در اینجا به شرح هر یک از ابیات این قصیدهی آموزنده و اخلاقی میپردازم:
راه حق را بی دلیل و بی نشان / با گمان و با هوس، پیدا مکن
راه حق و حقیقت باید با دلایل منطقی و نشانههای روشن طی شود. استفاده از گمان و هوس در این مسیر باعث گمراهی میشود.گر نداری دانش و فضل و کمال / خود مبادا بیسبب، انشا مکن
کسی که دانش و فضیلت ندارد، نباید بدون دلیل و آگاهی سخن بگوید یا ادعاهای بیپایه مطرح کند.آبروی مرد را چون جان شمر / پاس دار و بیجهت افشا مکن
آبرو و حیثیت افراد همچون جانشان ارزشمند است و نباید بیدلیل و بیجهت آسیب ببیند.هر که را دیدی تهیدست و نزار / مهر او را هیچ کمتر جا مکن
فقر و تهیدستی نباید باعث کاهش محبت به دیگران شود. انسان باید با همدلی و محبت با نیازمندان رفتار کند.نور حق در سینهی پاکان بتافت / خانهی تاریک را مأوا مکن
نور حق در دلهای پاک جلوه میکند. نباید دل تاریک و آلوده را جایگاه خود قرار داد.چون به باطل دم زند هر ناکسی / پیش اهل دل، به او پروا مکن
وقتی افراد ناآگاه و بیارزش سخنان باطل میگویند، نباید به آنها توجه کرد، بهخصوص در حضور اهل دل و حقیقتجویان.هر که از حق گشت دور و بیقرار / با خرد در راه حق، دعوا مکن
کسانی که از حق دور شدهاند، دچار اضطراب میشوند. نباید با خرد و عقل در راه حق با آنها به مجادله پرداخت.عمر کوتاه است و دنیا بیوفا / دل بر این دنیای بی عقبا مکن
دنیا فانی و ناپایدار است و نباید دل به آن بست و عمر کوتاه را در این دنیای بیارزش تلف کرد.هر که را بخشندگی آیین اوست / از کرامت، مهر او، پیدا مکن
انسانهای بخشنده و بزرگوار را باید به کرامت و بزرگواری شناخت و نباید محبت خود را از آنها دریغ کرد.بر دهان بد سخن، مهر سکوت / حرف حق را غرق در املا مکن
برای افراد بدزبان بهتر است سکوت اختیار کرد و سخن حق را با بحث و جدلهای بیهوده آلوده نساخت.زخمدل را با محبت مرهم است / مهر را از سینهات منها مکن
محبت بهترین درمان زخمهای دل است و نباید محبت و مهربانی را از دل خود دور کرد.هر که را دیدی گرفتار غم است / دست او گیر و ز غم رسوا مکن
به یاری غمدیدگان بشتاب و با کمک به آنها از رسوایی و شکستنشان جلوگیری کن.سایهی لطف خدا بر ما بُوَد / این عطا را با گنه حاشا مکن
نعمت و لطف الهی همیشه بر ما جاری است. نباید با گناهان خود این لطف را انکار یا از بین برد.علم را با جان خود پیوند زن / زندگی را صحنهی دعوا مکن
باید دانش را با جان خود عجین کرد و زندگی را به جای میدان نزاع، به عرصهای برای رشد و تعالی تبدیل کرد.گر نداری در دلت نور خرد / راه خود را بسته بر بینا مکن
اگر خودت از خرد و بینش بهرهمند نیستی، راه روشن و هدایتگر را برای دیگران که بینش دارند، مسدود نکن.دانش و بینش چراغ راه توست / راه را تاریک با بلوا مکن
دانش و بینش همچون چراغی است که راه زندگی را روشن میکند و نباید با فتنه و آشوب آن را تاریک ساخت.هر که را دیدی که اهل حکمت است / طعنه بر اندیشهاش بیجا مکن
به اندیشه و حکمت اهل خرد احترام بگذار و به آنها طعنه نزن.دانش ار باشد، سرافرازت کند / عمر خود را صرف سوداها مکن
دانش موجب عزت و سربلندی انسان میشود. نباید عمر خود را در امور بیهوده و خیالات واهی صرف کرد.علم اگر نورت شود، راهت دهد / عقل را تسلیم هر اغوا مکن
اگر علم نور راهت شود، تو را هدایت میکند. نباید عقل خود را به هر فریب و اغوایی تسلیم کرد.آنکه نادان است، در ظلمت بود / پس دلت را محو در رویا مکن
نادانی باعث میشود فرد در تاریکی بماند. نباید دل خود را با خیالات و اوهام مشغول کرد.سرمایهی جان است صبوری، قطعا / صبر را با بازیچهی افوا مکن
صبر سرمایهی ارزشمند جان است و نباید آن را با حرفها و شایعات بیارزش به بازی گرفت.گر که خواهی در بلا محکم شوی / ره به گرداب بلا پیدا مکن
برای قوی شدن در برابر مشکلات، نباید خود را عمداً در موقعیتهای خطرناک و مشکلساز قرار داد.هر که را دیدی که در رنج است و غم / طعنه بر احوال او بی جا مکن
باید به کسانی که در رنج و غم هستند احترام گذاشت و به حال آنها طعنه نزد.زندگی بیصبر، زندانی بلاست / پس تو خود را در بلا پیدا مکن
زندگی بدون صبر و تحمل، همچون زندانی از بلاها و مشکلات است. نباید خود را در این وضعیت قرار داد.گر که خواهی در خطر محکم شوی / خویش را تسلیم هر غوغا مکن
برای قوی شدن در خطرات، نباید خود را به هر آشوب و غوغایی بسپاری.آنکه را دردی نباشد، ناتمام / پس دلت را غرق در رؤیا مکن
کسی که درد و رنجی را تجربه نکرده باشد، به کمال نرسیده است. نباید دل را با رؤیاهای بیاساس فریب داد.صبر را باید "رجالی" دل سپرد / حرف بیمبنا ز آن بر پا مکن
برای رسیدن به کمال باید صبر پیشه کرد و از گفتن سخنان بیپایه پرهیز کرد.
این قصیده با نگاهی عمیق به اخلاق، عرفان و حکمت زندگی، مجموعهای از نصایح ارزشمند را با بیانی ساده و شیوا ارائه میدهد.
- ۰۳/۱۲/۱۰