رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی جمع

جمع
در جمع وجود، هر چه بینیم یکی‌ست
در جلوه‌ی او، هر چه جوییم یکی‌ست
جز ذات خدا، کسی نمانَد باقی
جمع همه در اوست و گوئیم  یکی‌ست

 

این شعر به مفهوم جمع و وحدت در عرفان پرداخته است. در اینجا، شاعر به درک حقیقت واحد و اتحاد با خداوند اشاره می‌کند. او بیان می‌کند که در نهایت همه موجودات به ذات خداوند باز می‌گردند و در حقیقت، هیچ‌چیز جز خداوند واقعی نیست. در این شعر، تاکید بر آن است که در بطن تمام کائنات، یک‌پارچگی و وحدت وجود دارد. در ادامه، شرح هر بیت آمده است:

1. در جمع وجود، هر چه بینیم یکی‌ست
در این بیت، شاعر به این حقیقت اشاره می‌کند که در جمع وجود، تمام موجودات یکی هستند. جمع وجود به معنای یک‌پارچگی و اتحاد در عالم است، یعنی در درک عرفانی، همه موجودات به ذات واحدی تعلق دارند. در نهایت، از دیدگاه عرفانی، تمام کائنات و همه‌ی موجودات به یک حقیقت واحد، که همان خداوند است، باز می‌گردند. پس هر چیزی که انسان در عالم مشاهده می‌کند، در اصل از آن حقیقت واحد سرچشمه می‌گیرد و به آن حقیقت باز می‌گردد.


2. در جلوه‌ی او، هر چه جوییم یکی‌ست
در اینجا، شاعر بیان می‌کند که در جلوه خداوند، هرچه انسان جست‌وجو کند، یکی است. یعنی آیات و جلوه‌های خداوند در عالم هستی، همچون جلوه‌هایی از نور و زیبایی هستند که در نهایت به ذات خداوند بازمی‌گردند. وقتی انسان در جهان جست‌وجو می‌کند، در حقیقت در جست‌وجوی خداوند است، زیرا همه چیز تجلی و جلوه‌ای از اوست. پس از نگاه عرفانی، در هر چیزی که انسان مشاهده می‌کند، در حقیقت خداوند تجلی کرده است.


3. جز ذات خدا، کسی نمانَد باقی
در این بیت، شاعر بر این نکته تأکید دارد که در نهایت، تنها ذات خداوند باقی می‌ماند و هیچ‌چیز دیگر نمی‌ماند. این سخن اشاره به مفهوم فنا و بقا در عرفان دارد. بر اساس این مفهوم، تمام کائنات و موجودات در پایان به خداوند باز می‌گردند و در نهایت، فقط ذات الهی باقی می‌ماند. درک این مفهوم به انسان کمک می‌کند که از دلبستگی به جهان مادی و دنیوی دست بردارد و توجه خود را به حقیقت جاویدان و بی‌پایان، یعنی خداوند، معطوف کند.


4. جمع همه در اوست و گوئیم یکی‌ست
در این بیت، شاعر به نتیجه‌گیری می‌پردازد که در نهایت، تمام جمع‌ها و اتحادها در خداوند قرار دارند و او واحد است. تمامی موجودات، مفاهیم، و حقیقت‌ها در حقیقت در ذات الهی به یک جمع و وحدت می‌رسند. در این نگاه، خداوند نه‌فقط مرکز همه چیز است، بلکه اساس و بنیاد تمام وجود به او بازمی‌گردد. در واقع، در بطن تمام کائنات و مظاهر طبیعی، یک حقیقت واحد وجود دارد که همان خداوند است، و از این رو می‌توان گفت که همه چیز یکی است.

 

جمع‌بندی:

شعر بر وحدت وجود و جمع تمامی کائنات در خداوند تأکید دارد. شاعر بیان می‌کند که در نهایت، تمام موجودات و حقیقت‌ها به ذات خداوند بازمی‌گردند و او مرکز همه چیز است. در این نگاه عرفانی، جمع وجود به معنای یک‌پارچگی و اتحاد در عالم است و هر آنچه که انسان در جهان می‌بیند، در حقیقت تجلی و جلوه‌ای از خداوند است. در نهایت، فقط ذات خداوند باقی می‌ماند و تمام هستی به او تعلق دارد. بنابراین، در حقیقت همه چیز یکی است و خداوند حقیقت واحد و جاودان است که در بطن تمامی موجودات وجود دارد.

 

 

جمع در اصطلاح عرفانی به معنای حالت اتحاد با حقیقت و حضور کامل در خداوند است. این واژه به‌ویژه در مکاتب عرفانی اسلامی، از جمله در تصوف، کاربرد دارد و به حالتی اشاره می‌کند که فرد از تفرقه و پراکندگی خود رهایی می‌یابد و در وحدت با خداوند یا حقیقت مطلق قرار می‌گیرد. جمع به معنای کنار گذاشتن خودخواهی‌ها و وحدت در تمام ابعاد وجود است.

مفهوم جمع در عرفان

1. اتحاد با خداوند:
در عرفان اسلامی، جمع به معنای حضور در تمامیت وجود و رسیدن به مرحله‌ای است که شخص از تفرقه و دوگانگی رهایی می‌یابد و در یگانگی با خداوند محو می‌شود. این جمع در واقع همان اتحاد با حقیقت است که فرد در آن لحظه خود را به طور کامل در وجود الهی می‌بیند و دیگر هیچ‌گونه فاصله‌ای میان خود و خداوند احساس نمی‌کند.


2. جمع در مقابل تفرقه:
انسان در حالت پراکندگی (تفرقه) در معرض خودخواهی‌ها، تعلقات و تفاوت‌های ظاهری قرار دارد، اما در حالت جمع، تمام این تفاوت‌ها از میان می‌روند و انسان به وحدت و یگانگی با حقیقت می‌رسد.


3. جمع در سلوک معنوی:
در سلوک عرفانی، جمع یکی از مراحل است که سالک در آن می‌تواند به حضور قلب و اتصال به حقیقت برسد. در این حالت، او از هر گونه گسستگی ذهنی و فکری رها می‌شود و در برابر خداوند یا حقیقت، به‌طور کامل حاضر است.

 

جمع در مقابل تفرید

در عرفان، واژه‌ای مشابه به جمع وجود دارد که به نام تفرید شناخته می‌شود. تفرید به معنای تفکیک و انشقاق است و در واقع مرحله‌ای است که انسان در آن خود را از حقیقت و وجود الهی جدا می‌بیند. بنابراین، جمع زمانی به دست می‌آید که فرد از مفهوم تفرید و جدایی از خداوند عبور کند و به حالت وحدت دست یابد.

جمع در نظر عارفان

عارفان بزرگ، مانند مولانا، از جمع به عنوان حالت معراج و اتحاد با ذات الهی یاد کرده‌اند. در این دیدگاه، انسان به طور کامل از منیت و غرور خود رها می‌شود و در حضور خداوند محو می‌گردد.

جمع در شعر و ادب فارسی

در شعر و ادب فارسی، به ویژه در اشعار عرفانی شاعران بزرگ مانند مولانا و حافظ، مفهوم جمع به‌طور متداول به کار رفته است. برای مثال، مولانا در اشعار خود از جمع به عنوان حالت قرب الهی و اتحاد با حقیقت یاد می‌کند.


---

نتیجه‌گیری

جمع در عرفان به معنای اتحاد با خداوند و حضور در حقیقت است. در این حالت، فرد از تمام تفرقه‌ها و تعلق‌ها رها می‌شود و به یگانگی با خدا و حقیقت مطلق می‌رسد. جمع به‌طور کلی به معنای وحدت در تمام ابعاد وجود و رهایی از منیت است و در سلوک عرفانی به عنوان یکی از مراحل بلند معنوی محسوب می‌شود.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

 



 

  • ۰۳/۱۰/۱۹
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی