باسمه تعالی
مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۱۲)
مقام قرب
قرب تو مرا نور جان می گردد
با یاد خدا، شادمان می گردد
تا مهر تو در جان و دلم بنشیند
هر لحظه دلم، گل فشان می گردد
صراط مستقیم
صراطی که ما را به یزدان برد
بود راه قرآن و انسان برد
که این ره ز دل بگذرد با نماز
بود مستقیم و چه آسان برد
اذن دخول
مرشد دل می دهد اذن دخول
می کند تاکید در حفظ اصول
تا مراتب طی شود در معرفت
تا شود اعمال تائید و قبول
حریم قدس
حریم کبریایی، قدس و پاک است
رها از آتش نفس و خوراک است
اگر تو جان دهی در راه معشوق
وفای عهد یزدان را ملاک است
اسم اعظم
اسم ازلی، ز نور دل پیدا شد
راز ابدی، ز دیدهها افشا شد
هر کس به فراخ دل رهی پیدا کرد
از قید زمین و از هوا، دریا شد.
نقشبند
نقش بند دل خدا باشد نه غیر
او کند تزئین دل ما را، ز سیر
می برد نزد خود و انوار پاک
گر کنی دل را رها، با کار خیر
قبض
جان در قفس خویش، چو غمگین گردد
دل در ره عشق، سخت و سنگین گردد
این قبض، نه قهر است که مهر است نهان
کز لطف خدا، دل به تسکین گردد
بسط
این بسط نه از رنج، که از لطف خدا هست
در جان بشر، هم چنان شور و صفا هست
در بسط، دل از قید هوا آزاد است
از لطف خدا، نور حق هر جا هست
فتوحات
فتح دل با نور حق بیدار شد
راز و اسرار خدا، اظهار شد
نور یزدان مرهم هر درد و غم
تابش حق، عامل اقرار شد
بیت الحرام
دل کعبه ز نور حق، فروزان باشد
هر گوشهی آن، نور یزدان باشد
بیت الحرم است، گر به ظاهر از سنگ
دل مرکز عشق، باغ ایمان باشد
سراینده
دکتر علی رجالی
۱۴۰۳/۱۰/۲۵
- ۰۳/۱۰/۲۴