باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی عقل مستفاد
عقل مستفاد
عقلی که رسد به قلهی علم و کمال
بگذارد ازین عالمِ اوهام و خیال
چون نورِ الهی به ضمیرش تابید
بیواسطه بیند رخِ معشوق، جلال
شرح و تفسیر رباعی "عقل مستفاد"
عقلی که رسد به قلهی علم و کمال
در این مصرع، به جایگاه والای عقل مستفاد اشاره شده است. در فلسفهی اسلامی، بهویژه در اندیشههای فارابی و ابنسینا، عقل مستفاد برترین مرحلهی عقل انسانی است که به بالاترین حد درک و شهود میرسد. "قلهی علم و کمال" کنایه از نهایت تکامل عقلی و معرفتی است، جایی که عقل از سطح دانش نظری فراتر رفته و به شهود حقیقت دست مییابد.
بگذارد ازین عالم اوهام و خیال
در اینجا، شاعر مرحلهی عبور عقل از دنیای محسوسات و خیالات را توصیف میکند. از دیدگاه عرفانی، جهان مادی سایهای از حقیقت است و عقل مستفاد زمانی به کمال میرسد که از اوهام و خیالات حسی فراتر رود و به درک حقایق مجرد دست یابد. این مصراع یادآور نظر افلاطون دربارهی عالم مثل و همچنین دیدگاه ملاصدرا در باب حرکت جوهری است که انسان را از عالم مادی به سوی عالم عقل و شهود هدایت میکند.
چون نور الهی به ضمیرش تابید
در این مصرع، مرحلهی تجلی حقیقت در عقل مستفاد بیان شده است. "نور الهی" اشاره به فیضی دارد که از عالم الهی بر عقل انسان میتابد و او را از قیود عالم ماده رها میسازد. این ایده با مفهوم اشراق در حکمت اشراقی سهروردی و همچنین تجلی حق بر قلب عارف در عرفان اسلامی همخوانی دارد. این نور همان علم حضوری است که بدون واسطه، حقیقت را برای عقل آشکار میکند.
بیواسطه بیند رخ معشوق، جلال
اوج شهود و وصال در این مصرع نهفته است. "بیواسطه" اشاره به معرفت مستقیم و بیپرده دارد که در فلسفهی اشراق و عرفان نظری به آن کشف و شهود گفته میشود. در این مرحله، عقل مستفاد دیگر به استدلال نیازی ندارد، بلکه مستقیماً رخ معشوق (حقیقت مطلق، ذات الهی) را مشاهده میکند. "جلال" نماد عظمت و شکوه الهی است که در قرآن کریم نیز در آیهی "وَ یَبْقَى وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ" (الرحمن، ۲۷) به آن اشاره شده است.
جمعبندی:
این رباعی به زیبایی مسیر تکامل عقل را از عقل هیولانی (قوهی بالقوه) تا عقل مستفاد (اتصال به عقل فعال و شهود حقیقت) ترسیم میکند. در واقع، بیانگر مسیری است که انسان از سطح ادراکات حسی و خیالی عبور کرده و به حقیقت محض و شهود بیواسطهی معشوق ازلی نائل میشود.
تعریف و تبیین کامل عقل مستفاد
عقل مستفاد بالاترین مرتبهی عقل انسانی است که در آن، ادراک بیواسطهی حقایق رخ میدهد. این مفهوم، ریشه در فلسفهی فارابی، ابنسینا و ملاصدرا دارد و در عرفان اسلامی نیز با معرفت شهودی و کشف و شهود پیوند خورده است.
مراتب عقل در فلسفهی اسلامی
فیلسوفان مسلمان، عقل را به چهار مرتبه تقسیم کردهاند:
-
عقل هیولانی (عقل بالقوه):
- قوهای خام و ناآگاه که قابلیت کسب معرفت را دارد اما هنوز هیچ دانشی را درک نکرده است.
- مانند صفحهای سفید که آمادگی نوشتن هر علمی را دارد.
- این مرتبه، آغازین مرحلهی عقل انسانی است.
-
عقل بالملکه:
- مرحلهای که عقل برخی علوم بدیهی و مقدماتی را درک کرده است.
- توانایی فهم اصول اولیهی برهان و استدلال را دارد، اما هنوز به معرفت عمیق و جامع نرسیده است.
-
عقل بالفعل:
- عقل در این مرتبه، توانایی استدلال و تحلیل برهانی را بهدست آورده است.
- فرد در این سطح، علوم نظری و مفاهیم پیچیده را درک میکند و برهان میآورد.
-
عقل مستفاد:
- عالیترین مرحلهی عقل که در آن، ادراک بدون نیاز به استدلال و برهان انجام میشود.
- فرد به مرحلهای میرسد که مستقیماً و بیواسطه حقایق را مشاهده میکند.
- در این مرتبه، عقل انسانی با عقل فعال پیوند مییابد و معارف را بیواسطه و حضوری دریافت میکند.
عقل مستفاد از نگاه ابنسینا و فارابی
ابنسینا در کتاب شفا، عقل مستفاد را مرحلهای میداند که در آن، فرد چنان به عقل فعال متصل میشود که گویی خود او عقل فعال شده است. در این مرحله، فرد نیازی به استدلال ندارد و علم را بهصورت مستقیم و شهودی درک میکند.
فارابی در نظریهی معرفت خود، عقل مستفاد را نهایت کمال انسانی معرفی میکند. به باور او، در این مرحله، فرد به حقیقت هستی آگاه میشود و دیگر از ابزارهای منطقی و استدلالی بینیاز است، زیرا علم را از سرچشمهی اصلی آن، یعنی عقل فعال، دریافت میکند.
عقل مستفاد در فلسفهی ملاصدرا
ملاصدرا در حکمت متعالیه، عقل مستفاد را نتیجهی حرکت جوهری نفس میداند. از نظر او:
- نفس انسان، از عقل هیولانی شروع میکند و با تکامل وجودی به عقل مستفاد میرسد.
- این فرآیند نوعی صیرورت وجودی است که در آن، انسان با حرکت بهسوی تجرد کامل، عقل مستفاد را درک میکند.
- در این مرحله، حجابهای مادی و خیالی کنار میروند و انسان به حقیقت مطلق هستی متصل میشود.
عقل مستفاد در عرفان اسلامی
- در عرفان اسلامی، عقل مستفاد همان مرحلهی وصل و شهود است که در آن، انسان حقیقت را با چشم دل و مشاهدهی مستقیم درک میکند.
- ابنعربی این مرحله را با "عینالیقین" مقایسه میکند، یعنی جایی که سالک حقیقت را نه از طریق برهان، بلکه با تجربهی مستقیم باطن درمییابد.
- در این مرحله، معرفت از طریق اشراق و نور الهی به قلب انسان وارد میشود، همانطور که در قرآن آمده است:
"اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" (نور، ۳۵)
ویژگیهای عقل مستفاد
✅ درک حقایق بدون نیاز به استدلال و قیاس
✅ اتصال با عقل فعال و دریافت فیض مستقیم از آن
✅ رسیدن به معرفت حضوری و شهودی
✅ خروج از محدودهی وهم و خیال و ورود به معرفت یقینی
✅ مشاهدهی حقیقت چنانکه هست، بدون واسطهی الفاظ و مفاهیم
جمعبندی
عقل مستفاد، عالیترین مرتبهی تکامل عقلانی و معرفتی انسان است که در آن، فرد دیگر به ابزارهای منطقی نیاز ندارد و حقیقت را بیواسطه مشاهده میکند. این مرتبه، همان هدف نهایی حکمت و عرفان است که در آن، انسان از قید محدودیتهای فکری و حسی رها شده و به درک شهودی حقیقت میرسد.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۱/۱۹