رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی حیران
حیران
از جلوهٔ روی حق، جهان حیران است
این عقل زِ شوقِ تو به دل نالان است
در حیرتم از جلالِ رویت، ای دوست
خورشید جمالِ تو مرا درمان است

 

در عرفان، واژه حیران جایگاه ویژه‌ای دارد و یکی از مفاهیم کلیدی در توصیف حالات سالک در مسیر سلوک الی‌الله به شمار می‌آید. حیرانی در این دیدگاه، حالتی است که انسان در برابر عظمت و بی‌کرانگی حق تعالی دچار شگفتی، بهت و عدم توانایی درک می‌شود. این حیرت ناشی از محدودیت عقل و فهم انسانی در برابر حقیقت مطلق و اسرار الهی است.

مفهوم حیرانی در عرفان:

1. حیرت در برابر عظمت الهی:
سالک وقتی به مرحله‌ای از شناخت الهی می‌رسد، در برابر عظمت و جلال خداوند متعال احساس ناتوانی می‌کند. او می‌فهمد که همه‌چیز در قیاس با حقیقت بی‌نهایت خداوند ناچیز است و توان درک کامل ذات الهی از دایرهٔ عقل بشری بیرون است.

مولانا در این باره می‌گوید:
در نیابد حال پخته هیچ خام / پس سخن کوتاه باید والسلام
سالک در این حالت چنان حیرت‌زده می‌شود که جز سکوت و تسلیم راهی نمی‌یابد.

 

2. حیرت ناشی از عشق الهی:
عشق به خداوند یکی از مهم‌ترین مراحل سلوک عرفانی است. این عشق چنان عمیق و گسترده است که سالک را به حیرانی می‌کشاند، زیرا عشق او را از عقل و منطق فراتر می‌برد.

حافظ می‌گوید:
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم / که عشق از پردهٔ عصمت برون آرد زلیخا را.
در اینجا حیرانی حالتی عاشقانه است که سالک در شوق و جذبهٔ حق دچار می‌شود.

 

3. حیرت به عنوان یک مقام عرفانی:
در عرفان اسلامی، حیرت یکی از مقامات یا احوال است که نشان‌دهندهٔ نزدیکی سالک به حقیقت الهی است. در این مقام، سالک درمی‌یابد که هیچ چیز جز خداوند پایدار نیست و در برابر وحدت وجود، همه‌چیز رنگ می‌بازد.

به گفتهٔ عارفان، حیرانی از نشانه‌های شناخت عمیق است، زیرا هر چه سالک بیشتر بداند، بیشتر به نادانی خود پی می‌برد.

 

4. حیرانی و فنا:
در مراحل بالای عرفان، سالک به جایی می‌رسد که خود را در برابر حق کاملاً نابود می‌بیند و این نابودی باعث حیرت او می‌شود. حیرانی در اینجا نوعی فنا فی‌الله است، جایی که تمام وجود انسان در حقیقت الهی مستحیل می‌شود.

 

جمع‌بندی از نگاه عرفا:

حیرانی یک حالت منفی یا سردرگمی نیست، بلکه نشان‌دهندهٔ عظمت حق و عجز انسان در برابر اوست.

حیرت، دریچه‌ای به سوی شناخت عمیق‌تر است، زیرا انسان را از قیدهای عقلانی و محدودیت‌های دنیوی آزاد می‌کند.

عارفان معتقدند که حیرت، سرآغاز شناخت و در عین حال، اوج معرفت است؛ جایی که انسان با تمام وجود تسلیم حقیقت الهی می‌شود.


همان‌طور که مولانا می‌فرماید:
هرچه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل باشم از آن.
این بیت بیانگر این حقیقت است که حیرانی در برابر عشق و عظمت الهی، اوج تجربه عرفانی است.



 

  • ۰۳/۱۰/۲۷
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی