باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی حدوث
حدوث
هر ذره که از لطف خدا حادث شد
با نغمه ی عشق، زنده و خالص شد
هر لحظه جهان ز نو شود با نورش
آیینه ی حق شد و جهان وارث شد
شعر شما به مفاهیم عمیق عرفانی و الهی پرداخته و در آن به موضوع «حدوث» (آغاز و ایجاد شدن) و تجلیات الهی در جهان اشاره شده است. در اینجا شرح بیتبهبیت این شعر آمده است:
---
بیت اول:
"هر ذره که از لطف خدا حادث شد
با نغمه ی عشق، زنده و خالص شد"
در این بیت، «ذره» به کوچکترین واحدهای هستی اشاره دارد که در اصل هر چیزی در جهان، حتی به ظاهر ناچیز، در حقیقت از لطف خداوند حادث شده و به وجود آمده است. «حادث شدن» به معنای ایجاد شدن از سوی خداوند است. در اینجا، شاعر میخواهد بگوید که هر ذرهای از مخلوقات بهواسطهی عنایت الهی به وجود آمده است. سپس، با اشاره به «نغمه ی عشق»، نشان میدهد که این مخلوقات با عشق الهی زنده و خالص میشوند. نغمهی عشق همان نیروی الهی است که در جهان جاری است و به همه چیز حیات و تعالی میبخشد. بنابراین، این بیت به این نکته اشاره دارد که حیات و پاکی هر موجود از همین عشق الهی و تجلیات آن سرچشمه میگیرد.
---
بیت دوم:
"هر لحظه جهان ز نو شود با نورش
آیینه ی حق شد و جهان وارث شد"
در این بیت، شاعر به «هر لحظه» اشاره میکند که با نور الهی تجدید میشود و جهان بهطور مداوم از نو ساخته میشود. این مفهوم به تجدید و تجلی دائم حقیقت الهی در جهان اشاره دارد. نور خداوند که بهصورت دائم بر جهان میتابد، باعث تجدید حیات در هر لحظه و در هر بخش از هستی میشود. این نور بهطور پیوسته جهان را روشن میکند و به آن حیات و حرکت میبخشد.
در قسمت دوم بیت، «آیینه ی حق» به جهانی اطلاق میشود که تمامی تجلیات الهی در آن منعکس میشود. جهان بهعنوان آینهای از حقیقت الهی است که در آن نور خداوند منعکس میشود. در نهایت، عبارت «جهان وارث شد» نشان میدهد که جهان از این نور الهی ارث میبرد، یعنی همهچیز در جهان با نور و حقیقت الهی آراسته شده و از آن بهرهمند است.
---
نتیجهگیری کلی:
شعر شما بهخوبی به مفاهیم عرفانی و الهی پرداخته و نشان میدهد که همهچیز در هستی، از کوچکترین ذرهها تا بزرگترین مفاهیم، از لطف و رحمت خداوند حادث شدهاند. این حادث شدن، به معنای ایجاد شدن از جانب خداوند است که با نغمه و نیروی عشق الهی به حیات و پاکی میرسد. همچنین، جهان بهطور دائم با نور الهی تجدید میشود و در واقع جهان همان آینهای است که تجلیات خداوند را منعکس میکند. عبارت «جهان وارث شد» تأکید دارد بر این که جهان همواره از نور و حقیقت الهی بهرهمند است و این نور در تمام اجزای هستی پراکنده است.
شعر شما بهطور کلی به اتحاد و پیوستگی میان خداوند، عشق الهی، و جهان اشاره دارد، و بر این باور تأکید دارد که هر لحظه از وجود و حیات، تجلیای از حقیقت الهی است.
حدوث در عرفان اسلامی به معنای پدید آمدن، ایجاد شدن یا به وجود آمدن چیزی پس از نبودن آن است. این مفهوم در تقابل با قدم قرار دارد که به معنای ازلیت و بیآغاز بودن است. در عرفان و فلسفه، حدوث و قدم بهعنوان دو اصل مهم در توصیف وجود و رابطه مخلوقات با خالق بهکار میروند.
معنای حدوث در عرفان:
1. حدوث به معنای پیدایش در زمان (حدوث زمانی):
در این معنا، حدوث به ایجاد چیزی در یک لحظه خاص از زمان اشاره دارد. هر چیزی که زمانی نبوده و سپس به وجود آمده، حادث است. از منظر عرفا، همه مخلوقات حادث زمانی هستند، زیرا زمانی وجود نداشتند و به اراده خداوند پدیدار شدهاند.
2. حدوث ذاتی یا حدوث تجددی:
در عرفان، حدوث میتواند فراتر از معنای زمانی باشد و به تجدد و نو شدن لحظهبهلحظه اشاره کند. به بیان دیگر، هر چیزی در جهان بهطور مداوم در حال نو شدن است و هستی آن، هر لحظه از خداوند میجوشد و وابسته به اوست. این نگاه در نظریه وحدت وجود تأکید میشود؛ به این معنا که جهان و مخلوقات در هر لحظه نیازمند افاضه وجود از سوی حق هستند.
3. حدوث به عنوان وابستگی وجودی:
در عرفان، حدوث به معنای وابستگی مطلق مخلوقات به خالق است. حادث بودن مخلوقات به این معناست که هیچ استقلالی در وجود خود ندارند و بهطور کامل به اراده و فیض الهی متکیاند. عرفا این را نشانهای از فقر وجودی مخلوقات و غنای مطلق خداوند میدانند.
جمعبندی:
حدوث در عرفان نشاندهنده پدیدار شدن هستی از نیستی، وابستگی مخلوقات به خالق و نو شدن مداوم هستی است. این مفهوم در تقابل با قدم قرار دارد و به رابطه میان خالق (قدیم) و مخلوق (حادث) اشاره دارد. از دیدگاه عرفا، تمام جهان هستی حادث است، زیرا وجود آن سراسر از خداوند نشئت میگیرد و بدون او هیچ نیست
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۲۷