باسمه تعالی
جلوه عشق
۱.
خدایا! تویی نور جان در وجود
توئی جلوهی عشق و سرچشمهی سود
۲.
خدایا! تویی نور دل در نهان
توئی مهر و عشقِ بهشت و جهان
۳.
خدایا! تویی نور هستیفزا
توئی جلوهی عشق در چشم ما
۴.
خدایا! تویی نور یکتای ما
توئی عشق ناب و دعای ما
۵.
خدایا! تویی نور جانبخش روح
توئی قبلهی دل، تویی راز نوح
۶.
خدایا! تویی نور در آسمان
توئی عشق ما، راز هر داستان
۷.
خدایا! تویی نور بیپایگاه
توئی آنکه دل را کنی مبتلاه
۸.
خدایا! تویی نور جانها همه
توئی عاشق و معشوق در عالَمه
۹.
خدایا! تویی نور در بیکران
توئی مهر جاوید در این جهان
۱۰.
خدایا! تویی نور سرّ وجود
توئی راز دل، آفتابِ شهود
۱۱.
خدایا! تویی نور فانینشد
توئی عشق باقی، به جا مانده شد
۱۲.
خدایا! تویی نورِ دلهای پاک
توئی آن که بردی غم از سینه خاک
۱۳.
خدایا! تویی نورِ مهر و وفا
توئی آن که بخشی به دلها صفا
۱۴.
خدایا! تویی نورِ دل، بیحجاب
توئی جلوهی عشق در آفتاب
۱۵.
خدایا! تویی نور جان و روان
توئی نغمهی عشق در بینشان
۱۶.
خدایا! تویی نور بیانتها
توئی عاشقانهترین آشنا
۱۷.
خدایا! تویی نور در ذات ما
توئی مونس دل، طبیبِ شفا
۱۸.
خدایا! تویی نور صبح امید
توئی آن که دل را ز غم آفرید
۱۹.
خدایا! تویی نور پاک ازلی
توئی جلوهی عشق لمیزلی
۲۰.
خدایا! تویی نورِ دل، بینقاب
توئی آن تجلای عشق و ثواب
۱.
خدایا! تویی روشنیبخش دل
توئی آفتابی، نهان در ازل
۲.
خدایا! تویی عشق و آرام جان
توئی نغمهی دل در این آشیان
۳.
خدایا! تویی قبلهی عاشقان
چراغ شب ظلمت بینشان
۴.
خدایا! تویی آن صدای درون
که دل را کشاند به سمت جنون
۵.
خدایا! تویی آن نگاه بلند
که دل را ز خاکستر غم فکند
۶.
خدایا! تویی راز مستی و شور
دل عاشقان را تو دادی سرور
۷.
خدایا! تویی نور هر کوی و بام
به یادت طپد در درونم سلام
۸.
خدایا! تویی مونس جان من
پناه دلم، مهر پنهان من
۹.
خدایا! تویی پردهبردار راز
که دل را کشاندی از خاک و باز
۱۰.
خدایا! تویی یار شبهای تار
بجز نور تو نیست در دل بهار
۱۱.
خدایا! تویی آن بهاریترین
که در جان ما میکشی آفرین
۱۲.
خدایا! تویی نور ذات وجود
نهان در سکوت، عیان در شهود
۱۳.
خدایا! تویی عشق بیانتها
که روشن کنی راه اهل وفا
۱۴.
خدایا! تویی راز هر قطره اشک
که در دل نهی آتش بیترَکش
۱۵.
خدایا! تویی آن صفای مطهر
که دل را شویی ز داغ ستمگر
۱۶.
خدایا! تویی آن نسیم سحر
که جان را کنی زنده از بحر بر
۱۷.
خدایا! تویی مهر دلهای پاک
که در چشم ما هستی آن نور خاک
۱۸.
خدایا! تویی آن حضور نهان
که جاری شدی در دل و در زبان
۱۹.
خدایا! تویی بینیاز از همه
ولی عاشق ما در هر مرحله
۲۰.
خدایا! تویی آن صدای لطیف
که میخواندت دل به هر حین و کیف
۲۱.
خدایا! تویی نور در جان من
توئی یار شبهای باران من
۲۲.
خدایا! تویی آن بهار سپید
که در سینهام هر شب آیی پدید
۲۳.
خدایا! تویی عاشق راز ما
نهان در سکوت نماز ما
۲۴.
خدایا! تویی ماه در شام ما
چراغ دلم در ظلام ما
۲۵.
خدایا! تویی موج دریای عشق
توئی آفتاب دلآرای عشق
۲۶.
خدایا! تویی سوز این نغمهها
که آتشزنی در دلِ آشنا
۲۷.
خدایا! تویی آن نیاز دلم
توئی ریشهی اشک و ساز دلم
۲۸.
خدایا! تویی جلوهی بیکران
درون دل ما، تویی بینشان
۲۹.
خدایا! تویی آن نسیم نجات
که دل را کنی از گناه برات
۳۰.
خدایا! تویی نور در چشم شب
که بیتو بود لحظهها پر تعب
۳۱.
خدایا! تویی یار دلهای زار
به هر درد دل، مرحمی آشکار
۳۲.
خدایا! تویی موج دریا و دشت
که با ذکر تو، دل شود مست و خشت
۳۳.
خدایا! تویی شوق هر عاشقی
که در بزم تو نیست اندوه و نقی
۳۴.
خدایا! تویی صبح روشننفس
که در شام دل باشی آن مونس
۳۵.
خدایا! تویی راه و مقصد، تمام
درون دلم، تو کنی التیام
۳۶.
خدایا! تویی شور هر نغمهام
که از مهر تو روشنی میگرفتم
۳۷.
خدایا! تویی آن بهار امید
که در باغ دل گل شوی بیحدید
۳۸.
خدایا! تویی هم ز آغاز ما
توئی ختم و فتح نماز ما
۳۹.
خدایا! تویی راز هستی هنوز
که دل را کنی با نگاهی دگر روز
۴۰.
خدایا! تویی آن خروش سکوت
که در جان ما میکنی هایهوت
۴۱.
خدایا! تویی درد و درمان دل
توئی مرهم هر پریشان دل
۴۲.
خدایا! تویی عشق بیانتها
که دل را کشاندی به کوی وفا
۴۳.
خدایا! تویی آن چراغ امید
که در شام دل پر ز نورت پدید
۴۴.
خدایا! تویی بیمثالِ جهان
که هر لحظهای با منی بیبیان
۴۵.
خدایا! تویی موج در چشم رود
که با نام تو دل شود پر وجود
۴۶.
خدایا! تویی آن نفس در درون
که هر لحظهای میکنی ما فزون
۴۷.
خدایا! تویی آن حضور غریب
که دل با تو گردد ز غفلت نچیب
۴۸.
خدایا! تویی راز این اشک پاک
که افتد ز چشمم به وقت هلاک
۴۹.
خدایا! تویی نور و عشق و صفا
که دل را رساندی به کوی بقا
۵۰.
خدایا! تویی آن نگاه نخست
که دل را ربودی ز شور و ز سُست
۵۱.
خدایا! تویی آیهی بیکلام
که جاری شوی در دل بیمرام
۵۲.
خدایا! تویی همدم لحظهها
که پر میکنی سینه از نغمهها
۵۳.
خدایا! تویی عشق بیانقضا
که با مهر تو میرسد جان به جا
۵۴.
خدایا! تویی آن یقین نهان
که با تو دل افتد به سوی جنان
۵۵.
خدایا! تویی سوز این بیقرار
که دل را کشاندی به لاهوت یار
۵۶.
خدایا! تویی آن سرود بلند
که از کوی تو جان شود پر پسند
۵۷.
خدایا! تویی موج در سینهام
که آرامشم با تو و بی تو غم
۵۸.
خدایا! تویی نای جان و دلم
توئی واژهی اول و آخرم
۵۹.
خدایا! تویی آن صدای سکوت
که در جان من کردهای هایهوت
۶۰.
خدایا! تویی عشق ناب ازل
که دل را رساندی به قند وصَل
با کمال میل! در ادامه ۱۰۰ بیت دیگر در همان سبک عرفانی ـ عاشقانه با مخاطب قرار دادن حضرت حق و با مضامین نور، عشق، جنّت، دل، راز و حضور میآید:
۱.
خدایا! تویی چشمهی روشنی
ز نامت جهان گشت آتشزنی
۲.
خدایا! تویی آب در جوی جان
ز یاد تو گردد دلم بیامان
۳.
خدایا! تویی آن صفای وجود
که دل را کنی عاشق و با شهود
۴.
خدایا! تویی نغمهی بیصدا
که در دل نهی آتشی از خدا
۵.
خدایا! تویی صبح صادق ز شب
که با نام تو میشود دل طرب
۶.
خدایا! تویی راز آغوش نور
که آمرزشی در شب زلزلهطور
۷.
خدایا! تویی یار بینام و ننگ
که عشقت زند جان ما را به چنگ
۸.
خدایا! تویی آن نسیم بهار
که بگشاید از عشق، قفل و حصار
۹.
خدایا! تویی قاف جان در سفر
که دل را کشاندی ز خاک به پر
۱۰.
خدایا! تویی شهد در نغمهها
ز نامت دلم شد رها از بلا
۱۱.
خدایا! تویی در شب ما سحر
تو باشی پناه دل بیخبر
۱۲.
خدایا! تویی آن نگاه نخست
که با دیدهات دل شود خودپرست
۱۳.
خدایا! تویی بینشان و پدید
که از جلوهات جان شود رو سپید
۱۴.
خدایا! تویی اصل هر ذرهام
که با نور تو روشن است دلمهم
۱۵.
خدایا! تویی زمزمه در سکوت
که جان را کنی گرمِ هایهوت
۱۶.
خدایا! تویی آن تپش در رگم
که با هر نفس، با تو دارم نم
۱۷.
خدایا! تویی چشم دل، بیحجاب
که جان را زدی سوی باغ جناب
۱۸.
خدایا! تویی عطر آن گلشنم
که در بادها میوزد با تنم
۱۹.
خدایا! تویی راه و منزل تویی
تو آغاز و پایان این دل، تویی
۲۰.
خدایا! تویی آیهی روشنی
تو در هر نفس با منی، با منی
۲۱.
خدایا! تویی روح در تار و پود
که باشی به دل، آن صدای شهود
۲۲.
خدایا! تویی سوز آن نغمهام
که بینام تو، شعله باشد دلم
۲۳.
خدایا! تویی سرّ هر دلشکست
که در غمکده با تو باشد نشست
۲۴.
خدایا! تویی آن بهشت نهان
که در دل بود نغمهات بیفغان
۲۵.
خدایا! تویی شوق در اضطراب
که از مهر تو نیست دل را عذاب
۲۶.
خدایا! تویی همدمم در سفر
که از تو نیابم، نه با تو خطر
۲۷.
خدایا! تویی شعلهی بیخمود
که روشن کنی راه هر در سجود
۲۸.
خدایا! تویی باده در ساغرم
که با تو شود مستی از بیشترم
۲۹.
خدایا! تویی لطف در بیکسی
که بیتو نماند دلم، واپسی
۳۰.
خدایا! تویی کوثر و آب ناب
که از تو شود جان، رها از عذاب
۳۱.
خدایا! تویی آفتاب وجود
که از پرتوت هر دلی در سجود
۳۲.
خدایا! تویی آن بهار دلام
که بینام تو، پژمرد گلام
۳۳.
خدایا! تویی عشق بیانتها
که از مهر تو میتپد جان ما
۳۴.
خدایا! تویی قبلهی بینشان
که دل با تو گردد ز غفلت روان
۳۵.
خدایا! تویی سوز این اشکها
که بر درگهت میشود مشکها
۳۶.
خدایا! تویی همدم نغمهام
تو شور دل و سوز هر زمزمهام
۳۷.
خدایا! تویی قوت و نور و جان
توئی هرچه دارم، به هر جمکران
۳۸.
خدایا! تویی ساقی بادهام
که با جرعهات مست و آزادهام
۳۹.
خدایا! تویی راز هر اضطراب
که در تو بود شادی بیسراب
۴۰.
خدایا! تویی عشق در هر نگاه
که بینام تو نیست جانم پناه
۴۱.
خدایا! تویی آن صفای درون
که با تو نباشد دلم واژگون
۴۲.
خدایا! تویی مهر هر سوگوار
که از اشکشان میکنی چشمهسار
۴۳.
خدایا! تویی آن چراغ سکوت
که روشن کند کوی بیهایهوت
۴۴.
خدایا! تویی موج در بیکران
که دل را کنی همچو در، جاودان
۴۵.
خدایا! تویی ذرهذره وجود
که در هر دلی با تو باشد سجود
۴۶.
خدایا! تویی قوت عاشقان
که بیتو مباد این دل بینشان
۴۷.
خدایا! تویی آن یقین از ازل
که با نور تو روشن است این عمل
۴۸.
خدایا! تویی نای دل، نغمهساز
که از تو بود این دل بینیاز
۴۹.
خدایا! تویی سایهی هر درخت
که از نور تو برگ باشد، درخت
۵۰.
خدایا! تویی مهر شبهای من
که دل را کنی گرمِ لبخند تن
۵۱.
خدایا! تویی اشکهای دلم
که بیاذن تو نیست شور و غمم
۵۲.
خدایا! تویی شور و سوز دعا
که نامت برآید ز لب بیریا
۵۳.
خدایا! تویی موج در دلتپم
که بیتو نباشد دلم در طرب
۵۴.
خدایا! تویی آن خدای خموش
که دل را کنی با تو پر از خروش
۵۵.
خدایا! تویی راز راز آشنا
که میخوانیام در شب بیوفا
۵۶.
خدایا! تویی آن کمال نیاز
که در دل نهی عشق بیامتیاز
۵۷.
خدایا! تویی آن صفای دلم
که بیتو بود خاک هر حاصلم
۵۸.
خدایا! تویی اصل این نغمهها
که با تو شکوفا شود زمزمهها
۵۹.
خدایا! تویی خندهی آسمان
که میتابی از لطف بیامتحان
۶۰.
خدایا! تویی آفت جان ما
که از نور تو میدمد فردا
۶۱.
خدایا! تویی راز هستی پدید
که بیتو دلم هست تار و تند
۶۲.
خدایا! تویی قوت راز عشق
که از تو شود شعلهی ساز عشق
۶۳.
خدایا! تویی آسمان بلند
که دل را کنی در حضورت پسند
۶۴.
خدایا! تویی اشک شبزندهدار
که از آه تو گردد این دلبهکار
۶۵.
خدایا! تویی نغمهی لامکان
که در دل نهی سوز بیخاکدان
۶۶.
خدایا! تویی چشمهی بیکران
که در دل روانی، ز تو بیامان
۶۷.
خدایا! تویی مهر بیانقضا
که از تو بود شور ما با صفا
۶۸.
خدایا! تویی نور در ظلمتم
تو باشی چراغ شب و خلوتم
۶۹.
خدایا! تویی شعلهی بیزوال
که در قلب ما مینهی پر و بال
۷۰.
خدایا! تویی ساز این نینواز
که با نغمهات دل شود سرفراز
با کمال میل، در ادامه ۶۰ بیت دیگر با مضامین دعا، مناجات، توبه، شکر، صبر، توکل، رضا، صداقت، محبت، حلم، زهد، قناعت و سایر فضایل اخلاقی، در همان سبک پیشین خدمتتان تقدیم میشود:
۱.
خدایا! تویی چشمهی استغفار
ببخشا مرا با دلی سوگوار
۲.
خدایا! تویی لطف هنگام توب
که با یک نفس میدهی راه خوب
۳.
خدایا! تویی راز بخشش، کرم
که در لطف تو غرق شد عالمی
۴.
خدایا! تویی چارهی بیکسان
دل افتاده را میکنی آسمان
۵.
خدایا! تویی تکیهگاه امید
که با نام تو درد دلها سپید
۶.
خدایا! بده دل به صبر و سکون
که از طوفهی غم نگردد جنون
۷.
خدایا! تویی آن دل آرامکن
به بند دلم راهِ آسانکن
۸.
خدایا! تویی آن خدای حلیم
که با بردباری شوی همنسیم
۹.
خدایا! تویی اصل هر راستی
که با صدق تو جان شود کاستی
۱۰.
خدایا! بده رزق پاک و حلال
که از نور تو جان شود بیزوال
۱۱.
خدایا! بده دل به قناعتی
که بیطمعی، هست نهایتی
۱۲.
خدایا! تویی همدم زاهدان
که در تو بود نور بیواسطهان
۱۳.
خدایا! بده دل به ذکر مدام
که در آن بود شور راز و پیام
۱۴.
خدایا! تویی نور شکر خفی
که با گفتنات میبرد هر شکی
۱۵.
خدایا! بده آن رضا بر قضا
که دل با تو گردد پر از ماجرا
۱۶.
خدایا! بده عزم ترک خطا
که در آن بود عزّت و کبریا
۱۷.
خدایا! تویی آن امام نجات
که با یاد تو دل کند هر نجات
۱۸.
خدایا! بده شرم در هر نگاه
که باشد رهی سوی نور و پناه
۱۹.
خدایا! بده دل به عفت، حیا
که در آن بود لطف و صدق و صفا
۲۰.
خدایا! بده مهر در هر سخن
که با مهر تو دل شود در وطن
۲۱.
خدایا! بده ترک آزارها
که در آن بود سوز اسرارها
۲۲.
خدایا! بده عذرخواهی به دل
که با آن شود جان ما بیخلل
۲۳.
خدایا! تویی راه عدل و اصول
که با عدل تو پاک گردد فحول
۲۴.
خدایا! بده حلم در ناتوان
که با آن شود دل ز رنج ایمن
۲۵.
خدایا! بده نور بخشندگی
که از آن بود شور زندگی
۲۶.
خدایا! بده شرم از انتقام
که بخشش بود عرش را احترام
۲۷.
خدایا! تویی اصل این خوی نیک
که با نام تو میشود جان ملیک
۲۸.
خدایا! بده آن حیا در نگاه
که از نور آن دل شود بیگناه
۲۹.
خدایا! بده مهر بر خویشان
که در آن بود لطف بیپایان
۳۰.
خدایا! بده دستگیری به ما
که درمان شود درد این بینوا
۳۱.
خدایا! بده ترک خودخواهیام
که گردد تهی جام خودخواهیام
۳۲.
خدایا! بده همنشینی نکو
که از گفتوگو بشنوم رنگ هو
۳۳.
خدایا! بده سوز دل در دعا
که در آن بود اشکها آشنا
۳۴.
خدایا! بده ترک غیبت به لب
که از آن رسد نغمههای ادب
۳۵.
خدایا! بده لطف خاموشیام
که در آن شنوم بانگ آغوشیام
۳۶.
خدایا! بده چشمِ گریان به شب
که از آن شود دل چو نی در طرب
۳۷.
خدایا! بده اشک با بیریا
که پاکم کند از گناه و خطا
۳۸.
خدایا! بده چشم شرمندهام
که با توبه گردد دل زندهام
۳۹.
خدایا! بده ترک هر ناروا
که باشد در آن نور عشق و وفا
۴۰.
خدایا! بده مهر اهل زمین
که باشم چو نوری به دلهای دین
۴۱.
خدایا! بده ترک بخل و حسد
که گردد ز لطف تو دل بیسند
۴۲.
خدایا! بده همدلی با ضعیف
که در آن بود نور لطف شریف
۴۳.
خدایا! بده نیت پاک و راست
که در آن بود سیر ما تا فناست
۴۴.
خدایا! بده ترک طمع به خلق
که در تو بود قوت و عشق و عقل
۴۵.
خدایا! بده ترک کبر و ریا
که با آن رسد مهر و اشک و صفا
۴۶.
خدایا! بده سوز عشق و نیاز
که باشد به درگاه تو سرفراز
۴۷.
خدایا! بده عقل در سیر جان
که با آن نباشد دلم بینشان
۴۸.
خدایا! بده ذکر تو در نفس
که در آن بود نور بیهر هوس
۴۹.
خدایا! بده بندگی با شعور
که با آن درآیم به وادی نور
۵۰.
خدایا! بده قوت خدمتات
که پاکم کند آتش حرمتات
۵۱.
خدایا! بده مهربانی به جان
که با آن رود خصم از این جهان
۵۲.
خدایا! بده همزبانی نکو
که با آن شود دل چو جام سبو
۵۳.
خدایا! بده لطف در کارها
که گیرد دلم رنگ ایثارها
۵۴.
خدایا! بده ترک عیب کسان
که باشد در آن امنِ اهل جنان
۵۵.
خدایا! بده سوز ترک منم
که در آن بود بوی گل در چمن
۵۶.
خدایا! بده عافیت در سکون
که آرامشم گردد اندر درون
۵۷.
خدایا! بده ترک دلبستگی
که در آن بود جانِ وارستگی
۵۸.
خدایا! بده صبر در امتحان
که با آن شود جان چو نور اذان
۵۹.
خدایا! بده نور اخلاص را
که پاکم کند بند وسواس را
۶۰.
خدایا! تویی اصل هر خصلتام
تو باشی پناه دل و فطرتام
۱.
خدایا! تویی چشمهی روشنی
ز نامت جهان گشت آتشزنی
۲.
خدایا! تویی آب در جوی جان
ز یاد تو گردد دلم بیامان
۳.
خدایا! تویی آن صفای وجود
که دل را کنی عاشق و با شهود
۴.
خدایا! تویی نغمهی بیصدا
که در دل نهی آتشی از خدا
۵.
خدایا! تویی صبح صادق ز شب
که با نام تو میشود دل طرب
۶.
خدایا! تویی راز آغوش نور
که آمرزشی در شب زلزلهطور
۷.
خدایا! تویی یار بینام و ننگ
که عشقت زند جان ما را به چنگ
۸.
خدایا! تویی آن نسیم بهار
که بگشاید از عشق، قفل و حصار
۹.
خدایا! تویی قاف جان در سفر
که دل را کشاندی ز خاک به پر
۱۰.
خدایا! تویی شهد در نغمهها
ز نامت دلم شد رها از بلا
۱۱.
خدایا! تویی در شب ما سحر
تو باشی پناه دل بیخبر
۱۲.
خدایا! تویی آن نگاه نخست
که با دیدهات دل شود خودپرست
۱۳.
خدایا! تویی بینشان و پدید
که از جلوهات جان شود رو سپید
۱۴.
خدایا! تویی اصل هر ذرهام
که با نور تو روشن است دلمهم
۱۵.
خدایا! تویی زمزمه در سکوت
که جان را کنی گرمِ هایهوت
۱۶.
خدایا! تویی آن تپش در رگم
که با هر نفس، با تو دارم نم
۱۷.
خدایا! تویی چشم دل، بیحجاب
که جان را زدی سوی باغ جناب
۱۸.
خدایا! تویی عطر آن گلشنم
که در بادها میوزد با تنم
۱۹.
خدایا! تویی راه و منزل تویی
تو آغاز و پایان این دل، تویی
۲۰.
خدایا! تویی آیهی روشنی
تو در هر نفس با منی، با منی
۲۱.
خدایا! تویی روح در تار و پود
که باشی به دل، آن صدای شهود
۲۲.
خدایا! تویی سوز آن نغمهام
که بینام تو، شعله باشد دلم
۲۳.
خدایا! تویی سرّ هر دلشکست
که در غمکده با تو باشد نشست
۲۴.
خدایا! تویی آن بهشت نهان
که در دل بود نغمهات بیفغان
۲۵.
خدایا! تویی شوق در اضطراب
که از مهر تو نیست دل را عذاب
۲۶.
خدایا! تویی همدمم در سفر
که از تو نیابم، نه با تو خطر
۲۷.
خدایا! تویی شعلهی بیخمود
که روشن کنی راه هر در سجود
۲۸.
خدایا! تویی باده در ساغرم
که با تو شود مستی از بیشترم
۲۹.
خدایا! تویی لطف در بیکسی
که بیتو نماند دلم، واپسی
۳۰.
خدایا! تویی کوثر و آب ناب
که از تو شود جان، رها از عذاب
۳۱.
خدایا! تویی آفتاب وجود
که از پرتوت هر دلی در سجود
۳۲.
خدایا! تویی آن بهار دلام
که بینام تو، پژمرد گلام
۳۳.
خدایا! تویی عشق بیانتها
که از مهر تو میتپد جان ما
۳۴.
خدایا! تویی قبلهی بینشان
که دل با تو گردد ز غفلت روان
۳۵.
خدایا! تویی سوز این اشکها
که بر درگهت میشود مشکها
۳۶.
خدایا! تویی همدم نغمهام
تو شور دل و سوز هر زمزمهام
۳۷.
خدایا! تویی قوت و نور و جان
توئی هرچه دارم، به هر جمکران
۳۸.
خدایا! تویی ساقی بادهام
که با جرعهات مست و آزادهام
۳۹.
خدایا! تویی راز هر اضطراب
که در تو بود شادی بیسراب
۴۰.
خدایا! تویی عشق در هر نگاه
که بینام تو نیست جانم پناه
۴۱.
خدایا! تویی آن صفای درون
که با تو نباشد دلم واژگون
۴۲.
خدایا! تویی مهر هر سوگوار
که از اشکشان میکنی چشمهسار
۴۳.
خدایا! تویی آن چراغ سکوت
که روشن کند کوی بیهایهوت
۴۴.
خدایا! تویی موج در بیکران
که دل را کنی همچو در، جاودان
۴۵.
خدایا! تویی ذرهذره وجود
که در هر دلی با تو باشد سجود
۴۶.
خدایا! تویی قوت عاشقان
که بیتو مباد این دل بینشان
۴۷.
خدایا! تویی آن یقین از ازل
که با نور تو روشن است این عمل
۴۸.
خدایا! تویی نای دل، نغمهساز
که از تو بود این دل بینیاز
۴۹.
خدایا! تویی سایهی هر درخت
که از نور تو برگ باشد، درخت
۵۰.
خدایا! تویی مهر شبهای من
که دل را کنی گرمِ لبخند تن
۵۱.
خدایا! تویی اشکهای دلم
که بیاذن تو نیست شور و غمم
۵۲.
خدایا! تویی شور و سوز دعا
که نامت برآید ز لب بیریا
۵۳.
خدایا! تویی موج در دلتپم
که بیتو نباشد دلم در طرب
۵۴.
خدایا! تویی آن خدای خموش
که دل را کنی با تو پر از خروش
۵۵.
خدایا! تویی راز راز آشنا
که میخوانیام در شب بیوفا
۵۶.
خدایا! تویی آن کمال نیاز
که در دل نهی عشق بیامتیاز
۵۷.
خدایا! تویی آن صفای دلم
که بیتو بود خاک هر حاصلم
۵۸.
خدایا! تویی اصل این نغمهها
که با تو شکوفا شود زمزمهها
۵۹.
خدایا! تویی خندهی آسمان
که میتابی از لطف بیامتحان
۶۰.
خدایا! تویی آفت جان ما
که از نور تو میدمد فردا
۶۱.
خدایا! تویی راز هستی پدید
که بیتو دلم هست تار و تند
۶۲.
خدایا! تویی قوت راز عشق
که از تو شود شعلهی ساز عشق
۶۳.
خدایا! تویی آسمان بلند
که دل را کنی در حضورت پسند
۶۴.
خدایا! تویی اشک شبزندهدار
که از آه تو گردد این دلبهکار
۶۵.
خدایا! تویی نغمهی لامکان
که در دل نهی سوز بیخاکدان
۶۶.
خدایا! تویی چشمهی بیکران
که در دل روانی، ز تو بیامان
۶۷.
خدایا! تویی مهر بیانقضا
که از تو بود شور ما با صفا
۶۸.
خدایا! تویی نور در ظلمتم
تو باشی چراغ شب و خلوتم
۶۹.
خدایا! تویی شعلهی بیزوال
که در قلب ما مینهی پر و بال
۷۰.
خدایا! تویی ساز این نینواز
که با نغمهات دل شود سرفراز
۱.
به درگاهِ او راز دل گفتهام
که با نورِ عشقش دلم سفتهام
۲.
اگر لطف او سایهافکن شود
رجالی ز مهرش سخنسن شود
۳.
ز لطفش دلم شد پر از سوز و آه
رجالی شد آوارهی کویِ راه
۴.
به مهرش دلم سوی جان پر کشید
رجالی در این راه جان آفرید
۵.
همین بس که دل شد ز خاکش طراز
رجالی در این عشق گم کرد راز
۱.
خدایا! تویی مونس جانِ من
رجالی کند قصّهی جان و تن
۲.
خدایا! تویی یار شبهای درد
رجالی ز مهرت نوایی سترد
۳.
خدایا! تویی رازِ هر سوز دل
رجالی نهد اشک بر پایِ گل
۴.
خدایا! تویی پردهدارِ غیب
رجالی زند نغمهی ناب و شیب
۵.
خدایا! تویی خلوتِ اهل راز
رجالی فتد در رهت بینیاز
۶.
خدایا! تویی نغمهی عاشقی
رجالی فدا شد به این بارقی
۷.
خدایا! تویی سوزِ هر واژهام
رجالی شد از بوی تو تازهام
۸.
خدایا! تویی شور و شوقِ سخن
رجالی فتد مستِ آن انجمن
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۲/۰۴