سجده کن بر در گه پاک خدا
گر پذیرای تو شد یزدان پاک
می برد چون حر به نزد اولیا
السلام ای گوهر دریای جان
چلچراغ محفل و نور جنان
طایر خلد برینی و شهید
رهنمای عاشقان در هر زمان
این زمان چیست که صاحب دارد
صاحبش کیست که طالب دارد
او بود غایب و حاضر همه جا
گوهری هست که نایب دارد
این زمان چیست که سرعت دارد
صاحبش کیست که غیبت دارد
گوهری هست که نایب دارد
کارها جاری وحکمت دارد
السلام ای ساقی لب تشنگان
ای انیس و همدم درماندگان
لحظه ای از تو ولایت دور نیست
ای سپهسالار و ای شیر زمان
بی ید و همتای جهان ،ابوالفضل
گوهر شهوار زمان، ابوالفضل
مظهر ایمان و یقین،ابوالفضل
الگوی عشق وجان فشان، ابوالفضل
السلام ای صاحب تفسیر دین
صاحب علم و کمال عالمین
مذهب شیعه به نامت مفتخر
رهنماو مقتدای مسلمین
شهر علم با دست فرزند علی
بار دیگر همچو جدش منجلی
چند صد عالم ز علمش بهره ور
صادق و عابد بود نورجلی
با لگد بر نفس و بر امیال پست
می شوی از جام وصل یار مست
دل به فیض سرمدی تسکین شود
هر که بار خویش را جانانه بست
ای انیس دل امام هشتمین
جان به قربان تو ای در ثمین
گو به مهدی ،ای امام شیعیان
در فرج تعجیل کن،ای نازنین
ای رضا،ای مظهر عدل و شرف
ای که قرآنت سخن بود و هدف
وادی طوس از وجودت گلشن است
می درخشی همچو در اندر صدف