رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

رحلت پیامبر

باسمه تعالی
برداشتهایی از نهج البلاغه
خطبه اول_قسمت ۴۹
رحلت

امیر المومنین می فرمابند خداوند پیامبر اسلام را در پایان عمر خود به سوی خود برد.خداوند چندین برابر کرامتی که پیمبر اسلام در دنیا داشت،به او عطا نمود.خداوند نخواست بیش از این روح و روان او در سختی و عذاب در دنیا باشد.لذا او را قبض روح نمود و روح او به ملکوت اعلی پیوست و به لقای حق تعالی رفت.

ای محمد، مظهر خلق کبیر
حکم حق جاری نمودی در غدیر
خلق را منجی و هادی گشته ای
صاحب حمد و مقام بی نظیر

دکتر علی رجالی
@sharhnahjolbalagh
.

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

صاحب حمد

ای محمد، مظهر خلق خبیر

حکم حق جاری نمودی در غدیر

خلق را منجی و هادی گشته ای

صاحب حمد و مقام بی نظیر


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

بهار انسان

باسمخ تعالی
برداشتهایی از نهج البلاغه
خطبه اول_قسمت ۴۸
بهار انسان

نقش بهار زنده کردن زمین مرده است.پیامبران نقش مشابهی در زنده کردن روح و جان انسان ها دارند.با آمدن بهار سر سبزی و بوی خوش گلها به مشام می رسد.با آمدن پیامبران هدایت انسانها از جهالت و گمراهی به سربلندی و عزت فرا می رسد.
پیامبر اسلام در سر زمینی مبعوث شد که مردمانش از نظر فرهنگ پائین بودند.حتی دختران خود را زنده به گور می کردند و زنان خود را در بازی قمار به مسابقه می گذاشتند.خداوند در آن زمان کارایی دین را نشان داد و آنها را به راه درست رهنمون ساخت.
امیر المومنین می فرمایند با مبعوث کردن آخرین پیامبر،خداوند به قولی که داده بود جامع عمل پوشاند و آخرین پیعمبر را معرفی نمود.بعلاوه پیامبران قبلی زمینه را برای آمدن آخرین پیامبر برای معرفی کامل ترین دین خدا فراهم نموده بودند.آخرین پیامبر گرامی زمانی مبعوث شد که مردمان آن زمان در گمراهی و ظلالت و جهالت بسر می بردند.
خداوند توسط نبی اکرم مردم را از جهالت و گمراهی نجات داد.

از وجود اقدس شمس الهدی
می شود عالم پر از نور و صفا
بیرق ختم رسولان در کفش
تا کند دین خدا را او به پا


دکتر علی رجالی
@sharhnahjolbalagh

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

سایه خدا

باسمه تعالی
برداشتهایی از نهج البلاغه
خطبه اول_قسمت ۴۷
سایه خدا

امیر المومنین می فرمایند،پبامبرانی که مبعوث می شدند در کتاب و گفتار خود وعده ظهور پیامبران بعدی با صفات آنها را می گفتند.در تورات حضرت موسی به یهودیان بشارت داده شده که آخرین پیامبر بنام احمد به پیامبری مبعوث می گردد.او در مکه بدنیا می آید و به مدبنه هجرت می کند.همچنین در انجیل هم اشاره دارد به آمدن آخرین پیامبر دارد.تا اینکه زمین بدون امام و پیام آور الهی نباشد.
زندگی انسان ها دو گونه است.بعضی ها رفتارشان همانند تیر اندازی کهتیر های خود را به سایه یک پرنده هوایی برای شکار آنپرتاب می کنند.عمر اینان همانند صندوق تیر است که با هر تیری که به طرف سایه پرتاب می کنند.بتدریج تیر ها تمام می شود و هر گز پرنده ای را نمی توانند شکار کنند.دسته دوم کسانی هستند که خداوند سایبان آنهاست و سایه خدا پیامبران الهی و امامان هستند.با رفتن به دنبال سایه خدا کسب معرفت می کنند و امکان پرواز و شکار هستی را پیدا می کنند.

دیر فهمیدم که دانش نیست در حمل کتاب
دیر فهمیدم زمان طى شد ومن در منجلاب
تا به کی غافل بمانم اندر این دنیای پست
دیر فهمیدم  که دنیا نیست چیزی جز سراب

دکتر علی رجالی
@sharhnahjolbalagh


  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

اشک چشمان

اگرعشقی بود، آن عشق مولاست       
  اگر نوری بود، آن نور والاست
اگر اشکی بود، آن اشک شوق است          
   شفای باطن و بیداری ماست

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

اشک

باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۱۱. _ بیت نهم
اشک

حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان
باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما

دیده به معنای چشم است.منظور از دانه قطره است.لذا دانه اشکی به معنای قطره اشکی می باشد.همی ، یعنی بطور پیوسته.فشان به معنای بریز و نثار کن می باشد.
باشد که به معنای امید است می باشد.قصد کردن،یعنی روی آوردن است.منظور از مرغ وصل کند قصد دام ما،یعنی مرغ هوایی به طرف تور ما آید.
در حقیقت عنایت حق ما را شامل شود.
صیادان برای شکار پرندگان در دام خود مقداری دانه می ریزند تا مرغ هوایی به خاطر گرسنگی اسیر دام گردد.
حافظ عنایت حق را به یک مرغ هوایی که به این ساد گی صید نمی شود تشبیه کرده است.او اعتقاد دارد که دانه این دام اشک های چشمان است.آنهم اشکهای پشیمانی و توبه از گناهان.چون باعث شستشوی روح و روان می گردد و فاصله عاشق و معشوق را کم می کند.در نتیجه وصال صورت می گیرد.این سیلاب اشک ، انسان را به دریای رحمت رهنمون می کند.اشکها هم ناپاکی ها را از دل می شویند و هم دلها را سوی حق می برد.

اگرعشقی بود، آن عشق مولاست       
  اگر نوری بود، آن نور والاست
اگر اشکی بود، آن اشک شوق است          
   شفای باطن و بیداری ماست

دکتر علی رجالی
@asharhafez۷

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

مقاومت

شیعه یعنی استقامت در نبرد

در نبرد حق و باطل تا ابد

این بود آیین و رسم شیعیان
حق مظلومان ستادن همچو مرد

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

اعمال ظاهر و باطن

باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۱۱ _بیت هشتم
ظاهر و باطن

ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست
نان حلال شیخ ز آب حرام ما

منظور از ترسم در اینجا، یعنی یقین و اطمینان داشتن است.صرفه به معنای سود و بهره است به روز قیامت روز باز خواست می گویند .نان حلال شیخ،کنایه از شیخی است که با اظهار زهد خود به نان و نوایی می رسد.به شراب ،آب حرام گفته می شود.
آدم های ریا کار و آدم های مخلص همانند پیازی می مانند که یکی بیرون از خاک و در انظار مردم رشد می کند و دیگری در زمین و دور از چشم مردمان رشد و نمو می کند.اولی با رشد خود اگر چه به ظاهر سبز می گردد اما در نهایت خاصیت پیاز بودن را از دست می دهد و حتی مضر و قابل استفاده نمی شود.اما دیگری هر چه بزرگتر می شود در درون خاک بزرگتر می گردد و هر لحظه قابل بهره برداری است.
حافظ ریا کاران را از کسانی که به میخوارگی مشغول هستند پست تر می داند.او عبادتی که همراه با ریا باشد را بدتر ازشراب نجسی می داند که انسان های می خوار می خورند.
حافظ می گوید یقین دارم که در روز قیامت بهره ای که از آن نانی که زاهدان ریاکار آن را حلال می دانند از شراب نجسی که ما می خوریم بیشتر نیست.آنان رجحانی بر ما ندارند.او اعتقاد دارد که آدم مشروبخوار تنها به خود صدمه می زند.اما آ دم ریاکار علاوه بر خود و مردم به دین خدا صدمه می زند و موجب عدم استقبال دین خدا برای دیگران قرار می گیرد.
تعبیر دیگر این است که می ترسم از روز قیامت که وقتی به اعمال ما نگاه می کنند.هر دو کار حرامی انجام داده ایم.با این فرق که کار یکی نجاستش آشکار و کار دیگری ظاهر پاک و تمیز دارد. قضاوت خداوند هم به باطن ها است.

عبادت ذکر تنها با خدا نیست
پیمبر گفت، در دین انروا نیست
عبادت را بود اعمال ظاهر
نماز و صوم و حج، اندر خفا نیست

دکتر علی رجالی
@asharhafez

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

سیر حق


سیر حق باشد مسیری د لربا
با قبول  دین و ایمان  بر خدا
گر یقین پیدا شود در معرفت
نیست شکی در وجود و درلقا

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

دل خوشی

باسما تعالی
برداشتهایی از اشعار حافظ
غزل ۱۱ _ بیت هفتم
دل خوشی

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما

مستی به معنای از خود بی خود شدن است.شاهد به معنای گواه و ناظر است.یکی از صفات خداوند، شاهد است.به هر چیزی که بنگریم شهادت بر وجود خدا می کند.
منظور از دلبند ،معشوق می باشد.زمام به معنای اختیار امور است.
حافظ می گوید که تمام تلاش ما این است که از لاک خود خواهی بیرون آییم و زمام امور را به خدای متعال بسپاریم.نه به خاطر نرفتن به جهنم و یا به خاطر رفتن به بهشت ،بلکه بخاطر توجه و نظری که خدا به ما کند.گویا اینچنین نوشته اند که تنها راه لقای حق تعالی بیرون رفتن از خود و حرکت به سمت خداست.

سیر حق باشد مسیری د لربا
با قبول  دین و ایمان  بر خدا
گر یقین پیدا شود در معرفت
نیست شکی در وجود و درلقا

دکتر علی رجالی

@asharhafez

  • علی رجالی