رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی ظاهر

 

ظاهر
حفظ باطن از وجود ظاهر است
باطن از ظاهر، همیشه برتر است
ظاهر زیبا، چه سود است بی درون؟
نور حق در باطن و زیباتر است

 

این شعر بر تفاوت میان ظاهر و باطن انسان‌ها و جهان تأکید دارد و به این نکته اشاره می‌کند که زیبایی و ارزش واقعی انسان یا هر چیزی تنها در باطن آن نهفته است، نه در ظاهر آن. شاعر در این ابیات به انسان‌ها یادآوری می‌کند که نباید فریب ظواهر را بخورند و باید به عمق و درون افراد یا اشیاء نگاه کنند.

1. حفظ باطن از وجود ظاهر است

شاعر می‌گوید که باطن انسان یا هر موجودی باید از تأثیرات منفی یا فریبنده ظاهر محفوظ بماند. این بدان معناست که انسان باید خود را از تعلقات و فریب‌هایی که ظاهر دنیوی به وجود می‌آورد، دور نگه دارد و به باطن خود و ارزش‌های معنوی توجه کند. حفظ باطن از فساد ظاهر، به معنای اولویت دادن به ارزش‌های درونی نسبت به ظاهر است.

2. باطن از ظاهر، همیشه برتر است

در این بیت، تأکید بر این است که باطن همیشه از ظاهر برتر و مهم‌تر است. ظاهر می‌تواند فریبنده باشد و انسان‌ها را به اشتباه بیاندازد، اما حقیقت و ارزش واقعی در درون و باطن افراد نهفته است. باطن انسان شامل افکار، احساسات، نیات، و اعمال او است که در نهایت او را به سمت کمال و حقیقت هدایت می‌کند، در حالی که ظاهر تنها یک نمای ظاهری است و ارزش حقیقی ندارد.

3. ظاهر زیبا، چه سود است بی درون؟

شاعر به زیبایی ظاهری اشاره می‌کند و می‌پرسد که چه فایده‌ای دارد اگر ظاهر انسان زیبا باشد، اما باطن او فاقد ارزش و پاکی باشد؟ این بیت بیانگر این است که زیبایی ظاهری بدون عمق و ارزش‌های درونی هیچ ارزشی ندارد. درواقع، ظاهر زیبا تنها در صورتی ارزش دارد که باطن آن نیز زیبا و نیکو باشد.

4. نور حق در باطن و زیباتر است

در این بیت، شاعر به نور حق اشاره می‌کند که در باطن انسان و درون او می‌تابد. این نور الهی که در باطن انسان‌ها حضور دارد، از هر زیبایی ظاهری زیباتر و درخشان‌تر است. نور حقیقت و فیض الهی در باطن انسان‌ها می‌درخشد و این همان زیبایی واقعی است که باید مورد توجه قرار گیرد. در واقع، ارزش حقیقی انسان در پاکی و نور درون او است، نه در ظاهر ظاهری او.


---

پیام کلی:

این شعر به انسان‌ها یادآوری می‌کند که زیبایی و ارزش واقعی نه در ظاهر که در باطن است. ظاهر فریبنده و موقت است و نمی‌تواند نشان‌دهنده‌ی حقیقت درونی انسان‌ها باشد. باطن و درون انسان‌ها، که شامل صفات اخلاقی، نیت‌ها و ارتباط معنوی با خداوند است، برتر و ارزشمندتر از ظاهر است. شاعر تأکید دارد که باید به عمق و حقیقت درون توجه کنیم، زیرا در آنجا نور حق و زیبایی واقعی وجود دارد.

 

 

ظاهر از دید عرفان

در عرفان، مفهوم «ظاهر» به عنوان یک سطح بیرونی و مادی از جهان هستی در نظر گرفته می‌شود که تنها نمادی از حقیقت و باطن است. عرفا به ظاهر به چشم یک پرده یا پوششی نگاه می‌کنند که بر حقیقت پنهان است و انسان‌ها را از درک و شهود عمیق‌تر باز می‌دارد. این دیدگاه ریشه در اصول فلسفه عرفانی و قرآن دارد که ظاهر را فریبنده و در مقابل باطن را به عنوان حقیقت ناب و اصلی معرفی می‌کند.

1. ظاهر به عنوان پوشش

در بسیاری از متون عرفانی، ظاهر به عنوان پوششی برای باطن در نظر گرفته می‌شود. این پوشش در واقع محدودیت‌های ذهنی و فکری انسان است که مانع از درک درست و عمیق واقعیت‌های روحانی و باطنی می‌شود. به عبارت دیگر، ظاهری که ما می‌بینیم، تنها بخش کوچکی از حقیقت است و در پس آن، حقیقتی بی‌کران و ماوراء وجود دارد که تنها از طریق شهود و تجربه مستقیم قابل درک است.

2. فریبندگی ظاهر

عرفا به شدت به فریبندگی ظاهر و دنیا اشاره دارند. بسیاری از آنان معتقدند که انسان‌ها در دنیای مادی و محسوس غرق شده‌اند و دچار سراب ظاهر شده‌اند. این ظاهر به گونه‌ای است که انسان را از توجه به حقیقت و جستجوی معنای عمیق‌تر زندگی باز می‌دارد. در واقع، ظاهر یک بازی ذهنی است که ذهن انسان را مشغول خود می‌کند و او را از توجه به روح و حقیقت درونی زندگی باز می‌دارد.

3. ظهور و باطن

در عرفان، میان «ظاهر» و «باطن» تفاوتی اساسی وجود دارد. ظاهر به جهان مادی و اشیاء محسوس اطلاق می‌شود که تنها به حواس پنج‌گانه قابل درک است، در حالی که باطن به لایه‌های روحانی و معنوی اشاره دارد که فراتر از حواس و ادراک ظاهری قرار دارد. باطن، حقیقت درونی است که از دید ظاهری پنهان می‌ماند و تنها از طریق کشف و شهود درونی می‌توان به آن دست یافت.

4. هدف عرفان از شناخت ظاهر

در عرفان، هدف از توجه به ظاهر این است که انسان به تدریج از سطح مادی و ظاهری زندگی فراتر رفته و به سمت درک و فهم عمیق‌تری از حقیقت و باطن حرکت کند. عرفا با توجه به دنیای مادی و ظاهری، از آن بهره می‌برند تا انسان‌ها را به سوی شناخت عمیق‌تر و سفر معنوی سوق دهند. به عنوان مثال، مولانا در مثنوی معنوی بارها به این نکته اشاره می‌کند که جهان مادی و ظاهر، همچون آینه‌ای است که اگر از آن به درستی نگاه کنی، می‌توانی به حقیقت و درون خود دست یابی.

5. زیبایی‌شناسی در ظاهر و باطن

در عرفان، زیبایی نه تنها در ظاهر بلکه در باطن جهان نیز مطرح است. این زیبایی که از «نور» و «حقیقت» سرچشمه می‌گیرد، در پشت هر چیز ظاهر قرار دارد. بنابراین، ظاهر نه تنها به عنوان یک فریبنده، بلکه به عنوان راهی برای دستیابی به عمق و حقیقت شناخته می‌شود. از این رو، ظاهر در عرفان نه‌تنها نباید نادیده گرفته شود، بلکه باید به‌عنوان پل ارتباطی به سوی باطن و حقیقت در نظر گرفته شود.

6. حقیقت تنها در باطن است

عرفا به شدت بر این باورند که تنها در باطن است که حقیقت واقعی آشکار می‌شود. در واقع، اگر انسان‌ها بخواهند حقیقت هستی را درک کنند، باید از سطح ظاهری جهان فراتر بروند و به ابعاد معنوی و روحانی خود توجه کنند. این توجه و تمرکز، از طریق سلوک عرفانی، مراقبه و تزکیه نفس امکان‌پذیر می‌شود.

در مجموع، در عرفان، ظاهر به عنوان یک سطح محدود و فریبنده از حقیقت تلقی می‌شود که باید از آن عبور کرد تا به باطن و حقیقت واقعی رسید. این عبور از ظاهر به باطن، نیازمند تلاش، جستجو، شهود و خودشناسی است.

 

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۰/۲۲
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی