باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی نفی صفات
نفی صفات
در نفی صفات، فکر درمان باشم
از هر هوسی تهی و انسان باشم
نفی «من» خویش از وجود و جانم
در وادی عشق، غرق جانان باشم
نفی صفات (یا «فَنای صفات») از دیدگاه عرفان مفهومی عمیق و مهم دارد و به فرآیندی اشاره دارد که در آن سالک از تمام ویژگیها و صفات نفسانی و انسانی خود دست میکشد تا به وحدت و نزدیکی با حقیقت مطلق (یعنی خداوند) برسد. این فرآیند در راه رسیدن به «فنا فیالله» (محو شدن در ذات خداوند) یکی از مراحل مهم سلوک عرفانی به شمار میرود. در اینجا به تشریح بیشتر این مفهوم میپردازیم:
۱. تعریف نفی صفات
در عرفان، «صفات» به ویژگیها و ویژگیهای فردی انسان اشاره دارد، مانند صفات فکری، احساسی و رفتاری. این صفات میتوانند شامل غرور، تکبر، شهوت، خشم و حتی صفات مثبت مانند علم و عبادت نیز باشند. نفی صفات به معنای رهایی از تمامی این ویژگیها و در نهایت از خودخواهی و «منیت» است. هدف نهایی این است که انسان در برابر خداوند هیچ صفتی جز صفات الهی نداشته باشد.
۲. نفی صفات در مسیر سلوک
در سلوک عرفانی، سالک باید از تمامی صفات فردی خود بگذرد تا بتواند در مرحلهٔ «فنا» (فنا فیالله) خود را به طور کامل در خداوند مستحیل کند. این مرحله به معنای از دست دادن ویژگیهای فردی و کوچک شدن در برابر حقیقت مطلق است. در این حالت، سالک دیگر نمیبیند که خود دارای ویژگیهای خاصی است و به طور کامل در نور و صفات الهی غرق میشود.
۳. ارتباط با فنا فیالله
نفی صفات ارتباط تنگاتنگی با مفهوم «فنا فیالله» دارد که در آن سالک از خود و صفات انسانیاش میگذرد تا به کمال و اتحاد با خداوند برسد. در این مقام، انسان دیگر نه تنها از بدیها و نقصها رهایی مییابد، بلکه از خوبیها و صفات مثبت نیز آزاد میشود، چرا که تمام این صفات در برابر حقیقت الهی کمارزش و ناقص به نظر میآیند.
مولانا در مثنوی معنوی به این نکته اشاره میکند که وقتی انسان به مقام فنای در خداوند میرسد، حتی از صفت «عبادت» و «پرستش» نیز آزاد میشود:
آنکه خود را در «من» شناخت، از همه چیز چشم میپوشد، حتی از عبادت.
۴. نفی صفات و وحدت وجود
یکی دیگر از جنبههای نفی صفات در عرفان، پیوند آن با «وحدت وجود» است. وحدت وجود به این معناست که خداوند تنها حقیقت وجودی است و هر چیزی در این دنیا تجلی از خداوند است. در این دیدگاه، سالک باید از تمامی صفات فردی و دنیوی خود بگذرد تا تنها «وجود خداوند» را ببیند. به این ترتیب، نفی صفات باعث میشود که سالک به مقام «وحدت» و یکپارچگی با ذات الهی دست یابد.
۵. مراحل نفی صفات
نفی صفات در عرفان میتواند به چند مرحله تقسیم شود:
نفی صفات منفی: در ابتدا سالک باید از صفات منفی مانند تکبر، حسادت، خودخواهی، ترس و نادانی بگذرد.
نفی صفات مثبت: پس از آن، باید از صفات مثبت و روحانی نیز بگذرد، مانند علم، عبادت، جهاد و تقوی. هدف این است که سالک هیچ چیز را از خود نبیند و همهچیز را به خداوند نسبت دهد.
فنا در خداوند: نهایتاً، در مرحلهٔ فنا، سالک خود را از تمامی صفات انسانی و وجودیاش رها میکند و تنها به خداوند میرسد.
۶. دیدگاههای مختلف عرفا درباره نفی صفات
ابن عربی: او بر این باور است که تنها خداوند حقیقتی مستقل و کامل است و انسانها باید از همه صفات خود گذر کنند تا به «وحدت وجود» برسند. برای او، «فنا» یعنی از دست دادن تمامی صفات فردی و رسیدن به کمال الهی.
مولانا: در شعر و مثنوی خود، مولانا بارها به مفهوم نفی صفات اشاره کرده است. او معتقد است که تنها وقتی انسان از صفات خود آزاد میشود، میتواند به حقیقتی غیر از خود برسد.
حلاج: این عارف بزرگ نیز در کلمات خود به نفی تمام صفات فردی اشاره دارد و معتقد است که انسان باید در «من» خود فنا شود تا به حقیقت الهی نزدیک شود.
جمعبندی
نفی صفات در عرفان به معنای رهایی از ویژگیها و صفات فردی و رسیدن به مقام فنای در خداوند است. این مفهوم به انسان کمک میکند تا از همهٔ تعلقات دنیوی و خودخواهیها عبور کرده و در نهایت به وحدت و اتصال با حقیقت مطلق دست یابد. این فرآیند در عرفان به عنوان مرحلهای ضروری برای رسیدن به کمال و حقیقت شناخته میشود.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۲۷