باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۳_ بیت سوم
بی بند و باری
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
منظور از لولیان، رقاصه ها و آواز خوان های دوره گرد در کوچه و بازار و دربار شاهان گذشته است که بعضا از هند به ایران مهاجرت کرده بودند.منظور از ترکان در اینجا غلامان می باشد.
همچنین منظور از خوان یغما سفره همگانی بود که بزرگان مغول در مناسبت جشن خاص هر سال پهن می کردند.
این سفره چند روز پهن و اقشار مختلف جامعه به هر اندازه که می خواستند می خوردند و یا با خود می بردند.وظیفه میزبان پهن کردن سفره و استفاده از آن با مهمانان با تمام تجهیزات بود.
در زمان حافظ بی بند و باری که توسط رقاصه ها بوجود آمده بود شهر را به آشوب کشیده بود و با غمازی های خود صبر و تحمل مردم را از بین برده بودند.همانند غلامان و فقیران که وقتی سفره مخصوص مغولان پهن می شد ، سفره را با ظرف غدا به تاراج می بردند.اینان دین و ایمان مردم را با رفتار و گفتار و اعمال تحت تاثیر قرار داده بودند و آنرا نشانه گرفته بودند.
عقل و ادب و حیا، کجا رفت
شور و شعف و صفا، کجا رفت
اخلاق نکو همره دین کو
مهر و شفق و عطا، کجا رفت
دکتر علی رجالی
@alirejali