باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی بی نیازی
بی نیازی
از ناز و نیاز هر دو فارغ باشم
چون سایه به لطف دوست، لایق باشم
از هر هوسی دلم رها گردد ، چون
کافیست مرا که در حقایق باشم
بینیازی از دید عرفان
در عرفان، بینیازی (غِنا) به حالتی از کمال روحی و قلبی اطلاق میشود که انسان، با اتکای کامل به خداوند، از وابستگیها و تعلقات دنیوی آزاد میشود. این مفهوم، برخلاف بینیازی مادی، به غنای باطنی و عدم نیاز قلبی به هر چیزی جز خدا اشاره دارد.
ویژگیهای بینیازی عرفانی:
1. توحید عملی و نظری:
بینیازی نتیجه توحید است، یعنی عارف به این باور میرسد که خداوند تنها منبع وجود و کمال است. بنابراین، او خود را بینیاز از مخلوقات میداند و تنها نیازمند حقتعالی است.
2. آزادی از تعلقات دنیوی:
عارف با بینیازی، از خواستهها، مقامها، مال و جاه دنیوی دست میکشد و دل به هیچچیز جز حقیقت الهی نمیبندد.
3. رضا و تسلیم:
انسان بینیاز، به قضای الهی راضی و در برابر او تسلیم است. او نه غم فقدان چیزی را میخورد و نه از بهدستآوردن چیزی مغرور میشود.
4. فقر وجودی:
در عرفان، بینیازی زمانی به اوج میرسد که انسان "فقر" خود را در برابر خدا بپذیرد، یعنی بداند که همهچیز از اوست و خود به تنهایی هیچ ندارد. بینیازی در این حالت، فقر محض در برابر غنای مطلق الهی است.
بینیازی در اشعار و سخنان عرفا:
عارفان بزرگی مانند مولانا و حافظ این مفهوم را در اشعار خود آوردهاند:
مولانا:
«هر که را جامه ز عشقی چاک شد
او ز حرص و عیب کلی پاک شد»
حافظ:
«غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است»
نتیجه:
بینیازی در عرفان به معنای رهایی از همه وابستگیها، تسلیم اراده الهی بودن و رسیدن به آرامش و آزادی درونی است. این حالت، کمال روحی و نهایت سلوک عرفانی به سوی حقتعالی محسوب میشود.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۲۷