رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

 

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی حیرت

 

حیرت
در وادی عشق، عقل حیران باشد
دل مست رخ جان جانان باشد
هر لحظه ز نوری، هزاران پرتو
این راز که پیداست، پنهان باشد

 

شرح کامل ابیات شعر «حیرت»

این شعر به مفهوم حیرت عرفانی می‌پردازد که یکی از اصلی‌ترین حالات روحی و معنوی در مسیر سلوک عارفانه است. شاعر با بیانی عمیق و زیبا، از سرگشتگی عقل، جذبه‌ی دل، و نور حقیقت سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که رازهای الهی همواره در عین آشکاری، پنهان و دست‌نیافتنی هستند.


---

1. در وادی عشق، عقل حیران باشد

این بیت نشان می‌دهد که در مسیر عشق الهی، عقل انسانی از درک حقیقت بازمی‌ماند.

«وادی عشق» نماد سفری روحانی است که عارف در آن از قیود عقل و منطق رها شده و به عشق الهی می‌پردازد. در این مسیر، عقل که به تحلیل و سنجش امور مشغول است، در برابر عظمت و بی‌کرانگی عشق الهی ناتوان و حیران می‌شود.

این مفهوم ریشه در ادبیات عرفانی دارد، جایی که عشق فراتر از عقل معرفی می‌شود. همان‌طور که مولانا می‌گوید:
«عقل در شرحش چو خر در گل بخفت / شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت»

عقل در اینجا نمادی از محدودیت‌های انسان در برابر حقیقت نامتناهی الهی است.

 

---

2. دل مست رخ جان جانان باشد

در این بیت، دل به عنوان مرکز شهود و ادراک عرفانی معرفی شده است.

«رخ جان جانان» به جمال مطلق و حقیقت الهی اشاره دارد. دل، که از قیود مادی رها شده است، از دیدن این جمال چنان سرمست می‌شود که دیگر جایی برای عقل باقی نمی‌گذارد.

«مستی دل» در عرفان به حالتی اشاره دارد که عارف از جذبه‌ی عشق الهی سرشار می‌شود و خود را در حضور مطلق خداوند می‌یابد. این مستی، ناشی از مشاهده‌ی جمال بی‌کران خداوند است.

 

---

3. هر لحظه ز نوری، هزاران پرتو

این بیت به تجلی بی‌پایان نور الهی اشاره دارد که در هر لحظه، به اشکال گوناگون در عالم پدیدار می‌شود.

نور در عرفان اسلامی نماد هدایت، معرفت، و حقیقت الهی است. این نور نه تنها در دل عارف، بلکه در سراسر عالم تجلی می‌یابد.

«هزاران پرتو» نشان‌دهنده‌ی بی‌کرانگی و تنوع تجلیات الهی است که انسان را به حیرت می‌اندازد. این موضوع یادآور آیه‌ای از قرآن است:
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (سوره نور: 35)
یعنی خداوند نور آسمان‌ها و زمین است.

 

---

4. این راز که پیداست، پنهان باشد

در این بیت، شاعر به تناقض ظاهری درک حقیقت اشاره می‌کند: راز الهی در عین آشکاری، پنهان است.

حقیقت الهی در همه‌جا حضور دارد و در تمام ذرات عالم قابل مشاهده است، اما درک کامل آن برای انسان ممکن نیست.

«پنهانی» حقیقت الهی به این معناست که انسان نمی‌تواند با عقل یا ابزارهای معمولی، حقیقت بی‌پایان خداوند را درک کند. تنها اهل دل و عارفان می‌توانند گوشه‌ای از این راز را شهود کنند.

 

---

مفاهیم اصلی شعر

1. حیرت عقل در برابر عشق:
در مسیر عشق الهی، عقل ناتوان و حیران است. عشق، فراتر از تحلیل‌های عقلی است و تنها با دل می‌توان آن را درک کرد.


2. مستی دل از جمال الهی:
دل، مرکز شهود عرفانی است و از مشاهده‌ی جمال مطلق خداوند سرمست می‌شود. این مستی، حالتی است که انسان را به خداوند نزدیک‌تر می‌کند.


3. نور الهی و تجلیات بی‌پایان:
نور الهی در هر لحظه به اشکال مختلف تجلی می‌یابد و عارف را به حیرت و شگفتی وا‌می‌دارد. این نور، راهنمای انسان در مسیر سلوک است.


4. راز آشکار و پنهان حقیقت:
حقیقت الهی همواره آشکار است، اما در عین حال، پنهانی و دست‌نیافتنی باقی می‌ماند. این راز، تنها برای اهل دل قابل شهود است.

 


---

نتیجه‌گیری

شاعر در این شعر با بیانی عرفانی، مفهوم حیرت را به‌عنوان یکی از حالات اصلی سالک در مسیر عشق الهی توصیف می‌کند. عقل در برابر عظمت عشق ناتوان می‌شود، دل از نور جمال الهی سرمست می‌گردد، و راز حقیقت الهی در عین آشکاری، پنهان می‌ماند. این شعر ما را به تأمل در زیبایی، بی‌کرانگی، و رازآلودگی عشق الهی و مسیر عرفانی فرا‌می‌خواند.

 

در عرفان، حیرت جایگاهی ویژه و عمیق دارد و به عنوان یکی از مراحل و حالات مهم در سیر و سلوک عرفانی شناخته می‌شود. حیرت به حالتی از سرگشتگی و شگفتی عمیق اشاره دارد که سالک در برابر عظمت، بی‌کرانی، و اسرار الهی تجربه می‌کند. این حالت زمانی رخ می‌دهد که عقل و دانش بشری دیگر توان درک و توضیح حقایق الهی را ندارد و انسان خود را در برابر حقیقتی فراتر از تصور می‌یابد.

جایگاه حیرت در عرفان

1. مرحله‌ای در سلوک عرفانی
در عرفان، حیرت به عنوان یکی از مراحل پس از شناخت و شهود به شمار می‌رود. سالک پس از عبور از مرحله معرفت و مشاهده عظمت الهی، دچار حالتی از سردرگمی و شگفتی می‌شود. این حیرت ناشی از درک محدودیت عقل انسانی و بی‌کرانگی حقیقت الهی است.


2. حیرت مثبت و منفی

حیرت مثبت: این نوع حیرت، نتیجه شهود حقایق الهی و درک عظمت خداوند است. این حالت باعث می‌شود که سالک به تسلیم، فروتنی و عشق عمیق‌تر نسبت به خداوند برسد.

حیرت منفی: حالتی است که ممکن است ناشی از عدم فهم یا کج‌فهمی باشد و سالک را از مسیر سلوک منحرف کند. عرفا تأکید دارند که این نوع حیرت باید به کمک هدایت یک مرشد از بین برود.

 


ویژگی‌های حیرت در عرفان

تجربه بی‌کرانی: سالک درمی‌یابد که عقل او نمی‌تواند همه حقایق را درک کند و در برابر بی‌کرانی الهی متحیر می‌شود.

آغاز شهود عمیق‌تر: حیرت نه پایان راه، بلکه آغازی برای ورود به مراحل عمیق‌تر شناخت و عشق است.

شکستن محدودیت‌ها: حیرت باعث می‌شود که سالک از وابستگی به عقل و منطق رها شود و به شهود و عشق روی آورد.


دیدگاه عرفا درباره حیرت

1. ابن عربی
ابن عربی حیرت را یکی از نتایج طبیعی شناخت الهی می‌داند. او معتقد است که هر چه معرفت انسان نسبت به خداوند افزایش یابد، حیرت او نیز عمیق‌تر می‌شود.


2. مولانا
مولانا در اشعار خود به زیبایی حیرت را وصف می‌کند و آن را نشانه‌ای از عشق و نزدیکی به حقیقت می‌داند. برای مثال:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش


3. عطار نیشابوری
در "منطق الطیر"، عطار حیرت را مرحله‌ای می‌داند که سالک پس از طی مراتب معرفت به آن می‌رسد و خود را در برابر نور مطلق حق، ناتوان می‌یابد.

 

نتیجه‌گیری

حیرت در عرفان، حالتی از شکوه و شگفتی است که باعث رشد معنوی سالک می‌شود. این حالت، عقل را پشت سر می‌گذارد و راه را برای درک عشق و شهود الهی باز می‌کند. حیرت نه نشانه‌ای از ضعف، بلکه گواهی بر عظمت و ژرفای حقیقت الهی است که فراتر از هر تصور بشری است.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

 

  • ۰۳/۱۰/۲۱
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی