رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی
می عشق
مستی ز می عشق، مرا حیران کرد
عشق آمد و آتشی مرا ویران کرد
یک جرعه ز جام عاشقی نوشیدم
دیگر چو منی ز آتشش سوزان کرد

این شعر کوتاه و پرمعنا به شکل زیبایی حالاتی از مستی عاشقی و تحول روحانی را بیان می‌کند. در ادامه، به تفصیل به شرح هر یک از مصرع‌ها می‌پردازیم:

مصرع اول: "مستی ز می عشق، مرا حیران کرد"

  • مستی از می عشق: در اینجا "می عشق" به مفهوم شراب معنوی یا مستی روحانی اشاره دارد که از عشق الهی نشأت می‌گیرد. این شراب نمادِ بی‌خودی، فنا، و جذب شدن در معشوق حقیقی است.
  • مرا حیران کرد: مستی عشق، فرد را در وضعیتی از حیرت و شگفتی قرار می‌دهد، جایی که انسان نمی‌تواند به وضوح خود و جهان اطرافش را درک کند و به نوعی در حالت فقدان خودآگاهی قرار می‌گیرد.

مصرع دوم: "عشق آمد و آتشی مرا ویران کرد"

  • عشق آمد: اشاره به ورود عشق الهی به دل انسان دارد. این عشق می‌تواند به عنوان الهام یا کشش معنوی تلقی شود که انسان را از خود غافل کرده و به سوی خدا سوق می‌دهد.
  • آتشی مرا ویران کرد: عشق همچون آتش در دل انسان می‌سوزد و او را از درون ویران می‌کند، به گونه‌ای که تمام تعلقات دنیوی، خودخواهی‌ها و افکار جزئی را می‌سوزاند. این آتش نشان‌دهنده تحولی بنیادین در روح انسان است که او را از خود رها می‌کند.

مصرع سوم: "یک جرعه ز جام عاشقی نوشیدم"

  • یک جرعه ز جام عاشقی: اشاره به لحظه‌ای از اتصال به عشق الهی دارد. «جام عاشقی» به شرابی اشاره دارد که از محبت و شناخت الهی به دست می‌آید. نوشیدن این جرعه به معنای مست شدن از عشق است.
  • نوشیدم: این کلمه نشان‌دهنده تصمیم فرد برای پذیرش عشق است. نوشیدن این شراب به معنای آغاز سلوک عرفانی و پذیرفتن عشق خداوند در دل است.

مصرع چهارم: "دیگر چو منی ز آتشش سوزان کرد"

  • دیگر چو منی: بعد از نوشیدن جرعه‌ای از می عشق، فرد دیگر خود را به معنای گذشته نمی‌شناسد. او دیگر "من" قبلی نیست.
  • ز آتشش سوزان کرد: آتش عشق الهی او را به فنا می‌برد، به گونه‌ای که دیگر هیچ خودی ندارد و تنها در وجود معشوق محو شده است. این اشاره به فنا فی‌الله دارد، جایی که انسان خود را در آتش عشق از دست می‌دهد و به حقیقت نهایی می‌رسد.

نتیجه‌گیری

شعر به وضوح به مسیر سلوک عرفانی اشاره دارد:

  1. مستی از می عشق که انسان را از خودآگاهی دنیوی و مادی جدا می‌کند و به عالم معنا وارد می‌سازد.
  2. آتشی که از عشق الهی به وجود می‌آید و فرد را از درون تغییر می‌دهد.
  3. نوشیدن جرعه‌ای از جام عاشقی که فرد را به مستی عرفانی می‌رساند.
  4. فنا شدن در آتش عشق که به معنای رهایی از خود و رسیدن به اتحاد با معشوق است.

این رباعی در نهایت به مسیری اشاره دارد که از مستی آغاز می‌شود و به فنا و اتصال با حقیقت الهی ختم می‌شود.

 

می عشق در عرفان اسلامی: مستی الهی و رهایی از خود

می عشق در عرفان اسلامی یکی از عمیق‌ترین و پررمز و رازترین مفاهیم است که به شراب معرفت، عشق الهی، و مستی روحانی اشاره دارد. این مفهوم نه به معنای شراب مادی، بلکه نمادی از بی‌خودی، فنا، و جذبه عرفانی است که عارف را از دنیای مادی جدا کرده و به وصال حق می‌رساند.

عرفا معتقدند که عقل جزئی و حسابگر انسان، مانعی در مسیر شناخت حقیقت است؛ اما می عشق همان شرابی است که از جام الهی نوشیده می‌شود و حجاب‌های عقل و منیت را کنار می‌زند. در این مستی، عاشق دیگر خود را نمی‌بیند و همه چیز را در پرتو نور حقیقت می‌نگرد.


۱. ماهیت می عشق در عرفان

در عرفان اسلامی، می عشق همان عشق الهی است که از طرف حق بر دل عارف جاری می‌شود. این شراب، سالک را از خودبینی و وابستگی به دنیا آزاد کرده و او را به سوی وحدت با معشوق حقیقی (خداوند) هدایت می‌کند.

ویژگی‌های می عشق در عرفان:
مستی الهی: حالتی که در آن سالک از خودآگاهی دنیوی خارج شده و در دریای وحدت حق مست و غرق می‌شود.
رهایی از عقل جزئی: می عشق موجب می‌شود که عقل محدود بشری کنار رود و شهود و معرفت قلبی جای آن را بگیرد.
فنای فی‌الله: نهایت اثر می عشق، فنا در ذات الهی و رسیدن به حقیقت مطلق است.

مولانا در این باره می‌گوید:
ما را می‌ عشق خوش‌تر که عقل بر کنار است
وان کو ز می پرهیزد، از عاقلان شمارد


۲. مقایسه می عشق با شراب ظاهری

شراب مادی که در عرف عام مصرف می‌شود، انسان را از عقل تهی می‌کند و او را به غفلت و ناآگاهی می‌کشاند. اما می عشق، مستی آگاهی‌بخش است که انسان را از جهان مادی فراتر برده و به ساحت قدسی می‌کشاند.

حافظ که یکی از بزرگ‌ترین شاعران عرفانی است، بارها این تفاوت را بیان کرده است:
می عشق را بدان که حرام است و حلال است
گر زان‌که حلال است، کجا باده فروش است؟


۳. تأثیر می عشق بر سالک

هنگامی که عارف جام می عشق را می‌نوشد، وارد حالتی از بی‌خودی و جذبه می‌شود که در آن دیگر خود را نمی‌بیند و همه چیز را در وجود مطلق حق مشاهده می‌کند. این مرحله از سلوک در اصطلاح عرفانی به مستی عشق معروف است.

مراحل مستی عشق در عرفان:

  1. محبت (عشق اولیه) → سالک به زیبایی حق عشق می‌ورزد.
  2. جذبه (کشش الهی) → دل او از یاد غیر خدا تهی می‌شود.
  3. مستی عشق → سالک در جذبه الهی مست و بی‌خود می‌شود.
  4. فنا فی‌الله → در نهایت، عاشق در معشوق حقیقی محو می‌شود.

مولانا این حال را چنین توصیف می‌کند:
مرا مستی ز می عشق رخ داد
که در رویم جهان آمد به فریاد


۴. نمادهای می عشق در اشعار عرفانی

در شعر عرفانی، می عشق با چندین نماد همراه است که هر یک مفهوم خاصی را منتقل می‌کنند:

  1. ساقی → خداوند یا مرشد حقیقی که جام عشق را به سالک می‌نوشاند.
  2. جام و قدح → دل سالک که از عشق الهی لبریز می‌شود.
  3. خرابات → مرحله‌ای از سلوک که در آن عاشق از تمام تعلقات دنیوی آزاد شده است.
  4. مستی و بی‌خودی → حالتی که در آن سالک دیگر خودی ندارد و تنها حق را می‌بیند.

حافظ می‌گوید:
من که شب‌ها ره تقوا زده‌ام با دف و چنگ
این زمان سر به خرابات نهادم که مگر


۵. نتیجه‌گیری: می عشق و حقیقت نهایی

می عشق در عرفان اسلامی رمزی از عشق بی‌حد و حصر به حقیقت الهی است که عاشق را از بند خویشتن آزاد کرده و به وادی وصال می‌کشاند. این مستی، نشانه‌ای از آگاهی برتر، شناخت حقیقت، و اتحاد با معشوق ازلی است.

در نهایت، می عشق همان نوری است که در دل سالک می‌تابد و او را از تاریکی جهل به روشنی حقیقت می‌رساند. مولانا به زیبایی می‌گوید:
جام می عشق را بر کف نهادم
فارغم از عقل و جان، مست و نهادیم

اگر به دنبال شرح بیشتر درباره این مفهوم هستید، بفرمایید!

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۰۶
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی