افتاد به چاه، چون خر همسایه
شد خاک روان، بر سر بیچاره
خر با لگد ش ، خاک عقب زد
خندید به تدبیر ،وچنین افسانه
افتاد به چاه، چون خر همسایه
شد خاک روان، بر سر بیچاره
خر با لگد ش ، خاک عقب زد
خندید به تدبیر ،وچنین افسانهبهشت فاسقان در این جهان است
بهشت زاهدان در لا مکان است
بهشت عاشقان اندر دو عالم
بهشت و دوزخ ما در نهان استدیر فهمیدم که دانش نیست در حمل کتاب
دیر فهمیدم زمان طى شد ومن در منجلاب
تا به کی غافل بمانم اندر این دنیای پست
دیر فهمیدم که دنیا نیست چیزی جز سرابای معلم ، وارث پیغمبران
بهره مند از سر حق ،در هر زمان
کیستی تو، صاحب فهم و کمال
رهنما یی می کنی، خلق جهان
ای محمد، مظهر خلق خبیر
حکم حق جاری نمودی در غدیر
خلق را منجی و هادی گشته ای
صاحب حمد و مقام بی نظیر
دیر فهمیدم که مرگ آید بسوی هرکسی
دیرفهمیدم که رزق ما رسد حتی خسی
دیر فهمیدم که ایزد ناظر احوال ما
پس چرا هر روز و شب دل واپسی