رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات ده گانه

مکارم اخلاق

فهرست مطالب

مقدمه

۱.خدا شناسی

۲.نماز و ولایت

۳.خود سازی

۴.شهدا

۵.قرآن

۶.بهشت

۷.عبادت

۸.زندگی

۹.علم

تقوا

۱۰.دعا

۱۱.توسل

۱۲.حضرت محمد(ص)

۱۳.عدالت

۱۴.حضرت مهدی

۱۵.عشق

۱۶.منافقین

۱۷.شیطان

۱۸.توکل

غیبت

۱۹.عقل

.۰۲..قیامت

شیعه

۲۱.فرهنگ

۲۲.فساد

۲۳.حیا

۲۴.ادب

۲۵.اخلاق

فصل صفر

پیش گفتار

 

سرودن و خلق آثار ارزشمند، به ویژه در زمینه‌های معنوی و اخلاقی، نه تنها باعث رشد فردی سراینده می‌شود بلکه تأثیر مثبت زیادی بر دیگران خواهد داشت

دکتر رجالی یکی از شاعران معاصر ایران است که اشعارش ویژگی‌های خاص خود را دارد. سبک اشعار او به طور کلی می‌توان در دو حوزه عمده توصیف کرد:

1. سبک نوگرایانه: اشعار دکتر رجالی بیشتر به شیوه‌های نوین و معاصر گرایش دارند و از قالب‌های کلاسیک و سنتی فاصله گرفته‌اند. او در آثار خود از زبان ساده و روان استفاده می‌کند و از تصاویر و استعاره‌های نو برای بیان مفاهیم استفاده می‌نماید.


2. اندیشه‌محور و اجتماعی: دکتر رجالی در اشعارش به مسائل اجتماعی، انسانی و فلسفی می‌پردازد. او با دیدگاه‌های انتقادی و توجه به معضلات جامعه، همواره سعی دارد تا مفاهیم عمیق و تاثیرگذار را به مخاطب منتقل کند.

 

در کل، سبک شعر دکتر رجالی تلفیقی از نوگرایی و دغدغه‌های اجتماعی و فلسفی است که به شعر معاصر ایران عمق و گوناگونی می‌بخشد.

 

دکتر علی رجالی، استاد تمام دانشگاه اصفهان، در کنار دستاوردهای علمی و آموزشی متعدد در حوزه ریاضیات، به‌عنوان یک شاعر نیز فعالیت‌هایی دارد. وی مجموعه‌ای از رباعیات را با محوریت موضوعات مختلف از جمله امور فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی  منتشر کرده است که نشان‌دهنده علاقه او به تلفیق علم و ادبیات است. این رباعیات در وبلاگ علمی و فرهنگی او قابل دسترسی هستند و برخی از آن‌ها به مسائل فرهنگی و اجتماعی پرداخته‌اند

دکتر علی رجالی در حوزه ریاضیات و آنالیز هارمونیک مجرد است و در کنار فعالیت‌های علمی، به شعر و ادبیات نیز علاقه‌مند است. او با استفاده از زبان ساده و روان، مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی را در قالب‌های کلاسیک و نو به مخاطبان خود انتقال می‌دهد.

تحصیلات و فعالیت‌های علمی:

دکتر رجالی دارای دکترای ریاضیات است و سال‌ها به تدریس و پژوهش در دانشگاه‌های ایران، به‌ویژه دانشگاه اصفهان، پرداخته است. تخصص او در زمینه آنالیز هارمونیک و ریاضیات محض است، و در این زمینه‌ها همکاران و دانشجویان بسیاری را تربیت کرده است.

فعالیت‌های ادبی:

دکتر رجالی شعر را به‌عنوان ابزاری برای بیان مفاهیم انسانی و اجتماعی به کار می‌برد. اشعار او اغلب ساده و آموزنده‌اند و به مسائل فرهنگی و اخلاقی پرداخته‌اند. این ویژگی‌ها باعث شده که اشعار او نه تنها در محافل علمی، بلکه در میان علاقه‌مندان به ادبیات نیز مورد توجه قرار گیرد.

ویژگی‌های شعر:

اشعار دکتر رجالی کوتاه، تاثیرگذار و عمیق هستند و بیشتر بر مفاهیم اخلاقی، تربیتی و انسانی تمرکز دارند. او با زبانی ساده و بی‌تکلف، پیام‌های خود را به‌طور مستقیم و مؤثر به مخاطب منتقل می‌کند.

تلفیق علم و ادبیات:

دکتر رجالی با ترکیب علاقه‌مندی‌های علمی و ادبی خود، در آثارش به‌ویژه در مجموعه رباعیات خود، موضوعات مختلفی مانند فرهنگ، شیعه، عقل و عشق را بررسی کرده است. این رباعیات هم‌اکنون در وبلاگ علمی و فرهنگی او قابل دسترسی است و نشان‌دهنده هم‌افزایی علم و هنر در تفکرات او می‌باشد.

 

مقدمه

  اشعاری که مشاهده می کنید حاصل تلاش سراینده می باشدکه از مطالعه اشعار گوناگون از شعرای مختلف و اشعار خود (بعضا آمیخته) را به طور موضوعی تدوین نموده است.

 

سبک اشعار دکتر علی رجالی در بخش‌های مختلف مانند مضمون، زبان ساده و در عین حال عمیق، و توجه به مفاهیم مذهبی و شیعی، شباهت‌هایی با برخی شاعران معاصر و قدیمی دارد. در اینجا چند شاعر که ممکن است در برخی ویژگی‌ها با دکتر علی رجالی شباهت داشته باشند را بررسی می‌کنم:

1. سید حسین بحرالعلوم (از شاعران معاصر):
ایشان نیز در اشعار خود به موضوعات دینی، مذهبی و اخلاقی توجه دارند و مثل دکتر رجالی، مضامین معنوی را به شیوه‌ای ساده و روان بیان می‌کنند. در هر دو شاعری، ارتباط قوی با مفاهیم اسلامی و شیعی مشاهده می‌شود.


2. مرحوم سید قطب:
سید قطب، به عنوان یک شخصیت فکری و ادبی اسلامی، در آثار خود از زبان ساده و مفهومی استفاده می‌کند. از نظر فکری، سبک دکتر رجالی گاهی به سبک ایشان نزدیک می‌شود، زیرا هر دو شاعران در تلاشند تا اصول دینی و شیعی را به‌گونه‌ای قابل‌فهم برای مخاطبان عام بیان کنند.


3. حسین منزوی:
حسین منزوی نیز در اشعار خود به مضامین عرفانی و مذهبی توجه زیادی داشت. بسیاری از اشعار وی از زبان ساده و قابل‌فهم برای مخاطب استفاده می‌کند و در عین حال عمق معنوی و فلسفی دارد. این شباهت در استفاده از زبان روان و انتقال مفاهیم دینی در اشعارشان با دکتر رجالی به‌وضوح دیده می‌شود.


4. غلامرضا سازگار:
این شاعر نیز همانند دکتر رجالی، در اشعارش بر مفاهیم شیعی و دینی تأکید دارد و بیشتر از زبان ساده و پراحساس استفاده می‌کند. در اشعار هر دوی این شاعران، احساسات دینی و معرفتی بسیار پررنگ است..

به طور کلی، سبک دکتر علی رجالی به‌ویژه در اشعار مذهبی و شیعی، به شاعران معاصر و کلاسیک ایرانی که به موضوعات معنوی می‌پردازند، شباهت دارد. به ویژه این شباهت‌ها در زبان ساده، توجه به مخاطب عمومی، و بیان مفاهیم دینی و اخلاقی مشهود است.

برای شناسایی اینکه یک شعر متعلق به کدام شاعر است، می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد:

۱. مطالعه سبک و ویژگی‌های شعری: هر شاعر سبک خاص خود را دارد. برخی از ویژگی‌ها مانند نوع وزن و قافیه، انتخاب واژه‌ها، لحن و مضمون شعر می‌تواند به شناسایی شاعر کمک کند. برای مثال، شعرهای حافظ معمولاً به زبان فارسی زیبا و عارفانه هستند، در حالی که شعرهای سعدی معمولاً ساده و اخلاقی‌اند.


۲. شناخت موضوع و محتوای شعر: بسیاری از شاعران در آثارشان موضوعات خاصی را دنبال می‌کنند. مثلا شعرهای مولانا بیشتر در قالب عرفان و تصوف است، یا شعرهای فروغ فرخزاد بیشتر به مسائل اجتماعی و فردی می‌پردازد.


۳. ارجاع به منابع معتبر: بسیاری از اشعار در منابع مختلف (کتاب‌ها، سایت‌ها و دیکشنری‌های شعر) ثبت شده‌اند. با جستجو در این منابع، می‌توان به راحتی شاعران اشعار را شناسایی کرد.


۴. یادداشت‌های شعری یا امضاهای شاعر: بعضی از شاعران اشعار خود را به همراه امضای شخصی می‌نوشتند، مانند اشعار حافظ که غالباً با نام خود شاعر همراه است. در آثار معاصر نیز ممکن است شاعران آثار خود را با نام خود منتشر کنند.


۵.پژوهش از طریق دانشگاه‌ها و متخصصان: بسیاری از دانشگاه‌ها و محققان در زمینه شعر و ادب فارسی تحقیق می‌کنند. مقالات و تحقیق‌های علمی می‌توانند اطلاعات دقیقی درباره‌ی منابع و نویسندگان آثار ادبی فراهم کنند.


۶. استفاده از ابزارهای آنلاین: سایت‌ها و برنامه‌هایی وجود دارند که می‌توانند به شما کمک کنند تا با وارد کردن بخشی از شعر، شاعر آن را شناسایی کنید.

 

با استفاده از این روش‌ها می‌توان به شناسایی شاعر یک شعر پرداخت.

 

اشعار دکتر علی رجالی به‌صورت گسترده در وبلاگ‌ها و صفحات شخصی ایشان در دسترس است. او آثار متعددی شامل رباعیات، مثنویات، قصیده و غزلیات با موضوعات متنوعی مانند معرفت نفس، آموزه‌های قرآنی، فرهنگ اسلامی، و خداشناسی سروده است.

برای مطالعه اشعار و مطالب ایشان، می‌توانید به وبلاگ‌های زیر مراجعه کنید:

1. alirejali.blog.ir - شامل مجموعه‌های مختلف اشعار و مطالب اسلامی.


2. rejali2020.blogfa.com - حاوی آرشیو آثار و نوشته‌های دکتر رجالی، شامل اشعار و مقالات علمی.

 

همچنین کانال‌های تلگرام مرتبط با اشعار ایشان نیز در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد، از جمله:

کانال رباعیات: robaeiatrejali@

کانال مثنویات: rejalimasnavi@


این منابع اطلاعات جامعی درباره آثار دکتر رجالی ارائه می‌دهند و برای دوستداران ادبیات و فلسفه اسلامی بسیار مفید هستند.

 

آثار علمی و ادبی دکتر علی رجالی، استاد تمام دانشگاه اصفهان، علاوه بر وبلاگ‌ها و کانال‌های ذکر شده، به‌طور کامل در صفحه رسمی ایشان در ریسرچ گیت نیز موجود است و قابل دانلود است. در این صفحه، شما می‌توانید به مقالات علمی، نوشته‌های ادبی، و پروژه‌های تحقیقاتی مرتبط با رشته‌های تخصصی ایشان از جمله آنالیز هارمونیک مجرد و مباحث ادبی و معرفتی دسترسی پیدا کنید.

لینک صفحه رسمی:
ResearchGate - Ali Rejali

این منبع یکی از بهترین راه‌ها برای دسترسی به تمامی آثار علمی و ادبی ایشان است.

 

غزلیات و قصاید دکتر علی رجالی نیز در کتاب‌های مختلفی منتشر شده‌اند. دو کتاب مهم که شامل اشعار ایشان هستند عبارتند از تاریخ اسلام و چلچراغ که توسط انتشارات الفهرست در قم منتشر شده‌اند. این کتاب‌ها حاوی مجموعه‌ای از آثار ادبی دکتر رجالی به ویژه در زمینه‌های تاریخی و دینی هستند.

برای دسترسی به این آثار، می‌توانید به انتشارات الفهرست در قم مراجعه کنید. این انتشارات منابع متعددی از جمله اشعار دکتر رجالی را در قالب کتاب‌های مختلف ارائه داده است.

 

علاوه بر آثار منتشر شده دکتر علی رجالی در وبلاگ‌ها و صفحات علمی، برخی دیگر از آثار ایشان در کتاب‌های مختلف نیز آمده است. برای مثال:

1. کتاب "کلید خوشبختی": این کتاب حاوی تعدادی از رباعیات ایشان است که در زمینه‌های اخلاقی و دینی سروده شده‌اند.


2. سیری منظوم در نهج البلاغه: این اثر، که به صورت مثنوی سروده شده است، موضوع حکومت اسلامی را از دیدگاه امام علی (ع) بررسی می‌کند.

 

این آثار، که در قالب کتاب‌های مختلف منتشر شده‌اند، از طریق انتشارات الفهرست در قم قابل دسترسی هستند و علاقه‌مندان به شعر و اندیشه‌های دینی می‌توانند از آنها بهره‌برداری کنند.

 

اولین کتاب شعر دکتر علی رجالی با عنوان "نوای دل" در انتشارات نشر پژوهش اصفهان به چاپ رسید. این کتاب شامل اشعاری است که به موضوعات مذهبی و دینی می‌پردازد، به‌ویژه درباره چهارده معصومین (علیهم‌السلام) و فروع و اصول دین. دکتر رجالی در این اثر سعی کرده‌اند مفاهیم دینی را به‌طور ساده و قابل فهم برای مردم، به ویژه جوانان، بیان کنند.

این کتاب، با محتوای آموزنده و شعری، به‌طور خاص برای ترویج آگاهی‌های دینی و معنوی در نسل جوان طراحی شده است و می‌تواند به‌عنوان منبعی برای تقویت ایمان و آگاهی‌های مذهبی در نظر گرفته شود.

برای اطلاعات بیشتر و دسترسی به این کتاب، می‌توانید به انتشارات کانون نشر پژوهش اصفهان مراجعه کنید.

 

 

بخش اول
خدا شناسی

 

مجموعه اشعار "خداشناسی دعوتی است به تأمل و تدبر در آفرینش و طبیعت برای شناخت بهتر خداوند. این اشعار، با زبانی ساده اما عمیق، مخاطب را به مشاهده دقیق‌تر جهان و تفکر در اسرار خلقت فرا می‌خواند. شاعر تأکید دارد که هر ذره از هستی، آینه‌ای است که حقیقت و حضور خداوند را منعکس می‌کند. در ادامه، مفاهیم هر بخش توضیح داده می‌شود:

 خداشناسی (۱): در این شعر، شاعر از مخاطب می‌خواهد که با تأمل در جهان و آفرینش، حقیقت را بیابد. هر آنچه در طبیعت وجود دارد، نشانه‌ای از وجود خداوند است.


 خداشناسی (۲): طبیعت به عنوان آیینه‌ای معرفی می‌شود که نور خداوند را منعکس می‌کند. شاعر مخاطب را به دیدن اسرار پنهان در عناصر مختلف، مانند موج، دریا، خاک و کوه‌ها، دعوت می‌کند.


 خداشناسی (۳): شاعر تأکید می‌کند که آسمان‌ها و ذرات کوچک، هر دو نشانه‌های آشکاری از وجود خداوند هستند. با دقت در این نشانه‌ها، می‌توان خداوند را در همه جا مشاهده کرد.


 خداشناسی (۴): جهان به کتابی تشبیه شده است که هر برگ آن رازی از حقیقت خداوند را بازگو می‌کند. نسیم صبحگاهی نیز به عنوان یک نشانه دیگر از حضور او معرفی شده است.


 خداشناسی (۵): این بخش بر راز خلقت خاک و جهان تأکید دارد و از مخاطب می‌خواهد تا در این راز و شگفتی‌های آفرینش تأمل کند و حقایق نهان را درک نماید.


 خداشناسی (۶): شاعر بیان می‌کند که با اندیشه در کائنات و آفرینش از هر زاویه‌ای، می‌توان به اسرار الهی دست یافت و حقیقت را بهتر فهمید.


خداشناسی (۷): جلوه‌های آسمانی و طبیعت به عنوان راهنمایی برای شناخت خداوند معرفی می‌شوند. شاعر اشاره دارد که تفکر در این جلوه‌ها رازهای جهان را آشکار می‌سازد.


خداشناسی (۸): این شعر تأکید دارد که مشاهده خلایق و تدبر در طبیعت، راهی برای درک حقیقت و اسرار خلقت است. شاعر از مخاطب می‌خواهد که در خلقت جهان جستجوگر باشد.


 خداشناسی (۹): شاعر علم و دانش را به عنوان چشمه‌ای از حقیقت معرفی می‌کند و از مخاطب می‌خواهد که در عالم هستی تدبر کند تا از نکویی‌ها و نشانه‌های وجود خداوند بهره‌مند شود.


 خداشناسی (۱۰): آخرین شعر مجموعه، تأکیدی دوباره بر مشاهده و تفکر در زمین و جان انسان به عنوان سرچشمه‌های حقیقت دارد. شاعر از مخاطب می‌خواهد که به هر ذره از هستی با دیدی عمیق نگاه کند تا آفرینش الهی را مشاهده نماید.

 

 

تحلیل کلی:

این مجموعه، نگاه عمیق و ژرفی به خداشناسی از طریق مشاهده طبیعت و تأمل در آفرینش ارائه می‌دهد. شاعر با بهره‌گیری از تشبیهات زیبا و مفاهیم عرفانی، مخاطب را به سوی شناخت خداوند از طریق جهان هستی دعوت می‌کند. پیام اصلی این اشعار این است که با دقت و اندیشه در آفرینش، می‌توان به وجود خداوند و عظمت او پی برد.


۱.اگر خواهی حقیقت را ببینی
نگر در چشمۀ جان و زمینی
تفکر کن، تأمل کن به هستی
که در هر ذره دارد آفرینی

۲.اگر خواهی حقیقت را بجویی
نگر در چشمۀ دانش به‌ سویی
تأمل کن، تدبر کن به هستی
که پیداست از وجودش صد نکویی

۳.اگر خواهان حقی و حقیقت
نظر کن بر خلایق در طبیعت
تامل کن ، تدبر کن ، جهان را
بجویی سر و اسراری ز خلقت

۴.اگر خواهی حقیقت را بدانی
نگر در جلوه‌های آسمانی
تأمل کن به اسرار طبیعت
که پیدا می‌شود رازِ جهانِی

۵.اگر خواهی حقیقت را بگویی
جهان را بنگر از هر سمت و سویی
به کارِ کائنات و آفرینش
بکن  اندیشه و اسرار جویی

۶.اگر خواهی که حق را خوب دانی
نگر در کارِ عالم جاودانی
تأمل کن به رازِ خلقتِ خاک
که پیدا می‌شود سرّ نهانی
 

۷.اگر خواهی حقیقت را ببینی
بزن دل بر نسیمِ صبحِ چینی
جهان را چون کتابی باز بنگر
که هر برگش بود رازِ مبینی


۸.به عمقِ آسمان‌ها چشم بگشا
درونِ ذره‌ها را جمله پیدا
جهان هر سو نشان از آفریدن
به هر سو بنگری، بینی خدا را

۹.نگر در موج و دریا، خاک و گردون
ببین اسرارِ پنهان ، کوه و هامون
جهان آیینه‌ای از حق‌نمایی است
به هر سو نورِ او جاری و افزون

۱۰.اگر خواهی حقیقت را ببینی
جهان را بنگری و دل بچینی
تأمل کن به رازِ آفرینش
که پیداست از دلِ و عمق زمینی
 

 

 

بخش دوم

نماز و ولایت

 

مجموعه اشعار "نماز و ولایت"  به‌طور خاص، رابطه نماز و ولایت را به تصویر می‌کشد و به تبیین جایگاه ولایت در دین اسلام می‌پردازد. در این اشعار، تاکید بر ولایت به عنوان نوری هدایت‌کننده، راهنمایی به سوی حقیقت و روشنی‌بخش عبادت و نماز است. هر یک از این اشعار به گونه‌ای نشان می‌دهد که نماز، زمانی ارزش و اثر معنوی پیدا می‌کند که با ولایت اهل بیت (علیه‌السلام) همراه باشد. در ادامه، شرحی بر این اشعار و مفاهیم کلیدی آن‌ها:

 نماز(۱): در این شعر، نماز به عنوان عبادتی با نور ولایت معرفی می‌شود. ولایت ولی‌الله به عنوان یک نور معنوی در دل انسان است که موجب آرامش روح می‌شود و راهی است برای نزدیکی به خداوند.


نماز(۲): در اینجا ولایت به عنوان پرتوی از نور الهی معرفی می‌شود. نماز همراه با ولایت به انسان کمک می‌کند تا در مسیر بندگی و اتصال به خداوند حرکت کند. بدون نور ولایت، هیچ‌گاه اتصال کامل به خداوند میسر نخواهد شد.


 نماز(۳): در این شعر، ولایت به عنوان روشنایی‌بخش نماز معرفی شده است. ولایت همانند نوری است که به دل‌ها راهنمایی می‌کند و انسان را از وابستگی‌های دنیوی آزاد می‌سازد تا به اتصال حقیقی با خدا دست یابد.


 نماز(۴): در اینجا، ولایت به‌عنوان نور جان و طریقی امن و امان برای انسان‌ها معرفی می‌شود. از نظر شاعر، اطاعت از ولی‌الله، باعث هدایت انسان‌ها به سوی بهشت و سعادت است.


 نماز(۵): ولایت به عنوان درختی سرسبز و پرثمر معرفی شده که راه هدایت و دین‌داری را روشن می‌کند. اگر انسان بخواهد در مسیر صحیح حرکت کند، باید راه ولایت را بپذیرد و به آن تمسک جوید.


نماز(۶): نماز همراه با ولایت به‌عنوان چراغی روشن و راهنمایی برای انسان‌ها معرفی می‌شود. در این شعر، تأکید بر این است که مسیر روشن حقیقت از طریق اطاعت از ولی‌الله ممکن می‌شود.


 نماز(۷): در این بخش، ولایت به‌عنوان نور ایمان و راهی برای وصال به خدا معرفی می‌شود. محبت و اطاعت از ولی‌الله باعث می‌شود انسان به مسیر روشن ایمان و نزدیکی به خداوند دست یابد.


 نماز(۸): در این شعر، اشاره به این دارد که ولایت بدون علی (علیه‌السلام) معنایی ندارد و وصال به خداوند از طریق ولایت اهل بیت (علیهم‌السلام) میسر است. قرآن و ولایت دست در دست هم، انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کنند.


نماز(۹): در این شعر، ولایت به عنوان دست خداوند بر بندگان معرفی می‌شود. اطاعت از ولی‌الله برای انسان‌ها مایه کمال روحی است و در واقع، ولی‌الله جانشین خداوند در روی زمین است.


 نماز(۱۰): ولایت به عنوان باغی سرسبز و ثمره‌بخش از دستورات الهی معرفی شده است که انسان را به سوی کمال و سعادت رهنمون می‌کند. توسلات به اهل بیت و آل علی (علیهم‌السلام) راه رسیدن به کمال و قرب الهی را هموار می‌کند.

 

در مجموع:

مجموعه اشعار نماز و ولایت در این بخش‌ها به‌طور خاص بر اهمیت ولایت در دین اسلام تاکید دارند. نماز زمانی ارزشمند است که همراه با ولایت اهل بیت باشد، و انسان برای رسیدن به کمال باید از ولایت به‌عنوان چراغی روشن بهره‌برداری کند. این اشعار، نه تنها به رابطه نماز و ولایت پرداخته‌اند، بلکه نقش ولایت در هدایت روحی انسان‌ها و راه رسیدن به سعادت و کمال معنوی را بیان کرده‌اند.




۱.ولایت پرتوی از نورِ یار است
طریق وصل حق بی نور تار است
نمازت با ولایت رهنما شد
که راه بندگی دان افتخار است

۲.ولایت روشنی‌بخشِ نماز است
طریق وصل حق و هم فراز است
اگر دل را به مهر او سپاری
رها گردی ز هر بند و نیاز است

۳.نمازت با ولایت، نورِ جان است
طریقت با ولی، عینِ امان است
بدان راهِ خدا جز این نباشد
اطاعت از ولی، نور جنان است

۴.محمد گفت: حق با نور جاری است
علی بعد از نبی پرچم‌ داری است
اطاعت گر کنی، کاری است والا
ولایت با تعبد رستگاری است

۵.ولایت نخل سر سبز هدایت
ستون محکم دین و رسالت
به مهر او عبادت می‌شود نور
اگر جویی ره حق و امامت

۶.نماز با ولایت راه دین شد
چراغی روشن و نوری مبین شد
ولی فرمان حق بر بندگان است
طریقی روشن و جان آفرین شد

۷.نماز با ولایت، نور ایمان
ولی را بر گزیند لطف یزدان
وصال کردگار است در اطاعت
که راه حق عیان باشد، نمایان
 

۸.ولی را رهنما کرده است یزدان
امام و مقتدای جن و انسان
ولایت بی علی معنا ندارد
وصال حق بود با نور قرآن
 

۹.ولایت دست حق بر بندگان است
اطاعت از ولی  در روح و جان است
ولی را جانشین کردست یزدان
طریقت با ولی، عینِ امان است

۱۰.ولایت باغ سرسبز امامت
ثمر داده ز باغ بی‌نهایت
توسل بر علی و آل عترت
شود راه کمال و هم سعادت
بخش۳


مراحل خود سازی

 

این مجموعه اشعار  مراحل مختلف خودسازی و تکامل روحی انسان را بر اساس مفاهیم دینی و عرفانی توضیح می‌دهند. در این اشعار، هر مرحله از خودسازی به طور خاصی مطرح شده و به انسان یادآوری می‌شود که برای رسیدن به کمال و نزدیکی به خداوند، باید از مراحل مختلف عبور کند. در ادامه به شرح هر بخش از این اشعار می‌پردازیم:

خودسازی (۱): در این شعر، اولین گام برای خودسازی، توبه و طلب بخشش از خداوند است. همچنین به این نکته اشاره دارد که انسان با ایمان و بندگی بیشتر، می‌تواند به مراتب بالای روحانی و فکری برسد.


خودسازی (۲): در این شعر، تأکید بر این است که عطش روحانی انسان تنها با وصال به معشوق حقیقی (یعنی خداوند) سیراب می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده لذت معنوی است که در نتیجه ارتباط با خدا به دست می‌آید.


 خودسازی (۳): عبادت به عنوان بهترین راه برای رسیدن به کمال معنوی و نزدیکی به خداوند معرفی می‌شود. در اینجا، بریدن از خود و رسیدن به کمال از طریق یاد خدا و بندگی مطرح است.


 خودسازی (۴): عبادت به عنوان بهترین وسیله برای رسیدن به کمال روحی و درمان معنوی انسان معرفی می‌شود. در این شعر، عبادت به عنوان گفتگویی با خداوند و شروع مسیر ارتباط عمیق با او شناخته می‌شود.


خودسازی (۵): در اینجا، عبادت به عنوان راهی برای قطع وابستگی به نفس و دنیا و رسیدن به سعادت حقیقی در نظر گرفته می‌شود. انسان باید خود را از غفلت‌ها و رذایل نفسانی رها کند تا بتواند به ارتباط عمیق‌تری با خداوند دست یابد.


 خودسازی (۶): در این شعر، بر لزوم توبه و بازگشت به سوی خدا تأکید می‌شود. به ویژه توبه‌ای خالصانه که انسان را از گناهان و معاصی دور کند و دل او را به سوی خداوند بازگرداند.


خودسازی (۷): در این مرحله، اشاره به بیداری از غفلت و اشتیاق به نزدیکی به خداوند می‌شود. انسان باید از خواب غفلت بیدار شود و در نور یقین، به سوی خدا حرکت کند تا به عشق و حقیقت دست یابد.


خودسازی (۸): در اینجا، پاکسازی دل از هر گونه آلودگی و غیر خداوندی تأکید شده است. وقتی دل از گناه پاک شود، نور الهی بر آن می‌تابد و انسان به درک بهتری از حقیقت دست پیدا می‌کند.


 خودسازی (۹): در این شعر، پس از پاک شدن دل از گناه، دل انسان آینه‌دار صفات الهی می‌شود. دل انسان با نور خداوند تزکیه می‌شود و به کمال می‌رسد.


خودسازی (۱۰): در این بخش، اشاره به پیمودن "هفت شهر عشق" و فناء در عشق به خداوند دارد. این مراحل به انسان کمک می‌کند تا از قید و بندهای نفس رهایی یابد و به آرامش روحی و رهایی دست یابد.

 

در مجموع:

مجموعه اشعار خود سازی به صورت تدریجی مراحل مختلف خودسازی و رسیدن به کمال روحانی را توضیح می‌دهد. این مراحل شامل توبه، عبادت، بریدن از رذایل نفسانی، آراستن دل با نور خدا، و در نهایت رسیدن به وصال و آرامش است. این اشعار یک راهنمای معنوی هستند که خواننده را به سمت پاکی دل و ارتباط عمیق‌تر با خداوند هدایت می‌کنند.


۱.هفت منزل طى کنند، مردان دین
توبه و خود سازی و کسب یقین
بندگی  حق، اگر افزون  شود
در کفت یابی، تو افلاک و زمین

۲.می شود سیراب هر تشنه ز آب
آب جویای لب خشک است و ناب
عاشقان آرام گشته با وصال
کی دهد معشوق عاشق را عذاب

۳.عبادت بهترین راه وصال است
بریدن از خود و طی کمال است
هدایت می کند دل را سوی رب
بدون یاد حق قربت محال است


۴.عبادت بهترین راه کمال است
شفای  جان و درمان و  وصال است
شروع گفتگو با حق تعالی است
   سخن با دلربا و  ذوالجلال است

۵.عبادت راه وصل است و سعادت
بریدن از خود و نفس و رذالت
سخن با ذوالجلال و حق تعالی
نیاز آدمی باشد ز عزلت

۶.در وصال حق تعالی، ملزم است
توبه ای همچو نصوحا لازم است  
دور گشتن از گناه و معصیت
 حق تعالی، بر امورت عالم است
 


۷.از غفلت و خواب، می توان  جست
بیدار شد و، ز شوق حق مست
در نور یقین، به سوی حق رفت
تا دل بشود ز عشق، سر مست

۸.چون خانهٔ دل ز غیر حق پاک شود
نور ازلی به جان ز افلاک  شود
دل را ز غبار و هر گنه پاک نما
تا نور خدا بهینه  ادرارک شود

۹.دل چون ز غبارِ نفس خالی گردد
با نور صفات حق، جانی گردد
آراسته گردد از فضل و کمال
دل آینه‌دار ربِ جلالی گردد

۱۰.هفت شهر عشق، چون پیموده شد 
 سر به خاک دوست هر دم سوده شد
جان رها شد، گر ز بند نفس پست     
روح و جان از خستگی آسوده شد
 

بخش چهارم

شهدا

 

مجموعه رباعیات "شهدا" با نگاهی عاطفی و معنوی به مقام شهیدان، به‌ویژه کسانی که جان خود را در راه حق و وطن فدای آرمان‌های بزرگ کرده‌اند، پرداخته است. در این اشعار، شهیدان نه تنها از دیدگاه دینی، بلکه از جنبه‌ای انسانی و اخلاقی نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. این مجموعه به اهمیت شهادت و ویژگی‌های برجسته‌ی شهیدان، مانند پاکی دل، ایثار و قربانی کردن در راه خدا، اشاره می‌کند.

تحلیل ویژگی‌ها و مفاهیم کلیدی اشعار:

 

۱. مقام رفیع شهیدان

در این ده اشعار، مقام شهیدان به‌عنوان کسانی که جان خود را در راه خدا فدای حقیقت کرده‌اند، بسیار بلند و والا معرفی می‌شود. شهیدان در نظر شاعر به جایگاه و مقامی بالا در بهشت نائل می‌شوند.

مثال:
"ای شهیدان، دست ما در دستتان، پیش خدا / روحتان جاوید باشد، جسمتان گشته فدا"
"شهیدان را سرایی بس رفیع است / خلایق را امید و هم شفیع است"

 

۲. ایثار و فداکاری شهیدان

شهیدان در این اشعار به‌عنوان کسانی که در راه آرمان‌های والا و به‌ویژه در راه حقیقت و خداوند جان خود را فدای هدف بزرگ کرده‌اند، تجلیل می‌شوند. این ایثار و فداکاری به‌عنوان یک افتخار بی‌نظیر به حساب می‌آید.

مثال:
"شهادت افتخاری بی‌نظیر است / مقامش در ره حق دلپذیر است"

 

 

۳. پاکی دل و وسعت روح شهیدان

یکی از ویژگی‌های مهم شهیدان در این اشعار، پاکی دل و وسعت روح آن‌ها است که به‌عنوان خصیصه‌ای برجسته در نظر گرفته شده. شهیدان به دلیل فدای جان خود در راه خدا، دل‌هایی پاک و وسیع دارند.

مثال:
"ز نور حق تعالی مست گردند / شهیدان را دلی پاک و وسیع است"

 

---

۴.مقام شهادت از دیدگاه خداوند

شهادت به‌عنوان مقام و افتخاری بی‌نظیر در نظر گرفته شده که از دیدگاه خداوند به‌طور خاص و ویژه ارزیابی می‌شود. در این اشعار، شهادت نه تنها یک عمل انسانی بلکه یک کار مورد تایید و سنجیده‌شده از سوی خداوند است.

مثال:
"به‌حق سنجیده گردد کار انسان / خدا دانا و بینا و بصیر است"

 

۵. امید و شفاعت شهیدان برای دیگران

شهیدان نه تنها به‌عنوان الگوهای عالی انسانی و دینی معرفی می‌شوند، بلکه به‌عنوان شفیعانی برای دیگران در نظر گرفته می‌شوند. وجود شهیدان برای جامعه امید و نور می‌آورد.

مثال:
"شهیدان را سرایی بس رفیع است / خلایق را امید و هم شفیع است"

 

نتیجه‌گیری

مجموعه رباعیات "شهدا"  با زبانی ساده و عمیق، مقام شهیدان را در راه حق و حقیقت گرامی می‌دارد. این اشعار به‌ویژه بر ارزش‌های والای شهادت، فداکاری و ایثار تأکید می‌کنند و نشان می‌دهند که شهیدان در نظر خداوند جایگاهی ویژه دارند. این مجموعه به‌طور مؤثر نشان می‌دهد که شهیدان با پاکی دل، ایثار و فداکاری در راه خداوند، نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز جایگاهی والا دارند.

 



۱.دانی که چرا شهید، جاویدان است؟
در محضر عشق و نور بی پایان است
دل بست به نور حق و، بگذشت ز جان
در وادی عشق، جلوه ای شایان است
 

۲.السلام ای عاشقان و سالکان بی ریا
ای شهیدان نبرد حق و باطل، مرحبا
السلام ای جنگجویان نبرد تن به تن
فاتحان قله های عشق و ایمان و رضا

۳.جبهه ها میعادگاه و مرکز ذکر و دعا
از برای عاشقان بی قرار و بی ریا
ای سلحشوران با ایمان راسخ در نبرد
عاشقان جان به کف،مشتاق دیدار و لقا

۴.ای شهیدان دست ما گیرید، در نزد خدا
جسمتان پر پر شده ،کی روحتان گردد فنا
جایگاه این عزیزان بس رفیع است و بلند
کی شود روزی که جان گردد رها از جسم ما

۵.یاد  ایثار شهیدان ، مایه ی رشد و بقا
حفظ دین و مذهب ما، از گزند و هر بلا
یاد یاران سفرکرده، همیشه زنده دار
چون که نام و یادشان باشد چراغ راه ما

۶.یاد و نام وذکر ایثار شهیدان هر کجا
پاسبان دین و آئین از گزند و هر بلا
شمع راهید، در این وادی و هر بیراهه‌ای
ما گرفتار خود و نفس خود و میل و هوا
 

۷.جبهه‌ها میعادگاه ذکر و شور و دل‌، دعا
مرکز عاشق‌نشینان، بی‌قرار و با صفا
ای دلیران نبرد و مؤمنان جان به کف
عاشقانی بی نظیر، مشتاق دیدار خدا
 

۸.ای شهیدان، دست ما در دستتان ، پیش خدا
روحتان جاوید باشد، جسمتان گشته فدا
جایگاهی در بهشت دارید،  بالا و رفیع
کی شود روزی که جان تسلیم گردد، هم رها
 

۹. شهیدان را سرایی بس رفیع است
خلایق را امید و هم شفیع است
ز نور حق تعالی مست گردند
شهیدان را دلی  پاک و وسیع است
 

۱۰.شهادت افتخاری بی‌نظیر است
مقامش در ره حق دلپذیر است
به‌حق سنجیده گردد کار انسان
خدا دانا و بینا و بصیر است

 

 

بخش پنجم

قرآن

 

مجموعه رباعیات "قرآن"  با نگاهی عرفانی و معنوی، جایگاه و اهمیت قرآن کریم را در زندگی انسان‌ها به‌ویژه در مسیر هدایت و شناخت حقیقت، بررسی می‌کند. این اشعار به طور کلی در بیان مفاهیم نورانی قرآن، ولایت اهل بیت (علیهم‌السلام) و رابطه‌ی انسان با خداوند از طریق کتاب آسمانی، تأکید دارند.

تحلیل ویژگی‌ها و مفاهیم کلیدی اشعار:


---

۱.قرآن به‌عنوان هدایتگر و منبع نور

قرآن در این مجموعه به‌عنوان کتابی هدایتگر و منبعی نورانی معرفی می‌شود که انسان‌ها را از تاریکی جهل به روشنایی علم و معرفت می‌برد.

مثال:
"ره آورد شب قدر است قرآن / کتابی رهنما از بهر انسان"
"کتاب دین و دانش، جام عرفان / شفای روح از این دنیای طوفان"

 

---

۲. قرآن و عترت: دو ستون هدایت

در این رباعیات، تأکید زیادی بر رابطه‌ی قرآن و اهل بیت (علیهم‌السلام) به‌عنوان دو منبع اصلی هدایت و راهنمایی وجود دارد. این دو به‌عنوان مکمل یکدیگر معرفی شده و جدایی از آن‌ها به‌عنوان اشتباهی بزرگ در نظر گرفته شده است.

مثال:
"پیامبر گفت: مولا، ثقل اصغر / نجات مردمان در ثقل اکبر"
"بشنو از قرآن و عترت رمز و راز / راه و رسم زندگی و منزلت"

 

---

۳.قرآن: منبع معرفت و فیض الهی

قرآن به‌عنوان کتابی مقدس که از طرف خداوند به پیامبر اسلام نازل شده، برای انسان‌ها سرچشمه فیض و معرفت است. این کتاب از طرف خداوند به‌عنوان راهنمایی برای رهایی از خطا و گمراهی معرفی می‌شود.

مثال:
"بود قرآن کلام وحی یزدان / بر احمد نازل آمد این گلستان"
"کتاب حق بود آن لوح محفوظ / بود هر آیه‌اش اسرار خلقت"

 

 

۴. قرآن به‌عنوان شفا و نجات

قرآن در این مجموعه به‌عنوان شفا برای روح و نجات از هر نوع فساد و آلودگی معرفی می‌شود. در اشعار به نقش شفا بخش قرآن در پاکسازی دل و جان از گناهان و فساد اشاره شده است.

مثال:
"کتاب دین و دانش، جام عرفان / شفای روح از این دنیای طوفان"
"هست قرآن راه عترت، اولیا / جملگی نور است و انواع نوید"

 

---

۵.چراغ هدایت در برابر شیطان و گمراهی

در اشعار آمده است که قرآن و عترت به‌عنوان دو راهنمای اصلی می‌توانند انسان را از گمراهی‌ها، وسوسه‌های شیطان و انحرافات دور نگه دارند.

مثال:
"گشاینده دل از هر مکر شیطان / بشنو از قرآن و عترت رمز و راز"

 

---

۶. قرآن به‌عنوان پیام و مرجع اهل یقین

قرآن در این اشعار بیشتر به‌عنوان مرجعی برای اهل یقین و کسانی که در پی حقیقت هستند، معرفی می‌شود. افرادی که با ایمان و صداقت به‌دنبال فهم و درک عمیق‌تر از حقیقت قرآن و معارف آن هستند.

مثال:
"بشنو از اهل یقین، نور امید / از کلامی که دل از ظلمت برید"
"بشنو از اهل یقین، اهل صفا / رهنما در راه حق و اوصیا"

 

 

۷. ارتباط قرآن و ولایت اهل بیت (ع)

در این مجموعه، قرآن و ولایت اهل بیت به‌عنوان دو راهنمای اصلی در مسیر رستگاری معرفی شده است. این اشعار نشان می‌دهند که بدون ولایت اهل بیت، فهم درست قرآن و هدایت‌های آن به‌طور کامل امکان‌پذیر نیست.

مثال:
"هست قرآن و ولایت چشمه‌ای / هر دو باشند نغمه‌ی آرام ما"

 

 

نتیجه‌گیری

مجموعه رباعیات "قرآن" از دکتر علی رجالی، به‌طور زیبا و شاعرانه به معرفی قرآن کریم و جایگاه آن در هدایت انسان‌ها پرداخته است. در این اشعار، قرآن نه‌تنها یک کتاب مقدس بلکه یک منبع نور، معرفت، شفا و نجات است که با ارتباط آن با ولایت اهل بیت (علیهم‌السلام) به کمال خود می‌رسد. این مجموعه پیام‌آور راهیابی انسان به حقیقت و رستگاری است و انسان‌ها را به دنبال‌کردن این دو ستون هدایت، قرآن و عترت، فرا می‌خواند.


۱. ره آورد شب قدر است قرآن
کتابی رهنما از بهر انسان
کتاب معرفت سر چشمه ی فیض
که نورانی کند دل را ، درخشان

۲.بود قرآن کلام وحی یزدان
بر احمد نازل آمد این گلستان
کتاب معرفت، سرچشمهٔ نور
که افروزد چراغ فضل و ایمان
 

۳.خوشا آن کس که قرآن رهنما بود
چراغ دین و دانش، رهگشا بود
ندارد رهنمایی جز امامان
که قرآن و ولایت کی جدا بود

۴.پیامبر گفت: مولا، ثقل اصغر
نجات مردمان در ثقل اکبر
بود قرآن و عترت هر دو میزان
ولایت بی علی، خبط است و ابتر
 

۵.از دل قرآن و عترت بشنویم
راز راهِ راست را خوش بشکفیم
راهبر در هر خطر، هر پیچ و پیچ
  از شیاطین و غریبان مشنویم
 

۶.کتاب دین و دانش، جام عرفان
شفای روح از این دنیای طوفان
کتاب حق، چراغ عشق و تقوا
گشاینده دل از هر مکر شیطان
 

 

۷.بشنو از اهل یقین و معرفت
نی زهر بیگانه و شیطان صفت
بشنو از قرآن و عترت رمز و راز
راه و رسم زندگی و منزلت

 

۸.لوح محفوظ
کتاب دین و دانش ، باب رحمت
هدایتگر بود ما را ز غفلت
کتاب حق بود آن لوح محفوظ
بود هر آیه اش اسرار خلقت

 

۹.بشنو از اهل یقین، نور امید
از کلامی که دل از ظلمت برید
هست قرآن  راه عترت ،اولیا

 جملگی نور است و انواع نوید

۱۰.بشنو از اهل یقین، اهل صفا
رهنما در راه حق و اوصیا
هست قرآن و  ولایت چشمه ای
هر دو باشند نغمه ی آرام ما
 

 

بخش ششم

بهشت

 

مجموعه رباعیات "بهشت"  با نگاهی عمیق و شاعرانه، مفهوم بهشت را از دیدگاه‌های مختلف عاشقانه و زاهدانه بررسی می‌کند. در این مجموعه، بهشت نه‌تنها به‌عنوان یک مکان پس از مرگ، بلکه به‌عنوان یک تجربه روحانی و معنوی در زندگی فردی تصویر شده است. در ادامه، ویژگی‌ها و تحلیل این اشعار آورده شده است:

 

۱. تفاوت بهشت عاشقان و زاهدان

یکی از ویژگی‌های مهم در این مجموعه، تضاد میان بهشت عاشقان و زاهدان است. بهشت عاشقان به‌عنوان یک تجربه‌ای عاشقانه و درونی در نظر گرفته شده، در حالی که بهشت زاهدان بیشتر به‌عنوان یک آرمان بیرونی و دنیوی توصیف می‌شود.

مثال:
"بهشت عاشقان، آغوش یار است / نوایی گرم از شوق بهار است"
"بهشت زاهدان، باشد خیالی / نسیمی دلنشین و ماندگار است"

 

---

۲. بهشت عاشقان: تجربه‌ای درونی و روحانی

بهشت عاشقان در این رباعیات، نه‌تنها یک مکان فیزیکی، بلکه یک تجربه روحانی است که در آن عاشق با معشوق خود در ارتباطی عمیق و جاودانه قرار می‌گیرد.

مثال:
"بهشت عاشقان، دیدار دلبر / بهشت زاهدان، رؤیای دیگر"
"بهشت عاشقان، یک لحظه ناب است / که هر دم در نگاه یار، تاب است"

 

۳. بهشت زاهدان: رؤیا و آرمان‌های بیرونی

بهشت زاهدان در این اشعار، به‌عنوان یک آرمان مادی یا انتزاعی مطرح شده که به نسبت بهشت عاشقان، کمتر ملموس و وابسته به خیال و آینده است.

مثال:
"بهشت زاهدان در خواب جان هست / همیشه سوی یار و حق پرست است"
"به زاهد وعده‌ی فردا رسیده / ولی عاشق نیازش در جواب است"

 

۴. بهشت عاشقان به‌عنوان نور و حقیقت

در این مجموعه، بهشت عاشقان به‌عنوان نوری جاودان و حقیقی معرفی می‌شود که در دل عاشقان و در ارتباط با معشوق پیدا می‌شود.

مثال:
"بهشت عاشقان، رازی نهان است / نشانی از خدا در این جهان است"

 

 

۵. بهشت عاشقان در نگاه معشوق

یکی از ویژگی‌های برجسته این مجموعه این است که بهشت واقعی در نگاه معشوق (که می‌تواند خداوند یا معشوق انسانی باشد) دیده می‌شود. این بهشت نه‌تنها به‌عنوان یک مکان بلکه به‌عنوان یک تجربه معنوی و روحانی درک می‌شود.

مثال:
"بهشت عاشقان، ذاتِ حقیقت / نه در دنیا، نه در خوابِ قیامت"

 

 

۶. تأکید بر بی‌انتهایی بهشت عاشقان

بهشت عاشقان نه‌تنها یک مکان مشخص نیست بلکه بی‌انتها و بی‌مرز است و در آن اتصال به حقیقت و یگانگی با معشوق برای همیشه ادامه دارد.

مثال:
"بهشت عاشقان بی‌انتها هست / که در آن وصل جان‌ها بی‌صدا هست"

 

 

۷.بهشت، در آیینه چشم عاشق

در این رباعیات، بهشت به‌عنوان چشمی جادویی که دل را به‌سوی خود جذب می‌کند و عاشق را از دنیا و مادیات جدا می‌سازد، توصیف می‌شود.

مثال:
"بهشت عاشقان، یک چشم جادوست / که می‌گرید دل از آن، بی‌پناه اوست"

 

 

۸. بهشت، جلوه‌ای از زیبایی و دل‌فریبی معشوق

بهشت عاشقان، در این اشعار، به‌عنوان یک زیبایی بی‌پایان و دل‌فریب که در نگاه معشوق نمایان می‌شود، معرفی شده است.

مثال:
"بهشت عاشقان روی و نگاه است / جمال جان فزای دل ستان است"

 

---

۹. آرمان‌های فردی و مشترک در بهشت

این مجموعه هم به آرمان‌های فردی (که در جستجوی معشوق است) و هم به آرمان‌های مشترک اشاره می‌کند که در آن بهشت برای هر فردی به‌صورت خاص و منحصر به‌فرد تعریف می‌شود.

مثال:
"به زاهد وعده‌ی باغی ز گل‌ها / ولی یاغی شقی و بی‌پناه است"

 

 

۱۰. پیام عمیق در مفهوم بهشت

در نهایت، این مجموعه رباعیات با تأکید بر توازنی میان دنیای مادی و معنوی، به مخاطب می‌گوید که بهشت نه‌تنها در دنیای پس از مرگ، بلکه در همین دنیا و در ارتباط با معشوق واقعی (که می‌تواند خداوند باشد) به‌وجود می‌آید.

 

 

نتیجه‌گیری

مجموعه "بهشت" یک تجلی زیبا و شاعرانه از مفاهیم عمیق دینی و معنوی است که نشان می‌دهد بهشت نه‌تنها یک مفهوم پس از مرگ، بلکه یک تجربه درونی و عاشقانه است که می‌تواند در زندگی روزمره نیز درک و تجربه شود. این رباعیات می‌تواند برای کسانی که در جستجوی معنا و حقیقت در زندگی خود هستند، الهام‌بخش و راهگشا باشد.

 


۱.بهشت عاشقان، آغوش یار است
نوایی گرم از شوق بهار است
بهشت زاهدان، باشد خیالی
نسیمی دلنشین و ماندگار است
 

۲.بهشت عاشقان، دیدار دلبر
بهشت زاهدان، رؤیای دیگر
یکی در وصل جان مشتاق باشد
دگر در زهد جان و روی داور
 

۳.بهشت عاشقان آن چشم مست است
که دل را تا ابد در بند بسته است
بهشت زاهدان در خواب جان هست
همیشه سوی یار و حق پرست است

۴.بهشت عاشقان، یک لحظه ناب است
که هر دم در نگاه یار ، تاب است
به زاهد وعده‌ی فردا رسیده
ولی عاشق نیازش در جواب است


۵.بهشت عاشقان، رازی نهان است
نشانی از خدا در این جهان است
بهشت زاهدان باشد سرابی
بهشت عشق، نوری جاودان است

۶.بهشت عاشقان، یک چشم جادوست
که می‌گرید دل از آن، بی‌پناه اوست
به زاهد وعده‌ی باغی ز خلد است
ولی عاشق، نهد دل در دل دوست

۷.بهشت عاشقان
بهشت مردمان در این جهان است
بهشت زاهدان در لا مکان است
بهشت عاشقان روی و نگاه است
جمال جان فزای دل ستان است 

۸.بهشت عاشقان بی‌انتها هست
که در آن وصل جان‌ها بی‌صدا هست
بهشت زاهدان زندان وقت است
بهشت عابدان نور خدا هست

۹.بهشت عاشقان در روی ماه است
نه چشمی را که ز آن جرم و گناه است
به زاهد وعده‌ی باغی ز گل‌ها
ولی یاغی شقی و بی‌پناه است


۱۰.بهشت عاشقان، ذاتِ حقیقت
نه در دنیا، نه در خوابِ قیامت
نه باغ و سبزه و آب و گل و می
که پیدا می‌شود در یک نگاهت

بخش هفتم

عبادت

 

مجموعه رباعیات "عبادت" از دکتر علی رجالی، با نگاهی جامع به مفهوم عبادت، اهمیت توازن بین ذکر و عمل را برجسته می‌کند. این اشعار بیانگر پیوند عمیق میان ایمان قلبی و رفتار عملی است. در ادامه، ویژگی‌های این رباعیات تحلیل می‌شود:


---

1. عبادت فراتر از ذکر زبانی

در این اشعار، عبادت به‌عنوان مفهومی گسترده‌تر از ذکر زبانی معرفی شده است. شاعر تأکید دارد که ذکر، بدون عمل و رفتار نیک، عبادت کاملی نیست.

مثال:
"عبادت ذکر تنها نیست در دین / چو کردار است آن را ثبت و تضمین"

 

---

2. عبادت و فروع دین

شاعر به ارتباط نزدیک میان عبادات و فروع دین اشاره می‌کند و بر این نکته تأکید دارد که عمل به اصول و فروع دین، زیربنای عبادت واقعی است.

مثال:
"فروع الدین بود جمعا عبادات / جدایی از عمل، کاری روا نیست"

 

---

3. تأکید بر عبادت عملی

اعمالی همچون نماز، روزه، و حج به‌عنوان ابزارهای عملی عبادت در این اشعار برجسته شده‌اند. عبادت، تنها در سطح معنوی و ذهنی باقی نمی‌ماند، بلکه باید در عمل نمود پیدا کند.

مثال:
"نماز و روزه و حج را به جا آر / که بی‌این‌ها نباشد وصل آسان"

 

---

4. تعادل میان ظاهر و باطن در عبادت

شاعر میان ظاهر و باطن عبادت توازن برقرار می‌کند و بر این باور است که ذکر زبانی باید با کردار نیک همراه باشد.

مثال:
"بود اعمال باطن همچو ظاهر / که تنها ذکر بر دین رهنما نیست"

 

---

5. رابطه عبادت و تقوا

عبادت و تقوا در این اشعار به‌عنوان دو روی یک سکه معرفی شده‌اند. رفتارهای تقوا محور، اساس عبادت حقیقی هستند.

مثال:
"عبادت ذکر حق تنها نباشد / به رفتار است و بی‌تقوا نباشد"

 

---

6. عشق به خداوند، غایت عبادت

شاعر هدف نهایی عبادت را عشق به خداوند می‌داند. این عشق از طریق اعمال خالصانه و ایمان به خداوند نمایان می‌شود.

مثال:
"به کردار است و ایمان بر خداوند / در این معنا تو راست، عشق یزدان"

 

---

7. پیوند عبادت با زندگی روزمره

شاعر عبادت را بخشی از زندگی روزمره می‌داند و معتقد است که رفتار و کردار ما نیز باید نوعی عبادت باشد.

مثال:
"نه تنها ذکر تنها، بندگی را / عمل باید که سازد زندگی را"

 

---

8. زبان ساده و مفاهیم عمیق

شاعر با استفاده از زبان روان و قابل‌درک، مفاهیم عمیقی از عبادت را بیان کرده و مخاطب را به تفکر درباره عبادت حقیقی دعوت می‌کند.

 

---

9. انسجام مفهومی

تمامی رباعیات این مجموعه با محوریت یک موضوع مشخص سروده شده‌اند و در عین تنوع در بیان، به‌خوبی به یکدیگر پیوسته‌اند.

 

---

10. الهام‌بخش برای زندگی معنوی

این مجموعه نه‌تنها تصویری روشن از عبادت ارائه می‌دهد، بلکه راهنمایی برای زندگی معنوی است و مخاطب را به تعمق درباره اعمال خود دعوت می‌کند.

 

---

نتیجه‌گیری

مجموعه رباعیات "عبادت" از دکتر رجالی، اثری آموزنده و الهام‌بخش است که ارزش‌های بنیادین دین اسلام را به زبانی شاعرانه و دلنشین بیان می‌کند. این اشعار می‌توانند مرجعی ارزشمند برای کسانی باشند که در پی درک عمیق‌تر از مفهوم عبادت و بندگی هستند.



۱.نه تنها ذکر، باشد راهِ ایمان
که کردار است ره در کوی جانان
نماز و روزه و حج را به جا آر
که بی‌این‌ها نباشد وصل آسان

۲.عبادت ذکر تنها با خدا نیست
عمل بی‌ذکر، در راهِ وفا نیست
فروع الدین همه رسمِ وصال است
به غیر از آن رهی تا کبریا نیست

عبادت نیست تنها گفتگویم
به کردار است راه آرزویم
عبادت ها همه از بهر حق است
بدون آن تهی باشد وضویم

۴.عبادت ذکر تنها نیست در دین
چو کردار است آن را ثبت و تضمین
نماز و صوم و حج گر پاس داری
ببینی نور حق در وقت تمرین

۵.نه تنها ذکر تنها، بندگی را
عمل باید که سازد زندگی را
عبادت ها بود  راه رسیدن
به درگاهی که یابد رستگی را

۶.عبادت صرف گفتن با خدا نیست
که در دین این تفکر ره گشا نیست
فروع الدین بود جمعا عبادات
جدایی از عمل ، کاری روا نیست

۷.عبادت ذکر تنها با خدا نیست
که رسم عاشقان جای خطا نیست
بود اعمال باطن همچو ظاهر
که تنها ذکر بر دین رهنما نیست

۸.عبادت نیست تنها ذکر جانان
به تسبیح و به سجاده، به قرآن
به کردار است و ایمان بر خداوند
در این معنا تو راست، عشق یزدان

۹.عبادت ذکر حق تنها نباشد
به رفتار است و بی تقوا نباشد
کند صوم و نمازت راه روشن
که بی‌آن بندگی بالا نباشد


۱۰.عبادت را بود هم ذکر، هم کار
به گفتار و به کردار است دیدار
عبادت نیست تنها ذکر نامش
عمل هم می‌برد دل را به دلدار
سراینده
دکتر علی رجالی

بخش هشتم

زندگی

 

رباعیات دکتر علی رجالی درباره زندگی، تلاشی شاعرانه برای بازنمایی رازها، پیچیدگی‌ها، و زیبایی‌های زندگی است. این مجموعه با زبانی روان و دلنشین، به فلسفه حیات پرداخته و مخاطب را به تأمل و قدردانی از لحظه‌های گذرا و فرصت‌های زندگی دعوت می‌کند.

برخی از مفاهیم برجسته در این اشعار:

1. زندگی به‌مثابه یک نقاشی یا راز: در این اشعار، زندگی به نقشی بر بوم یا رازی پنهان تشبیه شده که در گذر زمان تغییر می‌کند. این دیدگاه نشان‌دهنده طبیعت غیرثابت و متغیر زندگی است.


2. اهمیت قدرشناسی: شاعر مخاطب را ترغیب می‌کند که ارزش لحظه‌ها را بداند و از فرصت‌های کوتاه زندگی بهره ببرد؛ چرا که زندگی همچون گوهر یا باغی پر از عطر و گلاب است که بی‌توجهی به آن باعث از دست رفتن زیبایی‌هایش می‌شود.


3. تلاطم و آرامش: زندگی همچون دریایی از امواج و سراب به تصویر کشیده شده است، که لحظاتی پر از آرامش و گاهی آکنده از سختی و عذاب دارد. این نگاه نشان‌دهنده واقع‌بینی شاعر در مواجهه با چالش‌های زندگی است.


4. پاکی قلب و بندگی: تاکید بر علم‌آموزی، پاکی دل، و بندگی خداوند، به‌عنوان بهترین سرمایه‌های زندگی، محور برخی رباعیات است. این مفاهیم ریشه در آموزه‌های اخلاقی و دینی دارند.


5. امید و عشق: شاعر زندگی را جرعه‌ای از عشق و امید در تاریکی‌ها توصیف کرده و به مخاطب پیشنهاد می‌کند که در هر غروب و سحر، امید را از نو بیابد.


6. فرصت کوتاه زندگی: نگاه شاعر به زندگی به‌عنوان فرصتی زودگذر، پیام‌آور تأمل و شکرگزاری است. او از خواننده می‌خواهد که در این مدت کوتاه، معنای زندگی را در مهرورزی، تلاش، و زیبایی جست‌وجو کند.

 

این اشعار، با تأکید بر امید، عشق، و قدردانی از لحظات، هم پیام‌آور آرامش‌اند و هم الهام‌بخش برای رویارویی با چالش‌های زندگی.


۱.زندگی نقشی است بر بومی نهان
می کند تغییر با طی زمان
گاه بی ر نگ و گهی تابنده است
گاه پر شور است و گاهی پر زیان


۲.زندگی نقشی است بر بوم زمان
گاه پر شور و گهی آرام جان
در عبور از هر غروب و هر سحر
باز یاب امید را در هر مکان


۳.بهترین پشتوانه اندر زندگی
کسب علم است و خلوص و بندگی
پاکی قلب و درون از هر خطا
نور بخشد بر دل و پایندگی


۴.زندگی همچون نسیمی در گذر
گاه شادابی و گاهی هم دگر
لحظه ها باشد چو گوهر، در ناب
بایدش دانیم قدرش ، چون گوهر


۵.بهترین سرمایه اندر زندگی
خلق نیکو با خلوص و بندگی
پاکی دل می کند جانت تمیز
نور بخشد بر رهِ و پایندگی


۶.زندگی جاری‌ست چون آب روان
گوشه‌ای لبریز شوق و بی‌کران
قدر باید بشمری این لحظه ها
تا شود دل روشن از مهر و امان


۷.زندگی رازی‌ست پنهان در نگاه
لحظه‌ای لبخند و گاهی اشک و آه
فرصتی کوتاه در باغ وجود
خوش بچین، ای دوست، از گل‌های راه


۸.زندگی نوری‌ست در شامِ سیاه
جرعه‌ای از عشق در جامِ گناه
رهگذارانیم و دنیا می‌رود
قدر لحظه دان در این بیراهه راه


۹.زندگی دریایی از موج و سراب
گاه آرامش، گهی رنج و عذاب
در تلاطم، گوهر خود را بجوی
زان که پایانش بود رؤیای ناب


۱۰.زندگی باغی‌ پر از عطر و گلاب
گاه در اوجی و گاهی بی‌جواب
هر که قدر لحظه‌ها را بشمرد
بر طرف گردد غبار و هم حجاب
سراینده
دکتر علی رجالی

 

مجموعه رباعیات "علم" از دکتر علی رجالی با بهره‌گیری از مضامین حکیمانه و تمثیلات شاعرانه، ارزش و جایگاه علم را در زندگی انسان مورد ستایش قرار داده و راهنمایی برای مخاطبان به‌سوی نور دانش و یقین ارائه می‌کند. در ادامه، تحلیل و نکات برجسته این اشعار ارائه می‌شود:


---

1. علم به‌عنوان چراغ راهنما

علم در این رباعیات به چراغی تشبیه شده است که مسیر روشنایی، حقیقت و رستگاری را برای انسان نمایان می‌سازد. این تصویرسازی مکرر در اشعار دیده می‌شود.

مثال:
"علم بر دل، چون چراغی روشن است / بر ره حق، نوری از جان و تن است"

 

---

2. علم و یقین

علم در این اشعار با یقین گره خورده و به‌عنوان ابزاری برای تقویت ایمان و باورهای راستین معرفی شده است. علم نه‌تنها ابزار مادی بلکه راهی برای رسیدن به آگاهی معنوی است.

مثال:
"علم است که دل را به یقین جان بخشد / در جهل و خطا، راه نمایان بخشد"

 

---

3. علم و رهایی از جهل

شاعر تأکید ویژه‌ای بر قدرت علم در زدودن جهل و ظلمت دارد. علم به‌عنوان نیرویی است که انسان را از تاریکی‌های جهل به روشنایی می‌برد.

مثال:
"علم است نجات آدمی از ظلمات / راهی است زلال، سوی حسن و برکات"

 

---

4. علم و تعالی معنوی

در این مجموعه، علم فراتر از ابعاد مادی، به‌عنوان ابزاری برای پرواز روح و تعالی انسان به مراتب بالاتر در زندگی معرفی شده است.

مثال:
"با دانش و علم پر کشی در افلاک / پرواز کنی ز دام نفس و شیطان"

 

---

5. علم و ارتباط با خداوند

شاعر علم را وسیله‌ای برای تقرب به خداوند معرفی می‌کند. تلاش برای کسب دانش نه‌تنها باعث ارتقای فردی بلکه وسیله‌ای برای شناخت و درک عظمت خداوند است.

مثال:
"قدر تو بالا رود در هر مقام / دل به یزدان گر سپاری ز آن شوی"

 

---

6. علم به‌عنوان گوهری نایاب

در این اشعار، علم همچون گوهری ارزشمند و کمیاب توصیف شده که دستیابی به آن نیازمند تلاش، پشتکار و اخلاص است.

مثال:
"علم است که چون گوهرِ نایاب / در هر قدمش راهِ خوش و ناب"

 

---

7. زبان روان و ساده

استفاده از زبانی روان و ساده در کنار وزن و قافیه‌های خوش‌آهنگ، رباعیات را به اثری دلنشین و قابل‌درک برای عموم تبدیل کرده است.

 

---

8. علم و مسئولیت اجتماعی

علم در این مجموعه نه‌تنها به‌عنوان وسیله‌ای برای پیشرفت فردی، بلکه ابزاری برای رشد و سعادت اجتماعی معرفی شده است. دانشمند به‌عنوان فردی مسئول و هدایت‌گر مطرح می‌شود.

 

---

9. پیام اخلاقی و معنوی

اشعار سرشار از پیام‌های اخلاقی و معنوی است که مخاطب را به جدیت در طلب علم، دوری از جهل، و بهره‌گیری از دانش برای اهداف متعالی فرا می‌خواند.

 

---

10. هماهنگی مفهومی و انسجام ساختاری

مجموعه رباعیات با انسجام موضوعی حول محور علم سروده شده است. از ابتدای مجموعه تا انتها، شاعر موفق شده است مضمون علم را از زوایای مختلف بررسی و زیبایی‌های آن را برجسته کند.

 

---

نتیجه‌گیری

این مجموعه رباعیات با دربرداشتن پیام‌های عمیق درباره اهمیت علم و نقش آن در زندگی انسان، اثری آموزنده و الهام‌بخش است. اشعار می‌توانند منبعی ارزشمند برای استفاده در متون آموزشی، سخنرانی‌ها و مقالات مرتبط با علم و دانش باشند.

 

مجموعه رباعیات "علم" از دکتر علی رجالی، جلوه‌ای از نگاه عمیق به جایگاه دانش و تأثیر آن در زندگی انسان است. در این اشعار، علم به عنوان نوری راهنما، گوهری ارزشمند، و پلی به سوی کمال انسان معرفی می‌شود. شاعر با بیانی شیوا و روان، خواننده را به ارزشمند دانستن دانش و تلاش برای کسب آن دعوت می‌کند. در ادامه، نکات برجسته هر بخش توضیح داده می‌شود:


---

علم (۱):

علم به عنوان گوهری نایاب معرفی شده است که راهی ناب و ارزشمند به انسان نشان می‌دهد. شاعر تأکید دارد که همراهی علم با تقوا، انسان را در دنیا و آخرت به مقام سروری و بزرگی می‌رساند.

علم (۲):

علم راهی است برای خروج از تاریکی‌ها و رسیدن به روشنایی و برکات. علم و عمل در کنار هم، انسان را به عرش و مقامات معنوی می‌رسانند.

علم (۳):

شاعر علم را مایه جاودانگی و انسانیت می‌داند. کسی که دانش و ایمان را توأمان داشته باشد، به مقامی بلند و انسانی کامل دست می‌یابد.

علم (۴):

علم به عنوان چراغی روشن برای قلب و راهنمایی برای مسیر حق معرفی می‌شود. دانش‌آموزی راهی است برای ساختن آخرتی زیبا و گلشن.

علم (۵):

علم، دل را به یقین و روشنی می‌رساند و راهنمایی برای عبور از جهل و خطاست. دانش واقعی، انسان را به عشق و معرفت الهی هدایت می‌کند.

علم (۶):

علم همچون چراغی است که تاریکی جهل را می‌زداید. شاعر از مخاطب می‌خواهد که به جای دل بستن به جهل، با علم به نور یقین دست یابد.

علم (۷):

علم، غبار جهل را از دل می‌زداید و مقام دانش‌پژوه را ارتقا می‌دهد. مسیر دانش‌آموزی، دریای یقین و معرفت را در جان انسان جاری می‌کند.

علم (۸):

علم همچون خورشیدی تابان و چراغی برای جهان است. با علم و دانش، انسان می‌تواند از دام‌های نفس و شیطان رها شده و به مقامات بالاتر دست یابد.

علم (۹):

علم، جان انسان را صاف و پاک می‌کند و او را از تاریکی جهل رها می‌سازد. شاعر توصیه می‌کند که انسان علم راستین و ارزشمند را برگزیند.

علم (۱۰):

دانش گلی زیبا از نور و یقین است که چراغ راه انسان در زندگی محسوب می‌شود. علم، مسیر پاک و روشنی برای حیات انسان فراهم می‌کند.


---

تحلیل کلی:

در این مجموعه، شاعر علم را نه فقط به‌عنوان ابزاری دنیوی، بلکه به‌عنوان راهی برای تعالی روح و رهایی از جهل و تاریکی معرفی می‌کند. تأکید بر پیوند علم و ایمان، نکته برجسته این رباعیات است. شاعر انسان را به تلاش برای کسب دانش و به‌کارگیری آن در مسیر حق دعوت می‌کند و دانش را کلید سعادت دنیا و آخرت می‌داند.

 

 


علم(۱)
علم است که چون گوهرِ نایاب
در هر قدمش راهِ خوش و ناب
هر کس که رهِش دانش و تقوا ست
در هر دو جهان سرور و ارباب
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
علم(۲)
علم است نجات آدمی از ظلمات
راهی است زلال، سوی حسن و برکات
هر کس که ره علم و عمل پیشه نمود
او هم برسد به عرش، دارالحسنات
سراینده
دکتر علی رجالی

علم(۳)
کسب دانش کن که جاویدان شوی
دور از خسران شوی،  انسان شوی
قدر تو بالا رود در هر مقام
دل به یزدان گر سپاری زآن شوی
سراینده
دکتر علی رجالی

علم(۴)
علم بر دل، چون چراغی روشن است
بر ره حق، نوری از جان و تن است
قدر تو افزون شود با این مقام
آخرت را ساز کن، آن گلشن است
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
علم(۵)
علم است که دل را به یقین جان بخشد
در جهل و خطا، راهِ نمایان بخشد
هر کس که ز دانش طلبد نور یقین
او را به سرای عشق پایان بخشد
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
علم(۶)
علم است چراغ عالمِ خاک و سرشت
در جهل مبند دل که تاریکی کشت
با علم ز بام جهل بالا نگری
خورشید یقین به جان تو نور نوشت
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
علم(۷)
علم است که دل را ز غبارش شوید
بر هر که رسد، مقامِ دانش جوید
هر لحظه که در مسیر دانش باشی
دریای یقین به جان ما می روید
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
علم(۸)
علم است چراغِ گیتی و نورِ جهان
خورشید عظیمی است، هماره تابان
با دانش و علم پر کشی در افلاک
پرواز کنی ز دام نفس و شیطان
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
علم(۹)
علم است که جان را به صفا می‌آرد
از ظلمتِ و جهل، دل رها می‌آرد
یک علم گزین و در مسیرش بنشین
کان گوهر ناب، مرحبا می‌آرد
سراینده
دکتر علی رجالی

علم(۱۰)
دانش چو گلی‌ست از دلِ نور و یقین
این است چراغِ راه انسان و زمین
بر علم بکوش، در مسیرِ است حیات
پاک است ز هر زنگ، غبار و کَدَرین
سراینده
دکتر علی رجالی

 

مجموعه رباعیات "تقوا" سروده دکتر علی رجالی، به زیبایی فضیلت اخلاقی تقوا را در قالبی هنری و الهام‌بخش بیان می‌کند. در این اشعار، تقوا به‌عنوان محوری‌ترین عامل در سیر معنوی انسان و رهایی از گناهان معرفی شده است. در ادامه، نکات برجسته و تحلیلی از این اشعار ارائه می‌شود:


---

1. تقوا به‌عنوان سپر و زره محافظ

در بسیاری از رباعیات، تقوا به‌عنوان حفاظی در برابر گناهان و آفات دنیوی و اخروی معرفی شده است. شاعر تقوا را سپری می‌داند که انسان را از خطرات دنیوی و روحی مصون نگه می‌دارد.

مثال:
"تقوا زره‌ای است بر بشر هم جان‌ها / پرهیز دهد ز گم‌شدن در دنیا"

 

---

2. تقوا و رابطه آن با ایمان و معرفت الهی

شاعر بارها بر این نکته تأکید دارد که تقوا نه‌تنها راه ایمان به خداوند است، بلکه دروازه‌ای برای ورود به معرفت الهی و رضوان الهی نیز به شمار می‌رود.

مثال:
"تقواست رهی که سوی ایمان باشد / در سایه‌ی آن دل، رهِ جانان باشد"

 

---

3. تقوا به‌عنوان چراغ هدایت و نور معنوی

در این رباعیات، تقوا همچون چراغی معرفی شده است که مسیر زندگی را روشن کرده و انسان را از تاریکی‌ها و انحرافات دور می‌سازد.

مثال:
"تقواست چراغِ جانِ بی‌نور و شکیب / راهی ز خداوند، به دل‌های نجیب"

 

---

4. تقوا و مفهوم رستگاری

تقوا به‌عنوان کلید رستگاری و رسیدن به سعادت حقیقی مطرح شده است. شاعر بارها این موضوع را برجسته کرده که انسان با تقوا می‌تواند در دنیا و آخرت به آرامش و خوشبختی برسد.

مثال:
"تقواست کلیدِ رستگاری، ای دوست / بر دل بنشان که سود بسیار از اوست"

 

---

5. تصویرسازی ادبی از تقوا

شاعر با بهره‌گیری از تصویرسازی‌های بدیع و استعارات دلنشین، تقوا را به درخت، گل، چراغ، و زره تشبیه کرده است که هرکدام جنبه‌ای از تأثیر تقوا را به تصویر می‌کشند.

مثال:
"تقواست درختی که ثمر باشد پاک / دان سایه رهایی‌ست ز هر فکر هلاک"

 

---

6. زبان ساده و روان

رباعیات به زبانی ساده و روان سروده شده‌اند که حس معنوی و اثرگذاری را برای مخاطبان تقویت می‌کند. این سبک زبانی باعث می‌شود تا پیام اشعار برای طیف وسیعی از خوانندگان قابل‌فهم و دلپذیر باشد.

 

---

7. تعالیم اخلاقی و معنوی

اشعار نه‌تنها جنبه‌ی ستایش از تقوا دارند، بلکه دربردارنده تعالیمی برای رشد اخلاقی و معنوی انسان هستند. شاعر به مخاطب می‌آموزد که تقوا به انسان نه‌تنها عزت و آرامش می‌بخشد، بلکه او را از گناهان و آفات حفظ می‌کند.

مثال:
"تقوا سپری‌ست بر بلاهای زمان / رَختی است بر اندیشه و جانِ انسان"

 

---

8. هماهنگی موسیقایی و هنری

قالب رباعی، با ساختار مختصر و آهنگین، ابزار مناسبی برای انتقال پیام‌های معنوی است. استفاده از قافیه‌های دلنشین و وزن روان در اشعار، جذابیت موسیقایی خاصی به این مجموعه بخشیده است.

 

---

نتیجه‌گیری

مجموعه رباعیات "تقوا"، اثری فاخر و الهام‌بخش است که مخاطب را به ارزش و اهمیت تقوا در زندگی دعوت می‌کند. 

 

مجموعه رباعیات "تقوا" از دکتر علی رجالی، تصویری عمیق و معنوی از تقوا به عنوان راهی به سوی رستگاری، ایمان و نزدیکی به خداوند ارائه می‌دهد. شاعر در این اشعار، تقوا را همچون کلید، سپر، چراغ، و درختی ثمربخش به تصویر می‌کشد و انسان را به رعایت آن برای دستیابی به سعادت دعوت می‌کند.


---

نکات برجسته‌ی اشعار:

تقوا (۱):

تقوا به عنوان کلید رستگاری و سپری در برابر گناه معرفی شده است. شاعر تقوا را راهی نیکو برای رسیدن به خداوند و نجات از عذاب توصیف می‌کند.

تقوا (۲):

شاعر تقوا را به لباسی برای حفاظت از جان و اندیشه انسان تشبیه می‌کند. هر کس تقوا را برگزیند، به عرش و مقام بالایی دست می‌یابد.

تقوا (۳):

در سایه‌ی تقوا، انسان از آفات رها شده و صفات تاریک درونش روشن می‌شود. تقوا به عنوان چراغی برای اعمال نیک و حسنات یاد شده است.

تقوا (۴):

شاعر تقوا را به درختی پاک و ثمر‌بخش تشبیه می‌کند که سایه آن انسان را از افکار هلاک‌کننده نجات می‌دهد و او را به حریم نور الهی هدایت می‌کند.

تقوا (۵):

تقوا همچون زرهی است که انسان را از گمراهی در دنیا محافظت می‌کند. کسی که در مسیر تقوا گام بردارد، به عزت و قرب الهی خواهد رسید.

تقوا (۶):

تقوا راهی است که نور حیات را به دل می‌آورد و از خطرات دنیوی و اخروی دور می‌کند. چراغ تقوا انسان را به صفات عالی می‌رساند.

تقوا (۷):

تقوا مسیری به سوی ایمان و نزدیکی به خداوند است. با تقوا، دل از غم آزاد شده و انسان به آرامش در جوار پروردگار دست می‌یابد.

تقوا (۸):

تقوا نشانه‌ی عشق پاک به خداوند است و راهی به سوی عرش الهی. کسی که خود را به تقوا آراسته کند، در سایه حق به افلاک هدایت می‌شود.

تقوا (۹):

تقوا چراغی است برای جان‌های بی‌نور و آرامش‌بخش دل‌ها. کسی که دلش به نور تقوا مزین شود، در دو جهان خیر و صلاح خواهد یافت.

تقوا (۱۰):

تقوا همچون گلی تازه‌کننده برای جان است که انسان را به سوی ملکوت و رضوان الهی هدایت می‌کند و جان او را از گناه و خطرات مصون می‌دارد.


---

تحلیل کلی:

شاعر در این مجموعه، تقوا را از جنبه‌های مختلفی بررسی کرده است:

1. جنبه محافظتی: تقوا همچون سپر یا زرهی از انسان در برابر گناه و بلایا محافظت می‌کند.


2. جنبه هدایتی: تقوا چراغی است که راه ایمان و نزدیکی به خدا را روشن می‌سازد.


3. جنبه ثمربخشی: تقوا به درخت یا گلی پاک و ثمربخش تشبیه شده است که نتایج آن در دنیا و آخرت نمایان است.

 

این مجموعه، دعوتی است برای پیمودن راه تقوا و بهره‌مندی از آرامش و نور الهی که در سایه آن به دست می‌آید.


باسمه تعالی
تقوا(۱)
تقواست کلیدِ رستگاری، ای دوست
بر دل بنشان که سود بسیار از اوست
آتش زند این جهان ، گنهکار به جان
تقوا سپری‌ست، راهِ یزدان نیکوست
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
تقوا(۲)
تقوا سپری‌ست بر بلاهای زمان
رَختی است بر اندیشه و جانِ انسان
هر کس که بپوشدش، شود روی سپید
بر عرش نهد پا و قدم ها هر آن
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
تقوا(۳)
در سایه‌ی تقواست امان از آفات
روشن شود از او، همه تاریک‌ صفات
هر جا که بود چراغ تقوا روشن
آن جا ثمر است، در عمل، هم حسنات
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
تقوا(۴)
تقواست درختی که ثمر باشد پاک
داد سایه رهایی‌ست ز هر فکر هلاک
هر کس که به این نهال دل آویزد
باشد به حریمِ نورِ ایزد ، افلاک
سراینده
دکتر علی رجالی

 

باسمه تعالی
تقوا(۵)
تقوا زره ایست بر بشر هم جانها
پرهیز دهد ز گم‌ شدن در دنیا
هر کس که به این طریق ره پیماید
یابد رهِ عزت و خدا را همه جا
سراینده
دکتر علی رجالی

 

باسمه تعالی
تقوا(۶)
تقوا ز رهِ نور دهد آبِ حیات
پرهیز کند دل ز خطر ها ز ممات
هر کس که چراغی بنهد با تقوا
پیروز شود در رهِ عالی‌ صفات
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
تقوا(۷)
تقواست رهی که سوی ایمان باشد
در سایه‌ی آن دل، رهِ جانان باشد
هر کس که به تقوا دل خود آراید
آزاد ز غم، کنار سبحان باشد
سراینده
دکتر علی رجالی

 

باسمه تعالی
تقوا(۸)
تقواست نشانِ عشق در سینه‌ی پاک
راهی‌ست به سوی عرش، با ذکر ملاک
هر کس که به تقوا بشود آراسته
در سایه‌ی حق رود، به سوی افلاک
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
تقوا(۹)
تقواست چراغِ جانِ بی‌نور و شکیب
راهی ز خداوند،  به دل‌های نجیب
هر کس که دلش به نور حق شد تزئین

خیر است ورا در دو جهان با تهذیب
سراینده
دکتر علی رجالی
 

باسمه تعالی
تقوا(۱۰)

تقواست گلی که تازه می سازد جان
راهی است به سوی ملکوت و رضوان 
هر کس که به تقوا بیاراید خود
جان را ز گناه می دهد حرز و امان
سراینده
دکتر علی رجالی

بخش دهم

دعا

مجموعه رباعیات "دعا" سروده دکتر علی رجالی، اثری دلنشین و پر از مضامین معنوی است که به زیبایی احساس نیاز انسان به پروردگار را در قالبی شاعرانه و نیایشی به تصویر می‌کشد. در این اشعار، ارتباط عمیق و خالصانه با خداوند در لحظات خلوت و دعا برجسته شده است. در ادامه نکات برجسته و تحلیلی از این مجموعه ارائه می‌شود:


---

1. احساس نیاز و تواضع در برابر خداوند

اشعار بیانگر فروتنی انسان در برابر عظمت و رحمت خداوند هستند. شاعر با زبانی ساده و صمیمی، از خداوند طلب بخشش، یاری، و هدایت می‌کند.

مثال: "یا رب تو ببخش، بنده‌ی سرگردان / با نام تو معبودم و هم بنده شدم"

 

---

2. تصویرسازی از صفات الهی

شاعر بارها به صفات خداوند مانند رحمت، عفو، مهربانی، و کرامت اشاره کرده است و این صفات را به‌عنوان دلایل امید انسان به دعا و نیایش مطرح می‌کند.

مثال: "ای خالق بی‌کران و رحمان و رحیم / بخشنده تویی، صاحب عفوی و کریم"

 

---

3. حس پشیمانی و بازگشت به سوی خداوند

بسیاری از رباعیات حالتی از توبه و بازگشت به سوی پروردگار دارند. شاعر به خطاها و گناهان خود اشاره می‌کند و از خداوند طلب هدایت و بخشش می‌نماید.

مثال: "گر پای دلم برفته در گمراهی / باز آمدنم، از تو نشان می‌خواهم"

 

---

4. امید و توکل به خداوند

اشعار سراسر امید به لطف و رحمت خداوند است. شاعر با اعتماد به بخشایش و مهربانی پروردگار، دل به دعا می‌سپارد.

مثال: "ای نور امید هر دلی در ظلمت / ای مونس دل شکسته‌ها در غربت"

 

---

5. زبان ساده و روان

اشعار با زبانی روان و دلنشین نوشته شده‌اند که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند. همین سادگی، حس خلوص و معنویت بیشتری به اشعار بخشیده است.

 

---

6. فضای معنوی شب و دعا

در برخی از اشعار، فضای شبانه و لحظات خلوت دعا به تصویر کشیده شده است که نشان از تأثیر این لحظات در ایجاد ارتباط معنوی عمیق‌تر با خداوند دارد.

مثال: "دل در پی مهر حق به شور افتاده / چشمم ز دعای شب به نور افتاده"

 

---

7. مضامین جهانی و انسان‌گرایانه

این رباعیات تنها به جنبه‌های شخصی دعا محدود نیستند بلکه می‌توانند به عنوان پیام‌هایی جهانی برای انسان‌ها مطرح شوند؛ پیام‌هایی درباره رحمت، امید، و تکیه بر خداوند در لحظات سختی.

 

---

8. ساختار و قالب شعری

قالب رباعی به خوبی توانسته در چهار مصراع کوتاه، عمق مفاهیم دینی و معنوی را منتقل کند. وزن و قافیه نیز به هماهنگی موسیقایی و جذابیت اشعار افزوده است.

 

---

نتیجه‌گیری

مجموعه رباعیات "دعا"، اثری روح‌نواز و الهام‌بخش است که نشان‌دهنده ارتباط عمیق شاعر با خداوند و ارزش‌های معنوی در زندگی اوست. این مجموعه می‌تواند برای چاپ در کتب نیایشی، ارائه در محافل مذهبی، و یا استفاده در مناسبت‌های دینی، منبعی ارزشمند باشد.

 

 

مجموعه رباعیات "دعا" از دکتر علی رجالی، تجلی احساس بندگی، عشق و ارتباط انسان با خالق یکتا است. این اشعار جلوه‌ای از مناجات صادقانه و درخواست یاری از خداوند در لحظات سختی و شکرگزاری در برابر الطاف بی‌کران الهی را به نمایش می‌گذارد.


---

نکات برجسته اشعار:

دعا (۱):

دل عاشقانه در پی مهر خداوند است و چشم از نور دعا روشن شده است. شاعر بخشایش خداوند را شامل تمام هستی می‌داند.

دعا (۲):

دعا به‌عنوان وسیله‌ای برای گشودن گره‌ها و طلب یاری از خداوند در سختی‌ها مطرح شده است. شاعر از خداوند بخشش و دستگیری می‌طلبد.

دعا (۳):

در خلوت شب، نجواهای درونی با خداوند جریان دارد. گرچه شاعر به گناهان خود معترف است، همچنان با امید و اخلاص حاجات خود را بیان می‌کند.

دعا (۴):

سحرگاهان زمان بخشش الهی است. شاعر با شرمندگی از بار گناه، از خداوند طلب عفو و بخشش می‌کند و خود را بنده‌ای سرگردان معرفی می‌کند.

دعا (۵):

تمنا و اشتیاق به خداوند در هر لحظه از زندگی مشهود است. شاعر از خداوند می‌خواهد او را از گمراهی بازگرداند و نشانه‌های هدایت را برای او روشن کند.

دعا (۶):

خداوند رحمان و رحیم، صاحب عفو و بخشندگی است. شاعر دست نیاز به سوی او بلند کرده و از او می‌خواهد دلش را از گناهان پاک کند.

دعا (۷):

هر لحظه از لطف و عنایت الهی بهره‌مندیم. شاعر با وجود نقصان در شکرگزاری خود، از خداوند پذیرش این بندگی را می‌طلبد.

دعا (۸):

شاعر در این رباعی به منبع لطف و عنایت الهی اشاره دارد و خواهان سعادت و کرامت بی‌پایان اوست. او دلبستگی خود به مهر خداوند را ابراز می‌کند.

دعا (۹):

دل شکسته، خالصانه به درگاه خدا دعا می‌کند و شاعر به این باور است که رحمت الهی تمامی دعاها را می‌پذیرد.

دعا (۱۰):

خداوند، نور امید و مونس دل‌های شکسته است. شاعر با ایمان و عشق، از خداوند می‌خواهد که هر لحظه او را با لطف و رحمت خود دریابد.


---

تحلیل کلی:

این اشعار با زبانی روان و صمیمی، عواطف انسانی و نیایش قلبی را بازتاب می‌دهد. شاعر در تمامی رباعیات به مفاهیمی همچون:

1. بخشش و مهربانی خداوند: امید به کرامت و رحمت الهی در برابر گناهان انسان.


2. اهمیت دعا و خلوت با خدا: دعا به‌عنوان پلی میان انسان و خداوند، خصوصاً در زمان‌های خاصی چون شب و سحر.


3. شکرگزاری از لطف الهی: هر لحظه از زندگی با یاد خداوند زیباتر و روشن‌تر می‌شود.

 

این رباعیات الهام‌بخش ایمان و اعتماد به خالق یکتا و دعوتی به نیایش خالصانه و از دل است.

 


۱.دل در پی مهر حق به شور افتاده
چشمم ز دعای شب به نور افتاده

ای خالق هر ذره به عالم وجود

بخشایش تو به هر حضور افتاده

۲.ای دست‌گشای هر گره در سختی

ای مایه ی هر سعادت و خوشبختی 
رحمی کن و از گناه ما چشم بپوش
دستم تو بگیر، در مصائب، لختی

۳.در خلوت شب، خدا خدا می گویم
از عمق وجود، بی صدا می گویم
گرچه گنه از من است و حق بی‌پایان
حاجت به خدا را به خفا می گویم

۴.وقت سحر از رحمتش آکنده شدم
از بار گنه ، حقیر و شرمنده شدم
یا رب تو ببخش، بنده‌ی سرگردان
با نام تو معبودم و هم بنده شدم

۵.ای خالق مهربان ز جان می‌خواهم
هر لحظه تو را در این جهان می‌خواهم
گر پای دلم برفته در گمراهی
باز آمدنم، از تو نشان می‌خواهم
 

۶.ای خالق بی‌کران و رحمان و رحیم
بخشنده تویی ، صاحب عفوی و کریم
دستم به دعا بلند، یا رب، بنگر
دل را تو ببخش زین خطاهای عظیم
 

۷.هر لحظه ز لطف حق جهانی دارم
از روشنی‌ات نام و نشانی دارم
هر چند که شکرم ، نبود در شانت
از من بپذیر تا توانی دارم
 

۸.ای منبع لطف بی‌نهایت، یا رب
خواهان سعادت و عنایت، یا رب
دل بسته به مهر بی‌کرانت، هر دم
بازم بپذیر، از کرامت، یا رب


۹.دل بشکسته می‌خواند خدا را

نوازد او دل رنجور ما را
منم مضطر به درگاهش که شاید
پذیرد رحمت او، هر دعا را

۱۰.ای نور امید هر دلی در ظلمت
ای مونس دل شکسته ها در غربت
دریاب مرا به لطف خود هر لحظه
ای خالق پاک و جان فزای و رحمت
سراینده
دکتر  علی رجالی

 

مجموعه رباعیات توسل سروده دکتر علی رجالی، نمایشی از عشق، ایمان، و ارتباط عمیق معنوی با خاندان عصمت و طهارت است. این اشعار به زیبایی، جایگاه اهل بیت (ع) را به‌عنوان واسطه‌های فیض الهی و مظهر لطف و رحمت خداوند تصویر می‌کند. در ادامه، نکات برجسته و تحلیلی از این مجموعه ارائه می‌شود:


---

1. محوریت اهل بیت (ع) در توسل

رباعیات با تمرکز بر خاندان پیامبر (ص) نوشته شده و از حضرت زهرا (س)، امام علی (ع)، امام رضا (ع)، و امام مهدی (عج) یاد شده است. در هر شعر، این بزرگواران به عنوان واسطه‌ای برای رسیدن به لطف الهی معرفی شده‌اند.

مثال: "ای دخت نبی، نور جنان، یا زهرا / ای مادرِ پاکِ جان‌فشان، یا زهرا"

 

---

2. درخواست از اهل بیت (ع) برای شفاعت و یاری

اشعار اغلب با حالت دعا و نیایش همراه است و از اهل بیت (ع) درخواست شفاعت، کمک و هدایت در برابر مشکلات و گناهان می‌شود. این احساس نیاز و توسل، یکی از موضوعات کلیدی اشعار است.

مثال: "دستم به دعای عشق، سوی تو بلند / بر حالِ دلم کن نظری، باز رسی"

 

---

3. تصویرسازی ادبی از بزرگان دین

سراینده از تصاویر ادبی قوی برای معرفی بزرگان دین استفاده کرده است. برای مثال، حضرت زهرا (س) به عنوان "آینه حق و کتاب" و امام علی (ع) به عنوان "شاه ولایت" معرفی شده‌اند. این تصاویر، ترکیبی از زیبایی و معنویت هستند.

مثال: "ای حیدر کرار مدد کن، جان را / از وسوسه و جفای هر شیطان را"

 

---

4. امید به ظهور امام زمان (عج)

بخشی از اشعار به امام زمان (عج) اختصاص دارد که در آن‌ها انتظار فرج و امید به ظهور ایشان به‌عنوان منجی جهان مورد تأکید قرار گرفته است.

مثال: "ای حضرت مهدی، تو امید دل ما / ای روشنی شب به سحر در شب احیا"

 

---

5. زبان ساده و روان

اشعار به زبانی ساده و روان سروده شده که تأثیر عاطفی و معنوی عمیقی بر مخاطب دارد. این زبان ساده باعث می‌شود اشعار برای مخاطبان با سطح‌های مختلف فرهنگی قابل درک و الهام‌بخش باشد.

 

---

6. ساختار و هماهنگی موسیقایی

قالب رباعی، با چهار مصراع کوتاه و پرمعنا، به شاعر اجازه داده تا مفاهیم عمیقی را با ایجاز و زیبایی بیان کند. قافیه و وزن دقیق نیز به اشعار انسجام و لطافت خاصی بخشیده است.

 

---

7. تأکید بر صفات اهل بیت (ع)

صفات اهل بیت (ع) مانند کرامت، عصمت، سخاوت، و عدالت در این مجموعه بارها مورد اشاره قرار گرفته است. این صفات، بیانگر مقام والای معنوی آن‌ها در نگاه شاعر است.

مثال: "ای شاهِ عدالت و سراسر تقوا / ای نور یقین و بحر دل، اهل رضا"

 

 

مجموعه رباعیات "توسل" از دکتر علی رجالی، بازتابی از عشق و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت است. در این رباعیات، شاعر با بهره‌گیری از الفاظ صمیمی و احساسات عمیق، توسل و طلب یاری از بزرگواران خاندان پیامبر (ص) را به زیبایی به تصویر می‌کشد.


---

نکات کلیدی و مضامین اصلی:

توسل (۱):

رابطه نزدیک سعادت و نیکی با ارادت به آل علی (ع) را نشان می‌دهد. شاعر از انسان می‌خواهد که با دعا و حمایت از این خاندان، راه درستی را برگزیند.

توسل (۲):

خطاب به اهل‌بیت، لطف خدا را در محضر آنها بی‌کران می‌داند و با عشق و تواضع، دستان دعا به سویشان بلند می‌کند.

توسل (۳):

خطاب به حضرت زهرا (س)، از چادر خاکی ایشان طلب مدد می‌کند و ایشان را چاره‌گر غصه‌ها و دردها می‌داند.

توسل (۴):

با توسل به حضرت علی (ع)، شاعر از وسوسه‌ها و جفاهای دنیا و شیاطین کمک می‌طلبد. حضرت را شاه ولایت و مایه درمان مشکلات می‌شناسد.

توسل (۵):

شاعر با ارادت به امام زمان (عج)، از ایشان شفا و رفع مشکلات را طلب می‌کند. عشق و امید به امام مهدی (عج) در این رباعی به‌وضوح نمایان است.

توسل (۶):

دعا و توسل، حتی در حالی که چیزی جز نفسِ دعا در دست نیست، نقطه قوتی برای طلب کمک از اهل‌بیت است. شاعر از درگاه کرم آنها استمداد می‌طلبد.

توسل (۷):

با امید به ظهور حضرت مهدی (عج)، شاعر ایشان را نور شب ظلمانی و منجی در شب احیا می‌داند و از ایشان نظری عاشقانه و مهربانانه می‌خواهد.

توسل (۸):

خطاب به حضرت زهرا (س)، شاعر از ایشان به‌عنوان نور جنان و چشمه مهر یاد می‌کند. در دل شاعر، ارادت به دست شکسته و مصیبت‌های ایشان موج می‌زند.

توسل (۹):

شاعر از حضرت علی (ع) به‌عنوان شاه عدالت و اهل تقوا یاد کرده و از ایشان، همچون یار یتیمان و فقیران، طلب نظر و یاری می‌کند.

توسل (۱۰):

خطاب به امام حسن مجتبی (ع)، از ایشان به‌عنوان نور یقین و رهبر اهل وفا یاد شده و شاعر از ایشان رفع غم و حاجت‌روا شدن طلب می‌کند.


---

تحلیل کلی:

این رباعیات:

1. بازتاب ایمان و عشق: نشانگر پیوند عمیق قلبی شاعر با اهل‌بیت و باور به مقام شفاعت و یاری آنها است.


2. استفاده از تصاویر احساسی: مضامین عاطفی مانند "چادر خاکی"، "دست شکسته"، و "نور امید" به شدت بر تأثیرگذاری اشعار افزوده است.


3. بیان صمیمانه و ساده: زبان روان و قابل‌فهم رباعیات، عمق ارتباط روحی شاعر با مخاطبان را تقویت می‌کند.

 

این اشعار، تجلی زیبایی از توسل و نیایش به درگاه اهل‌بیت و نشانگر فرهنگ غنی تشیع است.

 

 

باسمه تعالی
توسل(۱)
گر طالب نیکی و سعادت باشی
دور از ره ظلم و هم عداوت باشی
هر جا که امید بر دعا باشد راست
بر آل علی تو در حمایت باشی
سراینده
دکتر علی رجالی
 

باسمه تعالی
توسل(۲)
ای مظهر مهر و عصمت آل عبا
ای نور دو چشم احمد و جود و سخا
دستم به دعای عشق، سوی تو بلند
در محضر توست، بی‌کران لطف خدا
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۳)
ای فاطمه، ای آینه ی حق و کتاب
دردانه ی بی ریا و اسطوره ی ناب
از چادر خاکی‌ات مدد خواهم، باز
ای چاره‌گر  غصه و هم درد و عذاب
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۴)
ای حیدر کرار مدد کن ، جان را
از وسوسه و جفای هر شیطان را
جز لطف تو چاره‌ای نداریم همه
ای شاه ولایت قدمی، درمان را
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۵)
ای نور خدا، امام ما، یا مهدی
ای جلوه‌ی عشق و دلبربا، یا مهدی
دستم به دعا، به سوی تو بالا شد
بر درد دلم ، شفا نما ، یا مهدی
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۶)
در دست ندارم به دعا جز نفسی
بر درگه تو آمده‌ام ، دادرسی
ای بحر کرم، غرق گناهم هنوز
بر حالِ دلم کن نظری ، باز رسی
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۷)
ای حضرت مهدی، تو امید دل ما
ای روشنی شب به سحر در شب احیا
دستم به دعای عاشقی بسته به تو
بر ما نظری کن که جهان شد تنها
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۸)

ای دخت نبی، نور جنان، یا زهرا
ای مادرِ پاکِ جان فشان، یا زهرا
بر دستِ شکسته‌ات دلم تنگ شده
ای چشمه‌ی مهر بی کران، یا زهرا


سراینده
دکتر علی رجالی

 

باسمه تعالی
توسل(۹)
ای شاهِ عدالت و سراسر تقوا
ای نورِ یقین و بحر دل، اهل رضا
بر حال دلم ، نظر کن ای حیدرِ کرار
ای یارِ یتیمان و فقیران، به هر جا
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
توسل(۱۰)
ای نور یقین و رهبر و اهل وفا
ای زاده ی زهرا، پسر شیر خدا
دستم به دعای عشق، سوی تو بلند
ای کاشف غم، حاجت ما را تو روا
سراینده
دکتر علی رجالی

 

بخش دوازدهم

حضرت محمد(ص)

 

مجموعه رباعیات درباره حضرت محمد (ص) که توسط دکتر علی رجالی سروده شده، سرشار از عشق، ایمان و تعظیم به مقام شامخ پیامبر اسلام است. این اشعار، با زبانی ساده و روان اما عمیق و پرمعنا، جایگاه ویژه حضرت محمد (ص) را به عنوان پیامبر رحمت، هدایت و عشق به زیبایی ترسیم کرده‌اند. در اینجا برخی نکات برجسته و ویژگی‌های ادبی و مفهومی این اشعار توضیح داده می‌شود:


---

1. محوریت نور و هدایت

در بسیاری از رباعیات، حضرت محمد (ص) به "چراغ هدایت"، "ماه تابان"، و "نخل سبز آفرینش" تشبیه شده‌اند. این استعاره‌ها بیانگر نقش پیامبر در هدایت بشریت و روشن کردن مسیر ایمان و عدالت هستند.

مثال: "محمد ماه تابان هدایت / نوید جاودان، صبح عنایت"

 

---

2. رحمت و عشق پیامبر

نقش پیامبر اسلام به عنوان مظهر رحمت الهی بارها در این اشعار تکرار شده است. حضرت محمد (ص) نه‌تنها پیامبر وحی، بلکه الگوی مهرورزی، کرامت، و عشق به انسان‌ها معرفی شده‌اند.

مثال: "محمد رحمت حق، بی‌کران است / ز نورش عالمی تابان به جان است"

 

---

3. جایگاه پیامبر در هستی

پیامبر اسلام در این اشعار به عنوان محور خلقت و حلقه پیوند انسان و خداوند به تصویر کشیده شده‌اند. استفاده از عباراتی چون "نخل سبز آفرینش" و "چراغی روشن از مهر فروزان" این مفهوم را تأیید می‌کند.

مثال: "محمد نخل سبز آفرینش / سخن‌هایش چراغ راه و بینش"

 

---

4. پیام جاودانه پیامبر

اشعار به پیام جهانی و جاودان حضرت محمد (ص) اشاره دارد. پیامبر به عنوان کسی که راه عدالت، عشق، و ایمان را برای همه نسل‌ها و زمان‌ها هموار کرد، ستوده شده‌اند.

مثال: "محمد جلوه یکتای رحمان / نوید جاودان و صبح ایمان"

 

---

5. مفهوم صلح و انسانیت

بخشی از اشعار بر صلح و مهرورزی تأکید دارد و پیامبر اسلام را به عنوان الگوی اخلاق و انسان‌دوستی معرفی می‌کند.

مثال: "محمد باغبان عشق و ایمان / به جان‌ها داده نور صبح عرفان"

 

---

6. زبان ساده و تاثیرگذار

زبان اشعار بسیار ساده و قابل فهم است اما با انتخاب کلمات دقیق و هنرمندانه، تصاویر زیبایی از شخصیت پیامبر اسلام خلق کرده است. این ویژگی باعث می‌شود اشعار برای طیف وسیعی از مخاطبان قابل درک و لذت‌بخش باشند.

 

---

7. ساختار شعری و هماهنگی موسیقایی

قالب رباعی، که نیازمند فشردگی معنا در چهار مصراع است، به‌خوبی با محتوای اشعار هماهنگ شده است. این انسجام موسیقایی و محتوایی به رباعیات جذابیت بیشتری بخشیده است.

 

---

نتیجه‌گیری

این مجموعه، به‌خوبی جنبه‌های مختلف شخصیت و رسالت پیامبر اسلام را به تصویر کشیده و می‌تواند اثری الهام‌بخش برای مخاطبان علاقه‌مند به ادبیات دینی باشد. با توجه به محتوای غنی، این اشعار برای انتشار در مجلات دینی، کتب مذهبی، یا به‌عنوان منبع الهام در مناسبت‌های مذهبی مناسب است.

 

مجموعه رباعیات "حضرت محمد (ص)" از دکتر علی رجالی، ستایشی شاعرانه از شخصیت پیامبر اسلام است که ایشان را منبع نور، محبت، و هدایت معرفی می‌کند. این رباعیات جلوه‌ای از عشق به پیامبر (ص) و بیان عظمت او در زندگی بشری را در قالب اشعار زیبا و متفکرانه به نمایش می‌گذارد.


---

مضامین و نکات اصلی رباعیات:

حضرت محمد (۱):

پیامبر (ص) به‌عنوان "مشعل هدایت" و "چراغ آسمان عشق" توصیف شده‌اند. نور وجود او، زندگی را به اوج عزت می‌رساند.

حضرت محمد (۲):

پیامبر (ص) "باغبان عشق و ایمان" معرفی می‌شود. نام ایشان دل‌ها را مانند آیینه‌ای روشن و راه صلح و مهر را برای انسان‌ها هموار می‌کند.

حضرت محمد (۳):

شاعر، پیامبر (ص) را معنای صدق و کرامت می‌داند و عشق ایشان را جاودانه و زنده در قلب عالم توصیف می‌کند.

حضرت محمد (۴):

پیامبر (ص) ماه تابان هدایت و نویدبخش صبح عدالت و عنایت خداوند معرفی شده‌اند. مهر ایشان، دل‌ها را در دنیا شکوفا می‌کند.

حضرت محمد (۵):

شاعر از پیامبر (ص) به‌عنوان "رحمت بی‌کران" و "راه امان" یاد می‌کند که نور ایشان جهانیان را لبریز از مهر و عشق می‌کند.

حضرت محمد (۶):

پیامبر (ص) "گوهری از لطف یزدان" است که با نور خود، جهان را آیینه‌ای از حقایق الهی کرده‌اند و دل‌ها را شادمان ساخته‌اند.

حضرت محمد (۷):

ایشان به‌عنوان "نخل سبز آفرینش" و راهنمایی روشن‌گر توصیف شده‌اند که برهان یقین و گزینش نهایی خداوند میان انبیا هستند.

حضرت محمد (۸):

شاعر، پیامبر (ص) را "جلوه‌ی یکتای رحمان" و نویدبخش صبح ایمان معرفی می‌کند که نام ایشان مانند بهار، دل‌ها را شکوفا می‌کند.

حضرت محمد (۹):

پیامبر (ص) چشمه‌ای از رحمت الهی و مایه‌ی عشق توصیف شده‌اند که نور وجود ایشان عاشقان را به پرواز در مسیر الهی واداشته است.

حضرت محمد (۱۰):

در این رباعی، پیامبر (ص) "چراغ صبح ایمان" و "شفیع روز درمان" توصیف شده‌اند. جهان با نور ایشان آرام می‌گیرد و دل‌ها لبریز از عرفان می‌شود.


---

تحلیل کلی:

1. تصاویر روشن و نمادین: شاعر از تصاویری مانند مشعل، چراغ، ماه تابان، و چشمه‌ی رحمت استفاده کرده که به‌خوبی مقام پیامبر (ص) را به تصویر می‌کشد.


2. تأکید بر جهانی بودن پیامبر (ص): رباعیات، پیامبر (ص) را نه‌تنها رهبر مسلمانان، بلکه نوری برای تمام بشریت می‌دانند.


3. زبان ساده و دلنشین: شاعر با زبانی روان، به‌گونه‌ای سخن گفته که این اشعار به دل همگان می‌نشیند و عظمت پیامبر را نشان می‌دهد.

 

این اشعار، عشق و ارادت شاعر به حضرت محمد (ص) را در قالبی زیبا و تأثیرگذار بازتاب می‌دهد.



۱.محمد مشعل راه هدایت
چراغ آسمان عشق و رأفت
ز نامش دل شود دریای جوشان
ز نورش زندگی در اوج عزت

۲.محمد باغبان عشق و ایمان
به جان‌ها داده نور صبح عرفان
ز نامت، دل چو آیینه درخشید
که راه صلح هستی، مهر انسان

۳.محمد معنی صدق و کرامت
چراغی از صفا روز قیامت
ز عشقش، عشق عالم جاودان است
ز نامش پر شود دل با حلاوت

۴.محمد ماه تابان هدایت
نوید جاودان، صبح عنایت
دل از مهرش شکوفا شد به دنیا
جهان پر شد ز نورِ و هم عدالت

۵.محمد رحمت حق ، بی‌کران است
ز نورش عالمی تابان به جان است
به نامش دل شود لبریز از مهر
مسیر عشق او راه امان است

۶.محمد، گوهری از لطف یزدان
چراغی روشن از مهر فروزان
ز نورش شد جهان آئینه‌ ی حق
دل عالم ز نامش گشت خندان
 

۷.محمد نخلِ سبزِ آفرینش
سخن هایش چراغ راه و بینش
که برهانِ یقین در هر زمان است
میان انبیا آخر گزینش

۸.محمد جلوه‌ی یکتای رحمان
نوید جاودان و صبح ایمان
به نامت دل شکوفا، چون بهاری
تو هستی شاهراه ملک جانان

۹.محمد چشمه‌ی رحمت، ز آغاز
محمد مایه‌ی عشق و دل‌افراز
ز نور نام او شده گیتی منور
به راهش عاشقان را داده پرواز

۱۰.محمد ای چراغ صبح ایمان
محمد ای شفیع روز درمان
جهان را نور تو آرام بخش است
به نامش دل شود لبریز عرفان

مجموعه رباعیات اسلام

 

مجموعه رباعیات اسلام  یک اثر ادبی با مضامین اسلامی و قرآنی است که با زبانی روان و مفاهیمی عمیق سروده شده است. هر قطعه از این اشعار به یکی از جنبه‌های مهم اسلام اشاره دارد، از جمله نقش قرآن، پیامبران، و تأثیر معنوی دین اسلام بر زندگی انسان‌ها. این توضیح به شما کمک می‌کند تا درک بهتری از ساختار و محتوای اشعار داشته باشید:

1. محوریت نور و هدایت

در این اشعار، اسلام به عنوان یک "چراغ"، "شمع"، یا "نور" معرفی شده است. این استعاره‌ها به روشنی، هدایت، و امید اشاره دارند. برای مثال، "اسلام چراغ صبح عالمتاب است" نشان‌دهنده روشنایی و امیدی است که اسلام برای بشریت به ارمغان آورده.


2. قرآن به عنوان محور هدایت

در بسیاری از رباعیات، قرآن به عنوان هدیه‌ای الهی و بی‌همتا معرفی شده است که حاوی پیام عشق، عدالت، و تقواست. از تعبیراتی مانند "مشعل قرآن بود" یا "قرآن ز خدای عشق و رحمت آمد" می‌توان فهمید که این کتاب آسمانی چگونه جایگاه ویژه‌ای در دین اسلام دارد.


3. پیامبران و نبوت

اشعار به خاتم‌الانبیا، حضرت محمد (ص)، و رسالت او برای هدایت بشر تأکید می‌کند. عباراتی مانند "خاتم پیغامبران، دین خدا را آورد" نشان‌دهنده جایگاه ویژه پیامبر در برقراری ارتباط بین خدا و انسان‌هاست.


4. عدالت و معنویت اسلام

اسلام به عنوان دین عدالت، تقوا، و صفای جان معرفی شده است. این مضامین نشان‌دهنده روحیه انسانی و اجتماعی اسلام هستند، جایی که هدف آن ایجاد سعادت فردی و جمعی است.


5. ساختار شعری و هنری

استفاده از قالب رباعی با وزن و قافیه مناسب به اشعار زیبایی و انسجام بخشیده است. هر رباعی پیام مستقلی دارد، اما در کنار هم مجموعه‌ای هماهنگ و پیوسته را تشکیل می‌دهند.


6. زبان و پیام

زبان اشعار ساده و قابل فهم است، اما در عین حال از ترکیبات ادبی زیبا و عبارات شاعرانه بهره برده‌اید. این امر اشعار را هم برای مخاطبان عادی و هم برای خوانندگان اهل ادب جذاب کرده است.


پیام کلی:

این مجموعه بر اهمیت دین اسلام در هدایت انسان، ایجاد آرامش، و راهنمایی در مسیر حق تأکید دارد. در نهایت، این اشعار دعوتی هستند به سوی ایمان، عدالت، و شناخت بهتر اسلام.

اگر هدف شما ارائه این مجموعه برای چاپ، تبلیغ، یا استفاده در مناسبت‌های مذهبی است، می‌توان آن را به صورت موضوعی تقسیم‌بندی کرد یا با توضیحات بیشتری همراه ساخت.

 

مجموعه رباعیات "اسلام" از دکتر علی رجالی، با تمرکز بر جایگاه و عظمت دین اسلام، پیامبر اکرم (ص)، و کتاب مقدس قرآن سروده شده است. این اشعار با استفاده از تصاویر روشن و مفاهیم الهی، پیام اسلام را به‌عنوان دین حق، هدایت، و نور به زیبایی بیان می‌کنند.


---

مضامین و نکات اصلی رباعیات:

اسلام (۱):

اسلام همچون چراغی توصیف شده که زندگی را روشن و بی‌پایان می‌کند. قرآن، مشعل راه و مهتابی برای هدایت است.

اسلام (۲):

اسلام به‌عنوان پیام بیداری و هشیاری توصیف شده است و قرآن، زبان حق و راهنمای جاری در دل‌ها معرفی می‌شود.

اسلام (۳):

شاعر، اسلام را نوری از خالق جهان می‌داند که با محبت رسول اکرم (ص) و هدیه بی‌همتای قرآن، به انسان‌ها رونق بخشیده است.

اسلام (۴):

اسلام چراغی ابدی در دل‌هاست که راهی به‌سوی سعادت و ابدیت می‌گشاید و قرآن به زبان دل‌ها سخن می‌گوید.

اسلام (۵):

اسلام به‌عنوان شمع روشنگر معرفی شده است که قرآن با نورش دل‌ها را امیدبخش و رحمت‌آفرین می‌کند.

اسلام (۶):

پیام عدل و تقوای اسلام، صفای جان‌ها را به همراه دارد و قرآن، نوری است که هر دو جهان را روشن می‌سازد.

اسلام (۷):

با آمدن اسلام، جهان به گلستانی روشن تبدیل شد و قرآن، چراغ تقوا را برافروخت و دل‌ها را از گناه رهانید.

اسلام (۸):

اسلام پیام حق و روشنایی است که بشر را از ظلمت به روزی زیبا هدایت می‌کند. قرآن همچون صدفی است که گوهر ایمان را در خود جای داده است.

اسلام (۹):

اسلام، دین نهایی و کامل است که حقایق الهی را برای هدایت بشر آورده و قرآن به‌عنوان مشعل هدایت، انسان‌ها را از خطا نجات می‌دهد.

اسلام (۱۰):

پیامبر اکرم (ص) دین خدا را به‌عنوان هدیه‌ای از نور و صفا آورده‌اند که راه حق و ولایت را برای بشر روشن کرده است.


---

تحلیل کلی:

1. تصاویر پرمعنا: در این رباعیات از نمادهای چراغ، نور، مشعل، و شمع برای توصیف اسلام و قرآن استفاده شده است که جلوه‌ای از روشنگری و هدایت را نشان می‌دهند.


2. تمرکز بر قرآن: تقریباً در تمامی رباعیات، قرآن به‌عنوان هدیه‌ای الهی و چراغ راه انسان‌ها مورد تأکید قرار گرفته است.


3. پویایی پیام: اسلام به‌عنوان دینی پویا و هدایت‌گر که انسان را از ظلمت به نور و از گناه به تقوا هدایت می‌کند، به تصویر کشیده شده است.

 

این اشعار گویای اعتقاد عمیق شاعر به اسلام به‌عنوان دین کامل و جامع است و تلاش می‌کند عظمت این دین را در قالبی شاعرانه و دلنشین منتقل کند.

 

۱.اسلام چراغ صبح عالمتاب است
بر اهل یقین، حیات بی‌ پایاب است
قرآن ز خدای عشق نازل گردید
هر آیه ی آن مشعل و یک مهتاب است

۲.اسلام، چراغ راه بیداری ماست
پیغام خدا، برای هشیاری ماست
قرآن به زبان حق سخن می‌گوید
حق هادی و رهبر دل جاری ماست
 

۳.اسلام ز خالق جهان، نور گرفت
از مهر رسول، رونق دور گرفت
قرآن به بشر هدیه ی بی همتا بود
دین نبوی رونق پر شور گرفت

۴.اسلام چراغی، ازلی، در دل‌ها
راهی به سعادت، ابدی، در دل‌ها
قرآن به زبان دل، سخن می گوید
در موج زمانه، ساحلی، در دل‌ها

۵.اسلام، چو شمع روشنی بخش وجود
آید ز خدای بی نظیر  و مقصود
قرآن چو چراغ بهر دل‌ها باشد
بر هر نفسی، امید رحمت بنمود

۶.اسلام، پیام عدل و تقوا دارد
هادی دل و صفای جان ها دارد
قرآن ز خدای عشق و رحمت آمد
نوری که چراغ هر دو دنیا دارد

۷.اسلام چو آمد، جهان گلشن شد
دل را ز فروغ، عالمی روشن شد
قرآن به زمین، چراغ تقوا افروخت
دل را ز گنه برون و دین  مامن شد

۸.اسلام پیام حق، به دنیا آورد
از ظلمت شب، چه روز زیبا آورد
قرآن، صدف گوهر ایمان باشد
در راه یقین فتح دل‌ما آورد
 

۹.آخرین پیک نبوت ، می کند دینی به پا
دین اسلام است،مملو از حقایق بهر ما
رهنمای متقین و مونس اهل یقین
مشعل قرآن بود ، ناجی ما از هر خطا

اسلام(۱۰)
۱۰.خاتم پیغامبران، دین خدا را آورد
هدیه‌ای از سوی او، نور و صفا را آورد
رهنمای راه حق، مونس دل‌های تمیز
نور حق سوی بشر، راه ولا را آورد
 

بخش سیزدهم

مجموعه رباعیات عدالت اثر دکتر علی رجالی، بازتابی عمیق از آرمان‌های انسانی، اجتماعی، و دینی در رابطه با مفهوم عدالت است. این رباعیات در قالبی ساده اما عمیق، تصویری از عدالت به عنوان بنیادی‌ترین نیاز جامعه بشری ارائه می‌دهند. در ادامه، به بررسی مفاهیم، پیام‌ها، و ویژگی‌های ادبی این اشعار پرداخته می‌شود.


---

1. محوریت مفهوم عدالت

عدالت در این مجموعه به عنوان یک اصل فراگیر، زیربنای صلح و تعالی انسانی معرفی شده است. موضوعاتی که شاعر به آن پرداخته عبارتند از:

عدالت به‌عنوان ترازوی حقیقت (رباعی ۲): شاعر عدالت را به مثابه ترازو و ابزاری برای تشخیص حق از باطل معرفی کرده است.

نقش عدالت در رفع ظلم و ستم (رباعی ۳ و ۹): اشعار تأکید دارند که تحقق عدالت سبب زدوده شدن ظلم و جور از جامعه می‌شود.

عدالت و حق‌مداری (رباعی ۴ و ۱۰): شاعر بیان می‌کند که عدالت به معنای دادن حق هر کس است و پایه‌ای برای گلستان شدن دنیا محسوب می‌شود.

 

---

2. پیام‌های کلیدی اشعار

1. عدالت، ضد ظلم و مساوات نیست: در رباعی ۱، شاعر تأکید می‌کند که عدالت، مساوات نیست؛ بلکه هر فرد باید به حق خود برسد.


2. پاداش به اندازهٔ تلاش: رباعی ۴ عدالت را به دادن حق افراد بر اساس تلاش و کوشش آنها تعبیر می‌کند.


3. عدالت به‌عنوان منبع صلح و آرامش: در رباعی ۶، عدالت همچون گلی در باغ ایمان معرفی می‌شود که سبب شکوفایی و گرمی جهان می‌گردد.


4. عدالت، جوهر دین و انسانیت: رباعی ۷ نشان می‌دهد که عدالت پایه‌ای برای آیین انسانیت و عشق جهانی است.


5. عدالت، نور و راهنمای زندگی: شاعر در رباعی ۸ از عدالت به‌عنوان چراغی برای هدایت به سوی صلح و شوق یاد می‌کند.

 


---

3. تشبیهات و استعاره‌های زیبا

عدالت به‌مثابه ترازو (رباعی ۲): نمادی از دقت و انصاف.

عدالت همچون باران (رباعی ۵): تصویری از عدالت به‌عنوان نعمتی فراگیر و بی‌ریا.

عدالت به‌سان گلی در باغ ایمان (رباعی ۶): نمایشی از عدالت به‌عنوان عاملی برای رشد و شکوفایی.

عدالت، چراغ راه (رباعی ۸): عدالت به‌عنوان راهنمایی برای روشنی و صلح.

 

---

4. زیبایی‌های زبانی و ساختاری

زبان ساده و روان: اشعار با زبانی قابل فهم برای مخاطب عام و خاص سروده شده‌اند.

ریتم موسیقایی: قافیه‌های هماهنگ و وزن دلنشین، خواندن اشعار را جذاب کرده است.

پیام‌محوری: هر رباعی پیام مشخصی درباره عدالت ارائه می‌دهد.

 

---

5. تحلیل چند رباعی شاخص

رباعی ۱: این شعر، تعریفی دقیق از عدالت ارائه می‌دهد که فراتر از مساوات است و به معنای قرار گرفتن هر چیز در جایگاه خود است.

رباعی ۵: شاعر عدالت را مانند بارانی تشبیه کرده که زندگی را تازه و زیبا می‌کند، به شرطی که سهم هر کس به‌درستی داده شود.

رباعی ۹: تصویری از جهانی بدون ظلم و ستم به لطف عدالت ارائه می‌شود که نتیجه آن، رؤیایی از صلح جهانی است.

رباعی ۱۰: این رباعی عدالت را به عنوان جامه‌ای برای مظلومان و ابزاری برای ایجاد جهانی گلستان‌گونه توصیف می‌کند.

 

---

6. اثر معنوی و اجتماعی

این مجموعه رباعیات، مخاطب را به تأمل درباره عدالت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی دعوت می‌کند. اشعار به روشنی بیان می‌کنند که عدالت می‌تواند بنیان جهانی بهتر، سرشار از صلح، امنیت و رفاه باشد.


---

نتیجه‌گیری

مجموعه رباعیات عدالت اثر دکتر علی رجالی، بیانی شاعرانه از مفهومی عمیق و حیاتی است. شاعر با استفاده از زبان ساده و استعاره‌های زیبا، عدالت را به عنوان نوری الهی و لازمهٔ زندگی انسانی معرفی کرده است. این اشعار با پیام‌های روشن و تأثیرگذار خود، مخاطب را به تفکر و تلاش برای تحقق عدالت در جامعه ترغیب می‌کنند.

 

مجموعه رباعیات "عدالت" از دکتر علی رجالی، با تمرکز بر مفهوم عدالت و جایگاه آن در زندگی انسان‌ها، جامعه، و دین سروده شده است. این اشعار، عدالت را نه‌تنها یک اصل اجتماعی بلکه یک ارزش اخلاقی و الهی می‌داند که باید در هر گوشه‌ای از زندگی رعایت شود.


---

مضامین و نکات اصلی رباعیات:

عدالت (۱):

عدالت به‌معنای مساوات مطلق نیست، بلکه ضد ظلم و ناعدالتی است. هر فرد باید در جایگاه شایسته خود باشد تا عدالت واقعی برقرار شود.

عدالت (۲):

عدالت به‌عنوان ترازوی حقیقت معرفی می‌شود که حق و باطل را با دقت می‌سنجد. اگر ظالم بدون مجازات بماند، راه عدالت گم شده است.

عدالت (۳):

با حضور عدالت، جهان از ظلم پاک می‌شود. دادن حق هر فرد راهی به‌سوی صلح و پاکی است.

عدالت (۴):

عدالت نوری الهی است که فراتر از سخن و کلام است. قدردانی از تلاش افراد، آغاز هر مرام عادلانه است.

عدالت (۵):

عدالت مانند بارانی است که بی‌ریا بر دل‌ها می‌بارد و با تقسیم درست سهم‌ها، درخت زندگی را با صفا و آرامش می‌آراید.

عدالت (۶):

عدالت به‌عنوان گلی در باغ ایمان توصیف شده است که از عدل و احسان رشد می‌کند و جهان را مانند صبحی روشن و زیبا می‌سازد.

عدالت (۷):

عدالت جوهر آیین انسانی و نوای عشق در دل‌ها است. رعایت حقوق دیگران، دنیا را به بهاری زیبا تبدیل می‌کند.

عدالت (۸):

عدالت چراغی است که با شوق و مهر روشن می‌ماند و با رساندن حق به هر فرد، راهی به‌سوی صلح ایجاد می‌کند.

عدالت (۹):

با برپایی عدالت، ظلم و ستم از بین می‌رود و دل‌ها با پذیرش حق و انصاف، جهانی سرشار از رؤیا و آرامش می‌سازند.

عدالت (۱۰):

عدالت به‌عنوان جامه‌ای توصیف شده که با دادن حق مظلومان، دنیا را به گلستانی پر از زیبایی و آرامش تبدیل می‌کند.


---

تحلیل کلی:

1. عدالت به‌عنوان محور زندگی: اشعار تأکید می‌کنند که عدالت، اساسی‌ترین نیاز جامعه انسانی است که بدون آن صلح و پیشرفت ممکن نیست.


2. تصاویر استعاری: شاعر از تصاویر باران، گل، چراغ، و نور استفاده کرده تا عدالت را به‌عنوان عنصری زنده، الهی، و متعالی به تصویر بکشد.


3. الهام‌گیری از دین و اخلاق: رباعیات نشان می‌دهند که عدالت در آیین اسلامی و انسانی جایگاهی والا دارد و باید در هر زمان و مکان مورد توجه قرار گیرد.

 

این مجموعه، بیانی شاعرانه از یک اصل بنیادین و حیاتی در زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها ارائه می‌دهد و مخاطب را به تفکر در مورد مسئولیت خود در قبال تحقق عدالت دعوت می‌کند.

 

 


۱.عدالت نیست معنایش مساوات
عدالت ضد ظلم است و خسارات
اگر دیدی که هر کس  جای خود بود
شده عدل و عدالت هم مراعات
 

۲.عدالت چون ترازوی حقیقت
بسنجد حق و باطل را به دقت
اگر دیدی که ظالم بی‌مجازات
بدان گم کرده‌ای راهِ عدالت

۳.عدالت گر بُوَد هر جا پدیدار
جهان گردد ز ظلم و جور بیزار
به هر کس آنچه حق اوست، باید
که این راه است سوی صلح و اطهار
 

۴.عدالت نورِ حق در هر مقام است
که میزانش فراتر از کلام است
به هر کس قدرِ کوشش را عطا کن
که این آغازِ هر راه و مرام است

۵.عدالت مثل باران، بی‌ریا است
به هر دل قطره‌ای مهر و عطا است
چو سهم هر کسی داده شود، خوش
درخت زندگی غرقِ صفا است

۶.عدالت چون گُلی در باغِ ایمان
که می‌روید ز خاکِ عدل و احسان
اگر در هر دلی روید به موقع
جهان گردد چو صبحی گرم و رخشان

۷.عدالت جوهرِ آیینِ انسان
نوای عشق در هر گوشهٔ جان
اگر حق خلایق پاس داری
شود دنیا چو رویای بهاران
 

۸.عدالت در جهان باشد چراغی
که می‌سوزد ز شوقِ مهر و ذوقی
به هر کس قدرِ کار خود رساند
بود راهی به سوی صلح و شوقی

۹.عدالت چون که برپا شد به هر جا
رود جور و ستم، دیگر ز دنیا
به هر دل گر نشیند حق و انصاف
شود عالم سراسر غرق رویا

۱۰.عدالت جامه‌ای بر تن نهادن
به هر مظلوم، حق خویش دادن
اگر قسط و عدالت اصل گردد
جهان از پرتوش  گردد گلستان
سراینده
دکتر علی رجالی

بخش چهاردهم

حضرت مهدی

 

مجموعه اشعار حضرت مهدی (عج) اثر دکتر علی رجالی، تجلی عشق و اشتیاق به امام عصر است که با زبانی ساده و روان، اندیشه‌های عمیق و احساسات ناب شاعر را به تصویر می‌کشد. در این اشعار، انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان آرزویی جهانی و قلبی برای رهایی بشریت از ظلم و تاریکی بیان شده است. در ادامه، به تحلیل این مجموعه پرداخته می‌شود.


---

1. مضمون اصلی: عشق، انتظار و امید به ظهور

اشعار، روحیه‌ای عارفانه و عاشقانه دارند و محوریت آنها بر عشق به امام زمان (عج) و شوق دیدار ایشان است. مفاهیم اصلی که در این اشعار به چشم می‌خورند عبارتند از:

عشق و شیدایی: شاعر خود را عاشقی دل‌باخته معرفی می‌کند که در طلب حضرت مهدی (عج) سر از پا نمی‌شناسد (حضرت مهدی ۱، ۳).

انتظار و امید: تمام اشعار، حال و هوای انتظار عاشقانه دارند و از آرزوی حضور امام عصر سخن می‌گویند (حضرت مهدی ۲، ۴، ۶).

نجات و رهایی: شاعر ظهور امام مهدی (عج) را گره‌گشای مشکلات بشری و پایان ظلم و غبار هجران می‌داند (حضرت مهدی ۵، ۹).

 

---

2. پیام‌های کلیدی اشعار

1. امام مهدی (عج)، خورشید هدایت: شاعر حضرت را به خورشید امید و نور هدایت تشبیه کرده است که جهان در غیابش در تاریکی فرو رفته است (حضرت مهدی ۳، ۶، ۷).


2. امید به ظهور، مایه تسکین دل‌ها: دعا و ندبه برای ظهور امام زمان (عج) به عنوان تسکینی برای دل عاشقان مطرح شده است (حضرت مهدی ۶، ۹).


3. ظهور، نجات‌بخش جهان: حضور امام عصر (عج) با برپایی عدل و قسط و از بین بردن تاریکی‌ها، جهانی تازه و پر از امید نوید می‌دهد (حضرت مهدی ۴، ۱۰).

 


---

3. ساختار و زیبایی‌های ادبی

تشبیه و استعاره:
امام مهدی (عج) به خورشید، صبح امید، نور جهان، و سبزترین بهار تشبیه شده است که همگی تصاویری پر از روشنایی و حیات ایجاد می‌کنند.

ریتم دلنشین:
استفاده از قافیه‌های هماهنگ و موسیقی درونی اشعار، آنها

 

 

 

 

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۱)
دیوانه و شیدای توام ، یا مهدی
گم گشته ی دریای توام ، یا مهدی
دریای وجود و معرفت در هستی
دل باخته ،  سیمای توام ، یا مهدی
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۲)
ای مهدی دل‌ربا کجایی برگرد
دل‌ها همه مشتاق رهایی برگرد
این خاک پر از غبار هجران شده است
رحمی کن و با شکوهِ شاهی برگرد
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۳)
دل‌ها همه تشنه‌اند و بی‌تابِ شما
چشمم  به امیدِ رخ و مهتاب شما
برگرد که بی‌تو، شب ما تاریک است
خورشید جهان، چو نام و القاب شما
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۴)
ای وعده‌ی سبز روزگارِ انسان
ای روشنیِ شبِ غبارِ انسان
برگرد که بی‌تو گم شده راه امید
ای مهدیِ عشق، افتخارِ انسان
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۵)
چشم همه‌ عاشقان به در حیران است
برگرد که خاک، از غم تو ویران است
هر لحظه دعای آمدن جاری هست
ای عشق خدا، جهان تو را مهمان است
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۶)
خورشیدِ هدایتِ جهانی، مهدی
آیینه‌ی نورِ بی‌کرانی، مهدی
هر جمعه دعای ندبه را می‌خوانم
ای وعده‌ی سبز آسمانی، مهدی
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۷)
ای صبح امید، نور یکتایِ جهان
برخیز که خاک و دل شود، باغ جنان
چشم همه عاشقان به تو می باشد
ای قبله‌ی عشق، مهدی عصر و زمان
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۸)
ای سرور عاشقان، بهارِ دل‌ها
خورشید امید، بر مزارِ دل‌ها
برگرد که دنیا ز غمت ویران است
ای جام جهان نما، قرارِ دل‌ها!
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۹)
هر جمعه دعای عاشقان در راه است
اشکِ دلِ خسته در جهان آگاه است
ای وارث عدل و قسط و هم آزادی
چشم همه بر نورِ حضورِ ماه است
سراینده
دکتر علی رجالی

باسمه تعالی
حضرت مهدی(۱۰)
ای سبزترین بهار دنیای امید
ای مهرِ خدا، طلوعِ فردای امید
برگرد که بی‌تو گم شده راه نوید
ای مظهر عشق و نورِ و رویای امید
بخش پانزدهم

عشق

 

باسمه تعالی
مجموعه رباعبات عشق

مجموعه رباعیات عشق اثر دکتر علی رجالی، بازتابی از درک عمیق و عارفانه شاعر نسبت به مفهوم عشق است. این اشعار با نگاهی الهی و معنوی به عشق، آن را نیرویی جاودان، پاک، و رهایی‌بخش معرفی می‌کنند که توانایی تغییر بنیادین در دل و جان انسان دارد. در ادامه، این رباعیات از نظر مضمون، پیام، و زیبایی‌های ادبی تحلیل می‌شوند.


---

1. مضمون اصلی: عشق، نیروی الهی و رهایی‌بخش

در این اشعار، عشق نه فقط به عنوان یک احساس انسانی، بلکه به عنوان نوری الهی و ابزاری برای اتصال به حق تعالی معرفی شده است. مهم‌ترین ویژگی‌های عشق در این رباعیات عبارتند از:

عشق، روشنگر و شفابخش: عشق نوری است که غم و تاریکی را می‌زداید و دل‌ها را به آرامش و روشنی می‌رساند (عشق ۱، ۲، ۵).

عشق و معرفت: عشق راهی است به سوی شناخت حق و تعالی، که انسان را از مرزهای خاکی و نادانی عبور می‌دهد (عشق ۱، ۹).

عشق به عنوان عطیه الهی: عشق هدیه‌ای از جانب خداوند است که روح انسان را صیقل می‌دهد و به کمال می‌رساند (عشق ۵، ۸).

 

---

2. پیام‌های کلیدی در اشعار

1. عشق و روشنی: عشق باعث از بین رفتن غم و حیرانی دل می‌شود و آن را به نور و شور زندگی می‌آراید.


2. عشق و پیوند الهی: عشق واسطه‌ای برای اتصال انسان به خداوند است که با آن دل‌ها به دریای نور و معرفت غرق می‌شوند.


3. عشق، منشأ بهار جاودان: عشق، خانه دل را بهاری جاودان می‌کند و آن را به سوی شکوفایی می‌برد (عشق ۴).


4. عشق و صلح درونی: عشق به خداوند، غصه‌ها و تیرگی‌های دل را از بین می‌برد و جان را شاداب و مسرور می‌سازد (عشق ۷، ۸).

 


---

3. زیبایی‌های بیانی و ادبی در رباعیات

تشبیه و استعاره:
عشق به نور، چشمه، معدن اسرار، دریای نور و بهار جاودان تشبیه شده است که همگی تصاویری زنده و معنادار خلق می‌کنند.

ریتم و آهنگ روان:
استفاده از قافیه‌های هماهنگ و ریتم متناسب، اشعار را دلنشین و ماندگار کرده است.

زبان ساده و صمیمی:
شاعر با استفاده از زبانی ساده اما عمیق، مفاهیم عرفانی را به‌گونه‌ای بیان می‌کند که برای عموم مخاطبان قابل‌فهم است.

 

---

4. تحلیل چند رباعی شاخص

عشق (۱): عشق به عنوان چراغ و نور هر انسان معرفی شده است که می‌تواند انسان را از مرز نادانی و دنیای خاکی فراتر برد. این رباعی، عشق را عاملی برای کمال و تعالی می‌داند.

عشق (۵): در این رباعی، عشق به عنوان یک نیروی شفابخش و صیقل‌دهنده روح معرفی می‌شود که از جانب خداوند به انسان عطا شده است.

عشق (۹): عشق دل را به دریای نور می‌برد و منیت‌ها را می‌شوید. این رباعی به بُعد عرفانی عشق اشاره دارد که انسان را به سوی معرفت الهی سوق می‌دهد.

 

 

مجموعه رباعیات عشق دکتر علی رجالی، در قالب اشعاری عرفانی و فلسفی، به بررسی و تحلیل مفهوم «عشق» از دیدگاه‌های مختلف می‌پردازد. این مجموعه به وضوح نشان می‌دهد که عشق در تفکر عرفانی نه تنها یک احساس یا رابطه انسانی است، بلکه نیرویی الهی و فراگیر است که انسان را به سوی حقیقت و روشنایی رهنمون می‌سازد. در ادامه به تحلیل اجزای مختلف این اشعار می‌پردازیم:

1. عشق به‌عنوان نور و روشنایی

در بسیاری از این رباعیات، عشق به‌عنوان نور و روشنایی معرفی می‌شود. در رباعی اول، گفته می‌شود که «عشق است چراغ و نور هر انسانی»، که نشان‌دهنده این است که عشق همانند نوری است که راه را برای انسان روشن می‌کند و موجب هدایت و درمان روح می‌شود. در این دیدگاه، عشق به‌عنوان راهی برای گذشتن از مرزهای محدود مادی و نادانی مطرح می‌شود.

این مفهوم از عشق، نشان‌دهنده «آگاهی» و «شناخت» است. در عرفان اسلامی، «نور» به‌عنوان سمبلی از حقیقت و معرفت خداوند شناخته می‌شود و عشق در این اشعار به‌عنوان راهی برای اتصال به این حقیقت الهی معرفی می‌گردد.

2. عشق به‌عنوان شفابخش و تسکین‌دهنده

در رباعی‌های دوم، سوم و پنجم، عشق به‌عنوان نیرویی شفابخش و آرامش‌بخش معرفی می‌شود. در این اشعار آمده است که عشق می‌تواند «غم دوران» را از دل بزداید و «درد و غم را» شفا دهد. این نشان‌دهنده نقش عشق در تسکین روح و رفع رنج‌های انسانی است. عشق به‌عنوان نیرویی که می‌تواند «زنگ خسران» را از دل پاک کند، به‌وضوح به جنبه‌های روحانی و معنوی آن اشاره دارد.

این بخش از اشعار بر تاثیرات عاطفی و روانی عشق تأکید دارد. عشق می‌تواند انسان را از احساسات منفی و غم‌انگیز رها کند و به او احساس آرامش و شادی بدهد. این نوع عشق در واقع همان عشق الهی است که قادر به تغییر وضعیت روحی و روانی فرد می‌شود.

3. عشق به‌عنوان شوق و حرکت در مسیر کمال

عشق در این رباعیات نه تنها به‌عنوان یک احساس یا وضعیت ثابت، بلکه به‌عنوان یک نیروی محرکه در مسیر کمال و رشد معنوی مطرح می‌شود. در رباعی چهارم، آمده است که «عشق آمد و خانهٔ دلم شد پرنور» و در آن خانه، «هر ذره ز نور خویشتن کرده ظهور»؛ این بیانگر آن است که عشق موجب تحول و تجلی نور در قلب انسان می‌شود. این نور در حقیقت معرفت و فهمی است که از طریق عشق به دست می‌آید.

این اشعار نشان‌دهنده این است که عشق به‌عنوان یک نیروی جاذبه، انسان را به سوی خود می‌کشاند و او را از محدودیت‌ها و تاریکی‌های مادی فراتر می‌برد. انسان در مسیر عشق به تکامل روحی و معنوی می‌رسد.

4. عشق و ارتباط با حقیقت الهی

در رباعی ششم، دکتر رجالی اشاره به «معدن اسرار حق» می‌کند و این‌که «در دل آل علی و مصطفی است». این اشاره، عشق را به‌عنوان مسیر رسیدن به حقیقت و معرفت الهی مطرح می‌کند. در واقع، این بیت نشان می‌دهد که عشق به‌عنوان یک مسیر معنوی، انسان را به سرچشمه‌های الهی و اسرار قدسی نزدیک می‌کند.

در این دیدگاه، عشق نه فقط به‌عنوان یک احساس انسانی، بلکه به‌عنوان راهی برای شناخت و نزدیک شدن به خداوند و حقیقت مطلق مطرح است. این اشاره‌ها به مفاهیم دینی و عرفانی مانند «اهل بیت» و «معرفت خداوند» نشان‌دهنده یک نگاه عمیق‌تری به عشق است که فراتر از مفاهیم دنیوی آن می‌رود.

5. عشق به‌عنوان رهایی از منیت و خودخواهی

در رباعی نهم، آمده است که «عشق، دل را می‌برد دریای نور، تا منیت‌ها بشوید، گرچه دور». این اشاره به روندی است که در آن عشق انسان را از تعلقات و خودخواهی‌های فردی رها می‌کند. در عرفان اسلامی، منیت (یا نفس اماره) یکی از موانع بزرگ در راه رسیدن به خداوند است و عشق به‌عنوان راهی برای از بین بردن این منیت معرفی می‌شود.

این بخش از اشعار نشان می‌دهد که عشق می‌تواند فرد را از منیت‌ها و خودخواهی‌ها رها سازد و او را در مسیر شناخت حقیقت و تواضع قرار دهد. در واقع، عشق با از بین بردن خودپرستی، انسان را به سمت وحدت با خداوند و عالم هستی سوق می‌دهد.

6. عشق و ارتباط با نور الهی

در رباعی دهم، عشق به‌عنوان «نور حق» و «چشم بینا» معرفی می‌شود. این نور همانند چراغی است که حقیقت و واقعیت را برای انسان آشکار می‌کند و او را از جهل و تاریکی نجات می‌دهد. در این اشعار، عشق به‌عنوان راهی برای شناخت حقیقت و نور الهی مطرح است و به نظر می‌رسد که انسان با عشق به حقیقت، قادر به درک و فهم عمیق‌تری از عالم وجود می‌شود.

نتیجه‌گیری:

مجموعه رباعیات عشق دکتر علی رجالی، عشق را به‌عنوان نیرویی عرفانی و الهی معرفی می‌کند که انسان را از محدودیت‌ها و تاریکی‌های دنیوی رها می‌سازد. این عشق، نه تنها یک احساس عاطفی، بلکه یک نیروی فراگیر است که انسان را به سوی کمال، معرفت و اتحاد با خداوند هدایت می‌کند. اشعار دکتر رجالی در این مجموعه به‌وضوح نشان‌دهنده آن است که عشق در نهایت، راهی است برای رسیدن به حقیقت، نور و آگاهی، و به همین دلیل برای هر انسان جویای کمال و سعادت، عشق ضروری و محور اساسی است.

 

 

 

عشق(۱)
عشق است چراغ و نور هر انسانی
سرچشمهٔ روشنی و هر درمانی
هر جان که ز نور عشق روشن گردد
بگذشت ز مرز خاکی و نادانی

 

عشق(۲)
عشق آمد و از دل , غم دوران بزدود
از چشمهٔ جان، زنگ خسران بزدود
در هر نفسی که شور او جاری شد

 دل را ز غم و غصه و حیران بزدود

عشق(۳)
عشق آمد و بند غصه از ما بگرفت
هر لحظه ز شوق، زنگ دلها بگرفت
چون شمع به قلب شب فروزان گردید
آتش ز دلم، تمام شب را بگرفت

عشق(۴)
عشق آمد و خانهٔ دلم شد پرنور
هر ذره ز نور خویشتن کرده ظهور
در وسعت بی‌کرانهٔ اندیشه
رنگی ز بهار جاودان یافت حضور

 


عشق(۵)
عشق صیقل می دهد روح شما
درد و غم را می دهد یک جا شفا
می زداید زنگ دل را ، غصه ها
عشق از حق باشد و کرده عطا

 

عشق(۶)

معدن اسرار حق دانی کجاست
در دل آل علی و مصطفی است
هر که دریا دل بود با عشق هو

سینه اش مملو ز عشق کبریاست

 

عشق(۷)

عشق آمد و دل شاد شد از نور
غم رفت و دلم گشت پر از شور
هر تیرگی جان ز دلم رفت

شاداب شد و گشت چه مسرور

 

عشق(۸)
دل را به نسیم عشق تسلیم نما
هر لحظه ورا به عشق تقدیم نما
این باغ شکوفا ز هوای عشق است
دل را به خدا سپار و تعظیم نما

عشق(۹)
عشق، دل را می برد دریای نور
تا منیت ها بشوید، گرچه دور
او شود غرق وجود و معرفت
ناجی دل می شود عشق  و سرور

عشق(۱۰)
حق بود مشرف به عالم با حضور
زین سبب گوید خدا : باشم چو نور
چشم ما بینا شود از عشق حق

خود نمایی می کند یزدان چه جور

 

تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی

بخش شانردهم

منافقین

 

اشعار «منافق» از دکتر علی رجالی، با بیانی هشداردهنده و تأمل‌برانگیز، ماهیت دوگانه و خطرناک نفاق را به تصویر می‌کشد. این مجموعه، ویژگی‌های منافقان و پیامدهای رفتاری و عقیدتی آن‌ها را با زبانی روشن بیان می‌کند. شاعر تلاش کرده است تا حقیقت منافق را آشکار سازد و مخاطب را به هوشیاری و شناخت این صفت مذموم ترغیب کند. در ادامه به بررسی جزئیات این اشعار می‌پردازیم:


---

1. مضمون اصلی: افشای چهره منافق

شاعر، منافق را به عنوان فردی خطرناک و دوچهره معرفی می‌کند که همواره در پس ظاهری فریبنده، نیتی پلید و خیانت‌آمیز دارد. مهم‌ترین پیام‌های این اشعار عبارتند از:

دوگانگی رفتار و نیت: منافق در ظاهر مهربان و باصفا، اما در باطن دشمنی خطرناک است.

اهانت به دین و اخلاق: منافق به اصول اخلاقی و دینی پایبند نیست و از نفاق برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌برد.

پیامدهای نفاق: در نهایت، چهره واقعی منافق آشکار می‌شود و عاقبتی تاریک در انتظار اوست.

 

---

2. زیبایی‌های بیانی و تصویری در اشعار

استفاده از تشبیهات قوی: شاعر از تصاویر ملموس مانند "گرگ در لباس میش"، "موج پر اضطراب"، و "آتشی در زیر خاک" برای توصیف منافق بهره می‌گیرد. این تشبیهات، عمق نیرنگ و خطر منافق را به‌خوبی نشان می‌دهند.

تضادها: تضاد میان ظاهر و باطن در بسیاری از ابیات دیده می‌شود؛ مثلاً "ظاهر شکیب و درون پر فریب"، "لب خنده و باطن شقاوت"، که بر دوگانگی شخصیت منافق تأکید دارد.

ریتم روان: اشعار با زبانی ساده و قافیه‌هایی خوش‌آهنگ سروده شده‌اند که مفهوم را به‌راحتی به مخاطب منتقل می‌کند.

 

---

3. پیام‌های کلیدی اشعار

1. منافق (۱): منافق فردی است که با ظاهر دوستی، نیت خیانت‌آمیز خود را پنهان می‌کند و با نیرنگ به دیگران آسیب می‌زند.


2. منافق (۲): شاعر، منافق را همانند آتشی مخفی توصیف می‌کند که هدفش نابودی دیگران است.


3. منافق (۴): منافق مانند گرگی در لباس میش، از نفاق برای ایجاد فتنه و جنگ استفاده می‌کند.


4. منافق (۶): منافق از نقاب دوستی برای فریب دیگران استفاده می‌کند، اما در باطن خیانتکار و اهل مکر است.


5. منافق (۹): نفاق باعث بی‌ثباتی در ایمان و عقیده می‌شود و منافق را به فردی دور از دین و اخلاق تبدیل می‌کند.


6. منافق (۱۰): شاعر، عاقبت منافق را تاریک و پر از شرم در قیامت معرفی می‌کند، جایی که اعمال او گواه نفاقش خواهد بود.

 


---

4. تأثیر معنوی و اخلاقی بر مخاطب

این اشعار، خواننده را به دقت در رفتار و نیت افراد تشویق می‌کند و او را از دوستی با افراد نفاق‌پیشه برحذر می‌دارد. همچنین:

به تأکید بر صداقت و پایبندی به ایمان اشاره دارد.

عاقبت تلخ نفاق و رفتارهای دورو را به مخاطب گوشزد می‌کند.

به ارزش‌های اخلاقی مانند وفاداری، صداقت، و شفافیت تأکید می‌کند.

 

---

5. نتیجه‌گیری

اشعار دکتر علی رجالی درباره «منافق»، اثری با ارزش اخلاقی و اجتماعی است که خطرات نفاق را به زبان شاعرانه بیان می‌کند. این اشعار نه تنها حقیقت منافق را برملا می‌سازد، بلکه با هشدارهای روشن، مخاطب را به تفکر در مورد انتخاب دوستان و دقت در نیت‌های افراد دعوت می‌کند. بهره‌گیری از تشبیهات زیبا و ساختاری منسجم، این مجموعه را به اثری الهام‌بخش و ماندگار تبدیل کرده است.

 

باسمه تعالی
منافق(۱)
هر گز ز منافق مطلب یکرنگی
او گرگ صفت باشد و هم صد رنگی
بر دوستی‌اش اگر دمی تکیه کنی
پنهان ز تو، خنجری کشد ، نیرنگی

باسمه تعالی
موافق(۲)
منافق آتشی در زیر خاک است
به فکر حیله و مکر و هلاک است
به ظاهر مهر می ورزد به انسان
ولی در وقت خود او سینه چاک است

باسمه تعالی
منافق(۳)
منافق با صفا باشد به ظاهر
ولیکن در نفاق است و چو کافر
منافق همچو ماری در کمین است
گزد مردان مخلص ، پاک و طاهر

 

باسمه تعالی
منافق(۴)

منافق چو گرگی است با روی میش
نباشد مقید به آئین و کیش
نماید نفاق و دو رنگی  هر آن
کند فتنه و حیله و جنگ پیش

 


باسمه تعالی
منافق(۵)
منافق به هر شکل آید برون
گهی یاغی است و گهی هم زبون
به ظاهر به لب خنده دارد دمی
ولیکن به باطن شقی است و دون

 

باسمه تعالی
منا فق(۶)
نقاب از دوستی دارد منافق
به ظاهر حامی خلق و خلایق
ولیکن اهل مکر است و خیانت
دهد جلوه خطایش با حقایق

 

باسمه تعالی
منافق(۸)
منافق چو دریا به ظاهر شکیب
ولی در درون پر ز طوفان، فریب
به عهد و وفا هیچ باور مکن
که هر لحظه گیرد نقابی مهیب



 

باسمه تعالی
منافق(۹)
منافق چو موج است، پر اضطراب
به ظاهر نجیب و به باطن خراب
نه ایمان، نه عهدش بود برقرار
عقیده ندارد، به اسلام ناب





 

منافق(۱۰)
منافق چو شب تیره و بی‌پناه
بود روی او در قیامت سیاه
به لب ذکر حق گوید و اهل فسق
ز اعمال او فتنه باشد گواه

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

 

اشعار «شیطان» اثر دکتر علی رجالی، مجموعه‌ای عمیق و آموزنده است که در آن شاعر با بیانی روان، چالش همیشگی انسان با شیطان و وسوسه‌های او را ترسیم می‌کند. در این اشعار، مفاهیمی مانند مبارزه با وسوسه، ضرورت تقوا، و پناه بردن به خداوند، به زیبایی بیان شده است. در ادامه به بررسی این اشعار می‌پردازیم:


---

1. مضمون اصلی: نقش شیطان در گمراهی انسان

این اشعار، ماهیت شیطان را به عنوان دشمن دیرینه انسان توصیف می‌کنند که با حیله‌ها و وسوسه‌هایش، سعی در گمراه کردن دل‌ها دارد. شاعر به مخاطب هشدار می‌دهد که:

شیطان با حیله و نیرنگ وارد می‌شود: گاه در لباس دوست و گاه از درون نفس، مسیر حق را سد می‌کند.

مهم‌ترین ابزار مبارزه، یاد خداست: ذکر الهی، تقوا، و عشق به خداوند، سپری قوی در برابر مکر شیطان است.

 

---

2. پیام‌های کلیدی در اشعار

هوشیاری در برابر وسوسه‌ها: شاعر تأکید می‌کند که غفلت از یاد خدا، انسان را به دام شیطان می‌اندازد.

تقوا و ذکر الهی: تنها راه مبارزه با شیطان و غلبه بر او، تقوا و پناه بردن به خداوند است.

نقش گناه و غفلت: اشعار نشان می‌دهند که گناه و غفلت، ابزارهای اصلی شیطان برای به‌دام انداختن انسان هستند.

راه رهایی: شاعر بارها یادآور می‌شود که دعا، ذکر، و ایمان به خداوند، نور هدایت و راه رهایی از تاریکی وسوسه‌های شیطان است.

 

---

3. زیبایی‌های بیانی و قالب شعری

اشعار با زبانی ساده و روان سروده شده‌اند، اما از عمق و معنای بالایی برخوردارند. قالب شعرها نزدیک به چهارپاره یا رباعی است که پیام را به شکلی مختصر و مؤثر منتقل می‌کند. استفاده از تضادهای معنوی (نور و ظلمت، تقوا و گناه) زیبایی اشعار را دوچندان کرده است.


---

4. تحلیل برخی از اشعار

شیطان (۱): شیطان در لباس دوست ظاهر می‌شود و سعی دارد با حیله‌هایش دل انسان را فریب دهد. تنها راه مقابله، ذکر خدا و پناه بردن به اوست.

شیطان (۲): تقوا به عنوان سپری قوی برای پیروزی بر وسوسه‌های شیطان معرفی شده است. در این شعر، به مبارزه با نفس نیز تأکید شده است.

شیطان (۴): شاعر شیطان را عامل کاشتن بذر کینه و دوری از صفای الهی می‌داند و یاد خدا را تنها راه آرامش معرفی می‌کند.

شیطان (۶): این شعر به تضعیف عقل و دل توسط شیطان اشاره دارد و یادآور می‌شود که نور ایمان و ذکر الهی می‌تواند این تاریکی را بشکند.

شیطان (۹): شاعر بیان می‌کند که شیطان از گناه شادمان می‌شود، اما نور حق و دعا می‌تواند او را شکست دهد.

 

---

5. تأثیر معنوی و تربیتی بر مخاطب

این مجموعه اشعار نه تنها به هشدار درباره وسوسه‌های شیطان می‌پردازد، بلکه راه‌های عملی مقابله با او را نیز ارائه می‌دهد. مخاطب با خواندن این اشعار:

به ضرورت هوشیاری در برابر نیرنگ‌ها و وسوسه‌ها پی می‌برد.

تقویت ایمان، دعا، و ذکر الهی را به عنوان ابزارهای کلیدی در زندگی خود می‌پذیرد.

متوجه می‌شود که گناه و غفلت، اصلی‌ترین ابزارهای شیطان برای انحراف انسان هستند.

 

---

نتیجه‌گیری

اشعار دکتر علی رجالی درباره شیطان، یک اثر تربیتی و آموزنده است که به شکلی هنرمندانه، پیام‌های قرآنی و اخلاقی را در قالبی شعرگونه ارائه می‌کند. این اشعار می‌توانند برای خوانندگان الهام‌بخش باشند و درک عمیق‌تری از اهمیت تقوا و ذکر الهی در مبارزه با وسوسه‌های شیطان به آنان بدهند.

 

 

باسمه تعالی
شیطان(۱)

شیطان به لباس دوست پیدا گردد
در فکر فریب دل تقلا گردد
با ذکر خدا شکست شیطان باشد
این دشمن دیرینه مهیا گردد

 

باسمه تعالی
شیطان(۲)
شیطان ز کمینِ نفس، غوغا دارد
دامی به هزار شکل و معنا دارد
تقوا سپری‌ست بهر پیروزی دل
با کشتن نفس، دل تمنا دارد

باسمه تعالی
شیطان(۳)
شیطان ز درون، ره خدا می‌بندد
دل را ز فروغ دلربا می‌بندد
با عشق خدا، چراغ ایمان روشن
شیطان ره حق را به جفا می بندد

 

باسمه تعالی
شیطان(۴)
شیطان چو ز شرک، بذر کین کاشت
دل را ز صفای حق، حزین کاشت
با یاد خداست، قلب آرام
احمد به ره صواب، دین کاشت

 

باسمه تعالی
شیطان(۵)
گر نفس شود امیر جان و فکرت
شیطان ببرد همچو تویی در عزلت
دل می شود از صفای ایمان محروم
بیدار شو ای نفس، ز خواب غفلت

 

باسمه تعالی
شیطان(۶)
شیطان بنمود عقل ما را خاموش
با مکر کشید دل به دامی پرجوش
از نور صفای حق تهی کرد وجود
بر دیده ما نهاده ظلمت، سرپوش

باسمه تعالی
شیطان(۷)
شیطان ز کمین، جان ما را گیرد
از غفلت دل، توان ما را گیرد
این دشمن جان، لحظه‌ای غافل نیست
آرامش جاودان ما را گیرد

 

باسمه تعالی
شیطان(۸)
شیطان ز فریب، دل به سودا ببرد
با مکر و دغل، چراغ تقوا ببرد
هر جا که ز یاد حق تهی گردد دل
آرامش جان ز راه دنیا ببرد

 

باسمه تعالی
شیطان(۹)
شیطان ز گناه، سرفرازی دارد
هر لحظه فریب و دل‌نوازی دارد
اما به دعا و نور حق می‌لغزد
با ذکر خدا شکست بازی دارد

 

شیطان(۱۰)
شیطان چو کمین کند به حیلت
از غفلت دل ربوده قدرت
با ذکر خدا، شکسته گردد
پرهیز نما زجهل و غفلت

 

بخش هیجدهم

توکل

 

بسیار زیبا و دلنشین! مجموعه‌ای از اشعار پرمعنا و عمیق در وصف توکل به خداوند. اشعار دکتر علی رجالی، سرشار از امید، ایمان، و آرامش است و دل را به نور الهی متصل می‌سازد. 

 

 

اشعار دکتر علی رجالی در موضوع توکل، با بیانی ساده و روان، مفاهیم عمیق معنوی را منتقل می‌کند. این اشعار با بهره‌گیری از مضامین قرآنی و عرفانی، به مخاطب یادآوری می‌کند که انسان در سخت‌ترین شرایط زندگی، می‌تواند با توکل به خداوند، آرامش و امید را در دل خود زنده کند. در ادامه به تحلیل جنبه‌های مختلف این مجموعه می‌پردازیم:

1. موضوع اصلی: توکل به خداوند

در هر یک از اشعار، توکل به عنوان راهکاری معنوی برای مواجهه با مشکلات و سختی‌های زندگی معرفی می‌شود. شاعر تأکید دارد که:

توکل، دل‌بستگی به خداوند است: دل سپردن به خالق یکتا، انسان را از وابستگی‌های بیهوده به دیگران و عوامل دنیوی بازمی‌دارد.

آرامش نتیجه توکل است: در شعرهای مختلف آمده است که رحمت خداوند و حکمت او، عامل آرامش دل و رفع نگرانی‌هاست.


2. بیان شاعرانه و روان

زبان اشعار ساده و قابل فهم است، اما در عین حال بار عاطفی و عرفانی بالایی دارد. استفاده از واژه‌هایی چون "نور"، "رحمت"، "عشق ازلی"، و "آرامش" فضایی معنوی و دلنشین ایجاد کرده است.

3. مضامین مشترک در اشعار

امید و آرامش: شاعر، خداوند را مأمن و پناهگاه انسان معرفی می‌کند که می‌توان در هر شرایطی به او پناه برد.

کنار گذاشتن وابستگی‌های دنیوی: تأکید بر این‌که دل‌بستگی به مخلوقات، واهی و بیهوده است، و تنها راه نجات، اعتماد به خالق است.

رهایی از سختی‌ها: اشاره به این‌که با توکل به خداوند، سخت‌ترین مشکلات زندگی آسان می‌شود.


4. تأثیر معنوی بر خواننده

خواندن این اشعار، حالتی از امید و تسلیم در برابر اراده الهی در دل مخاطب ایجاد می‌کند. تکرار مضامینی مانند رحمت الهی، رفع بلا، و حکمت خداوند، به فرد کمک می‌کند در مواجهه با چالش‌ها به یاد خدا باشد و آرامش خود را حفظ کند.

5. قالب شعری و سبک سرایش

اشعار در قالب‌های سنتی نزدیک به رباعی یا چهارپاره سروده شده‌اند. کوتاه بودن ابیات و وجود قافیه‌های ساده، فهم و درک آن‌ها را برای خوانندگان آسان‌تر کرده و از طرفی، پیام اصلی بدون پیچیدگی منتقل می‌شود.

نمونه‌برداری از پیام‌های هر شعر:

توکل (1): دعا و ذکر خداوند، منبع آرامش روح و جان است.

توکل (3): صبر در برابر سختی‌ها و امید به رحمت خداوند، آرامش‌بخش است.

توکل (6): وابستگی به دیگران بی‌فایده است؛ تنها خداوند کافی است.

توکل (7): در دشواری‌ها، خالق یگانه غمخوار و یاور ماست.

توکل (10): نگاه به حکمت الهی در جهان، دردها و رنج‌ها را قابل تحمل می‌کند.


نتیجه‌گیری

اشعار دکتر علی رجالی، نه تنها بیانگر ایمان و توکل شاعر است، بلکه دعوتی به دیگران برای تقویت رابطه خود با خداوند است. این مجموعه می‌تواند الهام‌بخش افرادی باشد که در جستجوی معنای عمیق‌تری از زندگی و راه‌های عبور از سختی‌ها هستند.

باسمه تعالی
توکل(۱)

بر باد مده امید خود بر یزدان
رو کن به خدا، مظهر نور و قرآن
با ذکر دعا و هم توکل بر حق
آرام نما روح و جانت از آن

 

باسمه تعالی
توکل(۲)
از هر چه که هست، دل جدا کن
بر خالق خود خدا خدا کن
بر او چو نهی امید ، دل شاد
جز حق نبود کسی ،  صفا کن

باسمه تعالی
توکل(۳)
گر سختی راه بر دلت سنگین است
یا کاسه‌ی صبر، خالی و رنگین است
دل را به خدا سپار و کن تکیه به او
کآرامش دل ز رحمتش شیرین است

 

باسمه تعالی
توکل(۴)
هر جا که امید از دلت بیرون شد
درد و غم دل فزون و هم افیون شد
دان آتش غم کند دلت خاکستر
جان زآتش غم حزین و هم افسون شد

 

باسمه تعالی
توکل(۵)
به ساحل می‌برد کشتیِ یزدان
ندارد آن تلاطم، موج و طوفان
توکل کن به یزدان، مظهرِ عشق
رها گردی ز آسیبِ و ز خسران

 

باسمه تعالی
توکل(۶)
دلبستگی ما به خلایق، واهی است
بر حق بنما خویش، که او را کافی است
دل بستنِ ما به دیگران، بیهوده است
غیر از ره حق راه دگر گمراهی است

 

باسمه تعالی
توکل(۷)

دل خسته مباش، خالقت یار تو است
در سختی و دشواری، غمخوار تو است
هر راه گره‌ خورده شود باز به لطفش
کارت به خدا سپار، دادار تو است

 

باسمه تعالی
توکل(۸)
گر سختی راه رنج جان شد
دل خسته و غرق در فغان شد
بنگر به عنایت خداوند
کز رحمت او بلا چسان شد

 

باسمه تعالی
توکل(۹)
چون راه جهان پر از بلا می‌باشد
هر کارِ ضعیف و دون، خطا می‌باشد
دل بسته‌ی لطف حق تعالی باشیم
عشق ازلی ز کبریا می‌باشد

 

باسمه تعالی
توکل(۱۰)
گر سختی و درد ، دل کند ریش
گر دوری یار، غم دهد بیش
رو سوی خدای جن و انسان
بنگر به جهان و حکمت خویش

 

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

 

این مجموعه اشعار که به نام "غیبت" و با امضاء دکتر علی رجالی آمده است، هر کدام به نوعی به موضوع غیبت و پیامدهای منفی آن در زندگی انسان‌ها اشاره دارند. در هر شعر، شاعر از مخاطب می‌خواهد که از غیبت و تهمت پرهیز کند، چرا که این اعمال نه تنها باعث آسیب به دیگران می‌شود بلکه برای خود فرد نیز عواقب منفی دارد. شعرها با توجه به آموزه‌های دینی و اخلاقی، خواننده را به درستی و پاکدامنی در گفتار و رفتار تشویق می‌کنند.

نکات برجسته در اشعار:

1. عواقب غیبت: غیبت باعث از دست رفتن عزت، ایمان و رحمت الهی می‌شود و دل و جان انسان را پژمرده و تاریک می‌کند.


2. خودسازی و تقوا: شاعر تأکید دارد که با خودداری از غیبت و کنترل زبان، انسان می‌تواند به نور و صفای درونی دست یابد.


3. فرجام نیکو: در نهایت، شاعر می‌گوید که دوری از غیبت و زخم زبان، انسان را در دو جهان خوشبخت و صاحب نام می‌سازد.

 

این اشعار به نوعی آموزه‌های اخلاقی برای زندگی در دنیای امروز را بیان می‌کنند که نیازمند توجه به حقیقت، پاکی زبان و دوری از هر گونه بدگویی و تهمت است.

 

باسمه تعالی
غیبت(۱)
تهمت مزن، ای دوست، گرفتار شوی
مردار خوری و بی‌سبب خوار شوی
غیبت، به روان و دل، اثرها دارد
دوری بنما، تباه و بیمار شوی

 

باسمه تعالی
غیبت(۲)
غیبت مکن ای دوست، ز تقوا گو چند
بر نفس بزن تیغ و ز عقبا گو چند
هر کس که زبان خویش محفوظ  نمود
در محضر حق باشد و از  معنا گو چند

 

باسمه تعالی
غیبت (۳)

غیبت مکن ای دوست، که بد فرجام است
در روز جزا، محکمه عدل و قیام است

هر کس نکند غیبت و زخم زبانی
مسرور بُوَد در دو جهان، صاحبِ نام است

 

غیبت(۴)
غیبت چو نمک به روح انسان باشد
مانع ز عروج جان و احسان باشد
زایل بنماید ز دلت عشق و صفا را
تهمت به خطا، خلافِ قرآن باشد

 

باسمه تعالی
غیبت(۵)
غیبت ببرد عزت هر انسان را
غیبت چو بلاست، می برد ایمان را
از بخت نکو، رحمت یزدان ببرد
غیبت چو نمک باشد و دل ویران را

 

باسمه تعالی
غیبت(۶)
غیبت چو شرارِ آتشی بر جان است
سوزنده ی روح و عشق هر انسان است
آن قلب و روان آدمی سوزاند
هر غیبت تو چو آتش و طوفان است

 

 

باسمه تعالی
غیبت(۷)
از زخم زبان و تهمت و هر طغیان
دوری بنما چو غیبت و هم عصیان
هر عیب که با رمز و سخن بر شمری
روزی به همان دچار گردی ز زبان

 

باسمه تعالی(۸)

هر کس که زبان خود ز شر دور کند
جان و دل خویش غرق در نور کند
در خط رضای حق تعالی باشد
روح و دل خود زلال و مسرور کند

باسمه تعالی

غیبت(۹)

پژمرده شود دل از زبان و غیبت
تاریک شود جان و روان با تهمت
از نور خدا اگر صفا می طلبی
دور از ره حق مجو رهی در ظلمت

 

 

باسمه تعالی
غیبت(۱۰)
هر لحظه که عیب دگران می جویی
یا از ره کینه سخنی می‌گویی
از عزت خویش دور و می گردی خوار
با یاد خدا عزیز و هم  محبوبی

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی


 

 

 

این مجموعه شعرهای زیبا و آموزنده درباره "عقل" به قلم دکتر علی رجالی، جلوه‌ای از اندیشه‌ورزی و خردمندی است. اشعار به زبان ساده و روان سروده شده‌اند و بر اهمیت عقل و خرد در زندگی تأکید دارند.

هر کدام از این قطعات شعری، نگاهی متفاوت اما مکمل به نقش عقل در هدایت، کمال، و رفع مشکلات انسانی دارند. از تصاویر شاعرانه‌ای چون "مشعل شب"، "چراغ راه"، و "شمع خانه‌ی جان" استفاده شده تا نقش عقل در روشنایی بخشیدن به مسیر زندگی را برجسته کند.

این مجموعه را می‌توان به عنوان یک منبع ارزشمند برای اندیشیدن درباره جایگاه عقل و خرد در زندگی فردی و اجتماعی به شمار آورد.

 

 

شرح مجموعه رباعیات "عقل" دکتر علی رجالی


---

عقل (۱)

شاعر در این رباعی بیان می‌کند که خداوند به انسان عقل و شعور داده است تا در مسیر رشد و تعالی قرار گیرد. عقل و خرد به انسان کمک می‌کند تا در امور زندگی و درک حقیقت، به درستی عمل کند. در واقع، عقل به عنوان ابزاری برای رشد روح و روان به انسان داده شده است.


---

عقل (۲)

این رباعی تأکید دارد بر اینکه عقل می‌تواند انسان را از جهل رهایی بخشد. وقتی عقل در دل انسان روشن می‌شود، معرفت و کمال به همراه آن وارد می‌شود و انسان می‌تواند به سوی حقیقت و روشنایی حرکت کند. بدون عقل، انسان در مسیر درست زندگی نمی‌تواند حرکت کند و جهل او را به سرگردانی و خون‌دل خوردن می‌اندازد.


---

عقل (۳)

در این رباعی، عقل به عنوان راهنمایی معرفی می‌شود که مشکلات و سختی‌ها را حل می‌کند. عقل مانند مشعلی در شب است که انسان را در تاریکی‌ها هدایت می‌کند. کسی که از نور عقل پیروی کند، در این دنیا و آخرت به سعادت و خوشبختی می‌رسد.


---

عقل (۴)

عقل به عنوان راهنما و هدایت‌گر در پیچ و خم‌های زندگی معرفی می‌شود. عقل صفای دل را به همراه دارد و می‌تواند درمان‌کننده زخم‌ها و رنج‌ها باشد. همانطور که پیامبران از ظلم و فساد به دور بودند، عقل نیز انسان را از جهل و فساد دور می‌سازد و به سوی معرفت رهنمون می‌سازد.


---

عقل (۵)

در این رباعی، عقل به عنوان چراغی در مسیر زندگی معرفی می‌شود که راه را روشن می‌کند. جهل، به عنوان دشمن عقل، موجب زوال انسانیت و اعمال نادرست می‌شود. هر جا که عقل و خرد سایه می‌افکند، آرامش و منطق وجود دارد و انسان‌ها می‌توانند با استدلال و منطق زندگی کنند.


---

عقل (۶)

شاعر در این رباعی به نقش عقل در هدایت انسان‌ها اشاره دارد. عقل همچون ناخدایی است که کشتی ایمان و تقوا را به سوی ساحل نجات هدایت می‌کند. انسان‌ها با عقل می‌توانند در مسیر حق قدم بردارند و از جاهلیت و گمراهی دور شوند.


---

عقل (۷)

این رباعی به نقش تحول‌آفرین عقل در انسان‌ها اشاره دارد. با ورود عقل به دل انسان، جهل و تاریکی‌ها از دل انسان خارج می‌شود و انسان به نور الهی می‌رسد. کسانی که با عقل همدم می‌شوند، از غم و خوف عبور می‌کنند و در مسیر روشنایی قرار می‌گیرند.


---

عقل (۸)

در این رباعی، عقل به عنوان گنجینه‌ای در جان انسان معرفی می‌شود که به اصلاح رفتارهای نادرست و راه‌های غلط انسان‌ها کمک می‌کند. بدون عقل، انسان در بند غفلت باقی می‌ماند و نمی‌تواند به حقیقت و مسیر درست دست یابد. عقل همچنین به عنوان رهبر و هدایت‌گر شاهان و بزرگان نیز معرفی می‌شود.


---

عقل (۹)

این رباعی بر اهمیت عقل به عنوان چراغ راه تأکید دارد. عقل مانند چراغی است که در دل شب و در مسیرهای دشوار، انسان را به سوی امنیت و وفاق هدایت می‌کند. در هر جایی که عقل حاکم باشد، فضا امن و پر از تفاهم است.


---

عقل (۱۰)

در این رباعی، عقل به عنوان شمعی در خانه دل انسان معرفی می‌شود که با نور خود دل را روشن می‌کند و درمان می‌بخشد. هر کسی که به نور عقل آراسته شود، در مسیر درست حرکت می‌کند و فرجام راهش به شکوه و افتخار خواهد رسید.


---

جمع‌بندی:
مجموعه رباعیات "عقل" دکتر علی رجالی به وضوح تأکید می‌کند که عقل، هدایت‌کننده‌ای است که انسان را از جهل و تاریکی رهایی می‌بخشد و به سوی روشنایی و کمال راهنمایی می‌کند. عقل به عنوان ابزاری برای رشد فردی و اجتماعی، باعث می‌شود انسان به درک درست از خود، دنیا و خدا برسد. در این اشعار، عقل به عنوان هدایت‌گر، درمان‌کننده و نور بخش زندگی معرفی می‌شود و نقش مهمی در اصلاح روح و روان انسان دارد.

 

 

باسمه تعالی
عقل(۱)
دانی که چرا خدا تو را داده شعور؟
من معتقدم برای رشد است و عبور
تا  روح  و روان شود مهیا همه حال
حق داده تو را عقل و خرد بهر امور

باسمه تعالی
عقل(۲)
عقل آمد و جهل از دلم بیرون شد
دل را به کمال و معرفت افزون شد
بی آن نتوان به قله‌ها ره پیمود
بی نور خدا ، جان و دلم، پر خون شد

باسمه تعالی
عقل(۳)
عقل است کلید مشکلات و سختی
چون مشعل شب، رهنما هر وقتی
هرکس که ز نور آن رود راه درست
بیند دو جهان سعادت و خوشبختی

 

.

باسمه تعالی
عقل(۴)
عقل باشد رهنما در پیچ و خم
آن صفابخش دل و درمان زخم
عقل هادی دل است در معرفت
چون پیامبر، دور از ظلم و ستم

 

 باسمه تعالی
عقل(۵)
عقل است چراغ ره ما، در هر حال
جهل است زوال آدمی در اعمال
هرجا که خرد سایه فکند، آرام است
با عقل شود منطق و هم  استدلال

 

باسمه تعالی
عقل(۶)
عقل است هدایت گر مردان و زنان
ناخدای کشتی ایمان و تقوا بی گمان
کی به ساحل می رسد جاهل همی
راه حق طی می شود با عقل و جان

 

باسمه تعالی
عقل(۷)
عقل آمد و جهل رانده شد از دل ما
بخشید به ما ، نوری از نور خدا
هرکس که به نور عقل همدم گردد
بگذشت  از او ردای خوف و غم ها

 

باسمه تعالی
عقل(۸)
عقل است که گنجینه‌ی جان می باشد
اصلاحگر راه کج خلق جهان می باشد
بی عقل، بشر ز بند غفلت باقی است
عقل است که رهبر شهان می‌باشد

 

باسمه تعالی
عقل(۹)
هرجا که خرد شود علمدار و چراغ
آنجا به یقین، مقام امن است و وفاق
عقل است چراغ راه در کوه و دمن
در ظلمت  شب، می دهد نور به طاق

 

سمه تعالی
عقل(۱۰)
عقل است که شمع خانه ی جان گردد
با آن دل ما  روشن و درمان گردد
هرکس که به نور عقل آراسته شود
فرجامِ رهش شکوهِ تابان گردد

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات قیامت

 

این مجموعه رباعیات زیبا از دکتر علی رجالی با تمرکز بر موضوع قیامت، نگاه ژرفی به مفاهیم دینی و اخلاقی ارائه می‌دهد. این اشعار با استفاده از زبان روان و مضامین عمیق، تصویری از اهمیت عمل نیک، دوری از گناه، و حسابرسی در روز قیامت را ترسیم می‌کنند.

ویژگی‌های بارز این رباعیات:

1. پیام معنوی: تأکید بر پرهیز از گناه، انجام اعمال صالح، و امید به رحمت الهی از مضامین اصلی این اشعار است.


2. آموزه‌های اخلاقی: رباعیات مخاطب را به تفکر درباره اعمال خود در دنیا و آمادگی برای روز جزا دعوت می‌کند.


3. تصاویر زیبا و تأثیرگذار: از قیامت به‌عنوان روزی سخت و باعظمت یاد می‌شود که در آن هر عمل و نیتی آشکار خواهد شد.


4. امیدبخشی به لطف خداوند: باوجود سختی‌های قیامت، اشعار به کرم و رحمت الهی و پذیرش توبه انسان‌ها نیز اشاره می‌کنند.

 

این اشعار می‌تواند منبع الهام و یادآوری برای مؤمنان باشد و در مجالس دینی، سخنرانی‌ها، و تأملات معنوی کاربردی ارزشمند داشته باشد. 

شرح مجموعه رباعیات قیامت دکتر علی رجالی


---

قیامت (۱)

در این رباعی، شاعر به سخن پیامبر اسلام اشاره دارد که نور خداوند را سرمدی و بی‌پایان می‌داند. او به روز قیامت اشاره می‌کند که در آن روز، خداوند از انسان‌ها درباره اعمال‌شان سؤال خواهد کرد، به‌ویژه درباره عمر و اعمال امجد (پدران و پیشینیان). این اشاره به‌نوعی اهمیت پاسخگویی به اعمال در محضر خداوند در روز قیامت را بیان می‌کند.


---

قیامت (۲)

این رباعی بر این نکته تأکید دارد که در روز قیامت، خداوند از انسان‌ها می‌پرسد که عمر خود را چگونه صرف کرده‌اند. انسان‌ها باید پاسخگوی زمان و اعمال خود باشند، و خداوند در طول عمر آنان کفیل بوده است. این موضوع دعوت به تأمل در چگونگی بهره‌برداری از وقت و عمر است.


---

قیامت (۳)

شاعر در این رباعی اشاره می‌کند که در روز قیامت، هیچ‌کس جز عمل نیک نمی‌تواند یاری‌دهنده انسان باشد. عمل نیک در دنیا سبب رهایی از عذاب و نزدیک شدن به خداوند خواهد شد. دوری از گناه، ظلم، و حسد در این راه تأکید می‌شود.


---

قیامت (۴)

در این رباعی، تأکید بر خلوص نیت و پاک بودن عمل در دنیا است. عمل نیک و خالص می‌تواند در روز قیامت راهگشا باشد. شاعر توصیه می‌کند که انسان‌ها باید از ظلم، جور و جفا دوری کنند و اعمال‌شان را برای رضای خداوند انجام دهند تا در آخرت مورد پذیرش قرار گیرد.


---

قیامت (۵)

شاعر به اهمیت نور ایمان در روز قیامت اشاره دارد. در این روز، انسان باید از پل صراط عبور کند، و این تنها با نور ایمان و عمل صالح ممکن است. انسان باید از گناهان و خطاهای خود دوری کند و در دل خود نور یزدان را روشن نگه دارد تا در قیامت شرمنده نباشد.


---

قیامت (۶)

این رباعی به توبه انسان‌ها در پیشگاه خداوند اشاره می‌کند. شاعر می‌گوید که خداوند رحمت بی‌پایانی دارد و هر بنده‌ای که از گناه توبه کند، رحمت خداوند شامل حالش خواهد شد. او همچنین از ناامیدی نهی می‌کند و بر کرم و مهربانی خداوند تأکید دارد.


---

قیامت (۷)

شاعر در این رباعی به این نکته اشاره می‌کند که در روز قیامت، تنها اعمال نیک مهم است و گفتار بدون عمل اثری ندارد. مال و ثروت دنیوی در آن روز ارزشی نخواهد داشت. در نهایت، زمان را باید برای انجام کارهای نیکو صرف کرد و به جای فریب‌های دنیوی، به حقیقت عمل کرد.


---

قیامت (۸)

شاعر در این رباعی با ذکر گناه و خطا، رحمت و حکمت خداوند را می‌ستاید. او از خداوند می‌خواهد که با لطف و کرمش، از گناهکاران چشم‌پوشی کند و دل‌ها را صاف و نورانی سازد. این رباعی تأکید بر رحمت الهی و لطف خداوند دارد.


---

قیامت (۹)

شاعر در این رباعی به وقوع قیامت و لرزش زمین اشاره می‌کند. او از وقوع قیامت به‌عنوان یک رخداد بزرگ و هولناک صحبت می‌کند که در آن، زندگی بر ساکنان زمین سخت خواهد شد. این رباعی به تهدید و هشدار از وقوع قیامت اشاره دارد و انسان‌ها را به آمادگی دعوت می‌کند.


---

قیامت (۱۰)

در این رباعی، شاعر به زمانی اشاره می‌کند که قیامت فرا می‌رسد و همه اعمال انسان‌ها در آن روز ثبت و محاسبه خواهد شد. در این روز، کسانی که اعمال نیکو انجام داده‌اند به پاداش خواهند رسید، اما کسانی که در دلشان تاریکی و فساد داشته‌اند، با عواقب اعمال خود روبه‌رو خواهند شد.


---

جمع‌بندی:
مجموعه رباعیات قیامت دکتر علی رجالی، تأکیدی است بر اهمیت اعمال انسان‌ها و بازخواست در روز قیامت. شاعر در این اشعار از رحمت خداوند، توبه، اعمال نیکو و دوری از گناهان سخن می‌گوید و هشدار می‌دهد که تنها اعمال صالح انسان‌ها می‌تواند در قیامت راهگشا باشد. همچنین، بر لزوم خلوص نیت و درک حقیقت تأکید دارد تا انسان‌ها از عذاب الهی رهایی یابند و در محضر خداوند سربلند شوند.

 

قیامت(۱)
گفت پیغمبر که نور سرمد است
نام پاکش مصطفی و احمد است
روز محشر، حضرتِ ربِ عزیز
پرسشی دارد ز عمر و امجد است

 


قیامت(۲)
در قیامت حضرتِ ربِّ جلیل
می کند پرسش ز عمرت با دلیل

عمر خود را در چه کردی صرف؟ گو

حق تعالی در همه عمرت کفیل

 


قیامت(۳)
در روز قیامت نبود یار مدد
تنها عمل نیک ز دنیا چو رسد

گردد سببِ رخصت و آزادی تو

دوری بنما از گنه و ظلم و حسد

 


قیامت(۴)
تنها عمل نیک بود راهگشا
دوری بنما از ستم و جور و جفا
خالص بنما هر عمل دنیایی
تا دیده شود هر عملی در دو سرا

 


قیامت(۵)
با قیامت بر هوای جان و دل
کن تو روشن نور یزدان، مشتعل
تا قیامت بگذری از پل روان
تا نگردی محضر یزدان خجل


قیامت(۶)
هر بنده کند توبه به درگاه خداوند
رحمت برسد از طرف نور جهان چند
ای دل مشو نومید ز یزدان و رسولش
در درگه حق از کرمش مهر گشودند

 

 


قیامت(۷)
در روز جزا، عمل ملاک است نه حرف
آب است حقیقت، که ببینی چون برف
چون ثروت و مال می نهی این دنیا
بیهود مکن ، عمر گرانی را صرف

 

قیامت(۸)

ما گنه کار و خطا کار و ندیم
تو رحیمی و علیمی و حکیم

تو صفا بخش وجودی  و روان
بنما لطف، خداوند توانا و کریم

 


قیامت(۹)
با قیامت می شود لرزان زمین
دل پریشان از وقوعی این چنین
گوشه گوشه می شود همسان خاک
سخت گردد زندگی بر ساکنین

 


 

 

 

 


قیامت(۱۰)
چون قیامت برسد، وقت حساب
کار نیکو ، عمل خیر و ثواب
جملگی ثبت شود در ره حق
وا ی بر حال دل تار  و خراب

 

این مجموعه شعرهای زیبا از دکتر علی رجالی، به شکلی بسیار اثرگذار و الهام‌بخش، ویژگی‌ها، فلسفه، و مسیر شیعه را با تأکید بر ولایت، شهادت، و ارزش‌های دینی به تصویر می‌کشد. اشعار با بهره‌گیری از عناصر تاریخی و مذهبی مانند کربلا، غدیر، و جایگاه اهل بیت (ع)، توانسته‌اند پیامی عمیق از ایثار، استقامت، و پیوند با خداوند را منتقل کنند.

این اشعار نه تنها در قالب ادبی غنی هستند، بلکه می‌توانند در مراسم‌های دینی، سخنرانی‌ها، و آثار فرهنگی مرتبط با مذهب شیعه مورد استفاده قرار گیرند. توجه به مضامینی همچون ولایت‌مداری، عشق به اهل بیت، و انتظار مهدی موعود (عج) در این سروده‌ها، آن‌ها را برای علاقه‌مندان به ادبیات مذهبی بسیار ارزشمند ساخته است.

 

 

 

باسمه تعالی
شیعه(۱)
شیعه با خون ولایت بیمه شد    
تا قیامت دین حق پاینده شد
دین حق با خون شیعه زنده است
شیعه از ظلم و جفا رنجیده شد

باسمه تعالی
شیعه(۲)
شیعه ماند زنده از کرب و بلا
شیعه دارد مهدی صاحب عزا
او بگیرد انتقام جد خویش
نهضت شیعه نباشد بی‌ولا

باسمه تعالی
شیعه(۳)
شیعه خطش ،خط شاه کربلاست
جوهرش خون و قلم تیغ ولاست
شیعه راهش راه زهرا و علیست
جان نثار خط سرخ مرتضاست 

باسمه تعالی
شیعه(۴)
السلام ای صاحب تفسیر دین
صاحب علم و کمال عالمین
مذهب شیعه به نامت مفتخر
رهنماو مقتدای مسلمین

 

باسمه تعالی
شیعه(۵)
می درخشد شیعه در کل جهان
می شود الگوی هر پیر و جوان
چون حسین کشتی عشق است و نجات
راه او حق است و پیدا و عیان

 

شیعه(۵)
شیعه راهش، راه سرخ کربلاست
مقصدش  اجرای احکام خداست
امرحق و نهی منکر آرزوست
مشی او مشی ولایت، مرتضاست

 

باسمه تعالی
شیعه (۶)
شیعه از کرب و بلا جان گیرد
قدرت از مشعل ایمان گیرد
در دلش شعله‌ی عشق است و امید
از خدا نور دو چندان گیرد

 

باسمه تعالی
شیعه(۷)
مذهب شیعه امام شهدا را دارد
درس ایثار و حمایت ز ولا را دارد
شد حسین ابن علی مظهر عشق یزدان
شیعیان مهدی موعود و رضا را دارد

 

 

 

باسمه تعالی
شیعه(۹)
شور شیعه از غدیر و کربلاست
حامی عدل و ولایت با وفاست
از غدیر و از ولایت جان گرفت
او چراغی در دل شب، با خداست

 

شیعه
شیعه(۱۰)
دشمن دون، چهره‌هایی را گرفت
چون حسین‌این‌علی از ما گرفت
شیعه دارد استقامت در نبرد
دان ولایت با شهادت پا گرفت

 

 

 

 

مجموعه رباعیات فرهنگ سروده دکتر علی رجالی، به‌طور عمده بر اهمیت فرهنگ در زندگی فردی و اجتماعی تأکید دارد و نقش آن را در ساختن هویت انسانی و جامعه‌ای سالم و پویا برجسته می‌کند. این اشعار با زبان ساده و حکمت‌آمیز، فرهنگ را نه تنها به‌عنوان مجموعه‌ای از آداب و رسوم، بلکه به‌عنوان نیرویی حیاتی برای رشد معنوی و اجتماعی انسان‌ها معرفی می‌کنند.

برخی از مفاهیم برجسته در این اشعار:

1. فرهنگ و هویت ملی: در رباعیات ابتدایی، اشاره به تأثیر منفی فرهنگ بیگانه و علاقه‌مندی نسل‌های جدید به آن شده است. زمانی که امیال پست و فرهنگ بیگانه جایگزین فرهنگ اصیل و دینی می‌شود، از ارزش‌های انسانی و معنوی کاسته می‌شود. این اشاره به اهمیت حفظ فرهنگ بومی و دینی دارد.


2. فرهنگ و هویت دینی: فرهنگ در این اشعار به‌عنوان عاملی برای تقویت دین و آیین مردم معرفی می‌شود. در رباعی دوم، تأکید شده است که حفظ فرهنگ ملی و دینی، سد محکمی در برابر تهدیدات خارجی است و قطع این سد می‌تواند به خرابی و بلایای جبران‌ناپذیر منجر شود.


3. فرهنگ و ایمان: در برخی از رباعیات، فرهنگ با ایمان و عرفان ارتباط مستقیم دارد. فرهنگ به‌عنوان وسیله‌ای برای تقویت ایمان و دل‌ها، به‌ویژه با تبیین آیات الهی، معرفی شده است. فرهنگ در این اشعار به‌عنوان ابزاری برای راهنمایی انسان به سوی حقیقت و نور الهی است.


4. فرهنگ و رشد معنوی: در اشعار بعدی، فرهنگ به‌عنوان نیرویی که معرفت و عشق الهی را در دل‌ها می‌کارد، توصیف شده است. این اشعار به رشد فردی و معنوی افراد از طریق پذیرش فرهنگ صحیح تأکید دارند.


5. فرهنگ و تکامل انسان: فرهنگ در این مجموعه به‌عنوان نیرویی برای تهذیب نفس و اصلاح افکار مطرح می‌شود. تأکید بر اینکه فرهنگ باید در درون انسان‌ها ریشه دوانده و در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی نفوذ کند، از دیگر مفاهیم بارز این اشعار است.


6. فرهنگ و آگاهی اجتماعی: در این اشعار، فرهنگ به‌عنوان ابزاری برای اصلاح جامعه و تغییر درک و نگرش مردم معرفی می‌شود. تأثیر فرهنگ بر فهم انسان‌ها و درک صحیح مفاهیم، از جمله نکات مهم در این مجموعه است.


7. فرهنگ و زندگی معنوی: برخی از اشعار به فرهنگ به‌عنوان باغی زیبا و معطر تشبیه شده‌اند که پر از گل‌های معرفت و الهام است. این تصویر نشان‌دهنده تأثیر مثبت فرهنگ صحیح بر روح و جان انسان است.


8. فرهنگ و امید: در اشعار پایانی، فرهنگ به‌عنوان منبعی غنی و مشابه دریا معرفی می‌شود که با تلاطم و چالش‌ها، هنوز قدرت خود را حفظ کرده و به انسان‌ها امید و توان برای حرکت در مسیر درست می‌بخشد.

 

نتیجه‌گیری: رباعیات فرهنگ دکتر علی رجالی، به‌طور کلی بر اهمیت فرهنگ به‌عنوان عامل اصلی در ساختار فردی و اجتماعی تأکید دارند. این اشعار فرهنگ را نه تنها به‌عنوان مجموعه‌ای از آداب و رسوم، بلکه به‌عنوان نیرویی معنوی و راهی برای تکامل انسان معرفی می‌کنند. فرهنگ صحیح، برای انسان و جامعه، همچون منبعی غنی و همیشه‌پویا عمل می‌کند که می‌تواند انسان‌ها را به سوی رشد و تکامل معنوی هدایت کند.

 

شرح مجموعه رباعیات فرهنگ دکتر علی رجالی


---

فرهنگ (۱)
این رباعی به تأثیر امیال پست بر دوری از شعائر دینی و فرهنگی اشاره دارد. شاعر با انتقاد از تأثیرپذیری نسل جوان از فرهنگ بیگانه، آن را عاملی برای فاصله گرفتن از ایمان و ارزش‌های اصیل معرفی می‌کند.


---

فرهنگ (۲)
شاعر در این رباعی دین، آیین، و رسوم مردمان را حاصل تجربیات طولانی می‌داند و آن‌ها را همچون سدی محکم توصیف می‌کند. او هشدار می‌دهد که شکستن این سد و میراث گرانبها جز ویرانی و بلا نتیجه‌ای در پی نخواهد داشت.


---

فرهنگ (۳)
شاعر به مکر و فریب دشمنانی اشاره می‌کند که با هیاهو و زور سعی در تضعیف ایمان مردم دارند. او راه نجات را تفکر در آیات الهی و تقویت عشق به خدا می‌داند که جان را زنده و نورانی می‌کند.


---

فرهنگ (۴)
فرهنگ در این رباعی به نسیمی بهاری تشبیه شده که جان انسان را تازه و سرشار از معرفت می‌کند. شاعر معتقد است که این نسیم الهی، عشق و آگاهی را در دل ملت‌ها افزون می‌کند.


---

فرهنگ (۵)
این رباعی فرهنگ را همچون بذری هدایت‌گر توصیف می‌کند که در دل انسان کاشته می‌شود. شاعر تأکید می‌کند این بذر با گذر زمان به درختی الهی تبدیل می‌شود که سایه‌اش سعادت و رضایت را برای انسان به همراه دارد.


---

فرهنگ (۶)
شاعر فرهنگ را زبان دل و افکار جهانی می‌داند که اسرار نهانی را روشن می‌سازد. او بر نقش فرهنگ در روشن‌گری آینده و تأثیر آن بر همت و تلاش مردمان تأکید دارد.


---

فرهنگ (۷)
فرهنگ در این رباعی همچون گوهری در دل انسان‌ها معرفی شده است. شاعر تهذیب افکار و دل را اساس تحول در دنیا و کشف اسرار بیشتر می‌داند و بر ضرورت پرورش فرهنگ تأکید می‌کند.


---

فرهنگ (۸)
این رباعی به نقش فرهنگ در اصلاح روح و جان انسان اشاره دارد. شاعر معتقد است که فرهنگ می‌تواند نگرش انسان را نسبت به هنر و مفاهیم تغییر دهد و دیدگاه‌ها را زیباتر و اثرگذارتر کند.


---

فرهنگ (۹)
فرهنگ صحیح در این رباعی به باغی تشبیه شده که سرشار از گل‌های زیبا و دلرباست. شاعر آن را منبعی از زندگی و انرژی می‌داند که همانند چراغ، روشن‌کننده مسیر انسان است.


---

فرهنگ (۱۰)
این رباعی فرهنگ غنی را به دریایی بیکران تشبیه کرده که در آن شناگران شجاع به زیبایی و عظمت دست می‌یابند. شاعر بر اهمیت غلبه بر ترس‌ها و بهره‌برداری از تلاطم‌های این دریا برای رشد و تعالی تأکید دارد.


---

جمع‌بندی:
مجموعه رباعیات فرهنگ دکتر رجالی بر اهمیت فرهنگ به‌عنوان عامل هدایت، اصلاح، و پیشرفت تأکید دارد. او با استفاده از تشبیهات گوناگون فرهنگ را نیرویی زنده، پویا، و الهی معرفی می‌کند که می‌تواند انسان را به سوی کمال و سعادت هدایت کند. این اشعار در عین ستایش فرهنگ غنی، نسبت به تأثیر فرهنگ بیگانه و خطرات بی‌توجهی به میراث‌های فرهنگی هشدار می‌دهد.


 

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۱)
زمانی که امیال پست اصل گشت
شعائر چو ایمان ز ما فصل گشت
علاقه به فرهنگ بیگانه شد
شعار جوانان و این نسل گشت

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۲)
دین و آیین و رسوم مردمان کامل شود
در طی دوران طولانی سدی قابل شود
حیف باشد بشکند این سد و این میراث ما
ورنه از آن جز خرابی و بلا حاصل شود

باسمه تعالی
فرهنگ (۳)
عدو با فریب و هیاهو و زور
نموده است ایمان مردم  به دور
تفکر به آیات یزدان پاک
دهد جان به دل، عشق برتر ز نور

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۴)
فرهنگ نسیمی است بهاری در دشت
جان گشت ز آن نسیم دیوانه و مست
افزون بکند معرفت و عشق الهی
هر باد و نسیمی که وزد بر دل ملت

 

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۵)
فرهنگ بکارد به دلت تخم هدایت
در طی زمان رشد کند بهر عبادت
بینی اثر و سایه ی این نخل الهی
مسرور شوی از عمل و نور سعادت

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۶)
فرهنگ زبان دل و افکار جهانی‌ست
تبیین‌گر مقصود ز اسرار نهانی‌ست
آینده‌ی مردم ز فروغش شده روشن
پیداست در آن همت و کردار معانی‌ست

 

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۷)
فرهنگ بود گوهر و دردانه‌ی هر جان
اندیشه و افکار درونِ دلِ انسان
تهذیب اگر اصل شود بر دل و افکار
دنیای دگر آید و اسرار فراوان

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۸)
فرهنگ کند تازه دل و روح بشر را
اصلاح کند فهم و تلقی ز هنر را
تغییر دهد دید و نظر درک مفاهیم
زیبا بنماید دل و جان ، وصف اثر را

 

 

باسمه تعالی

فرهنگ صحیح همچو باغی است
مملو ز گل و دلربایی است
خوشبو و معطر و چه زیباست
آن گل که چراغ زندگانی است

 

باسمه تعالی
فرهنگ(۱۰)
فرهنگ غنی، همچو دریاست
غرقش چو شوی ، چو سرو زیباست
از موج و تلاطمش نترسید
هر کس که کند شنا ، چه والاست

 

بخش بیست و یکم

فساد

 

مجموعه رباعیات فساد سروده دکتر علی رجالی، به تبیین آثار شوم فساد در جامعه و فرد پرداخته و نقش آن را در تضعیف بنیان‌های اخلاقی و اجتماعی نمایش می‌دهد. این اشعار با بهره‌گیری از زبان ساده و پرمغز، فساد را در ابعاد مختلف، از فساد مالی گرفته تا فساد اخلاقی و اجتماعی، مورد انتقاد قرار می‌دهند.

برخی از مفاهیم برجسته در این اشعار:

1. فساد و تأثیرات منفی آن: در رباعیات ابتدایی، فساد به‌عنوان عاملی که به تدریج بر جامعه تأثیر منفی می‌گذارد، معرفی شده است. این فساد همچون خزان به باغ دنیا وارد می‌شود و موجب تیرگی و فساد بیشتر در جامعه می‌گردد.


2. فساد و تباهی عدالت: فساد نه تنها بر اقتصاد و زندگی فردی تأثیر می‌گذارد، بلکه به نوعی عدالت اجتماعی را تهدید می‌کند. در رباعی‌ها، فساد به‌عنوان عامل خالی شدن سفره‌های مردم و تکرار ناله‌ها و بی‌عدالتی‌ها مطرح شده است.


3. فساد و مفسد: در برخی رباعیات، مفسد به‌عنوان فردی که تنها به دنبال منافع شخصی و سود خود است، توصیف می‌شود. او در پی غارت اموال مردم و بهره‌برداری از ناآگاهی دیگران است و از فساد به‌عنوان ابزاری برای دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کند.


4. فساد و تباه کردن حقوق مردم: مفسدان با اعمال خود، حقوق مردم را پایمال کرده و جامعه را در معرض تباهی قرار می‌دهند. در اشعار، فساد به‌عنوان عامل از بین رفتن حقوق انسان‌ها و ایجاد رنج در دل مردم و حکومت‌ها معرفی می‌شود.


5. آثار فساد در جامعه: فساد در این اشعار به‌عنوان آتشی که در دل جامعه می‌افتد، توصیف شده است. این آتش می‌تواند به سرعت گسترش یابد و تمامی جامعه را در بر بگیرد، تا جایی که برای از بین بردن آن باید ریشه‌های فساد قطع شوند.


6. لزوم مبارزه با فساد: در این اشعار، لزوم مبارزه با فساد و اجرای عدالت به‌ویژه در زمینه‌ی قوانین اسلامی و قرآن مورد تأکید قرار گرفته است. فساد باید از ریشه برچیده شود و عدالت باید جای آن را بگیرد.


7. فساد و ظلم: در اشعار پایانی، فساد و ظلم به‌عنوان عاملی معرفی می‌شود که نه تنها ایمان مردم را آسیب می‌زند، بلکه موجب تضعیف امید و روحیه مردم نیز می‌گردد. با دفع فساد و ظلم، امید و نور ایمان به دل‌ها باز می‌گردد.

 

نتیجه‌گیری: این مجموعه رباعیات به‌طور کلی فساد را تهدیدی جدی برای فرد و جامعه می‌داند و در برابر آن نیاز به اصلاح، عدالت، و آگاهی را مطرح می‌کند. پیام‌های این اشعار دعوت به همبستگی در برابر فساد، تلاش برای اصلاح و پاک‌سازی جامعه و بازگشت به اصول اخلاقی و دینی است.

شرح مجموعه رباعیات فساد دکتر علی رجالی

فساد (۱)
این رباعی به گستردگی فساد در جهان اشاره دارد و آن را به دود سیاهی تشبیه می‌کند که بر دنیا سایه انداخته است. شاعر پیش‌بینی می‌کند که اگر روزی حقایق فساد آشکار شود، از هر گوشه و کناری فریاد اعتراض بلند خواهد شد.


---

فساد (۲)
شاعر فساد را عاملی برای فقر و خالی شدن سفره‌ها می‌داند. او معتقد است که تنها با برقراری عدالت است که سفره مردم پر خواهد شد. ناله‌های مردم و مشکلات اجتماعی، نتیجه فساد است و این بار بر دل حکمرانان سنگینی می‌کند.


---

فساد (۳)
این رباعی فساد را رفتاری ناپسند و سخت برای توصیف دانسته و بر پنهانی بودن روش‌های فساد تأکید دارد. شاعر از مفسدانی که مال دیگران را به ناحق می‌گیرند انتقاد می‌کند و شاهد بودن مردم بر این اعمال را ناپسند می‌داند.


---

فساد (۴)
مفسدان افرادی خودخواه معرفی شده‌اند که دیگران را مانند خود می‌بینند و حتی گمان می‌کنند اعمالشان صحیح است. شاعر آن‌ها را غارتگرانی معرفی می‌کند که به دزدی و فساد خود افتخار می‌کنند.


---

فساد (۵)
مفسدان از اموال حرام سیر نمی‌شوند و از فتنه‌گری و سوءاستفاده از غفلت مردم برای اهداف خود بهره می‌برند. شاعر آن‌ها را غافل از روز قیامت و عواقب اعمالشان توصیف می‌کند.


---

فساد (۶)
شاعر فساد را به‌عنوان پدیده‌ای روزمره در دنیای مادی توصیف کرده که باعث نابودی حق و رنج دل‌ها می‌شود. او معتقد است تا زمانی که بیداد از بین نرود، هر روز جنایات جدیدی در این دنیا رخ خواهد داد.


---

فساد (۷)
این رباعی به اثرات مخرب فساد در جامعه می‌پردازد. شاعر هشدار می‌دهد که اگر فساد بی‌حد و مرز شود، آتشی به جان جامعه خواهد انداخت. او پیشنهاد می‌کند فساد را قبل از ریشه‌دوانی از میان برداریم.


---

فساد (۸)
شاعر فساد را به افعی‌ای تشبیه می‌کند که در زمین لانه کرده است. او دست طمع مفسدان را عامل اصلی این وضعیت می‌داند و از مردم می‌خواهد با اراده قوی و فریب‌ناپذیری این دست‌های آلوده را قطع کنند.


---

فساد (۹)
این رباعی به دستورات قرآنی در مورد مقابله با دزدان و مفسدان اشاره دارد. شاعر اجرای احکام الهی را راهی برای مهار فساد می‌داند و تأکید می‌کند که این دستورات باید به طور گسترده اجرا شوند.


---

فساد (۱۰)
شاعر دست مفسدان و ظالمان را عاملی برای ایجاد آتش و تضعیف ایمان در جامعه می‌داند. او معتقد است که ایمان قوی می‌تواند با ستم مقابله کرده و امید را در دل‌ها زنده کند.


---

جمع‌بندی:
این مجموعه به اثرات و پیامدهای فساد در جامعه می‌پردازد. شاعر از زوایای مختلف، فساد را تحلیل کرده و پیشنهادهایی همچون برقراری عدالت، افزایش ایمان، و اجرای احکام الهی را برای مقابله با آن ارائه داده است. مجموعه رباعیات فساد تأکیدی بر ضرورت هوشیاری و اصلاح اجتماعی دارد.

 

 


فساد(۱)
هر روز، خزان به باغِ دنیا آید
از دودِ فساد، رنگِ صحرا آید
از دیده اگر پرده بیفتد روزی
فریاد زِ هر کوی و ز هر جا آید

باسمه تعالی
فساد(۲)
از خوانِ فساد، سفره‌ها خالی شد
هر ناله زِ جان، حرف تکراری شد.
با عدل شود ، سفره ی مردم بر جا
صد قصه‌ی تلخ بر دلِ والی شد

 

باسمه تعالی
فساد(۳)
سخت است سخن ز خاطی و هم مفسد
پیچیده بود رهِ فساد و فاسد
مفسد به طریقی ببرد مال ز غیر
زیبنده ما نیست خلایق شاهد

 

باسمه تعالی
فساد(۴)
مفسد همه را چو عین خود می‌داند
مخلوق خدا را به غلط می‌خواند
او در پی سود خویشتن همواره
بر دزدی و غارت  خودش می بالد

 

 

مفسد نشود سیر ز اموال حرام
با فتنه‌گری یا به چپاول ز عوام
از غفلت ما سود برد خاطی بد کار
غافل ز جزا گشته و هم روز قیام

 

 

باسمه تعالی
فساد(۶)
هر روز فسادی است در این عالم دون
حقی بشود تباه و دل گردد خون
تا پاک نگردد این زمین از بیداد
هر روز جنایتی است درحد جنون

 

باسمه تعالی
فساد(۷)
هر جا که فساد پا بگیرد بی حد
آتش  به دل جماعتی هم افتد
این قصه سریع گر شود جمع
ریشه ندواند به دگر جا و بخشکد

 

باسمه تعالی
فساد(۸)
دستان فساد  لانه کرده است
افعی به زمین خانه کرده است
دست طمعش، ز بیخ برکن
با مکر و فریب رخنه کرده است

 

باسمه تعالی
فساد(۹)
حق گفت :  ببر دست دزدان را
  در حد وسیع ، حذف آنان را
دست است نشانه ا ی از بر ما
اجرا بنما ، حکم قرآن را

 

باسمه تعالی
فساد(۱۰)
آن دست که ظلم بر جهانی را زد
آتش به روان و نقش ایمان ها زد
ایمان چو قوی شد، با دفع ستم
خورشیدِ امید، بر دل و بر ما زد

 

 

بخشی بیست سوم

حیا

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات حیا

 

مجموعه رباعیات حیا سروده دکتر علی رجالی، به‌طور خاص بر فضیلت حیا و نقش آن در تعالی انسان و روابط اجتماعی تأکید دارد. این اشعار با زبانی ساده و حکمت‌آمیز، به تبیین جایگاه حیا در زندگی فردی و اجتماعی پرداخته و ارتباط آن با اخلاق و معنویت را روشن می‌سازد.

برخی از مفاهیم برجسته در این اشعار:

1. حیا و محبوبیت نزد خدا: در رباعیات ابتدایی، حیا به‌عنوان یکی از صفات برجسته انسان‌ها معرفی شده که باعث محبوبیت در درگاه خداوند و میان مردم می‌شود. همچنین بی‌حیایی، موجب فنا شدن ادب و فاصله گرفتن از خداوند و اخلاق انسانی می‌شود.


2. حیا و عزت نفس: در این اشعار، حیا به‌عنوان زینت دل و فخر انسان در جامعه معرفی شده است. کسی که در دل خود «امر خدا» را دارد، عزت و احترام واقعی را در جامعه به دست می‌آورد.


3. حیا و آرامش: حیا نه تنها موجب کسب عزت می‌شود، بلکه به‌عنوان عاملی برای آرامش دل و نورانی شدن دل‌ها نیز مطرح شده است. حیا در دل انسان نور و صفا می‌آورد و موجب آرامش درونی می‌شود.


4. حیا و نزدیکی به خدا: در برخی از رباعیات، حیا به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به قرب الهی و نزدیکی به عرش الهی معرفی شده است. کسی که دارای حیا باشد، در حقیقت به سوی حقیقت و کمال انسانی حرکت می‌کند.


5. حیا و عفت: حیا باعث حفظ عفت و هدایت انسان از لغزش‌ها می‌شود. همچنین در اشعار، حیا به‌عنوان چراغی در شب و راهنمایی از جهالت معرفی شده است.


6. حیا و حجاب: رباعی‌هایی نیز به نقش حیا در زندگی زنان و تأثیر حجاب به‌عنوان نشانه‌ای از حیا اشاره دارند، با تأکید بر اینکه حیا و حجاب، موجب حفظ عزت و آبروی انسان می‌شود و در نهایت به پاداش الهی می‌انجامد.


7. بی‌حیایی و نتایج آن: در مقابل، بی‌حیایی در این اشعار به‌عنوان عامل فساد اجتماعی، تیره شدن روابط، و به خطر افتادن ساختارهای خانوادگی و اجتماعی بیان شده است. این رفتار منجر به مشکلاتی مانند طلاق و تزلزل در روابط زناشویی می‌شود.

 

نتیجه‌گیری: رباعیات حیا به‌طور کلی به‌عنوان دعوتی به تأمل در درون و بیرون انسان است که حیا را نه فقط به‌عنوان یک ویژگی فردی، بلکه به‌عنوان عاملی برای اصلاح جامعه و روابط انسانی مطرح می‌کند. این اشعار خواننده را به یادآوری و احترام به ارزش‌های اخلاقی و دینی دعوت می‌کند.

شرح مجموعه رباعیات حیا دکتر علی رجالی

حیا (۱)
این رباعی بی‌حیایی را عامل از بین رفتن ادب در حضور خداوند می‌داند. شاعر بر این نکته تأکید دارد که کسی که ادب و حیا را سرلوحه زندگی خود قرار دهد، نزد مردم و خداوند محبوب خواهد بود.


---

حیا (۲)
در این رباعی، حیا به‌عنوان زینت دل معرفی شده است. شاعر حیا را مایه افتخار و عزت انسان در جامعه می‌داند و تأکید می‌کند کسی که در دل خود امر خدا را رعایت کند، نزد مردم از احترام و عزت برخوردار می‌شود.


---

حیا (۳)
شاعر در این رباعی حیا را عامل آرامش دل و نورانیت قلب می‌داند. او بر این باور است که کسی که حیا را در دل خود زنده نگه دارد، در دنیا و آخرت به پاداشی همچون بهشت دست خواهد یافت.


---

حیا (۴)
این رباعی حیا را به‌عنوان راهی برای نزدیکی به خداوند معرفی می‌کند. شاعر تأکید می‌کند حیا نزد خداوند دارای ارزش و جایگاه بالایی است و باعث قرب الهی و جایگاهی والا در نزد خدا می‌شود.


---

حیا (۵)
در این رباعی، حیا به عفت و هدایت انسان مرتبط شده است. شاعر حیا را چراغی در شب‌های تاریک زندگی و محافظی در برابر ننگ و غفلت معرفی می‌کند و کسانی که در جهالت هستند را سرزنش می‌کند.


---

حیا (۶)
این رباعی به جایگاه حیا در میان زنان می‌پردازد و حجاب را مورد تأکید حضرت زهرا (س) می‌داند. شاعر می‌گوید زنانی که حیا داشته باشند، شایسته بهشت و محبت حضرت زهرا خواهند بود.


---

حیا (۷)
شاعر حیا را نشان انسانیت و عامل صفای جان معرفی می‌کند. او باور دارد که حیا انسان را به سعادت می‌رساند و راه حقیقت را برای او روشن می‌سازد.


---

حیا (۸)
در این رباعی، حیا زیوری برای روح و جان انسان معرفی شده است. شاعر آن را عاملی برای رهایی از نفس و مسیری به سوی عشق ابدی و نور الهی می‌داند.


---

حیا (۹)
شاعر در این رباعی بی‌حیایی را با فقدان شرم و خجالت مرتبط می‌داند. او به کسانی که بی‌حیا هستند و اعمال ناپسند انجام می‌دهند، اشاره می‌کند و آن‌ها را افرادی بی‌اصول معرفی می‌کند که رفتار خود را شجاعت می‌نامند.


---

حیا (۱۰)
این رباعی به پیامدهای منفی رواج بی‌حیایی در جامعه می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند بی‌حیایی روابط را تیره و ناامن می‌کند و باعث لطمه به زندگی زناشویی و در نهایت منجر به طلاق می‌شود.


---

جمع‌بندی:
این مجموعه به حیا به‌عنوان یک فضیلت اخلاقی پرداخته و ابعاد مختلف آن، از جمله تأثیر آن بر شخصیت فردی، اجتماعی، و روابط خانوادگی را بررسی کرده است. شاعر حیا را کلید آرامش، نورانیت، و نزدیکی به خدا معرفی می‌کند و بی‌حیایی را عامل فساد و گمراهی می‌داند.

 

 


حیا(۱)
جمعی به بهانه بی حیا شد      
در محضر حق، ادب فنا شد 
آن کس که ادب، مرام او بود
محبوب خلایق و خدا شد


حیا(۲)
زینت دل، در حیا گردد بیان
فخر انسان در جوامع، بی گمان
آن که دارد در دلش امر خدا
عز او نزد خلایق شد عیان

 


حیا(۳)
حیا آرامش دل در جهان است
دهد نوری که بر دل ها عیان است
هر آنکس در دل خود کرد احیا
جزایش در دو دنیا چون جنان است

 


حیا(۴)
حیا نزد خدا بالا و والاست
که آن  راهی به سوی حق تعالاست
شود قرب الهی را سبب را
خو‌شا آنکس که جایش عرش و بالاست

 


حیا (۵)
حیا موجب شود عفت ، هدایت
بود حافظ تو را از  ننگ و غفلت
چراغی در دل شب ، رهنمایی
بدا آنان که در بند جهالت

 


حیا(۶)
زنان با حیا دری که والاست
حجاب بانوان تاکید زهراست
هر آنکس با حیا باشد سزاوار
بهشت و  مهر  زهرا اجر آنهاست

 

 


حیا (۷)

حیا در دل نشان آدمیت
صفای جان انسان و سعادت
یقین موجب شود در پرتوی آن
حیا موجب شود راه حقیقت

 


حیا(۸)
حیا زیور بود بر روح و بر جان
رهایی از هوای نفس انسان
رهی باشد به سوی عشق باقی
لفای کبریا و نور یزدان

 


حیا(۹)
ندارد بی حیا شرم و خجالت
کند صد ها عمل در روز و خلوت
نباشد او مقید بر اصولی
نهد نامش شجاعت یا شهامت

 



حیا(۱۰)
رواج بی حیایی کار دشمن
کند تیره روابط، هست ناامن
زناشویی دچار لطمه گردد
طلاق است چاره ساز و نیست ایمن

 

 

بخش بیست و چهارم

مجموعه رباعیات ادب

 

این مجموعه رباعیات سروده دکتر علی رجالی، با تأکید بر جایگاه والای ادب به‌عنوان یکی از زیربناهای اصلی اخلاق و ایمان، به زیبایی ارتباط میان ادب و کمال انسانی را ترسیم می‌کند. در این اشعار، ادب به‌عنوان چراغ راه، کلید حل مشکلات، و مسیری به سوی رشد و تعالی معنوی معرفی شده است.

هر قطعه به زبانی ساده و روان، پیام‌هایی عمیق درباره تأثیر ادب در زندگی انسان و جایگاه آن در نزد خداوند ارائه می‌کند. برجسته‌ترین نکات این اشعار عبارت‌اند از:

1. ادب و محبوبیت الهی: در رباعیات آغازین، ادب به‌عنوان گوهری ناب و ابزاری برای جلب رضایت خداوند و کسب محبوبیت در نزد او معرفی شده است.


2. ارتباط ادب با ولایت و ایمان: شاعر ادب را با ولایت اهل بیت و فهم معنوی پیوند داده و بر اهمیت این دو در هدایت انسان تأکید دارد.


3. تأثیرات بی‌ادبی: پیامدهای بی‌ادبی، از جمله دوری از لطف و رحمت الهی و گرفتار شدن در معضلات اخلاقی، به‌طور شفاف در برخی از رباعیات بیان شده است.


4. ادب و وصال به خداوند: در اشعاری دیگر، ادب به‌عنوان مسیری به سوی لقای الهی و کمال انسانی معرفی شده است، که تنها با تزکیه نفس و صبر حاصل می‌شود.


5. ادب و نجات انسان: در این اشعار، ادب و تقوا در کنار هم، نجات‌بخش انسان از هلاکت و گمراهی توصیف شده‌اند.

 

این رباعیات با الهام از آموزه‌های دینی و عرفانی، نه تنها آموزنده‌اند، بلکه روح معنویت و زیبایی را نیز در دل خواننده می‌کارند.

 

شرح مجموعه رباعیات ادب دکتر علی رجالی

ادب (۱)
در این رباعی، ادب به‌عنوان گوهری ناب و ارزنده معرفی شده است که روشنایی و مهر را به همراه دارد. ادب انسان را نزد دیگران و حتی نزد خداوند محبوب و ارزشمند می‌سازد و جایگاه والایی به او می‌بخشد.

ادب (۲)
ادب سرچشمه نور و صفاست و از نام خداوند برگرفته شده است. شاعر بر این نکته تأکید می‌کند که هر کس ادب را پیشه کند، شایسته عنایت الهی و آزاد شدن از قیدوبندهای دنیوی خواهد بود.

ادب (۳)
بی‌ادبی عواقب سختی به همراه دارد؛ کسی که بی‌ادب باشد از لطف و رحمت خدا محروم می‌شود و خشم و غضب الهی را بر خود جلب می‌کند. شاعر بی‌ادبی را به بی‌حیایی و دوری از خداوند نسبت می‌دهد.

ادب (۴)
این رباعی ارتباط ادب با ولایت را بیان می‌کند. کسی که ولایت دارد، دارای ادب است و خداوند او را می‌پذیرد. در مقابل، بی‌ادبی نشانگر دوری از ولایت و اسارت در غرور و شهوت است که عواقب سختی به همراه دارد.

ادب (۵)
شاعر ادب را ویژگی انسانیت می‌داند و آن را در برابر خوی شیطانی قرار می‌دهد. شیطان به‌دلیل بی‌ادبی و خشم خود از خدا دور افتاد و خطای خود را به خداوند نسبت داد. شاعر انسان را به دوری از چنین رفتاری دعوت می‌کند.

ادب (۶)
در این رباعی، صبر به‌عنوان شاه‌کلید حل مشکلات معرفی شده و ادب به‌عنوان عاملی برای رشد انسان ذکر شده است. در مقابل، بی‌ادبی موجب سقوط و محرومیت از حیات معنوی می‌شود.

ادب (۷)
مودب بودن عزت و کمال را به همراه دارد. ادب مانند چراغی است که راه وصال و نزدیکی به خداوند را روشن می‌کند و تاج افتخار اهل دانش است. ادب انسان را به هدایت و جلال الهی نزدیک می‌سازد.

ادب (۸)
اگر انسان خواهان کمال و وصال به خداوند است، باید ادب پیشه کند. تهذیب نفس همراه با یادگیری، همانند دو بال انسان را به سوی حق تعالی می‌برد. ادب لازمه رسیدن به معرفت الهی است.

ادب (۹)
ادب راه نجات انسان است و با زهد و تقوا ارتباطی نزدیک دارد. ادب باعث صفای باطن و نورانی شدن قلب می‌شود و آن را به زیور معنویت می‌آراید. این ویژگی انسان را به وصال الهی می‌رساند.

ادب (۱۰)
ادب، جوهر عشق و ایمان است و مانند خورشید درخشان بر قلب‌ها می‌تابد. همنشینی با افراد بی‌ادب سرانجامی جز نابودی و هلاکت ندارد. شاعر ادب را به‌عنوان یک اصل بنیادی برای زندگی معرفی می‌کند.

جمع‌بندی:
در این مجموعه، ادب به‌عنوان جوهره‌ای ارزشمند و عامل مهمی برای رشد معنوی و اجتماعی معرفی شده است. شاعر از منظر دینی و اخلاقی به تأثیرات مثبت ادب و پیامدهای منفی بی‌ادبی پرداخته و آن را کلید موفقیت در دنیا و آخرت می‌داند.

 


ادب (۱)
ادب چون گوهری ناب است و زیباست
چراغی روشن از مهر است و دریاست
هر آن کس پیشه سازد با خلایق
بود محبوب یزدان و چه والا‌ست

 


ادب(۲)
ادب سرچشمه‌ی نور و جلایی ست
شود مشتق ز رب، نام  خدایی ست
هر آنکس پیشه بنماید ادب را
سزاوار عنایت در رهایی ست

 


ادب(۳)
بی ادب محروم می گردد ز ب
حق کند بر او عذاب و هم  غضب
لطف و رحمت نیست از سوی خدا
چون که باشد بی حیا و بی ادب


ادب(۴)
هر آن‌کس که دارد ولایت، ادب
خدایش خدای علی است و رب
ندارد ادب، بی‌ولایت همی
دچار غرور است و شهوت، غضب

 


ادب(۵)
آدمی دارد ادب در امر رب
لیک شیطان شد اسیر خود،  غضب
او دهد نسبت خطایش بر خدا
زان‌که دور افتاده از فهم و ادب



ادب(۶)
صبر باشد شاه کلید مشکلات
بی ادب در منجلاب و معضلات
رشد ما در صبر و در آداب ما
بی ادب کی نوشد از آب حیات؟

 

 

ادب(۷)
مودب، باعث عز و کمال است
چراغ روشنی بهر  وصال است
بود تاجی برای اهل دانش
هدایت می کند ما را، جلال است

 


ادب(۸)
اگر خواهی وصال و هم کمالی
لقای کبریا ی بی مثالی
ادب کن ، تا بیابی حق تعالی
تهذب با تعلم، چو ن دو بالی

 


ادب (۹)

نجات آدمی در زهد و تقواست
صفای باطن و هم نور دل‌هاست
قلوب آدمی گردد مُزیَّن
ادب، راه وصال حق‌تعالی‌ست

 


ادب (۱۰)

ادب، جوهر عشق و ایمان ماست
چو خورشیدِ تابان، به هر دل سزاست
هر آن‌کس که با بی‌ادب همنشین
سرانجام کارش هلاکت، فناست

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

بخش بیست و پنجم 

اخلاق

 

رباعیات دکتر علی رجالی در موضوع اخلاق، حاوی پیام‌های عمیق و آموزنده‌ای درباره انسانیت، فضیلت، و ارزش‌های اخلاقی است. این مجموعه با زبان روان و بیان هنرمندانه، اصول و معانی مهمی از آموزه‌های دینی و انسانی را یادآوری می‌کند.

هر قطعه از این رباعیات، با محوریت یکی از اصول اخلاقی، نظیر محبت، صفا، ادب، و ایمان، پیام‌آور همدلی و فضیلت است. به ویژه، تاکید بر نقش پیامبر اسلام (ص) به عنوان معلم اخلاق و هدایتگر، هم در حوزه فردی و هم اجتماعی، بسیار برجسته است.

سراینده در این اشعار تلاش کرده تا پیام‌های اخلاقی را نه تنها در قالب کلمات زیبا بلکه به گونه‌ای تأثیرگذار و کاربردی ارائه دهد.

 

اخلاق (۱)
پیغمبر اسلام به‌عنوان معلم اخلاق معرفی شده است. این رباعی به نقش پیامبر (ص) در هدایت انسان‌ها و اشاعه اخلاق در سطح جهان اشاره دارد. رشد دین اسلام و اشراق انسان‌ها به اخلاق نیکوی او نسبت داده شده و این حقیقت که تا قیامت اسلام به‌واسطه اخلاق پیامبر پابرجاست، مورد تأکید است.

اخلاق (۲)
این رباعی معیارهای مختلفی را برای صفات انسانی و اجتماعی بیان می‌کند. محبت و وفا به‌عنوان معیار رفاقت، ادب و عقل به‌عنوان شاخص لیاقت، کمال و رشد برای سعادت، و جوانمردی برای شهامت ذکر شده است. شاعر تلاش دارد اصولی بنیادین برای زندگی اخلاقی و انسانی ارائه دهد.

اخلاق (۳)
دعوت به ترک کینه و خسران و جایگزین کردن عشق و آرامش، پیام اصلی این رباعی است. شاعر به انسان‌ها توصیه می‌کند احساسات منفی و پنهانی را کنار گذاشته و عشق را در دل بکارند تا آرامش و نتیجه نیکویی در پایان نصیبشان شود.

اخلاق (۴)
شاعر از آینه به‌عنوان نماد پاکی و صفا یاد می‌کند و به انسان‌ها توصیه می‌کند دل و جان خود را مانند آینه صاف و شفاف کنند. او کینه، حسد، و بغض را رفتاری ناپسند و بیهوده می‌داند که مانع از رشد روحی انسان می‌شود.

اخلاق (۵)
رباعی به اهمیت مهربانی و محبت اشاره دارد و از دل می‌خواهد که با صفا و عشق رفتار کند. این عشق و مهربانی باید به خدا متصل شود و دل‌های بشر را همسو کند. شاعر همچنین هشدار می‌دهد که بددلی و هوای نفس باید کنار گذاشته شود.

اخلاق (۶)
شاعر در این رباعی اهمیت سخن گفتن از روی اخلاق و دل را بیان می‌کند. او به تأثیر سخن نیکو و ارزنده اشاره می‌کند و آن را عاملی برای خوشحالی و یادآوری مداوم در دل مخاطب می‌داند. سخن شایسته می‌تواند تأثیری ماندگار داشته باشد.

اخلاق (۷)
این رباعی بار دیگر به پیامبر اسلام و اخلاق ایشان می‌پردازد. شاعر محمد (ص) را الگویی کامل برای اخلاق و حقیقت معرفی کرده و اشاره می‌کند که اخلاق پیامبر باعث گسترش اسلام در جهان شده است. او همچنین پیامبر را هادی و راهنمای جهانیان می‌داند.

اخلاق (۸)
در این رباعی، اخلاق به‌عنوان پایه زندگی زناشویی و اجتماعی معرفی می‌شود. شاعر توصیه می‌کند که انسان‌ها به‌جای دنیاطلبی، به اخلاق توجه کنند. دوام زندگی مشترک و خوشبختی درک متقابل و پایبندی به اخلاق معرفی شده است.

اخلاق (۹)
این رباعی بر تأثیر سخن دلنشین و پاک تأکید دارد. سخنی که از دل پاک برآید، اثری عمیق بر دل شنونده می‌گذارد. شاعر هشدار می‌دهد که سخن ناپاک اثر مطلوبی ندارد و از انسان می‌خواهد که همواره حرف حق بزند.

اخلاق (۱۰)
در این رباعی، اخلاق پسندیده و ایمان به‌عنوان زیبایی واقعی معرفی شده‌اند. شاعر تأکید می‌کند که این زیبایی در عمل انسان‌ها جلوه‌گر می‌شود. در مقابل، بدخلقی و افکار پلید به عذاب و بلا در دنیا و آخرت منجر خواهد شد.

جمع‌بندی:
هر رباعی به شکلی مستقل یک جنبه خاص از اخلاق را توصیف می‌کند و در کنار هم، مجموعه‌ای از اصول اخلاقی و انسانی را برای زندگی ارائه می‌دهند.


اخلاق(۱)
پیغمبر ما معلم اخلاق است
در کون و مکان رفیع و در آفاق است
اسلام بپاست تا قیامت برسد
او باعث رشد دین و هم اشراق است


اخلاق(۲)
معیار رفاقت به محبت به وفاست
معیار لیاقت، ادب و عقل و صفاست
معیار سعادت، به کمال و رشد است
معیار شهامت، به جوانمردی ماست


اخلاق(۳)
از کینه برون آی و ز خسران
مدفون بنما هر آنچه داری پنهان
جایش تو بکار عشق جانها
آرامش تو سبب شود در پایان

اخلاق(۴)
از آینه آموز صفای دل و جان را
روشن بنماید همه ی روح و روان را
نه کینه و بغض و انواع حسد
کاری است سخیف، بی گمان را

 


اخلاق(۵)
ای دل به صفا و مهربانی رو  کن
دلهای بشر را به خدا، همسو  کن
پرواز بده روح و روان را در عشق
از بد دلی و هوای جان،  یک رو کن

 


اخلاق (۶)
با هر سخنی، دلی نما شاد
هر گز نرود برون و بر باد
بر دل بنشیند سخن ارزنده
باعث بشود که آن کنی یاد

 


اخلاق(۷)
الگوی حقیقت است ، اخلاق محمد
در خلق جهان برتر و هم نور سرآمد
اسلام ز خلق او شده عالم گیر
هادی جهان و خلق عالم، احمد

 


اخلاق(۸)
اخلاق بجوی، نی که دنیا برتر
پاینده کند ، دوام دوران همسر
خوشبختی ما ز درک هم می باشد
تا آخر عمر، حق گزین جای نظر

 


اخلاق(۹)
سخن از دل اثرش چندان است
بنشیند به دل و خندان است
نکند حرف اثر از دلِ ناپاکی ها
حرف حق گو، که تو را فرمان است

 


اخلاق(۱۰)
اخلاق پسندیده و ایمان زیباست
چون جلوه کند در عمل و هم پیداست
بد خلقی و بی دینی و افکار پلید
منجر به عذاب در دو دنیا و بلاست

 

 

 

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات صرر
صبر(۱)
تا توانی  کن تامل در مصائب  هر زمان
چاره ساز مشکلات است  و معاصی بی گمان
پاک بنما دل ز هر خبط و غم و آلودگی
جستجو کن ، شستشوکن ، بی امان
 


صبر (۲)
الهی به آه اسیران و بیچارگان
فقیران و پیران و درماندگان
که در گیر و دارِ غم روزگار
تحمل عطا کن بر این بندگان

 


صبر (۳)
صبر باشد شاه‌کلیدِ مشکلات
بی‌ادب افتد به دام معضلات
رشد ما باشد ز صبر و هو ادب
بی‌ادب کی نوشد از آبِ حیات


ادب(۴)
السلام ای زینت جان بتول
زینب ای آلاله ی باغ رسول
حبذا ای مظهر صبر و یقین
جمله ی اعمالتان باشد قبول


صبر(۵)
از خدا خواهیم روح بندگی
صدق گفتار و خلوص و سادگی
حلم زینب، صبر ایوب و رضا
  ترک هر عصیان و هر آلودگی
 


صبر (۶)
تا به کی خونابه ریزم همچو ابر
از غمت لبریز گشته جامِ صبر
شعر هجرت را سرودن تا به کی؟
تا به کی مردم دچار ظلم و جبر؟


صبر(۷)
به خون شهیدان و اشک یتیم
به آه اسیران در بند و بیم
عطا کن مرا،نور ایمان و صبر
خداوند جان آفرین حکیم



صبر (۸)
دانی که ز زهر تلخ‌تر چیست؟
جز صبر و تحمل عدو نیست
با صبر و تحمل است ظفرها
پایان شب سیه، سپیدیست

 


صبر (۹)
در دل صبر بود رحمتِ حق، پیروزی
دان  توکل سبب راحتی و بهروزی
صبر، درمانِ دل است و غمِ ما
با صبر و تلاش است دو چندان روزی

 


صبر(۱۰)
گر صبر کنی ، غصه و غم کی جاری است؟
در هر دل غم،  شادی و هم بیداری است
با صبر شود چراغ یزدان روشن
اسرار نهفته  در غم و غم خواری است

 

 

 

 

باسمه تعالی

مجموعه رباعیات تعلیم


تعلیم(۱)
تعلیم نه تنها سخن و درس و کلام است
دل را ز تعلقات بیرون و مدام است
هرکس که ره علم و حقیقت پیمود
در قرب خدا گشت، چو خورشید نظام است


تعلیم (۲)
تعلیم رهی است سوی یزدان علیم
عارف ز دل آموخت رهِ عشقِ حکیم
پالوده ز غفلت، این جهان باید کرد،
علمی که ز جان و دل نباشد، تسلیم

 


تعلیم(۳)
در مکتب دین، علم چراغ  انسان
پیغام خدا به بندگان در هر آن
هرکس که ره دانش و دین پیش گرفت
او نزد خداست، چون مقام پاکان

 


تعلیم (۴)

تعلیم رهی است سوی ایمان و نجات
بی علم، رهی است سوی خسران و ممات
پیغمبر ما گفت: «که علم آموزید،
هر چند که دور است و بود سخت صراط.»

 

تعلیم(۵)

دانش زر و تاج سر، به هر دینداری است
در عالم ما، علم بشر پنداری ست
هر کس که ز دانش به خدا راه سپرد
دور از ره ظلمت است و در بیداری است

 

تعلیم(۶)
تکیه‌گاه آدمی، دانی خداست
خالقِ هستی، امید هر نداست
آدمی پیوسته در تعلیم علم
بی‌معلم، یادگیری پر خطاست

 


تعلیم(۷)
علم است کلید قفل هر مشکل ما
حلال مسائل است و هم مشعل ما
هرکس که ز تعلیم خدا بهره برد
اندر دو جهان قابل و هم کامل ما

 


تعلیم(۸)
هر آیه چراغ معرفت بر دل ماست
پیغام خدا به جان بی‌حاصل ماست
تعلیم و تعلم است فریضه بر ما
هر کس نبرد فیض، همان جاهل ماست

 


تعلیم(۹)
اندیشه به هر آیه چو گنجی است
فهمیدن آن دوری رنجی است
قرآن به تو درس زندگی آموزد
با فهم و عمل ، ناجی و منجی است

 


تعلیم(۱۰)
در دفتر عشق، درس تعلیم خداست
آیات خدا، ذکر احکام و شفاست
قرآن همه درس معرفت می بخشد
درس شه جان صفای جان و دلهاست

 

سراینده

دکتر علی رجالی


 



 



 

 



 



 

 

 

 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی