باسمه تعالی
مجموعه رباعیات واژه های عرفانی(۱۱)
آینه دل
بطن انسان، همچو یک آئینه است
نور یزدان منعکس در سینه است
گر بود شفاف و روشن آینه
دل رها از دشمن دیرینه است
خرقه
خرقه بر دوش، رهایی ز دل و شیطان است
پوشش عشق، مسیری به ره ایمان است
آن که در جستجوی مرشد با تقوا هست
فارغ از وسوسه ی جان و دل و بهتان است
سماع
چرخید زمین ز شوق دیدار سماع
جان گشت رها ز قید تکرار سماع
هر ذرهٔ خاک در طرب میرقصد
دل سوخته ی لطف و اسرار سماع
کعبه دل
کعبهی ظاهر به نیکویی رواست
کعبهی دل جای عشق و ماجراست
کعبهی ظاهر دهد سمت و جهت
کعبهی دل، خانهی نور خداست
وجد
دل در طرب از عشق، چهها میخواند
در نغمهی شوق، بیصدا میخواند
هر ذره در این باغ به وجد آمده است
دل، راز نهان را به خفا میخواند
زهد
دنیا همه نقش است، بر آیینه ی وهم
هر رنگ که بینی، همه در پرده ی غم
آن کس که ز زهد می رود سوی خدا
هر لحظه رساند ز خدا، عفو و کرم
ریاضت
ریاضت ره عشق است، ز دریا برخاست
این همه لطف ز عشقی است که بر ما برخاست
از چنگ هوس برون شدن کار دل است
در آتش نفس، جان ز جان ها برخاست
شوق
جان در طلبِ وصالِ جانان سوزد
کاین شوق ز دل برون و خوبان سوزد
در وادی عشق، شوق جان سوی خداست
در اشک روان گردد و انسان سوزد
تجرید
اگر خواهان حقی و حقیقت
تجرد پیشه کن دوری ز ظلمت
جدایی از دل است و جان فانی
سبب گردد تعالی و سعادت
تفرید
در خلوت دل، نوای او میشنوم
راز ازلی، صدای او میشنوم
تفرید مرا ز خویشتن محو کند
در هر نفسی، عطای او میشنوم
سراینده
دکتر علی رجالی
۱۴۰۳/۱۰/۲۴
- ۰۳/۱۰/۲۳