باسمه تعالی
سوال:
پیدایش هستی چگونه است؟
پاسخ:
از پیدایش هستی از عمیقترین و بنیادیترین پرسشهایی است که ذهن بشر را از آغاز تا کنون به خود مشغول داشته است. پاسخ به این پرسش بستگی به زاویهی دید دارد؛ علمی، فلسفی، دینی یا عرفانی. در ادامه، هر یک را به اختصار بیان میکنم:
۱. دیدگاه علمی (کیهانشناسی)
در علم فیزیک نظری، رایجترین نظریه دربارهی پیدایش هستی نظریهی مهبانگ (Big Bang) است. بر اساس این نظریه:
- حدود ۱۳.۸ میلیارد سال پیش، همهی ماده، انرژی، زمان و مکان از یک نقطهی بسیار چگال و داغ شروع شد.
- پس از مهبانگ، جهان بهتدریج انبساط یافت، سرد شد، کهکشانها، ستارگان، سیارات و نهایتاً حیات شکل گرفت.
۲. دیدگاه فلسفی
فلاسفه از ارسطو تا ابنسینا و ملاصدرا به مسئلهی علت هستی پرداختهاند. مهمترین اصول:
- هستی نمیتواند از عدم مطلق پدید آید.
- باید علتی واجبالوجود باشد (یعنی موجودی که وجودش ضروری است و نیاز به علت ندارد) که دیگر موجودات از او صادر شدهاند.
- در فلسفهی ملاصدرا، حرکت جوهری و تشکیک وجود نشان میدهد که هستی بهتدریج و در مراتب نازلتر ظهور مییابد.
۳. دیدگاه دینی
در قرآن و دیگر متون مقدس آمده است:
- خداوند خالق آسمانها و زمین است: «اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ» (زمر، ۶۲).
- آفرینش در شش "روز" (مرحله) صورت گرفت.
- آغاز هستی به ارادهی الهی است: «إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (یس، ۸۲).
- جهان هدفمند، آزمونگاه انسان و دارای پایان (معاد) است.
۴. دیدگاه عرفانی
عرفا پیدایش هستی را تجلی حق میدانند:
- خداوند، از شدت کمال، خواست که جمال خود را بنمایاند: «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أُعرَف...»
- هستی چیزی جز ظهور و تجلی اسماء و صفات الهی نیست.
- به تعبیر ابنعربی: "الحقّ ظاهرٌ فی مظاهره"؛ خدا در صورتهای مختلف موجودات، خود را ظاهر کرده است.
- پیدایش، استمرار و فنای هستی، همگی مراحل سیر عشق الهی است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۴/۰۲/۱۶