رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی
مثنوی اصحاب الجنه
حکایت (۳۴)

 

به نام خدای جلال و شکوه
که بخشد عطا را، به قلب و به روح

 

 

به اسم خداوند خورشید و ماه
که بخشنده‌ی رزق و بخشنده‌ راه

 

 

خداوند عدل و خدای وفا
که بنشاند آتش به باغ جفا


 

ز حکمت دهد فیض بر اهل جان
که بنمایدت راهِ نور و نشان

 

 

یکی قصه از اولیایِ خدا
سرایم به شعر و رضای خدا

 

 

من این قصه گویم به اهل نظر
که احسان بماند، نه مال و نه زر

 

 

که آمد در آیات فرقان پاک
بود پند آن، زنده و تابناک

 

 

در آن دهر، مردی خداترس بود
که اعمال او عبرت و درس بود

 

 

ز باغی پر از میوه و سبزه‌زار
نوایی ز رحمت بود آشکار

 

 

چو می‌چید هر سال از آن باغ بار
ز بخشش شد او یار بی‌یار و یار

 

 

خدا شاد از آن دل‌نواز و کریم
زمین شد ز بخشش چو باغ نعیم

 

 

درختان پر از برگ و بار و صفا
زمین پر ز سبزه، ز لطف خدا

 

 

در آن باغ، شاخه پر از میوه شد
ز صد نعمت حق، همه چیده شد

 

 

 

پس از مرگ آن باغبانِ دلیر
نماند نشاطی ، نماند عبیر

 

 

بگفتند: دیگر عطا را چه سود؟
که دنیا بود جای کوشش، نه جود

 

 

یکی گفت: ما این زمان وارثیم

نخواهیم کس را شریک و سهیم

 

 

 

سحر گه چو آمد، ز خواب آمدند
به سوی درختان ، شتاب آمدند

 

 

نخواهیم چیزی برد کس ز باغ
که این مال ما شد، نه راه و چراغ

 

 

 

 ندانند هر لحظه چشم خدا
 بود ناظر و واقف از حال ما

 

 

 

 

چو اصحاب الجنة ندیدند فقر
خدا زد شراره به نعمت، ز قهر

 

 

 

ز طوفان و صاعق، ز آتش، شرر
در آن باغ زد شعله‌ی بی‌خبر

 

 

 

 

 

 

ندیدند زآن سبزه و برگ و بار
فقط بود ویران و خاموش و زار

 

 

یکی گفت: ما را چه آمد به سر؟
نه باغی، نه نعمت، نه زیبا نظر

 

 

 

خداوند، ما را بدین‌سان گرفت
ز ما نعمت و باغ و بستان گرفت

 

 

ز آه فقیران و درماندگان
چنین شد که نعمت نماند امان



 

چو بخشش نکردند بر مستمند
خدا نعمت از خوان ایشان بکند

 

 

اگر بی‌حیایی شود آشکار
زند آتشی بر سرِ نابکار

 

 

اگر شکر نعمت ندانید راست
ز دست شما نعمت آید به کاست

 

 

که دنیا سراسر بود امتحان
چه با درد و محنت، چه با بوستان

 

 

 

 

چو توبه کنی و ببخشی عطا
بیابی " رجالی" ، هزاران نوا

 

 

 

 


 

سراینده
دکتر علی رجالی 

  • ۰۴/۰۵/۰۷
  • علی رجالی

نظرات (۱)

بقیه اش چی شد؟! تنا تن تنا تن تنااا بگو بیشتر ادامه اش بده قشنگ بود. کلمات بهتری انتخاب کن، کلمات سخت تری

سخته، ولی اینارو قبلا گفتند، چیزی باید بگی که بعدا اکه میخونی، خودتو بگیره، اینارو بعدا بخونی تورو نمیگیره متاثره زیاد

تکراری هم هست.. اما ادامه بده خوب بود

پاسخ:
ممنون
من هر داستان قرآنی را روی ۳۰ بیت می بندم تا خواننده خسته نشود.
حدود دو روز طول می کشد تا کامل کنم.
در سایت زیر داستان های قرآنی کامل شده است.

https://rejali2020.blogfa.com/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی