رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۳ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اوصاف اولیای الهی در بیان مولی الموحدین، امام علی(ع)

سلطان الولیاء و الموحّدین ٬ وجه الله فی السموات و الارضین ٬ مولی الکونین امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه افضل الصلوات الثقلین درباره مشخصات و صفات اولیای الهی (مادون حضرات معصومین علیهم السلام) فرموده اند :
" حقاْ و تحقیقاْ اولیاء خدا ٬ تنها آنانند که به باطن و ملکوت دنیا نظر انداختند آنگاه که مردم به مظاهر فریبنده ی آن چشم دوختند . و سرگرم تدارک و استعداد برای عوالم و منازل پس از مرگ شدند آنگاه که مردم مشغول تمتع از لذات فانیه و زودگذر آن بودند .
در مجاهده ی با نفس و قوا و آمال آن ٬ که می ترسیدند آنان را از پای درآورد فائق آمده و از نفس عبور نمودند و از دنیا آنچه برای نفس آنان کمال نبود و به یقین دانستند که هنگام مرگ از آنان مفارقت می کند ٬ رها کرده و بدان نپرداختند .
حرص اهل دنیا بر تمتع و بهره مندی بیشتر از نعمتهای آن را خوار و کم شمرده و آنچه را دیگران از مال و جاه و اعتبار دنیا تحصیل کردند از دست رفته دانستند .
آنان با آنچه مردم با آن از در صلح و دوستی در آمده بودند دشمن بوده و با آنچه مردم آن را دشمن داشتند دوست بودند .
تنها این اولیای الهی هستند که ترجمان و مفسر کتاب خدا می باشند ( و حقایقی و معانی بلند آن کتاب آسمانی را در مکتب آنان باید آموخت ) و آنان نیز تنها به کتاب خدا شناخته می شوند ( چرا که معانی و صفاتی که بدان متحقق بوده اند در آن کتاب الهی آمده است و آیات قرآن آینه دار جمال و جلال آنان است . این اولیاء که جامع جمیع اسماء و صفات حضرت حق هستند حقیقت قرآن می باشند و قرآن عنوان و ظاهر آنان است و مردم نیز به برکت ایشان قرآن را شناختند ) پس قرآن و کتاب خدا به آنان استوار بوده و آنان نیز به کتاب خدا و دستورات آن پا برجا هستند .
هیچ چیزی را برتر از آنچه خود بدان امید دارند که رضای الهی و لقاء حضرت حق باشد ٬ مایه ی امید نمی دانند و هیچ امری را غیر از آنچه خود از آن خائفند که غضب و فراق خداوند متعال باشد ٬ قابل ترس نمی شمارند . و همیشه در میان دو کرانه ی رجا و خوف از حضرت پروردگار سیر می کنند . "
" خلائق و بشر مادّی قادر بر ادراک حقیقت اوصاف خدای عزوجل نیست . پس همانگونه که نمی تواند بر حقیقت صفت خدای عزوجل علم و اطلاع پیدا کند ٬ بر ادراک و عرفان حقیقت صفت رسول خدا صلوات الله علیه نیز قادر نیست . و همانطور که نمی تواند بر حقیقت صفت رسول خدا اشراف حاصل کند بر اداراک و معرفت حقیقت صفت امام علیه السلام نیز قادر نمی باشد . و همانطور که از علم به حقیقت صفت امام علیه السلام عاجز است ٬ از ادراک و معرفت حقیقت صفت مومن نیز عاجز است . "

به نقل از:
- نهج البلاغه حکمت ۴۳۲ -طریق الی الله-2
  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از آیات قرآن

تاسوعا و عاشورا

تاسوعا یعنی نهم و عاشورا یعنی دهم.حضرت عباس در عاشورا شهید شد، نه در تاسوعا، ولی به خاطر ارادت به آقا ابوالفضل یک روز را به ایشان اختصاص می دهند.
   حضرت ابوالفضل بخاطر وفا به آقا امام حسین و بصیرتی که داشت، جایگاه والایی پیدا کرد.دشمن به او پیشنهاد رها کردن برادر را در مقابل پول داد.اما حضرت ابوالفضل با ناراحتی آنرا رد کرد.او ولایت پذیر بود .
   امام صادق در زیارت نامه ، حضرت ابوالفضل را عبد صالح خدا می گوید.خداوند در قرآن می فرماید راه مستقیم، راه صالحین، راه شهدا و راه انبیاست.عبد صالح بنده مخلص خداست و همواره در همه حال و در هر  شرایط  بندگی خدا را می کند.

عباس غوغا می کند، بی دست ، امضا می کند
زینب افشا می کند، او خصم، رسوا می کند
اصغر نجوا می کند، با خون ، گلگون می کند
دین  خدا  را  جملگی، احیا  و  بر پا  می کند

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

حی و قیوم

باسمه تعالی

برداشتهایی از آیات قرآن

 حی و قیوم

یکی از صفات خدا حی بودن اوست.خداوند نه تنها همیشه زنده است، بلکه زنده کننده نیز می باشد.خداوند چشمه حیات است و همه به اذن او زنده هستند.حیات طیبه از خدای متعال است.
    از صفات دیگر خدا قیوم بودن اوست.قوام و رکوع و قیام ما از خداست.انسان ها میوه باغ الهی هستند، وجود میوه به خاطر قوام و سربلندی درخت از خاک است.
     قیوم عطا کننده قوام، برای قیام است.رابطه قیوم با قیام، همانند بنا و ساختمان نیست که پس از تکمیل ساختمان بهم نیاز نداشته باشند.بلکه همانند صاحب سایه و سایه می ماند.چناچه لحظه ای عنایات الهی از چیزی قطع گردد ،آن چیز از بین می رود.سایه وقتی حرکت دارد ، که صاحب سایه حرکت کند.وجود هر چیز بستگی کامل به اراده و اذن الهی دارد.

دیر فهمیدم که مرگ آید بسوی هرکسی
دیرفهمیدم که رزق ما رسد حتی خسی
دیر فهمیدم  که  ایزد  ناظر  احوال ما
پس چرا هر روز و شب  دل واپسی

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از آیات قرآن

محکمات و متشابهات در قرآن

در قرآن آیه هایی وجود دارد که معنا و منظور آیه روشن و گویاست، که آنها را محکمات گویند.بعضی از آیات ، همانند حروف مقطعه، در ابتدای بعضی از سوره ها ،منظور خداوند از آن شفاف نیست.به این آیات، متشابهات گویند.
  حروف مقطعه، بخاطر جدایی از هم، بی معنی هستند.چنانچه حروف با منظور خاص کنار هم قرار گیرند. در اینصورت معنی پیدا می کنند.
   انسان ها نیز تا زمانی که تک روی می کنند و دنبال اسم  و نامی برای خود هستند ، ماندگار نیستند.بالعکس، عرفا بخاطر عدم تمایل به شهرت، در دل مردم جایی پیدا کرده و معروف می شوند.تا زمانی که ما دنبال دنیا می دویم او از ما فرار می کند.اگر از دنیا طلبی و دنیا دوری کنیم ، آنگاه دنیا به ما رو می کند.
  آدم ها وقتی معنی پیدا می کنند ، که در کنار هم قرار گیرند و از انزوا دوری کنند و با تعامل در کنار هم قرار گیرند.

چرا حرص دنیا تو را کورکرد
مکن تکیه بر آن،که دل تور کرد
 فریبنده است چرخ گردون و دهر
تو را از عبادت بسی دور کرد

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از زیارت جامعه

ارزش انسان

جایگاه معرفتی انسان، پس از مرگ شفاف و مشخص می گردد. همانند یک انار ، که پس از شکافتن و چشیدن طعم و شیرینی آن معلو م می شود.
   خداوند اهل بیت و متعاقب آن امامان را ماموریت داد که به ارشاد و اصلاح اندیشه و افکار مردم بپردازند.ارزش انسان به فکر و اندیشیده اوست، بالاخص نگرش او در رابطه با خدای متعال است.
    نجات انسانها در صداقت و راستی است.انسان هر گز با دروغگویی و تهمت به جایی نمی رسد. رسالت اهل بیت آگاهی بخشیدن و پیشگیری از اشتباهات روزمره ماست.
   تعالی و رشد معنوی انسان در کسب معنویات و معارف الهی است ، که از طریق چهارده معصوم امکان پذیر است.

آدمی را دین و ایمان  و یقین
می کند  کامل ، وفادار و امین
آدمی را فهم و ادراک و شعور 
می برد تا عرش اعلا از زمین

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

عجب شوری به پا کرده شهادت
شهید دشت صحرا با رشادت
کند محسن دگرگون حال ما را
نصیبش شد شهادت در اسارت


شهید دشت و صحرا با رشادت

عجب شوری به پا کرد تا قیامت

به پا کرده عزا اندر عزا یی

 شهادت شد نصیبش در اسارت
    

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

آیه الکرسی

باسمه تعالی

برداشتهایی از آیات قرآن

آیه الکرسی

خداوند در آیه الکرسی که در سوره بقره آمده است، خدا را معرفی می کند.می گوید خدا حی است و همواره زنده است و زنده می کند و هیچ معبودی جز او نیست که شایستگی عبادت را داشته باشد.
    خداوند بر پادارنده جهان هستی است و هرگز برای لحظه ای نمی خوابد.لذا همواره بیدار است و لحظه ای مخلوقاتش را تنها نمی گذارد.او خالق زمین و آسمان هاست.خدا شافع انسان در دو عالم است.
     آیه الکرسی شناسنامه خداست و خدا را به تصویر کشیده است. پیامبر گرامی می فرماید عظیم ترین آیه در قرآن آیه الکرسی است.اوج قرآن در آیه الکرسی است.
  

تجلی حق، در صفات خداست
نه در ذات و ،نه جلوه هاست
ملک می دمد ، روح رابر بشر
باذن خدا، آدمی را بقاست

دکتر علی رجالی
آیه الکرسی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

وصیت‌نامه شهید محسن حججی را با هم می‌خوانیم:

حالا که دستهایم بسته است می‌نویسم نه با قلم که با نگاه و نه با جوهر که با خون، رو به دوربین ایستاده‌ام و ایستاده‌ام رو به همه شما، رو به رفقا، رو به خانواده‌ام، رو به رهبر عزیزم و رو به حرم. حرامزاده‌ای خنجر به دست است و دوست دارد که من بترسم و حالا که اینجا در این خیمه‌گاهم هیچ ترسی در من نیست. تصویرم را ببرید پیشکش رهبر عزیز و امامم سید علی خامنه‌ای و فرمانده‌ام حاج قاسم و به رهبرم بگویید که «اگر در بین مردمان زمان خودت و کلامت غریبید ما اینجا برای اجرای فرمان شما آمده‌ایم و آماده تا سرمان برود و سر شما سلامت باشد».

آسمان اینجا شبیه هیچ‌جا نیست حتی آسمان روستای دورک و وزوه که در اردوی جهادی دیده‌ام یا آسمان بیابان‌های سال‌های خدمتم، اینجا بوی دود و خون می‌آید. کم‌کم انگار لحظه دیدار است ولی این لحظه‌های آخر که حرامیان دوره‌ام کرده‌اند می‌خواهم قصه بگویم و قصه که می‌گویم کمی دلم هوایی علی کوچولویم می‌شود ولی خدا وعده داده که جای شهید را برای خانواده‌اش پر می‌کند، اما حتماً قصه‌ام را برای علی وقتی بزرگ شد بخوانید.

قصه کودکی‌ام که با پدرم در روضه‌های مولا اباعبدالله الحسین(ع) شرکت می‌کردم، قصه لرزش شانه‌های پدر و من که نمی‌دانستم برای چیست. پدرم با اینکه کارگری ساده بود همیشه از خاطرات حضورش در دفاع مقدس می‌گفت و توصیه می‌کرد:

«پسرم، دفاع مقدس و رشادت و مجاهدت برای اسلام و دین هیچ‌وقت تمام‌شدنی نیست و تا دنیا هست مبارزه بین حق و باطل هم خواهد بود ان‌شاءالله روزی هم نوبت تو خواهد شد».

دوران کودکی و مادری که کلید رفتنم به قتلگاه در دستان اوست و او بود که اجازه داد. مادرم همیشه می‌گفت «تو را محسن نام گذاشتم به‌یاد محسن سقط‌شده خانم حضرت زهرا(س)». مادر جان، اولین باری که به سوریه اعزام شدم دریچه‌های بزرگی به‌رویم باز شد اما نمی‌دانم اشکال کارم چه بود که خداوند مرا نخرید.

بازگشتم و چهل هفته به جمکران رفتم و از خداوند طلب باز شدن مسیر پروازم را کردم. تا اینکه یک روز فهمیدم مشکل رضایت مادر است. تصمیم گرفتم و آمدم به دست و پای تو افتادم و التماست کردم و گفتم مگر خودت مرا وقف و نذر خانم فاطمه زهرا(س) نکردی و نامم را محسن نگذاشتی، مادرجان، حرم خانم زینب(س) در خطر است اجازه بده بروم. مادرم.... نکند لحظه‌ای شک کنی به رضایتت که من شفاعت‌کننده‌ات خواهم بود و اگر در دنیا عصای دستت نشدم در عقبی نزد حضرت زهرا(س) سرم را به‌دست بگیر و سرفراز باش چون ام‌وهب.

مادر، یادت هست سال‌های کودکی و مدرسه، پس از دبستان و مقاطع تحصیلی و بالاتر، همیشه احساس می‌کردم گمشده‌ای دارم و این‌قدر به مادرمان حضرت زهرا(س) متوسل شدم تا در سال 1385 و اوج جوانی مسیری را برایم روشن کردند و آن مسیر آشنایی با شهید کاظمی و حضور در مؤسسه‌ای تربیتی‌فرهنگی به همین نام بود.

همان سال‌ها بود که مسیر زندگی‌ام را پیدا کردم و حاج احمد کاظمی شد الگوی زندگی و یار لحظه لحظه زندگی من، خیلی زود حاج احمد دستم را گرفت و با شرکت در اردوهای جهادی، هیئت، کار فرهنگی و مطالعه و کتاب‌خوانی رشد کردم. انگار حاج احمد دستم را گرفت و ره صدساله را به‌سرعت پیمودم. سربازی و خدمت در مناطقی دورافتاده را انتخاب کردم و تو مادر، ببخش که آن روزها مثل همیشه چقدر نگرانم بودی.

و ازدواج که آرزوی شما بود، با دختری که به‌واسطه شهدا با او آشنا شدم و خدا را شاکرم که حاج احمد از دختران پاکدامنش نصیبم کرده است، همنام حضرت زهرا(س) و از خانواده‌ای که به‌شرط اینکه به‌دلیل نداشتن فرزند پسر برایشان فرزند خوب و باایمانی باشم دختر مؤمن و پاکدامنشان را با مهریه‌ای ساده به‌عقدم درآوردند و من هم تنها خواسته‌ام از ایشان مهیا‌کردن زندگی برای رسیدن به سعادت و شهادت بود و با کمکِ هم، زندگی مهدوی(عج) را تشکیل دادیم، خانواده‌ای که در روزهای نبودنم و جهادم همسر و فرزندم را در سایه محبتشان گرفتند و من دلم قرص بود که همسر و فرزندم جز غم دوری و دلتنگی غمی نداشته باشند، همین جا بود که احساس کردم یکی از راه‌های رسیدن به خداوند متعال و قرار گرفتن در مسیر اسلام و انقلاب عضویت در سپاه است و همین جا بود که باز حاج احمد کمکم کرد و لیاقت پوشیدن لباس سبز پاسداری را نصیبم کرد.

و همسرم و همسرم...، می‌دانم و می‌بینم دست حضرت زینب(س) که قلب آشوبت را آرام می‌کند، همسرم شفاعتی که همسر وهب از مولا اباعبدالله شرط اجازه میدان رفتن وهب گذاشت طلب تو. خاطرات مشترکمان دلبستگی نمی‌آورد برایم، بلکه مطمئنم می‌کند که محکمتر به قتلگاه قدم بگذارم چون تو استوارتر از همیشه علی عزیزمان را بزرگ خواهی کرد و منتظر باش که در ظهور حضرت حجت به‌اقتدای پدر سربازی کند.

حالا انگار سبکتر از همیشه‌ام و خنجر روی بازویم نیست و شاید بوی خون است که می‌آید، بوی مجلس هیئت مؤسسه و شبهای قدر و یاد حاج حسین به‌خیر که گفت مؤسسه خون می‌خواهد و این قطره‌ها که بر خنجر می‌غلطد ارزانی حاج احمدی که مسیر شیب‌الخضیب شدنم را هموار کرد.

خدّالتریب شدنم را از مسجد فاطمه الزهرای(ع) دورک شروع کردم و به خاک آلودم تمام جسمم را تا برای مردمی که عاشق مولایند مسجد بسازیم. روی زمینی نیستم که می‌بینید، ملائک صف به صفند کاش همه چیز واقعی بود درد پهلویم کاش ساکت نمی‌شد و حالا منتظر روضه قتلگاهم، حتماً سخت است برایتان خواندن ولی برای من نور سید و سالار شهیدان دشت را روشن کرده است.

اینجا رضاً برضاک را می‌خواهم زمزمه کنم. انگار پوست دستم را بین دو انگشت فشردند و من مولای بی‌سر را می‌بینم که هم‌دوش زینب آمده‌اند و بوی یاس و خون در آمیخته هستم. حرامیان در شعله‌های شرارت می‌سوزند و من بدن بی‌پیکرم را می‌گذارم برای گمنامی برای خاک زمین.

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

برداشتهایی از زیارت جامعه

رسالت چهارده معصوم

خداوند تداوم رسالت پیامبر گرامی اسلام را به دوش امامان قرار داد.آنها وظیفه شکوفایی مردم را بعهده داشتند.همانند نسیم باد که موجب شکوفایی غنچه ها می گردد.
  همانطوریکه دانه با قرار گرفتن در زمین ،موجب سر سبزی آن می شود.با تبعیت از چهارده معصوم،انسان ها نیز رشد و تعالی پیدا می کنند.
   دعوت به دین ، به عهده معصومین است.دین باعث حفظ انسان از خطاهاست و کنترل هوای نفس است.چهارده معصوم با توجه به حضورشان در بین مردم،آداب و سنن الهی را با گفتار و رفتار خود به مردم آموختند.
  علم می تواند، آگاهی انسان را از دنیا فراهم کند.ولی دین باعث شناخت خود و حفظ انسان است.علامه حسن زاده آملی می گویند، مردم فکر می کنن که ما حافظ دین هستیم، در صورتیکه دین حافظ ماست.
  علم و دین تواما، چون دو بال می تواند موجب رشد مادی و معنوی انسان گردد.دین بدون علم و علم بدون دین انسان را به سر منزل مقصود نمی رساند.

عده ای با کار خود، نابود هر  آیین کنند 
عده ای با لفظ خود، دین خدا، بدبین کنند
دین فنا گشت و چه ها شد ، چون که باز
عده ای دین خدا را، با غرض، تبیین کنند

دکتر علی رجالی

  • علی رجالی
  • ۰
  • ۰

اهل بیت( ع)

باسمه تعالی

برداشتهایی از زیارت جامعه

اهل بیت

منظور از اهل بیت، پیامبر اسلام،حضرت علی،امام حس وامام حسین و حضرت فاطمه می باشند.لذا متمایز با چهارده معصوم است.البته بعضی ها زنان پیامبر را جزء اهل بیت می دانند ،که درست نمی باشد.
  معصومین نه تنها هیچ گناهی نکرده، بلکه فکر گناه هم نمی کنند.بعلاوه از هر خطایی نیز مبرا هستند.کسانی هستند که گناهی مرتکب نشده اند ولی معصوم نیستند.
  از آیت الله خوانساری سوال شد، شما گناهی یا فکر گناه کرده اید.ایشان فرموده اند که قبل از بلوغ خداوند گناه راهمانند نجاست به من نشان دادند.لذا همانند کسی که نه تنها نجاست نمی خورد،بلکه فکر خوردن آنرا نیز نمی کند.بنده هیچ گناهی بعد از بلوغ انجام نداده ام.

شد تجلی در زمین نور خدا
در امام و در نبی و مقتدا
چهارده معصوم از انوار حق
هر یکی در آب و گل از هم جدا
دکتر علی رجالی 

  • علی رجالی