باسمه تعالی
برداشتهایی از اشعار مولانا
دافعه و جاذبه
علت اصلی جذب و کشش افراد به یک چیز ، بخاطر چشش و بهره بردن از آن چیز است.کسانی که طعم و لذت امور معنوی را چشیده باشند ، فطرتا به امور معنوی علاقه مند می شوند. متقابلا کسانی که دنبال گناه و لذایذ دنیوی هستند و آنرا چشیده اند ، ترک آنها برایشان سخت است.لذا تا نابودی خود آن کار را ادامه می دهند.
علت اصلی اینکه افراد جذب خدا و معارف الهی نمی شوند ، بخاطر این است که آنها خدایی را که خود و ذهن خود آفریده اند عبادت می کنند و نه خدایی که آنها را آفریده است.خدای ساخته شده ما را به جهنم و خدای واقعی ما را به بهشت هدایت می کند.خداوند مهربان است و کسی توسط خدا به جهنم نمی رود، بلکه هر کسی با دوری از نور خدا ، آتشی برای خود فراهم می کند و در آن می سوزد.
نزدیکی و جاذبه بین دو نفر بستگی به تفکرات آنها دارد ،به زبان ساده تر دلها باید به هم نزدیک باشد. مسافت ها تعیین کننده نمی باشند. بعضی همانند هستند ودر ابتدا جذب همدیگر می شوند ولی با گذشت زمان به صیرت یکدیگر آشنا می شوند.لذا با داشتن صورت یکسان ، جاذبه پایدار حاصل نمی شود.
آتش عشق کند، روح و روان را ویران
آتش عشق بود، شعله ور و هم سوزان
عشق بی صبر و وفا عشق حقیقی نبود
آتش عشق کند، کور و کر و دل لرزان
دکتر علی رجالی
- ۹۶/۰۶/۰۵