رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی نفی صفات

نفی صفات
در نفی صفات، فکر درمان باشم
از هر هوسی تهی و انسان باشم
نفی «من» خویش از وجود و جانم
در وادی عشق، غرق جانان باشم

 

شعر شما به مفهوم نفی صفات، فنا در خداوند و رهایی از خودخواهی پرداخته است. این شعر به‌طور عمیق به اصول عرفانی و صوفیانه اشاره دارد، جایی که انسان به دنبال رهایی از خود و پیوستن به حقیقت الهی است. در اینجا شرح بیت‌به‌بیت آورده شده است:


---

بیت اول:

"در نفی صفات، فکر درمان باشم
از هر هوسی تهی و انسان باشم"

در این بیت، نفی صفات به معنای رهایی از تمامی ویژگی‌ها و خواسته‌های دنیوی است. در تفکر عرفانی، صفات انسانی مانند تکبر، خودخواهی، حرص و سایر ویژگی‌های منفی به عنوان موانعی برای رسیدن به حقیقت و خداوند در نظر گرفته می‌شوند. شاعر در اینجا می‌گوید که باید در نفی این صفات تلاش کند تا از هرگونه وابستگی به دنیای مادی و نیازهای نفسانی رهایی یابد.

"فکر درمان باشم" به این معنا است که انسان باید در جستجوی درمان روحی و ذهنی باشد، که به‌وسیله‌ی رهایی از هوس‌ها و صفات منفی حاصل می‌شود. "از هر هوسی تهی" اشاره به پاکسازی نفس از آرزوها و خواسته‌های دنیوی دارد که می‌تواند مانع از رسیدن به آرامش واقعی شود. وقتی انسان از هوس‌ها و خواسته‌های نفسانی تهی می‌شود، به سوی حقیقت الهی گام می‌برد و به انسان واقعی تبدیل می‌شود.


---

بیت دوم:

"نفی «من» خویش از وجود و جانم
در وادی عشق، غرق جانان باشم"

در این بیت، شاعر به یکی از مهم‌ترین مفاهیم عرفانی اشاره می‌کند: نفی «من». در بسیاری از آموزه‌های عرفانی و صوفیانه، «من» یا خود، به عنوان بزرگ‌ترین مانع برای رسیدن به خداوند و حقیقت شناخته می‌شود. نفی «من» به این معناست که انسان باید از هویت شخصی و خودخواهی خود بگذرد و در برابر خداوند تسلیم شود. این تسلیم به معنای رهایی از فردیت و پیوستن به حقیقتی فراگیر است که همه‌چیز را در بر می‌گیرد.

"در وادی عشق، غرق جانان باشم" به این معنا است که انسان پس از نفی خود، باید در عشق الهی غرق شود و خود را در محبت خداوند حل کند. «جانان» در اینجا به معشوق الهی اشاره دارد، یعنی خداوند. غرق شدن در عشق خداوند به این معنا است که انسان به‌طور کامل در محبت الهی مستغرق شود و هیچ‌گونه تمایزی میان خود و معشوق احساس نکند.


---

نتیجه‌گیری کلی:

شعر شما بر مفاهیم عرفانی نفی صفات، فنا در خود و عشق الهی تأکید دارد. در این مسیر عرفانی، انسان باید از هر گونه صفات منفی مانند خودخواهی و وابستگی به دنیای مادی رها شود و «من» یا خود را از بین ببرد تا به حقیقت الهی دست یابد. این فرآیند منجر به غرق شدن در عشق الهی می‌شود که در آن انسان دیگر خود را از خداوند جدا نمی‌بیند و در عشق او حل می‌شود.

شاعر در این شعر به‌طور کامل رهایی از خود را به‌عنوان کلید رسیدن به کمال و حقیقت معرفی می‌کند و با نفی هوس‌ها، صفات منفی و خودخواهی، در تلاش است تا به وادی عشق و اتحاد با خداوند دست یابد. این شعر دعوتی به تسلیم کامل در برابر خداوند و غرق شدن در نور عشق الهی است.

 

نفی صفات (یا «فَنای صفات») از دیدگاه عرفان مفهومی عمیق و مهم دارد و به فرآیندی اشاره دارد که در آن سالک از تمام ویژگی‌ها و صفات نفسانی و انسانی خود دست می‌کشد تا به وحدت و نزدیکی با حقیقت مطلق (یعنی خداوند) برسد. این فرآیند در راه رسیدن به «فنا فی‌الله» (محو شدن در ذات خداوند) یکی از مراحل مهم سلوک عرفانی به شمار می‌رود. در اینجا به تشریح بیشتر این مفهوم می‌پردازیم:

۱. تعریف نفی صفات

در عرفان، «صفات» به ویژگی‌ها و ویژگی‌های فردی انسان اشاره دارد، مانند صفات فکری، احساسی و رفتاری. این صفات می‌توانند شامل غرور، تکبر، شهوت، خشم و حتی صفات مثبت مانند علم و عبادت نیز باشند. نفی صفات به معنای رهایی از تمامی این ویژگی‌ها و در نهایت از خودخواهی و «منیت» است. هدف نهایی این است که انسان در برابر خداوند هیچ صفتی جز صفات الهی نداشته باشد.

۲. نفی صفات در مسیر سلوک

در سلوک عرفانی، سالک باید از تمامی صفات فردی خود بگذرد تا بتواند در مرحلهٔ «فنا» (فنا فی‌الله) خود را به طور کامل در خداوند مستحیل کند. این مرحله به معنای از دست دادن ویژگی‌های فردی و کوچک شدن در برابر حقیقت مطلق است. در این حالت، سالک دیگر نمی‌بیند که خود دارای ویژگی‌های خاصی است و به طور کامل در نور و صفات الهی غرق می‌شود.

۳. ارتباط با فنا فی‌الله

نفی صفات ارتباط تنگاتنگی با مفهوم «فنا فی‌الله» دارد که در آن سالک از خود و صفات انسانی‌اش می‌گذرد تا به کمال و اتحاد با خداوند برسد. در این مقام، انسان دیگر نه تنها از بدی‌ها و نقص‌ها رهایی می‌یابد، بلکه از خوبی‌ها و صفات مثبت نیز آزاد می‌شود، چرا که تمام این صفات در برابر حقیقت الهی کم‌ارزش و ناقص به نظر می‌آیند.

مولانا در مثنوی معنوی به این نکته اشاره می‌کند که وقتی انسان به مقام فنای در خداوند می‌رسد، حتی از صفت «عبادت» و «پرستش» نیز آزاد می‌شود:

آنکه خود را در «من» شناخت، از همه چیز چشم می‌پوشد، حتی از عبادت.

۴. نفی صفات و وحدت وجود

یکی دیگر از جنبه‌های نفی صفات در عرفان، پیوند آن با «وحدت وجود» است. وحدت وجود به این معناست که خداوند تنها حقیقت وجودی است و هر چیزی در این دنیا تجلی از خداوند است. در این دیدگاه، سالک باید از تمامی صفات فردی و دنیوی خود بگذرد تا تنها «وجود خداوند» را ببیند. به این ترتیب، نفی صفات باعث می‌شود که سالک به مقام «وحدت» و یکپارچگی با ذات الهی دست یابد.

۵. مراحل نفی صفات

نفی صفات در عرفان می‌تواند به چند مرحله تقسیم شود:

نفی صفات منفی: در ابتدا سالک باید از صفات منفی مانند تکبر، حسادت، خودخواهی، ترس و نادانی بگذرد.

نفی صفات مثبت: پس از آن، باید از صفات مثبت و روحانی نیز بگذرد، مانند علم، عبادت، جهاد و تقوی. هدف این است که سالک هیچ چیز را از خود نبیند و همه‌چیز را به خداوند نسبت دهد.

فنا در خداوند: نهایتاً، در مرحلهٔ فنا، سالک خود را از تمامی صفات انسانی و وجودی‌اش رها می‌کند و تنها به خداوند می‌رسد.


۶. دیدگاه‌های مختلف عرفا درباره نفی صفات

ابن عربی: او بر این باور است که تنها خداوند حقیقتی مستقل و کامل است و انسان‌ها باید از همه صفات خود گذر کنند تا به «وحدت وجود» برسند. برای او، «فنا» یعنی از دست دادن تمامی صفات فردی و رسیدن به کمال الهی.

مولانا: در شعر و مثنوی خود، مولانا بارها به مفهوم نفی صفات اشاره کرده است. او معتقد است که تنها وقتی انسان از صفات خود آزاد می‌شود، می‌تواند به حقیقتی غیر از خود برسد.

حلاج: این عارف بزرگ نیز در کلمات خود به نفی تمام صفات فردی اشاره دارد و معتقد است که انسان باید در «من» خود فنا شود تا به حقیقت الهی نزدیک شود.


جمع‌بندی

نفی صفات در عرفان به معنای رهایی از ویژگی‌ها و صفات فردی و رسیدن به مقام فنای در خداوند است. این مفهوم به انسان کمک می‌کند تا از همهٔ تعلقات دنیوی و خودخواهی‌ها عبور کرده و در نهایت به وحدت و اتصال با حقیقت مطلق دست یابد. این فرآیند در عرفان به عنوان مرحله‌ای ضروری برای رسیدن به کمال و حقیقت شناخته می‌شود.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی



 

  • ۰۳/۱۰/۲۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی