یاد گیری
سوالی که ممکن است برای ما مطرح باشد،اینکه چگونه سخن گفتن را یاد گرفتیم وما با یکدیگر از طریق زبان نظرات خود را به دیگران می فهمانیم.
اگر به یک طوطی بنگریم با تمرین و تکرار امکان انعکاس مطالبی که به طوطی آموخته ایم مقدور می باشد.
نوزادی که به دنیا می آید همانند طوطی ولی با سرعت و توانایی بیشتر رفتار و سخن ما را یاد می گیرد که یکدیگر چگونه و به چه طریق منظور خود را بیان می کنند.
ذهن ما بطور مرتب در حال ثبت مطالب که از طریق چشم و گوش و بطور کلی حواس بدست می آورد می باشد.وقتی به دانشمندان می نگریم با خواندن و نوشتن و دیدن و گفتن در طول سالیان دراز مطالب گوناگون را در ذهن خود بایگانی می کنند و در وقت لزوم انعکاس و تجزیه و تحلیل می کنند.
نوزادان در کشور های گوناگون زبان مادری خود را در اثر دیدن و شنیدن به تدریج یاد می گیرد.این دلالت دارد بر اینکه نحوه یاد گیری و سخن گفتن ما اکتسابی است. و ذهن ما در زمان تولد خالی است
و ما به تدریج در طول زمان آن را پر می کنیم.لذا الگوی و آینه ما در فر زندان منعکس می گردد.
کودک وقتی به جامعه بزرگتر وارد می شود با افراد گوناگون آشنا و با حو ادث مختلف روبرو میشود. لذا بعضا شاهد رفتاری از کودک می شویم که خانواده او رفتار و عقاید دیگری دارند.
چیزی که افراد را متمایز می کند قدرت تجزیه و تحلیل افراد است.به نظر می رسد علاوه بر ضرورت یاد گیری ،ارثی هم باشد.
دکتر علی رجالی
- ۹۵/۰۸/۰۲