رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

داستان کامل اصحاب الجَنّه (بر پایه آیات 17 تا 33 سوره قلم)

زمینه داستان:

خداوند در این سوره می‌فرماید:
ما مردم مکه را با این ماجرا هشدار دادیم، همان‌گونه که اصحاب الجنة (یاران باغ) را آزمایش کردیم؛ چرا که آزمون نعمت، همان‌قدر سخت است که آزمون فقر.

اصل ماجرا:

در گذشته، مردی مؤمن و نیکوکار در شهری (احتمالاً یمن) صاحب باغی پربار بود.
او طبق دستور الهی، حق فقرا را از محصول باغ جدا می‌کرد و به آنان می‌داد.
خداوند هم برکت و نعمت فراوان به باغ او داده بود.

اما وقتی آن مرد از دنیا رفت، فرزندانش گفتند:

ما دیگر به فقرا نمی‌دهیم!
اگر سهم فقرا را ندهیم، خودمان سود بیشتری می‌بریم.
بیایید صبح زود و پنهانی برویم، محصول را بچینیم، پیش از آن‌که نیازمندان مطلع شوند.

خداوند می‌فرماید:

فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ
آن‌ها پنهانی راه افتادند و با هم آهسته سخن می‌گفتند.

گفتند:

أَلَّا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ
امروز نباید هیچ فقیر و مسکینی وارد باغ شود!

اما خداوند نقشه‌ای دیگر داشت...

عذاب الهی:

در شب، خداوند بلایی آسمانی بر آن باغ فرود آورد.
یا آتش فرستاد، یا صاعقه نازل شد و تمام باغ سوخت و نابود شد.

صبح که فرزندان به باغ رسیدند، گفتند:

إِنَّا لَضَالُّونَ
ما راه را گم کرده‌ایم! این باغ ما نیست!

اما وقتی نزدیک‌تر شدند، فهمیدند همان باغ خودشان است، اما نابود شده.

فریاد زدند:

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ!
نه، این همان باغ ماست... ما محروم شده‌ایم!

پشیمانی دیرهنگام:

یکی از آن‌ها که عاقل‌تر بود، گفت:

أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ؟
مگر به شما نگفتم خدا را یاد کنید و شکر بگزارید؟

دیگران گفتند:

سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ
منزّه است پروردگار ما! ما ستمکار بودیم!

نتیجه کارشان:

خداوند فرمود:

همان‌گونه که نعمت را از اصحاب الجنّه گرفتیم،
اگر شما نیز در نعمت‌ها ناسپاس باشید، ما نیز بر شما سخت می‌گیریم.

و در پایان:

کَذَٰلِکَ الْعَذَابُ ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ ۘ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ
این چنین است عذاب ما، ولی عذاب آخرت بزرگ‌تر است؛ اگر بدانند!

پیام‌های عمیق داستان:

  1. طمع و بخل، نعمت را به نقمت تبدیل می‌کند.
  2. انسان باید در حال نعمت، شاکر باشد؛ وگرنه در فقر، پشیمان می‌شود.
  3. انفاق به فقرا، حفظ نعمت است؛ و بخل، نابودکننده مال و جان.
  4. خداوند آزمایش می‌کند: گاه با بخشش نعمت و گاه با گرفتن آن.
  5. این داستان، تمثیلی از زندگی دنیاست: اگر قیامت را فراموش کنیم، ممکن است هم دنیا را ببازیم هم آخرت را.

منابع تفسیری:

  • تفسیر المیزان (علامه طباطبایی): این داستان را تمثیلی از حقیقت امتحان الهی می‌داند.
  • تفسیر نمونه (آیت‌الله مکارم): تأکید بر پیام اجتماعی داستان؛ زوال ثروت در سایه بخل.
  • عرفا: باغ «نفس»، محصول «اعمال»، و فقرای «سالکان» را تعبیر کرده‌اند؛ که اگر حق اهل دل ادا نشود، نفس و عمل می‌سوزد.

نویسنده

دکتر علی رجالی 

  • ۰۴/۰۵/۰۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی