نغمهی معرفت
دل در طلب گوهر جان است هنوز
در عمق وجود خود نهان است هنوز
این گوهر معرفت، تجلی ز خداست
از عشق و نوای دلستان است هنوز
در این رباعی، «معرفت» بهعنوان گوهر گرانبها و هدف نهایی دل معرفی شده است. هر مصرع نگاهی عمیق به ماهیت معرفت و ارتباط آن با عشق و تجلی الهی دارد.
"دل در طلب گوهر جان است هنوز"
دل، بهعنوان مرکز احساسات و آگاهی، در جستجوی «گوهر جان» است. «گوهر جان» استعارهای از معرفت و حقیقت وجودی انسان است. «هنوز» نشان میدهد که این طلب پایدار و مداوم است و دل همچنان در مسیر کمال و آگاهی قدم برمیدارد."در عمق وجود خود نهان است هنوز"
این مصرع به این نکته اشاره دارد که گوهر معرفت در عمق وجود انسان مخفی است. معرفت بهصورت بالقوه در هر انسانی نهفته است، اما برای کشف آن باید به درون خود سفر کند. «نهان است هنوز» به نوعی بیانگر پردهبرداری تدریجی و نیاز به سلوک و تلاش برای رسیدن به آن است."این گوهر معرفت، تجلی ز خداست"
شاعر معرفت را پرتوی از نور الهی میداند. معرفت نه تنها از جنس دانش ظاهری، بلکه نوعی الهام و تابش نور خداوند در دل سالک است. «تجلی ز خداست» نشان میدهد که معرفت حقیقی از جانب خداوند به انسان میرسد و حاصل فیض اوست."از عشق و نوای دلستان است هنوز"
معرفت از دل عاشقانه و نغمهی دلنشین عشق الهی برمیخیزد. «نوای دلستان» میتواند به الهامات درونی و زمزمههای عشق خداوند در دل سالک اشاره داشته باشد. واژه «هنوز» نیز تداوم و پویایی این جریان عاشقانه را نشان میدهد.
بهطور کلی، این رباعی رابطهی عمیق میان معرفت، عشق و تجلی الهی را بیان میکند و دل را بهعنوان جویندهای عاشق و پیوسته در مسیر معرفت توصیف میکند.
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۲/۰۸