باسمه تعالی
شرحی بر واژه عرفانی فیض
فیض
خوشا آنان که ایمان در قیامت
رهاشان کرد از افسونِ غفلت
برای کسب فیض نور سرمد
گذشتند از خود و دنیا و ثروت
این شعر به مفهوم "فیض" و ارتباط آن با ایمان و رهایی از دنیا و تعلقات مادی پرداخته است. شاعر در این ابیات تلاش دارد تا بر اهمیت ایمان در قیامت و تأثیر آن در دریافت فیض الهی تأکید کند. در ادامه، شرح ابیات آورده میشود:
1. خوشا آنان که ایمان در قیامت
شاعر ابتدا به کسانی اشاره میکند که در قیامت از ایمان خود بهرهمند خواهند شد. ایمان در اینجا به عنوان نیرویی معنوی و نجاتدهنده از مشکلات و گرفتاریها معرفی میشود. کسانی که در زندگی دنیا به ایمان حقیقی دست یافتهاند، در قیامت نیز از آن بهرهمند خواهند شد.
2. رهاشان کرد از افسونِ غفلت
این بیت به کسانی اشاره دارد که با ایمان خود از افسون و دام غفلت رهایی یافتهاند. غفلت در اینجا به معنی فراموشی حقیقت و تعلقات دنیوی است که انسان را از یاد خدا و هدفهای معنوی دور میکند. این افراد با ایمان خود، از این افسون رهایی یافته و به حقیقت زندگی پی بردهاند.
3. برای کسب فیض نور سرمد
فیض الهی و نور سرمد به عنوان هدف نهایی انسانها در نظر گرفته شده است. "فیض" در اینجا به معنای لطف و رحمت خداوند است که در اثر ایمان و پاکی دلها به انسانها عطا میشود. "نور سرمد" به نور الهی اشاره دارد که جاودانه و بیپایان است. این نور همان فیض الهی است که روح انسان را روشن و زندگی او را معنوی میسازد.
4. گذشتند از خود و دنیا و ثروت
شاعر بیان میکند که برای دستیابی به این فیض و نور الهی، انسانها باید از تعلقات دنیوی مانند خودخواهی، دنیا و ثروت بگذرند. این گذشتن از خواستههای نفسانی و مادی، نشاندهندهی فداکاری و تسلیم به اراده الهی است. این افراد به جای پیروی از لذتهای دنیوی، در مسیر نور و فیض الهی گام میزنند.
---
پیام کلی:
این شعر بر اهمیت ایمان و رهایی از غفلت و تعلقات دنیوی تأکید دارد. شاعر میگوید که تنها کسانی که از دنیا و ثروتهای مادی گذشتند و ایمان حقیقی را در دل خود پذیرفتند، قادر خواهند بود به فیض الهی و نور جاودانه دست یابند. فیض الهی و نور سرمد در دست کسانی است که از خود و دنیای مادی عبور کرده و به حقیقت الهی رسیدند. این شعر دعوتی است برای زندگی معنوی و گام برداشتن در مسیر ایمان و توحید، به منظور دستیابی به فیض الهی و نور سرمد.
در عرفان و فلسفه اسلامی، فیض به معنای بهرهای است که موجودات از ذات و صفات خداوند دریافت میکنند. فیض بیانگر ارتباط میان خداوند به عنوان علتالعلل و مخلوقات است و توضیح میدهد که چگونه هستی و کمالات از خداوند به عالم میرسد. این مفهوم در آثار بسیاری از عرفا و فلاسفه، از جمله ابنعربی، ملاصدرا و سهروردی، مورد بحث قرار گرفته است.
---
تعریف فیض در عرفان
فیض عبارت است از جریان وجود، حیات و کمالات از ذات الهی به مخلوقات، بدون نقصان در ذات خداوند.
خداوند به عنوان واجبالوجود و منبع تمام کمالات، وجود و نعمت را بیدریغ و بدون هیچگونه محدودیتی به جهان جاری میسازد.
این جریان، دائمی و پیوسته است؛ زیرا خداوند علت اصلی همه چیز است و جهان در هر لحظه به فیض الهی وابسته است.
---
اقسام فیض
عرفا و فلاسفه معمولاً فیض را به دو دسته کلی تقسیم میکنند:
1. فیض اقدس:
به معنای فیضی است که در مرتبه ذات الهی رخ میدهد، پیش از آفرینش عالم.
در این مرحله، خداوند همه صفات و اسماء را در علم خود مشاهده میکند و مقدرات را معین میسازد.
این فیض مرتبط با «تعین اول» یا علم خداوند به ذات خویش است.
2. فیض مقدس:
به معنای فیضی است که در مرتبه تجلیات الهی رخ میدهد و به عالم مخلوقات جریان مییابد.
این فیض همان وجود و کمالاتی است که به موجودات بخشیده میشود و سبب آفرینش، هدایت و بقای آنها است.
---
ویژگیهای فیض الهی
1. بیپایان بودن: فیض الهی محدود نیست و همه موجودات در هر لحظه از آن بهرهمند میشوند.
2. رایگان و بیدریغ بودن: فیض الهی بدون واسطه خواست و تلاش مخلوقات به آنها میرسد.
3. وابستگی مخلوقات: موجودات به طور کامل به فیض الهی وابستهاند و بدون آن نابود خواهند شد.
4. واسطه فیض: در عرفان، اعتقاد بر این است که برخی موجودات، مانند عقل اول یا انسان کامل، واسطه جریان فیض الهی به دیگر مخلوقات هستند.
---
فیض در متون عرفانی و فلسفی
ابنعربی فیض را مرتبط با تجلی الهی میداند و معتقد است که همه موجودات از طریق فیض الهی به وجود میآیند و بقا مییابند.
ملاصدرا در حکمت متعالیه، فیض را به عنوان جریان وجود و تجلی خداوند توصیف میکند و آن را عامل پیوستگی بین خدا و مخلوقات میداند.
---
خلاصه:
فیض در عرفان، جریان دائمی و پیوسته وجود و کمالات از خداوند به مخلوقات است. این فیض، نشانه رحمت و عنایت الهی است و تمام هستی به آن وابسته است.
تهیه و تنظیم
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۲۲