رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

قصیده "ترس از خدا"

این قصیده در وصف ترس از خداوند و در تلاشی است برای بیان احوال روحانی انسان در مواجهه با خوف از خدا و اثرات آن در زندگی فردی و اجتماعی. شاعر در این اشعار، احساسات و تفکرات خود را از نگرانی از سرنوشت و عواقب غفلت از خداوند بیان می‌کند و بر نیاز به محبت الهی برای رهایی از اضطراب‌ها و گناهان تأکید می‌ورزد.

شرح:

از خوف خدا، دل همه لرزان است

در سایه‌ی عشق، دیده ها گریان است
در این ابتدا، شاعر ترس از خدا را به عنوان محرک احساسات و رفتارهای انسان‌ها معرفی می‌کند. ترس از خدا باعث لرزش دل‌ها و اشک‌ریزی است. این خوف، به معنای آگاهی از عظمت خداوند و احساس مسئولیت در قبال اعمال خود است.

هر لحظه که تقوا به دلم افزون شد

 هر لغزش ما محو و آن درمان است
تقوا، که همان پرهیزگاری و ترس از خداوند است، باعث می‌شود انسان در برابر لغزش‌ها و گناهان خود حساس شود. شاعر می‌گوید که این احساس تقوا، برای درمان مشکلات روحی و معنوی انسان است.

ترسم ز فراق،از جدایی، یا رب

ای خالق هستی، دل ما ترسان است
این خط بیانگر ترس از فراق و دوری از خداوند است. فراق از خدا برای انسان در اینجا به معنای بی‌روح شدن و از دست دادن ارتباط معنوی با خالق است.

این دل ز فراق، بی تو افسرده شود

از عاقبت غفلت خود حیران است
شاعر ادامه می‌دهد که دل انسان در فراق از خداوند افسرده و بی‌روح می‌شود و غفلت از خداوند انسان را در حیرت و سردرگمی قرار می‌دهد.

گر لطف تو در دلم نتابد هرگز

این روح ز بار گنهم ویران است
در اینجا، شاعر بر اهمیت رحمت و لطف الهی تأکید دارد. اگر خداوند به دل انسان نور و محبت خود را نتاباند، روح او به دلیل گناهان و بار سنگین آن ویران خواهد شد.

از دوری تو ز عشق، غم بار شوم

هر لحظه مرا ،غفلت و عصیان است
دوری از خدا باعث ایجاد غم در دل و در نتیجه غفلت و گناه می‌شود. این نشان‌دهنده ارتباط مستقیم بین عشق به خدا و دوری از او و پیامدهای منفی آن است.

بگشا در عشق بر دل جانکاهم

از ظلمت دل، یار من شیطان است
شاعر از خداوند درخواست می‌کند که در دل او را به سوی عشق خود باز کند، زیرا تا زمانی که دل در ظلمت باشد، شیطان در آن خانه‌نشین است.

ترسم که ز غفلتی گرفتار شوم

از عشق خدا، راه ما قرآن است
ترس از گرفتار شدن در غفلت و دوری از خداوند و اهمیت قرآن به عنوان راهنمای انسان در زندگی و راهی به سوی خداوند مورد اشاره قرار می‌گیرد.

رحمی کن اگر خراب و مغرور شدم

در سایه‌ی عشق، دیده‌ها گریان است
در اینجا، شاعر از خداوند درخواست رحمت دارد و بیان می‌کند که حتی در صورتی که او از گناهان خود بیزار و خراب شده باشد، در سایه‌ی عشق الهی، دیده‌اش اشک‌ریزان است.

ترسم ز خدا غافل و من دور شوم

بی نور خدا، در دلم طغیان است
در این مصرع، ترس از غفلت از خداوند و دوری از حقیقت بیان شده است. شاعر می‌داند که اگر از نور الهی دور شود، قلبش به فساد و طغیان خواهد گرایید. این هشدار به انسان‌ها است که باید همواره به یاد خدا باشند و از راه راست منحرف نشوند.

ای دوست مرا به خلوت وصل بخوان

از عاقبت خویش دلم حیران است
در این خط، شاعر از خداوند درخواست می‌کند که او را به خلوت وصل دعوت کند، جایی که در آن نور الهی در دل انسان تابیده و او از حیرت و اضطراب نجات یابد. این دعا نشان‌دهنده‌ی احساس نیاز به اتصال روحانی با خداست.

گر لطف تو در دلم نتابد هرگز

این روح ز بار گنهم ویران است
شاعر دوباره بر لزوم برخورداری از رحمت و لطف خدا تأکید می‌کند. او می‌داند که تنها لطف و مهربانی خدا می‌تواند او را از گناهانش نجات دهد وگرنه روحش ویران خواهد شد.

ای خالق ما، به سوی تو برگردم

در روز قیامت دل من لرزان است
در اینجا، شاعر به روز قیامت اشاره می‌کند و می‌گوید که در آن روز، دل او از ترس عواقب اعمالش لرزان خواهد بود. این یادآوری از عاقبت و حساب و کتاب قیامت است که همه انسان‌ها را به تفکر و اندیشه وامی‌دارد.

از ظلمت دنیا دل و جان تار شود

از نامه‌ی اعمال دلم نالان است
شاعر اشاره می‌کند که دنیا و ظلمت آن می‌تواند روح و دل انسان را تاریک و بی‌نور کند. همچنین از اینکه اعمال او در نامه‌ی اعمالش ثبت می‌شود و ممکن است موجب نگرانی و ناله‌ی دلش شود، ابراز ناراحتی می‌کند.

ای خالق رحمان، به تو من روی کنم

چون رحمت تو، چشمه ای جوشان است
در این مصرع، شاعر از رحمت بی‌پایان خداوند سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که خداوند همچون چشمه‌ای جوشان از رحمت است. او به این چشمه متکی است و امید دارد که از آن نوشیده و گناهانش بخشوده شود.

بخشنده و دانا به خطایم، تو صبور

از ترس گناه، این دلم گریان است
در اینجا، شاعر با اشاره به بخشش و صبر خداوند، به گناهان خود اعتراف می‌کند و از ترس عواقب گناه، دلش گریان است. او از صبر خداوند بر گناهان انسان‌ها می‌گوید و بر این باور است که تنها رحمت الهی می‌تواند او را از گناه رهایی دهد.

ای خالق بی‌کران، به ما رحمی کن

این دل که زند تکیه به تو نالان است
در اینجا، شاعر به خداوند می‌گوید که او بی‌کران است و از خداوند می‌خواهد تا به او رحم کند. دل او از رحمت خداوند تکیه‌گاهی است که نیازمند توجه و یاری الهی است.

دور از ره حق گشته و اقرار کنم

هر لحظه ز خوف، این دلم ویران است
در این مصرع، شاعر به اشتباهات خود اشاره می‌کند و می‌گوید که از مسیر حق دور شده است. او از ترس خدا و عواقب گناهانش دلش ویران است و بر این اشتباهاتش اقرار می‌کند.

کز بی‌تو اسیر خویش و بیمار شوم

دانم ز گناه، در دلم شیطان است
شاعر در اینجا به اهمیت ارتباط با خداوند اشاره می‌کند و می‌گوید که اگر از خدا دور شود، در اسارت نفس و شیطان گرفتار می‌شود. گناه در دل انسان شبیه به شیطان است که او را به سمت انحراف می‌برد.

امید به عفوت، ز جهالت ز قصور

بر لطف و عطای ازلی انسان است
در اینجا، شاعر به امید خود به بخشش و عفو خداوند اشاره می‌کند و از جهالت و کوتاهی‌های خود می‌گوید. او به این نکته اشاره دارد که انسان‌ها به‌طور طبیعی در معرض لغزش و اشتباه هستند، اما از آنجا که خداوند بخشنده و مهربان است، باید به عطای ازلی و بی‌پایان او امیدوار باشند. این مصرع بیانگر احساس نیاز انسان به رحمت و عفو الهی است، چرا که هیچ انسانی نمی‌تواند از اشتباهات خود دور بماند.

ای خالق جان‌ها، تو کریمی و غفور

بر خلق جهان هادی و هم احسان است
در این بیت، شاعر ویژگی‌های خداوند را بیان می‌کند و او را کریم، غفور، هادی و احسان‌کننده به خلق جهان می‌شناسد. این ویژگی‌ها بیانگر آن است که خداوند همواره راهنمای انسان‌ها است و در عین حال با بخشش و رحمتش، به آنها احسان می‌کند.

جز سایه‌ی تو نیست مرا راه جمیل

هر جا نگرم، نور حق رخشان است
شاعر در این مصرع به این حقیقت اشاره می‌کند که در تمام جهان، تنها سایه‌ی خداوند است که راهی زیبا و درست برای انسان فراهم می‌آورد. این راه، از نور الهی برخوردار است و هر جایی که انسان نگاه کند، آن نور درخشان است که او را هدایت می‌کند. این بیت بیانگر اعتقاد به هدایت الهی و اعتماد به نور معنوی است که از سوی خداوند به انسان می‌رسد.

گفتم که پناهم به تو ای یار جلیل

جز مهر تو نیست، در دلم پنهان است
در اینجا، شاعر از خداوند درخواست پناهندگی می‌کند و او را یار جلیل می‌خواند. او اعتراف می‌کند که تنها محبت و مهر خداوند است که در دل او پنهان است و هیچ چیز دیگر در دل او جایگاهی ندارد. این بیانگر وابستگی عمیق شاعر به محبت خداوند و عدم وابستگی به هر چیز دیگری است.

ای رب، به نگاه لطف، بنگر بر ما

کز هجر تو، دیده‌ها پریشان است
در این مصرع، شاعر از خداوند می‌خواهد که با نگاه لطف و مهربانی خود به بندگانش بنگرد، چرا که از دوری او دل‌ها پریشان و گریان است. این اشاره به فاصله‌ای است که انسان‌ها از خداوند گرفته‌اند و به نوعی درخواست بازگشت به آن وصل و پیوند الهی است که به آرامش و سکون دل‌ها می‌انجامد.

ای رب، ز کرامتت نظر کن بر دل

کز دوری تو، جان من سوزان است
شاعر دوباره از خداوند درخواست توجه می‌کند و از اینکه دوری از او موجب سوختن جانش شده است، می‌گوید. این جمله نشان‌دهنده‌ی عشق عمیق شاعر به خداوند است و نشان می‌دهد که دوری از خداوند برای او همچون عذابی جان‌فرسا است. این دعای شاعر بیانگر احساس گمشده و دل‌تنگی شدید نسبت به خداوند است.

ای خالق رحمت و صفا، در هر حال

بخشای "رجالی"که تو را ایمان است
در این بیت، شاعر به خداوند خطاب می‌کند و از او درخواست می‌کند که در هر حالت و شرایطی به بندگان خود رحمت و صفا عطا کند. 

این بیت به‌طور ضمنی به این حقیقت اشاره دارد که انسان‌ها در تمام مراحل زندگی به رحمت خداوند نیازمندند و از او باید طلب بخشش و هدایت کنند. شاعر در اینجا نه‌تنها خود را در وضعیت نیاز و درخواست از خداوند می‌بیند بلکه از این که خداوند ایمان و رحمت خود را در اختیار بندگانش قرار می‌دهد، بر آن تأکید می‌کند.

ای خالق جان‌ها، تو لطیفی و صبور
بر بندۀ عاصی کرمت باران است

ای خالق جان‌ها، تو عزیز و تو ودود
بر اهل زمین رحمت تو آسان است

 

تحلیل و تفسیر کلی

قصیده‌ی "ترس از خدا" به‌طور کلی به ابعاد مختلفی از ترس از خدا، امید به رحمت الهی، و اشتیاق به بازگشت به مسیر راست اشاره دارد. در این اثر، شاعر همواره بین خوف و رجاء در نوسان است و در پی رسیدن به آرامش روحی و معنوی از طریق ارتباط با خداوند است.

این قصیده به‌ویژه در چهار بخش اصلی تبیین می‌شود:

  1. ترس از خداوند و تأثیر آن بر زندگی:
    در بسیاری از ابیات، شاعر به ترس از خداوند اشاره دارد که نه به معنای ترس معمولی، بلکه ترس از غفلت از خداوند و دوری از او است. این ترس، که با عشق الهی در هم آمیخته است، انسان را به سمت تقوا و توبه سوق می‌دهد.

  2. یافتن پناه در رحمت خداوند:
    شاعر در پی جلب نظر و بخشش خداوند است و می‌داند که تنها رحمت خداوند می‌تواند او را از گناهان و لغزش‌های زندگی رهایی بخشد. او بر این باور است که در میان مشکلات و گناهان، تنها خداوند است که می‌تواند دل‌ها را آرامش بخشد.

  3. اظهار نیاز به وصل و قرب الهی:
    شاعر از خداوند می‌خواهد که او را به خلوت وصل بکشاند تا بتواند از این نزدیکی، نور الهی را دریافت کند و از نیرنگ‌های شیطان و گناهان رهایی یابد.

  4. اعتراف به ضعف انسانی و درخواست برای رحمت:
    در این قصیده، به‌طور پیوسته از ضعف‌های انسانی و اشتباهات خود سخن گفته شده و شاعر از خداوند تقاضای بخشش و کرامت دارد. او می‌داند که گناه جز از رحمت الهی پاک نمی‌شود و از خداوند درخواست می‌کند که در روز قیامت او را مورد نظر لطف و کرم خود قرار دهد.

در نهایت، شاعر به‌واسطه‌ی اشعار خود به مخاطب یادآوری می‌کند که در مسیر زندگی، با وجود تمام گناه‌ها و لغزش‌ها، هیچ‌چیز مهم‌تر از رحمت خداوند و امید به بخشش او نیست. و این قصیده خود به‌نوعی دعوتی است به تفکر در مورد ارتباط روحانی با خداوند و تمرکز بر اصلاح درونی و تقوا.

در کل، این قصیده از دغدغه‌های روحانی و معنوی شاعر می‌گوید و در آن به خوف و رجاء نسبت به خداوند اشاره دارد. شاعر با زبانی عاشقانه و دل‌سوز، از خداوند خواستار بخشش، هدایت، و رحمت است و می‌خواهد که از نور الهی بهره‌مند شود تا از گناهانش رهایی یابد و به قرب الهی نزدیک‌تر شود.

این قصیده بیانگر مبارزه درونی انسان با نفس و گناهان است. شاعر در تلاش است تا نشان دهد که ترس از خداوند و عشق به او می‌تواند انسان را از هلاکت و سقوط نجات دهد. در این شعر، تأکید بر خوف از خدا و در عین حال عشق به اوست، زیرا هر دو عنصر به عنوان راهی برای رشد معنوی و گریز از گناه و غفلت معرفی می‌شوند. این شعر همچنین به انسان یادآوری می‌کند که خداوندی که قادر به بخشش و رحمت است، تنها منبع امید و رهایی از افعال و نتایج گناه است.

سراینده

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۲/۲۸
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی