان و اخلاص ناب
۴۲۸. ضرار است تصویر دسیسه و خواب

۴۲۹. درون هر انسان ضراری نهان
۴۳۰. قبا نیز اندر دلش بی‌کران

۴۳۱. تو ای رهرو این دو راه اختیار
۴۳۲. یکی سوی باطل، یکی سوی یار

۴۳۳. به قرآن گر آری تو گوش و دل‌ات
۴۳۴. قبا زنده گردد درون عملت

۴۳۵. به باطل گر آیی، ضرارت بُوَد
۴۳۶. دل و جانت آلوده و خارت بُوَد

۴۳۷. جهان عرصه‌ی امتحان خداست
۴۳۸. قبا با تو ماند اگر اهل راست

۴۳۹. مبادا که بازی دهد رنگ و بو
۴۴۰. حقیقت بجو، با صفا هم‌نفس شو

۴۴۱. ضرار است هر مکر پنهان و آشکار
۴۴۲. قبا نیت پاک و ایمان به کار

۴۴۳. بدان آیه‌ای گفت پروردگار
۴۴۴. که با کافران سازگار است کار

۴۴۵. همان‌ها که مسجد به فتنه زدند
۴۴۶. به حیلت ره اهل ایمان زدند

۴۴۷. ولی حق ز بالا نقاب از رخید
۴۴۸. نبی با تبر، آن بنا برکشید

۴۴۹. از این قصه آموختم یک حساب
۴۵۰. که اخلاص سرمایه‌ی هر ثواب

۴۵۱. مبادا ریا اندرونت بسازد
۴۵۲. که آن خانه‌ات یک ضرار برانگیزد

۴۵۳. قبا را به دل آشیان کن همیشه
۴۵۴. که با حق شوی هم‌نشین و رفیقه

۴۵۵. هر آن کار اگر بی‌نیت درست
۴۵۶. چو مسجد ضرار است، بی‌قدر و سست

۴۵۷. هر آن کار اگر با صفا شد بنا
۴۵۸. چو مسجد قبا ماند تا انتها

۴۵۹. جهان را چنین مرز باید شناخت
۴۶۰. که باطل فنا شد، حق اما بساخت

۴۶۱. قبا در درونت چراغی فشان
۴۶۲. ضرار از درونت به بیرون بران

۴۶۳. به اخلاص ساز این جهان پر ز شور
۴۶۴. به باطل مساز این سرا بی‌عبور

۴۶۵. جهان آزمونی است بس ناپدید
۴۶۶. قبا راه نور است، باطل پلید

۴۶۷. مبادا ز راه قبا دور شوی
۴۶۸. اسیر به دامی پر از شور شوی

۴۶۹. بخوان آیه‌ها را، بگیر این پیام
۴۷۰. قبا جاودان است، ضرار است خام

۴۷۱. بدان مسجدی را که بر کین بُوَد
۴۷۲. به فرمان حق ویران شد به‌جد

۴۷۳. بدان دل که با اخلاص پر شد ز نور
۴۷۴. قبا شد، چراغی شد از فضل و شور

۴۷۵. بدان دل که پر از نفاق است و کین
۴۷۶. ضرار است، ویران شود زودبین

۴۷۷. چنین است حکمت در آیات حق
۴۷۸. که باطل ز دل برکند با صدق

۴۷۹. قبا را به جان خویش بنیاد نه
۴۸۰. ضرار از دل تیره بیرون جَه

۴۸۱. جهان زنده گردد به اخلاص و عشق
۴۸۲. فنا گردد آن کینه‌ی بی‌سرانگشت

۴۸۳. به اخلاص، هر کار گردد قبول
۴۸۴. به نفاق، هر کار گردد فضول

۴۸۵. قبا رمز رحمت، ضرار آفت است
۴۸۶. قبا جاودان، با دل عافیت است

۴۸۷. تو ای رهروی کز حقیقت سراغ
۴۸۸. بگیر این حکایت به صد صد چراغ

۴۸۹. مبادا درونت شود جای ریا
۴۹۰. بسوزان ضرارت، بنا کن قبا

۴۹۱. قبا هم‌چنان ماند تا روز حشر
۴۹۲. ضرار است نابود در هر بشر

۴۹۳. تو را می‌رسد راه اخلاص و نور
۴۹۴. به قرآن، به ایمان، به تقوای دور

۴۹۵. نتیجه هم این است ای اهل دل
۴۹۶. که اخلاص، سرمایه‌ی هر عمل

۴۹۷. بخوان این سرود و بگیر این پیام
۴۹۸. قبا جاودان است به هر صبح و شام

۴۹۹. ضرار است رسوا به هر روزگار
۵۰۰. قبا ماند روشن چو شمس و بهار

۵۰۱. جهان آینه از صفای خداست

۵۰۲. دل روشن آیینه‌ی مصطفی است

۵۰۳. قبا رمز اخلاص و نور یقین
۵۰۴. ضرار آتشی در دل کافران

۵۰۵. درون تو مسجد بنا می‌شود
۵۰۶. یکی از تقوا، یکی از هوا

۵۰۷. اگر با صفا، جانت آباد شد
۵۰۸. قبا در وجودت بنیان شد

۵۰۹. اگر با ریا پر شد این آشیان
۵۱۰. ضرار است ویران، پدیدار آن

۵۱۱. به اخلاص باید رهی برگرفت
۵۱۲. که بی‌اخلاص، هر عمل بی‌صُرفت

۵۱۳. قبا جاودان بر دل مؤمن است
۵۱۴. ضرار است در هر کجا دشمن است

۵۱۵. بخوان قصه‌ی توبه، عبرت بگیر
۵۱۶. به دام نفاق و ریا دل مگیر

۵۱۷. درون تو باید چراغی فروخت
۵۱۸. ز اخلاص و ایمان ره حق بسوخت

۵۱۹. مبادا ضرارت درونت شود
۵۲۰. که آتش به جان و به خونت شود

۵۲۱. قبا خانه‌ای شد برای حضور
۵۲۲. ضرار آتشی شد پر از شر و شور

۵۲۳. خداوند بر اهل ایمان عطاست
۵۲۴. قبا هدیه‌ای تا ابد ماند راست

۵۲۵. ز تقواست آن خانه تا جاودان
۵۲۶. ز نفاق است این خانه بی‌جا و جان

۵۲۷. پیامش همین است بر هر بشر
۵۲۸. که بی‌اخلاص، اعمال گردد هدر

۵۲۹. عبادت چو با کینه آمیخته
۵۳۰. چو زهری به جامی فرو ریخته

۵۳۱. عبادت چو با نور تقواست پاک
۵۳۲. چو خورشید تابنده در چرخ خاک

۵۳۳. به هر روزگاری ضراری پدید
۵۳۴. قبا نیز هر جا به ایمان رسید

۵۳۵. تو ای جان، ز هر فتنه پرهیز کن
۵۳۶. قبا را بنا کن، ضرارت شکن

۵۳۷. جهان بی‌قبا ظلمت و فتنه‌گاه
۵۳۸. جهان با قبا باغ نور و پناه

۵۳۹. به هر کار نیت بسنجد خدا
۵۴۰. نه صورت، نه ظاهر، نه رنگ و ریا

۵۴۱. اگر نیتت نور ایمان شود
۵۴۲. قبا تا قیامت نشانت شود

۵۴۳. اگر نیتت کینه و حیله بود
۵۴۴. ضرارت به جانت غریبه بود

۵۴۵. چنین است تعلیم آن ماجرا
۵۴۶. که آمد به قرآن به صوت صفا

۵۴۷. قبا زنده شد بر اساس اخلاص
۵۴۸. ضرار است نابود در دست یاس

۵۴۹. پیامبر به یاران چنین گفت زود
۵۵۰. که اخلاص سرمایه‌ی هر وجود

۵۵۱. مبادا که مسجد بسازی به ریا
۵۵۲. که ویران شود پیش چشم خدا

۵۵۳. به دل مسجدی تازه برپا کنید
۵۵۴. که با ذکر حق خانه آرا کنید

۵۵۵. به هر کار اخلاص باید نگاه
۵۵۶. که بی‌اخلاص، هر عمل بی‌پناه

۵۵۷. قبا می‌درخشد چو مه در سما
۵۵۸. ضرار است خاموش چون خاک و جا

۵۵۹. تو ای رهرو این حقیقت ببین
۵۶۰. قبا نور رحمت، ضرار آتشین

۵۶۱. قبا باغ ایمان، قبا چشمه نور
۵۶۲. قبا ماند جاوید در هر دهور

۵۶۳. ضرار است رسوا چو گرداب کین
۵۶۴. قبا می‌درخشد چو خورشید دین

۵۶۵. بخوان این حکایت به جان و دلت
۵۶۶. قبا را بکار اندرون عملت

۵۶۷. مبادا به بازی ز راهی روی
۵۶۸. که با مکر و تزویر همراه شوی

۵۶۹. خداوند بیدار و بیناست هم
۵۷۰. نبی رهبر ماست در هر قدم

۵۷۱. قبا رمز اخلاص و توحید شد
۵۷۲. ضرار آتش فتنه و کین شد

۵۷۳. اگر در دلت شوق ایمان بُوَد
۵۷۴. قبا زنده در جانت آسان بُوَد

۵۷۵. اگر در دلت حیله و نیرنگ شد
۵۷۶. ضرارت به جانت چو مارنگ شد

۵۷۷. پس ای رهرو از این حکایت بگیر
۵۷۸. به اخلاص دل را بیارا چو شیر

۵۷۹. به هر کار نیت بود اصل و جان
۵۸۰. مبادا که گم‌گشته گردد روان

۵۸۱. خداوند ناظر به هر راز دل
۵۸۲. به اخلاص گیرد پذیرش عمل

۵۸۳. قبا ماند روشن به نور خدا
۵۸۴. ضرار است نابود در هر کجا

۵۸۵. نتیجه چنین است ای اهل دین
۵۸۶. که اخلاص، بنیاد ایمان زمین

۵۸۷. چو اخلاص با توست، آرام باش
۵۸۸. چو نیت پلید است، ناکام باش

۵۸۹. قبا زنده ماند به هر جا و روز
۵۹۰. ضرار است رسوا به هر سوز و سوز

۵۹۱. قبا رمز ایمان و رحمت بُوَد
۵۹۲. ضرار آتش فتنه و محنت بُوَد

۵۹۳. بخوان این سرود و بگیر این پیام
۵۹۴. که اخلاص جاوید است در هر مقام

۵۹۵. درود بر نبی، ختم هر انبیا
۵۹۶. که آورد ما را ره تقوا بیا

۵۹۷. درود بر یاران باوفا
۵۹۸. که کردند اخلاص چراغ صفا

۵۹۹. دعا می‌کنم بر دل اهل دین
۶۰۰. که با اخلاص ماند ره جاودین

 

 نتیجه‌گیری 

داستان مسجد ضرار تنها یک واقعه تاریخی در صدر اسلام نیست، بلکه الگویی جاودان برای همه عصرها و نسل‌هاست. منافقان در مدینه با ساختن مسجدی ظاهراً برای عبادت، در حقیقت قصد داشتند میان مسلمانان تفرقه ایجاد کنند و پایگاهی برای نفاق و فتنه بنا نهند. اما خداوند با نزول آیات قرآن، حقیقت را آشکار ساخت و به پیامبر اکرم (ص) فرمان داد تا آن مسجد را ویران کند.

در مقابل، مسجد قبا به عنوان نخستین مسجدی که بر پایه‌ی ایمان و اخلاص ساخته شد، تا امروز نماد پاکی و بندگی خالصانه باقی مانده است. این تقابل میان قبا و ضرار، میان اخلاص و نفاق، و میان صداقت و تزویر، پیامی است که همواره در زندگی فردی و اجتماعی بشر تکرار می‌شود.

از این ماجرا درمی‌یابیم که ارزش یک عمل نه به ظاهر آن، بلکه به نیت و اخلاص درونی بستگی دارد. عبادتی که بر پایه‌ی ریا و نفاق انجام شود، جز وبال و عذاب ثمری ندارد، اما عملی کوچک که از دل پاک و نیت صادق برخیزد، نزد خداوند مقبول و ماندگار است.

امروز نیز جامعه‌ها با خطر «مساجد ضرار» در شکل‌های نوین روبه‌رو هستند؛ نهادها، سخنان یا حرکت‌هایی که به نام دین یا عدالت، اما برای مقاصد پنهان و نفسانی برپا می‌شوند. رسالت مؤمنان در هر زمان آن است که با بصیرت، صفا و شناخت درست، میان مسجد قبا و مسجد ضرار تمایز بگذارند و راه تقوا را برگزینند.

پس، نتیجه این است که هر بنایی که بر اخلاص و تقوا بنا شود، ماندگار و نورانی است؛ و هر بنایی که بر نفاق و فریب شکل گیرد، دیر یا زود فرو خواهد ریخت. این حقیقت، پیام جاودانه قرآن و عبرتی برای همه روزگاران است.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی