باسمه تعالی
مجموعه رباعیات ادب
ادب (۱)
ادب چون گوهری ناب است و زیباست
چراغی روشن از مهر است و دریاست
هر آن کس پیشه سازد با خلایق
بود محبوب یزدان و چه والاست
ادب(۲)
ادب سرچشمهی نور و جلایی ست
شود مشتق ز رب، نام خدایی ست
هر آنکس پیشه بنماید ادب را
سزاوار عنایت در رهایی ست
ادب(۳)
بی ادب محروم می گردد ز ب
حق کند بر او عذاب و هم غضب
لطف و رحمت نیست از سوی خدا
چون که باشد بی حیا و بی ادب
ادب(۴)
هر آنکس که دارد ولایت، ادب
خدایش خدای علی است و رب
ندارد ادب، بیولایت همی
دچار غرور است و شهوت، غضب
ادب(۵)
آدمی دارد ادب در امر رب
لیک شیطان شد اسیر خود، غضب
او دهد نسبت خطایش بر خدا
زانکه دور افتاده از فهم و ادب
ادب(۶)
صبر باشد شاه کلید مشکلات
بی ادب در منجلاب و معضلات
رشد ما در صبر و در آداب ما
بی ادب کی نوشد از آب حیات؟
ادب(۷)
مودب، باعث عز و کمال است
چراغ روشنی بهر وصال است
بود تاجی برای اهل دانش
هدایت می کند ما را، جلال است
ادب(۸)
اگر خواهی وصال و هم کمالی
لقای کبریا ی بی مثالی
ادب کن ، تا بیابی حق تعالی
تهذب با تعلم، چو ن دو بالی
ادب (۹)
نجات آدمی در زهد و تقواست
صفای باطن و هم نور دلهاست
قلوب آدمی گردد مُزیَّن
ادب، راه وصال حقتعالیست
ادب (۱۰)
ادب، جوهر عشق و ایمان ماست
چو خورشیدِ تابان، به هر دل سزاست
هر آنکس که با بیادب همنشین
سرانجام کارش هلاکت ، فناست
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۰۹/۱۵