باسمه تعالی
حضرت مهدی
دیدار
غزل(3)
من پیر شدم، از غم دوری و جدایی
یک لحظه نشان ده، رخت ای نور الهی
معشوق منی، مشعل قرآن و رسالت
یک لحظه نگاهت، سبب رشد و رهایی
مردم همه مشتاق تو در عصر و زمانه
کی می شود ای حضرت مهدی که بیایی؟
عمرم شده طی،منتظر روی تو هستم
یک لحظه نظر بر من عاشق بنمایی
هر جا نگرم، دست خدا، دست ولایت
هر جا اثری از تو، ولی جای تو خالی
مخفی زمنی، دلبر دیرین و رفیقم
بی تاب توام، چهره نما،رو ننمایی
من جذب نگاه تو شوم ،گر تو ببینم
مشتاق توام، مظهر انوار خدایی
دستت به سر میثمی از لطف گذاری
درمان کنی این درد که جانا تو دوایی
آن شد که رجالی همه از عشق تو گوید
چون وارث ارضی و خودت حرف نهایی
سروده شده توسط
علی رجالی و مهدی میثمی
- ۹۷/۰۹/۲۲