باسمه تعالی
مثنوی ازدواج: پیوند مهر و معنا
بسمه تعالی، خدای مهر و نور
کز لطف او گردد همه عالم پر از شور
ازدواج است آن طریق دلنشین
کز صفایش میشود دلها قرین
در کتاب خلقت اول مهر بود
نام آن بر لوح هستی زهر بود
آفرید از عشق، یار آدمی
تا رسد آدم به سیر مردمی
زندگی بیعشق بیروح و هدف
چون درختی خشک در طوفان و کف
ازدواج آیینهی تکمیل دین
راه رشد است و رسیدن بر یقین
میگشاید رزق را با نور خود
برکت آرد در دل شبهای سرد
دوستی آغاز گردد با وفا
پایبند عهد گردد با رضا
زن، نماد لطف پروردگار
مرد، جلوهگاه مهر کردگار
در وصال دلبران، رحمت نهان
معنی یابد زندگی در این جهان
هر کجا مهر و مودت شعلهور
رحمت یزدان بود آنجا مگر
زوج بودن نیست تنها جسم و جان
بلکه وحدت در مسیر عاشقان
در کنار عشق، معنا زنده است
عهد قلبی با خدا پاینده است
خانهای کز عشق بنیادش بود
عرش حق بر سقف آن سجاد شد
از زبان مصطفی آمد پیام
که زواج آرد به دلها احترام
هر که در این راه، گام از صدق زد
نور حق را در وجود خود کشد
پیروی کن از پیام انبیا
تا شوی لبریز از مهر و صفا
این پیمبر، این امام عاشقان
کرد تأکیدش بر این آیین جان
پس بپا دار این حریم با ادب
تا شود در خانهات عشق و طلب
در حضور این دو دل با یک نظر
میشود رحمت فراگیر در بشر
این مسیر پاک، راهی آسمانیست
شغل پایندهست، کار جاودانیست
باشد این پیوند، رمز زندگی
در مسیر بندگی و بندگی
پیوند دو دل، طریق معرفت
چون شود دلها یکی، حق در وسط
راز ازلی در این وصلت پدید
در سکوت عشق، دلها بینوید
در وصال یار، دل آرام شد
نور عشق از آسمان بر ما گشود
هر که در این راه، خالص گام زد
از وصال دوست، جامی لبگزید
زندگی بیزوج، چون موجی رها
بیهدف گردد، شود دمساز ما
زن همان آیینهی لطف خدا
مرد آیینهدار مهر کبریا
گر نباشد مهر در دل، هیچ نیست
زندگی بیعشق و دلبستن غمیست
در مدار عشق، دنیا پر نشاط
هر دلی آید به سوی حق نجات
رحمت حق در وصال زوجهاست
نور حق در خانهی آنها رواست
در نگاه همسران، مهر خدا
در صفای دلبران، ذکر و دعا
این وصال است امتحان بندگی
تا به حق پیوند گردد زندگی
با نکاح پاک، دلها میشود
عرش حق در خانهات بنشسته شد
شغل پایندهست، کار عشق و مهر
پایداری تا ابد در بطن قهر
هر که باشد در مسیر ازدواج
عاقبت گردد نصیبش این رواج
این رواج عشق، رزق معنوی
برکت آرد بر دل بیچون و چون
در مسیر ازدواج، امنیت
چون سپر گردد ز هر گونه فتن
در دل شبهای سخت روزگار
عشق همسر میشود راه فرار
آنکه همسر را به چشم مهر دید
زندگی را با رضای حق شنید
خانه چون پر از صفا و عشق شد
جنتی بر روی این خاک کشود
هر که باشد همسرش یار دلش
در مسیر عشق گردد حاصلش
در وصال همسر و زوج الهی
میرسد انسان به کمال و رهایی
خانهای که نور عشق آید در او
میدرخشد چون کهکشان در آسمان
عشق باید در دل و در جان نشست
تا وصال دلبران گردد به دست
گر نباشد مهر در خانهی تو
سنگ باشد خانه، بیجانی در او
این وصال است مایهی عرفان و سیر
تا رسی بر کوی محبوب دلیر
گر بدانی قدر همسر را به مهر
میرسد بر جانت آرامش سپهر
هر نگاه همسران، آیات حق
در صفایش میتپد دل همچو برق
در طواف خانهی عشق آسمان
زوجها گردند بر حق جاودان
این طواف از کعبه زیباتر بود
چون در آن عشقی الهی پا نمود
هر که با همسر وفادارانه زیست
در قیامت محشرش گلزار نیست
خانه چون کعبه شود با مهر یار
میشود در او عبادت بیشمار
در حضور عشق، ذکر حق بگو
تا ببینی رحمت او جست و جو
هر که باشد همسرش مونس به دل
در مسیر زندگی باشد خجل
شادی از اوج وفا گردد پدید
چون دو دل باشند در یک عهد جدید
هر کجا دل بر دل دیگر تپید
نور حق بر آن دو دل جاری کشید
در وصال همسران، رحمت عیان
زندگی گردد پر از نور و امان
در حریم عشق، دلها پر ز نور
مست از یاد خدا، دل در سرور
ازدواج آیینهی راه خدا
در مسیر بندگی، مَهر و وفا
زن، فرشتهوار میگردد به عشق
مرد هم تکیهگاه مهر و عشق
در کنار هم چو کوه استوار
میگذرانند روزگار پر وقار
در مسیر زندگی با شور و عشق
میرسند بر حق و بر سرمنزل عشق
عشق یزدان بر سر خانه وزد
میشود دلها ز هر غمها رهد
هر که دارد همسرش یار و شفیع
در مسیر سختیها باشد بدیع
ازدواج است اینچنین راه نجات
در مسیر عشق، باشد بر ثبات
با وجود همسر و مهر و وفا
خانه گردد جنتی اندر قفا
عشق یعنی همسفر در هر مسیر
در فراز و در نشیب و در حصیر
این مسیر پاک، پیمودن به حق
در کنار یار، بیباک از فلق
همسران، رمز بقای زندگی
در مسیر عشق و مهر جاودگی
خانهای کز عشق آبادان شود
پرتوی از عرش حق تابان شود
نور حق در هر نگاه عاشقان
مینشیند بر دل و جان جهانیان
هر که در این راه، پایبند اصول
میرسد بر عشق و بر فیض رسول
در مسیر پاکی و صدق و صفا
همسران آیینهدار کبریا
این وصال است مایهی تکمیل دین
راهی از عشق و یقین بر عارفین
تا قیامت ذکر این عشق و وفا
مینشیند بر دل اهل دعا
با نکاح پاک، دلها زنده شد
رحمت حق بر زمین پیوند شد
در حریم عشق، یاد حق بگو
تا شوی در نزد یزدان آبرو
همسرت آیینهی لطف خدا
او شفیع جان تو در هر بلا
هر که با همسر شود محرم ز نور
در دلش گردد ز حق آیینهطور
در نگاه مهربان همسران
بنگری اسرار صد پیغمبران
ازدواج آیینهی لطف ازلیست
در نهادش مهر حق جاویدلیست
هر که را با همسرش باشد صفا
جای او باشد درون اولیا
زندگی بیعشق، بیرنگ و صداست
همچو گل، بیبو، بیرنگ، بینواست
در کنار یار، دلها شادمان
چون پرستو در بهار آسمان
گر خدا پیوند دلها خواستهست
پس چرا دل سوی دیگر را گسست؟
همسر خوب است، لطف بیکران
نعمتی در پرده از سوی جهان
در نگاه همسران، آرامشیست
که فراتر از صدای خامشیست
در حضور همسر و آن عهد پاک
زندگی گردد پر از نُه آیینهناک
در دل همسر، ز خود بیرون شوی
بر مسیر عشق یزدان، نو شوی
آسمان رحمت خداوندی است
هر که با همسر به راه بندگیست
در دل هر همسر عاشقنهاد
بنگری آیینهی ذات جواد
گر شوی مأنوس با یار وفا
میبرد دل را به کوی کبریا
با همیاری شود دلها قوی
هر یکی آید دگر را همچو پی
این حقیقت را نبی روشن نمود
تا نکاح آید، عبادت میفزود
در صفای زندگی با یار خوب
مینشیند رحمت از خلاق غیب
خانهای کز مهر همسر گرم شد
عرش بر آن خانه بیپرواز شد
همسری خوب است گنجی پر بها
چشمهای از مهر پاک حق تعالی
در مدار عشق، گردد دل حبیب
تا رسد در بارگاه آن قریب
همسری یاریست در دشت بلا
در کنار او بود شادی و نوا
با نکاح پاک، دین کامل شود
سینه از وسواس دنیا خالی شود
گر نباشد همسر و همراه مهر
دل شود تنها، چو کشتی در سحر
در حضور همسر، دل نغمهسرا
هر کلامی میشود ذکر خدا
خانهای کو همسرانی راستین
در صفایش میتپد نور یقین
در دعای عاشقان اهل صفا
همسران باشند نزد حق، وفا
همسر خوب است لطف حقنما
راز شیرینی درون این وفا
در مسیر زندگی، یک یاور است
تا که در شبهای غم، پیغامبر است
در نگاه همسر اهل نماز
میتوان دید آیت از مهر نیاز
عشق اگر با همسران آید پدید
کعبه گردد خانهای در آن محیط
زندگی چون قصهای گردد لطیف
با حضور همسرانی بیحریف
همسفری، همنفسی، همدلی
راز اصلی در طریقت، منزلی
گر بخواهی عرش حق را در زمین
همسری کن با صفا و دلنشین
در مسیر زوج، پیدا کن خرد
زانکه از عشق، این شعله سر زد
از نگاه همسر خوب و نجیب
میتراود نوری از حق، بینصیب
در شبانگاهان وصال اهل مهر
میرسد دل تا خداوند سپهر
همسر خوب است چون بال دعا
میبرد دل را به سوی ربنا
با همیاری، شود آسان سفر
میرسد دل در حضور آن قمر
در کنار همسر اهل کرم
میرسد دل تا به دامان حرم
در نگاهی ساده از یار وفا
بنگری صد راز از لطف خدا
در مسیر ازدواج اهل دل
میرسد هر کس به نور لمیزل
با نکاح پاک، جان روشن شود
دل ز هر وسواس شیطان وا رهد
زندگی بیهمسر، افسردهتر است
چون درختی بیثمر، پژمرده است
در نگاه همسران با شور و شوق
مینشیند نور حق در عمق ذوق
خانهای بیهمسر و بیمهر پاک
چون بیابانیست بیسایه، هلاک
همسر خوب است مرهم بر جرا
در کنار او بود صبر و رضا
گر شوی همدل، شوی همراز او
تا رسی بر کوی پاک راز او
همنفس، همراز، همعهد اله
میبردت تا به سوی آن فلاح
در دل همسر، اگر مهر خداست
زندگی هم در مسیر او رواست
در وفای همسران باشد نشان
از صفای ذات یزدان بیکران
هر که باشد با همسر اهل صفا
میرسد تا بارگاه مصطفی
همسران آیینهی ذات خدایند
در وفا، چون انبیای باصفایند
در نگاه عاشقان، از هر نظر
میتراود نور از آن چشمِ سحر
گر بخواهی عرش حق را بر زمین
همسر خوب است گنجی آفرین
در کنار همسر مهربان
دل شود آرام چون مرغان جان
هر که باشد با همسر در رضا
در دلش گردد طلوعی از خدا
این وصال است که پیغمبر بگفت
در نکاح است آنچه باشد سوی جُفت
زندگی در سایهی یار وفاست
هر که را همسر نباشد، مبتلاست
با نکاح، آدمی کامل شود
چون درختی پر ثمر، حاصل شود
همسر خوب است آغوش دعا
در کنار او، نباشد جز صفا
گر نگاهی از دل عاشق رسد
رحمت حق بر دل آن خانه سد
این مسیر مهر و لطف و همدلی
در نهایت میبردت تا ولی
با همسر، دنیا شود همچون بهشت
بیوصالش، زندگی تنها و زشت
با نگاهی پر ز مهر و پر ز نور
همسران گردند چون قُدسی صبور
در مسیر عشق، راهی روشن است
همسر خوب است، راه ایمن است
این حقیقت را خداوند گفته است
در نکاح است آنچه برکت، رفته است
گر کسی بر همسرش عاشق شود
در مسیر حق، دلش صادق شود
در کنار همسر پاک و نجیب
میچشد دل لذت وصل حبیب
همسران، لطفی ز مهر کبریا
در مسیر بندگی، آن آشنا
گر بخواهی بندگی، همسر ببین
تا شوی عاشق، مطیع و اهل دین
در کنار همسر اهل وفا
بنگری تصویر روح انبیا
در حضور عاشقان اهل مهر
میرسد دل تا به عرش و تا سپهر
زندگی با همسر خوب و نکو
میبرد دل را به باغ آرزو
زندگی یعنی نگاه عاشقش
در طواف دل، همان همسایهاش
با صفا و مهر، سازد خانهای
تا شود آن خانه، مَأوا و پناهی
در حریم خانه با نور نکاح
میرسد دل تا به معراجِ فلاح
دل به دل پیوست و جان شد آشنا
این همان تفسیر عشق است از خدا
گر بخواهی زندگی با شور و شوق
همسرت را چون نگینی کن فروغ
ای خدای مهر، ای پروردگار
یار ما کن در مسیر افتخار
در مسیر عشق و همعهدی پاک
کن دل ما را ز هر فتنه هلاک
همسران ما نما همعهد و یار
چون دو جان در پیکر آفتابوار
در دل ما نور وحدت را بکار
تا نگردد ریشهمان بیاقتدار
عشق را در جان ما بنما مقیم
تا نباشد زندگانیمان عقیم
ای خدای لطف، در هر لحظهای
همسرانمان کن ز پاکانِ خدایی
در میان ما بریز از جام وصل
تا نماند لحظهای بیعطر و اصل
خانهی ما کن بهشت اهل نور
در دل آن، مهربانی باش دور
یاد خود را در دل ما زنده دار
تا نلرزد خانهمان در روزگار
رزق ما از مهر خود گسترده کن
سفرهمان با یاد تو آراسته کن
در دعاهای شبانگاه نیاز
کن دعای همسران را سربلند باز
در نماز ما عطا کن اشتیاق
تا شود یاد تو در دلها طَراق
همسفر کن ما به سوی بندگی
در کنار هم، ره حق زندگی
هر سحر با ذکر پاک نام تو
همسران گردند در آرام تو
در دل همسر، عطا کن مهر و صدق
تا شود آیینهدار لطف حق
همسرم را کن چو باغی پر شکوف
در وفایش باش ای رب منوق
خانهام کن کعبهی آرام و نور
در صفایش دور کن صد فتنه دور
در دل ما جای ده تقوای خویش
تا نباشیم از صف اولی خویش
در کنار همسرم ده صبر و حلم
تا بمانم در ره حق، اهل علم
هرکه دارد همسر پاک و نجیب
زنده گردد در ره عشق حبیب
زندگی را کن پر از نور یقین
همسرم را کن ز اهل دلنشین
در نگاه او نشان عشق باش
در دلش الهام لطف و بخشش باش
ما دو دل، چون موجی از دریای تو
جارییم ای رب، به صحرای تو
عهد ما را با صفا استوار کن
در دل ما نور تو تکرار کن
روز و شب ما به یاد تو گذر
در کنار همسرم، بیخشوشر
عشق ما کن در مسیر تو بلند
تا رسیم از وصل، ای جانانه بند
در فراق هم، مکن ما را اسیر
جمع کن دلها به لطف بینظیر
رحمتی ده بر تمامی همسران
در وفا گردان دل و جانشان روان
هرکه باشد با نکاح اهل نور
در دلش کن آسمان را پر ظهور
ما تو را خواندیم با اشک نیاز
تا دهی آرامشی در لحظهساز
در دل ما آشتی بنما مقیم
تا نباشد سایهای از کینه و بیم
در طریقت همسری، ای آشنا
ما تو را خواهیم، ای ربالعُلا
همسران ما، دل از تو خواسته
در مسیر تو صفا آراسته
خانهام کن مهد ذکر و بندگی
تا شود همسر، دلیل زندگی
بر دل ما رحمتت جاری بمان
تا نیفتیم از رهت، حتی زمان
هر دعا را کن پذیرفته ز لطف
در شب وصل تو، یا رب، باش رُطف
همسرم را کن بهشتی در زمین
تا شود آیینهی حق در یقین
در دلش بگذار صد مهر و وفا
تا کند با جان من، عهد صفا
در کنار همسرم باشی پناه
ای خدای عاشقان در هر نگاه
ما تو را خواندیم در این لحظهها
تا شوی با ما، تو ای ربّ خدا
ما که بستیم عهد در محضر تو
پایدارش کن به لطف بیحد تو
در مسیر عشق و مهر و همدلی
ما تو را خواهیم، ای ربّ جلی
زندگی با همسر خوب و نکو
کن مرا در آن پناهی از سبو
در دل ما نور خود را روشن کن
ازدواج ما ز مهر تو مأمن کن
خانهام را کن پر از ذکر و دعا
همسرم را کن وفادار و با صفا
هر که خوانَد این دعا با نالهای
کن دعایش مستجاب از مشعلهای
۱.
هر که با صدق آید اندر راه عشق
نور حق تابد بر او از شوق عشق
۲.
هر که در پیمان دل صادق بود
نور حق در جان او لایق بود
۳.
گر بود بنیاد وصلت بر صدق
نور حق آید به جان، بیفرق و فرق
۴.
در طریق عشق اگر صادق شوی
نور حق را در دل عاشق شوی
۵.
هر که در راه نکاح آرد صفا
میدرخشد نور حق در جانِ ما
۶.
با صداقت گر نهد بنیاد عشق
نور یزدان میرسد بر باد عشق
۷.
هر که در پیمان خود باشد وفی
نور حق یابد در آن وصل جلی
۸.
هر که صدق آورد در عقد و وصال
نور حق گردد درونش بیزوال
۹.
هر که در پیوند باشد با صفا
نور حق تابد به او از ابتدا
۱۰.
آنکه در ازدواج دارد صدق نیت
یابد از حضرت حق نور و حکمت
۱.
این رسولِ عاشقان، آیین حق
کرد بر آن توصیه، با شور و شَفق
۲.
این پیمبر، نور راه عاشقیست
بر طریق مهر، خود مُفتَرِقیست
۳.
این امامِ عاشقان، آگاه بود
بر چنین آیین، پُر از اکراه بود
۴.
آن پیامآور، امام عاشقان
کرد تأکیدش بر این سیر و بیان
۵.
این امامِ راهیان عشق ناب
داد تأکیدش بر این راه صواب
۶.
آن رسولِ مهر، آن دریای نور
بر چنین آیین بنهاد آیهبور
۷.
آن نبی، استاد عشق و معرفت
کرد تأکیدش به سوی وحدت
۸.
این رسول عشق، آن مهر بلند
بر چنین آیین، تأکیدی فکند
۹.
بر طریق عاشقی، آن رهنما
کرد تأکیدش به آیینِ صفا
۱۰.
آن امام عاشقان، دریای دین
کرد تأکیدش به این آیین دین
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۲/۰۶