رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی علم حضوری

علم حضوری
دل در طلبِ رازِ نهان می‌سوزد
جان در تبِ علمِ جاودان می‌سوزد
علم لدنی چون حضوری است ز حق
دل در طلبش بی امان می سوزد

 

این شعر به زبان عرفانی و ادبی، شور و اشتیاق انسان برای دستیابی به علم حضوری و علم لدنی را به تصویر می‌کشد. در هر بیت، جنبه‌ای از این جستجوی معنوی و اتصال به حقیقت بیان شده است. در ادامه، شرح هر مصراع ارائه می‌شود:

شرح بیت اول

دل در طلبِ رازِ نهان می‌سوزد
در این مصراع، "دل" به‌عنوان نماد عشق و طلب عرفانی معرفی شده است که در پی کشف "راز نهان" است. "راز نهان" اشاره به حقایق پنهانی دارد که تنها از طریق ارتباط مستقیم با حقیقت مطلق (خداوند) آشکار می‌شود. سوزش دل نشانه شوق عمیق و بی‌قراری عاشقانه است.

شرح بیت دوم

جان در تبِ علمِ جاودان می‌سوزد
در اینجا "جان" یا روح انسانی، در جستجوی علمی جاودانه و پایدار (علم حضوری و الهی) است. این علم فراتر از دانش‌های تجربی و نظری است و درکی مستقیم و بی‌واسطه از حقیقت را به همراه دارد. واژه "تب" بیانگر التهاب و بی‌قراری جان برای دستیابی به این علم است.

شرح بیت سوم

علم لدنی چون حضوری است ز حق
این مصراع توضیحی عمیق و روشن درباره "علم لدنی" ارائه می‌دهد. علم لدنی، علمی است که از سوی خداوند و به‌صورت حضوری (نه از طریق مطالعه یا تجربه) به انسان عطا می‌شود. این علم ناشی از فیض الهی است و دریافت آن به شایستگی روحی نیاز دارد.

شرح بیت چهارم

دل در طلبش بی‌امان می‌سوزد
دل، که نماینده عشق و اشتیاق درونی است، با شوقی بی‌پایان و مداوم در طلب علم لدنی و درک حضوری حقیقت الهی می‌سوزد. "بی‌امان" نشان از شدت و مداومت این طلب دارد، که حتی لحظه‌ای از آن کاسته نمی‌شود.


مفهوم کلی شعر:

این شعر تصویری از عطش و جستجوی دل و جان انسان برای دستیابی به حقیقتی ناب و الهی است. در این مسیر، دل و جان عاشقانه و بی‌قرار به دنبال علم حضوری و علم لدنی هستند، که تنها از سوی خداوند و با اتصال مستقیم به او قابل دریافت است. شعر، زبانی عرفانی و پرشور دارد و بر سوز درونی و اشتیاق مداوم تأکید می‌کند.

 

علم حضوری در عرفان، به نوعی از علم یا آگاهی گفته می‌شود که در آن انسان به‌طور مستقیم و بی‌واسطه به حقیقت یا واقعیت دست می‌یابد. این علم برخلاف علم حصولی، که از طریق مفاهیم ذهنی، استدلال‌های منطقی یا تجربیات حسی به دست می‌آید، در علم حضوری، انسان مستقیماً با حقیقت آشنا می‌شود و آن را از درون خود تجربه می‌کند. به عبارت دیگر، در علم حضوری، انسان به شکلی شهودی و قلبی به آگاهی می‌رسد که به هیچ‌وجه به واسطه‌های بیرونی یا مفاهیم ذهنی نیاز ندارد.

تفاوت علم حضوری و علم حصولی

  1. علم حضوری:

    • بی‌واسطه و شهودی: در علم حضوری، آگاهی به طور مستقیم و بدون هیچ‌گونه واسطه‌ای از سوی فرد به حقیقت می‌رسد. این آگاهی بیشتر از طریق تجربه درونی، شهود قلبی یا درک باطنی به‌دست می‌آید.
    • ارتباط با باطن و روح: این نوع علم معمولاً در مراحل پیشرفته‌تر سلوک عرفانی حاصل می‌شود، جایی که انسان از ذهنیت‌ها و تصورات بیرونی عبور کرده و به درک مستقیم حقیقت نائل می‌شود.
    • آگاهی از حقایق معنوی: علم حضوری بیشتر به درک و شناخت حقایق معنوی و الهی مربوط می‌شود. به عنوان مثال، درک ذات خداوند، شهود الهی، و معرفت نفس، همگی از جمله آگاهی‌هایی هستند که در علم حضوری قرار می‌گیرند.
  2. علم حصولی:

    • با واسطه و مفهومی: در علم حصولی، آگاهی از طریق مفاهیم ذهنی، تصورات و تفکر به‌دست می‌آید. این علم از طریق فکر کردن، استدلال، مشاهده و تجربیات حسی حاصل می‌شود.
    • ارتباط با ذهن و عقل: در این نوع علم، انسان از طریق تفکر و استدلال به حقیقت پی می‌برد. برای مثال، درک وجود خدا از طریق برهان‌های فلسفی و استدلال‌های عقلی نمونه‌ای از علم حصولی است.
    • آگاهی از حقایق مادی و عقلانی: علم حصولی بیشتر به موضوعات مادی و عقلانی مربوط می‌شود که از طریق تفکر، مشاهده یا محاسبه می‌توان به آنها رسید.

ویژگی‌های علم حضوری در عرفان:

  1. تجربی و شهودی: علم حضوری به معنای درک مستقیم و شهودی حقیقت است. این نوع علم از راه تجربه‌های باطنی به‌دست می‌آید، که از جمله این تجربه‌ها می‌توان به شهود خداوند، معرفت نفس یا مشاهده عالم ملکوت اشاره کرد.

  2. بی‌واسطه: برخلاف علم حصولی که در آن انسان از طریق مفاهیم و استدلال‌ها به نتیجه می‌رسد، علم حضوری از راه درک و حضور مستقیم حاصل می‌شود. این نوع علم هیچ واسطه‌ای ندارد، به‌طوری‌که فرد مستقیماً و بی‌واسطه به حقیقت آگاهی می‌یابد.

  3. مرتبط با باطن انسان: علم حضوری معمولاً به‌واسطه تجلیات باطنی و شهودی در دل انسان حاصل می‌شود. این علم، معرفتی است که از درون و با نور دل حاصل می‌شود و انسان به‌طور درونی با حقیقت آشنا می‌شود.

  4. مرتبط با مقامات عرفانی: در عرفان، علم حضوری معمولاً در مراحل پیشرفته سلوک عرفانی به‌دست می‌آید، زمانی که سالک از پرده‌های مادی و ذهنی عبور کرده و به درجه‌ای از معرفت می‌رسد که قادر است به صورت بی‌واسطه حقیقت‌ها را مشاهده و درک کند.

  5. آگاهی از حقیقت موجودات: در علم حضوری، فرد نه تنها به خداوند بلکه به حقیقت تمامی موجودات و واقعیت‌های عالم آگاه می‌شود. برای مثال، وقتی یک عارف به حقیقت خداوند آگاهی پیدا می‌کند، این آگاهی حضوری است که نه از طریق مفاهیم عقلانی، بلکه از طریق تجربه شهودی و باطنی به‌دست می‌آید.

مثال‌هایی از علم حضوری:

  1. شهود الهی: در عرفان اسلامی و دیگر سلوک‌های معنوی، زمانی که انسان به درجه‌ای از معرفت و توحید می‌رسد، ممکن است به‌طور مستقیم و شهودی از حقیقت خداوند آگاه شود. این نوع آگاهی بدون واسطه است و فرد به‌طور مستقیم با خداوند ارتباط برقرار می‌کند.

  2. معرفت نفس: در مسیر سلوک عرفانی، عارفان به‌طور مستقیم و حضوری به حقیقت نفس خود پی می‌برند. این به معنای شناخت بی‌واسطه و درونی از حقیقت وجودی خود است، جایی که فرد به حقیقت فطرت و روح خود آگاه می‌شود.

  3. مشاهده عالم ملکوت: در برخی از مقامات عرفانی، فرد می‌تواند عالم ملکوت و عالم غیب را به‌طور شهودی و حضوری مشاهده کند. این نوع علم، نوعی آگاهی از حقایق عالم است که تنها از طریق شهود درونی و تجربه باطنی امکان‌پذیر است.

  4. وحدت وجود: در مقام وحدت وجود، عارف به‌طور حضوری درمی‌یابد که همه موجودات در حقیقت یکی هستند و هیچ چیز جز خداوند وجود ندارد. این تجربه حضوری از حقیقت، درک مستقیم از این حقیقت است که به وسیله تفکر و استدلال به‌دست نمی‌آید.

علم حضوری در آثار عرفانی:

در بسیاری از آثار عرفانی مانند اشعار مولانا، کتاب‌های فلسفی ابن‌عربی و سایر متون عرفانی، به‌طور مکرر از علم حضوری صحبت شده است. این علم در واقع به همان نوع از معرفت گفته می‌شود که در آن فرد از طریق اتصال با عالم غیب، تجربه‌های معنوی و شهودی را به‌دست می‌آورد و درک‌های عمیق و حقیقت‌جویانه‌ای پیدا می‌کند.

نتیجه‌گیری:

علم حضوری در عرفان نوعی آگاهی است که در آن انسان به‌طور مستقیم و بی‌واسطه به حقیقت یا واقعیت دست می‌یابد. این نوع علم از طریق شهود، تجربه‌های باطنی و ارتباط مستقیم با حقیقت به‌دست می‌آید. در عرفان، علم حضوری به‌ویژه در مقامات سلوک معنوی اهمیت دارد و فرد با رسیدن به این علم می‌تواند به درک‌هایی عمیق و بی‌واسطه از خداوند و حقیقت وجود دست یابد.

 



تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۱/۰۵
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی