باسمه تعالی
چند رباعی
11. مفهوم حق
حق در دل و جان هر کس نهفته است
چهرهی نورانیاش در دلها است
در طلبش باید که بیخود شوی
تا به دریا پر از نور خدا گشتی
شرح: این رباعی بهطور مستقیم به مفهوم «حق» اشاره دارد. در اینجا به این نکته اشاره شده که حق در درون هر انسان و در دلهای انسانها قرار دارد و برای درک کامل آن باید از خودگذشتگی کرد. تنها در این حالت است که انسان میتواند به دریاهای نور خداوند دست یابد.
---
12. روحانیت
در درون هر انسان روحی است ز نور
که از دل و جانش میتابد، بیدور
کسی که بیدار است این نور را ببیند
به سوی خدا، همیشه بیزحمت و دور
شرح: در این رباعی، روحانیت و نور درونی انسانها مطرح است. روح انسان بهعنوان موجودی نورانی معرفی میشود که در دل و جان هر فرد میتابد و انسان بیدار میتواند آن را ببیند. این نور، انسان را به سوی خداوند هدایت میکند و در واقع، نشاندهندهی مسیر روحانی انسان بهسوی کمال است.
---
13. شوق وصال
شوق وصال حق، در دلِ عاشقان
جانها پر از شور، دلها پر از جان
در طلب او، جز عشق نخواهد ماند
بهجز پرتو او، هیچچیز نخواهد مانَد
شرح: این رباعی به شوق و عشق به وصال حق اشاره دارد. در دل عاشقان تنها شوق وصال به خداوند باقی است و هرچیز دیگری در این مسیر بیارزش میشود. این شعر بر اهمیت عشق الهی تأکید دارد که میتواند تمام دلها را پر از شور و نور کند.
---
14. حقیقت و مجاز
حقیقت در دلِ آن عاشقِ پاک
مجاز در نظرهاست، در اندیشهها شک
به دلِ صاف، نور حقیقت میتابد
اما دلهای تاریک، نمیبینند آنچه درست است و پاک
شرح: در این رباعی، تفاوت بین حقیقت و مجاز بیان شده است. حقیقت در دلهای پاک و عاشق قرار دارد و در دلهای صاف، نور حقیقت تابیده میشود. در مقابل، دلهای تاریک و آلوده نمیتوانند حقیقت را درک کنند و فقط مجازها و تصورات در آنها حاکم است.
---
15. رهایی از دنیا
در این دنیا نمیتوان به حقیقت رسید
هر که از دنیا جدا شد، به خدا رسید
از دنیا رهیده و در خود شکسته
آنکه از فانی به باقی پیوست، آزاد و سعید
شرح: این رباعی به رهایی از دنیای مادی و رسیدن به حقیقت الهی اشاره دارد. در این اشعار تأکید میشود که انسان باید از دنیای فانی دست بکشد تا به حقیقت و خداوند برسد. تنها کسانی که از تعلقات دنیوی رها میشوند، به آزادی معنوی و سعادت واقعی دست خواهند یافت.
---
16. عشق الهی
عشق الهی است، بیپایان و بیحد
دل را به سوی خدا میبرد، بهسوی عهد
در جستوجوی او، در دل آرامش است
که در وصال او، تمامی غمها بیاثر است
شرح: این رباعی دربارهی عشق الهی است که در آن گفته شده که عشق به خداوند، بیپایان و بیحد است. انسان در جستوجوی این عشق آرامش مییابد، زیرا در نهایت، همهی غمها و مشکلات در مقابل این عشق بیاثر میشوند.
---
17. سکوت در پیشگاه خدا
در پیشگاه حق، زبانها خاموش است
دلها میگویند، اما گوشها در گوش است
سکوت واقعی در دلها جاری است
زیرا در دل خدا، تنها صدای خود اوست
شرح: این رباعی بر اهمیت سکوت در پیشگاه خداوند تأکید دارد. در برابر حقیقت الهی، زبانها خاموش میشوند و انسان تنها در دل خود میتواند صدای حقیقی خدا را بشنود. سکوت در اینجا بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به درک عمیق از خداوند و حقیقت مطرح میشود.
---
نور الهی
رباعی:
نور الهی که در دلها میتابد
هر قلب پاکی از آن نور شاداب است
این نور در دلِ اهل دل تابنده است
که تا به وصال حق، راهی است هموار
شرح:
این رباعی به «نور الهی» اشاره دارد که در دلهای انسانهای پاک میتابد. نور الهی در حقیقت معرفت و عشق به خداوند است که در دلهای اهل دل روشن میشود. این نور راهی هموار به سوی وصال حق و حقیقت الهی میسازد. در واقع، هر که دلش پاک و خالص باشد، از نور خداوند بهرهمند میشود و این نور او را به حقیقت نزدیک میکند.
---
خودشناسی
رباعی:
آن که خود را شناخت، خدا را دید
در دلِ خود همه چیز را شهید
که در ذات خود به حقیقت پی برد
و در هر ذرهی خود، خدا را شادید
شرح:
این رباعی به مفهوم «خودشناسی» پرداخته و بیان میکند که شناخت خود و درک عمق درون، در واقع راهی به شناخت خداوند است. وقتی انسان خود را بشناسد، به درک حقیقتی عمیقتر از وجود خود دست مییابد که همان حضور خداوند در درون اوست. در هر ذره و درون خود، انسان میتواند جلوهای از خداوند را مشاهده کند، چراکه خداوند در همهی وجود او جاری است.
---
عشق الهی
رباعی:
عشق الهی به دلها میتابد
در دلِ عاشق همیشه آباد است
نه عشق دنیا که دنیای فانی است
عشق به حق، جاودان و بیپایان است
شرح:
در این رباعی، عشق الهی بهعنوان یک نیروی بیپایان و جاودان معرفی شده است. عشق به خداوند در دلهای عاشقان، دل را آباد و زنده نگه میدارد. بر خلاف عشقهای دنیوی که گذرا و فانی هستند، عشق به حق ابدی و بیپایان است. در اینجا، عشق به خداوند بهعنوان اصلیترین و پاکترین نوع عشق معرفی میشود که انسان را به سوی کمال و حقیقت میبرد.
---
رهایی از دنیا
رباعی:
هر که از دنیا دل برکند و رفت
در پی حقیقت، در پی سرشت
دل از تعلقات دنیا بگسست
به حقیقت الهی، پیوست و گشت
شرح:
این رباعی به رهایی از دنیا و تعلقات آن اشاره دارد. شاعر بیان میکند که هر کسی که دل از تعلقات دنیوی بکند و در جستجوی حقیقت الهی برآید، میتواند به حقیقت واقعی برسد. «رهایی از دنیا» به معنای رها کردن اشیاء و افکار مادی است تا دل بتواند به حقیقت الهی و معنوی نزدیکتر شود.
---
تسلیم در برابر خدا
رباعی:
در برابر خواست خدا تسلیم باش
که در تسلیم، نیکوترین راه است
در پی او باش و از خود بگذر
که در گذر از خود، حقیقت پاک است
شرح:
در این رباعی، شاعر به مفهوم «تسلیم در برابر خداوند» اشاره دارد. او میگوید که بهترین راه برای رسیدن به حقیقت الهی، تسلیم بودن در برابر اراده خداوند است. این تسلیم، یعنی گذشتن از خواستههای شخصی و تمایلات فردی بهمنظور پیروی از خواستههای خداوند، که در نهایت به حقیقتی پاک و الهی میانجامد.
---
کمال انسان
رباعی:
کمال انسان در عشق و عبودیت است
نه در مال و جاه و قوت و زیست
آن که در بندگی به خدا رسید
کاملترین انسان در عالم است
شرح:
این رباعی به مفهوم «کمال انسانی» میپردازد و تأکید دارد که کمال واقعی انسان نه در مال و مقام، بلکه در عشق به خداوند و بندگی او است. انسان زمانی به کمال میرسد که در مسیر عبودیت و بندگی خداوند قرار گیرد، و در این مسیر، دیگر هیچ چیزی جز محبت خداوند برایش اهمیت ندارد.
---
رابطه با یار
رباعی:
یار در دلِ هر انسان نهان است
دریای عشق در دلها روان است
که هر که در جستجوی یار برود
دریا به او میدهد، دریا نهان است
شرح:
در این رباعی، شاعر به رابطه انسان با خدا (که بهعنوان یار معرفی شده) اشاره میکند. او میگوید که خداوند در دل هر انسان پنهان است و هر انسانی که در جستجوی این یار (خدا) باشد، میتواند به دریا و حقیقتی بزرگ دست یابد. این دریا، همان عشق الهی است که در دلها جاری است و انسان در جستجوی آن به حقیقت واقعی میرسد.
---
سکوت دل
رباعی:
در سکوت دل، حقیقتها نهفته است
در سکوت، عشق و عشقورزی بیمحدوده است
در دل سکوت، میتوان به خدا رسید
که در سکوت، صدای دلِ خداست
شرح:
این رباعی به مفهوم سکوت دل و تاثیر آن در درک حقیقت الهی پرداخته است. شاعر میگوید در سکوت دل، بسیاری از حقیقتها و رازهای معنوی پنهان است و میتوان در این سکوت به درک عمیقتری از خداوند رسید. در سکوت، انسان میتواند به خداوند نزدیکتر شود و صدای درون خود را بشنود که همان صدای خداوند است.
---
حقیقت درون
رباعی:
حقیقت درون، نور خداوند است
هر دل پاکی، روشن از آن نور است
که در دلِ آن که جستجو کند
همه عالم به نور خداوند پر است
شرح:
در این رباعی، شاعر اشاره به «حقیقت درون» دارد که در واقع همان نور الهی است که در دلهای پاک میدرخشد. وقتی دل انسان پاک باشد، این نور الهی در آن تابیده و در نتیجه او به حقیقت نزدیک میشود. این نور در همه عالم پراکنده است، اما تنها کسانی که جستجو کنند و دلشان پاک باشد، قادر به درک و مشاهده آن خواهند بود.
---
عبادت حقیقی
رباعی:
عبادت واقعی در دلِ بیخود است
که دل در هر حال، بر یار خداوند است
نه در ریا و نه در مال و مقام
که در عبودیت، خداوند پنهان است
شرح:
شاعر در این رباعی به مفهوم «عبادت حقیقی» پرداخته است. او میگوید عبادت واقعی در زمانی اتفاق میافتد که انسان از خودخواهی و ریاکاری رها شود و تنها برای خداوند عبادت کند. در این حالت، دل تنها به خداوند تعلق دارد و هیچ چیز جز عبادت حقیقی و بندگی خداوند برای او اهمیت ندارد.
---
رهایی از خود
رباعی:
رهایی از خود، در مسیر نور است
در رهایی از خود، دل در سرور است
که هر که خود را به سوی خدا ببرد
در راه حقیقت، همیشه پیروز است
شرح:
این رباعی به «رهایی از خود» اشاره دارد. شاعر میگوید که انسان باید از خودخواهی و غرور بگذرد و به سوی خدا حرکت کند. در این رهایی از خود است که دل انسان به سرور و شادمانی حقیقی میرسد، چراکه این رهایی او را به حقیقت الهی نزدیکتر میکند و در این راه، همیشه پیروز خواهد بود.
---
نتیجهگیری:
مجموعه این رباعیات بهطور کلی به مفاهیم عمیق عرفانی و معنوی پرداختهاند. هر یک از این اشعار بهطور جداگانه به مفهومی مهم از زندگی معنوی و ارتباط انسان با خداوند اشاره دارند. در کنار توضیحات هر رباعی، این اشعار بهطور کلی دعوت به کشف حقیقت، رهایی از دنیای مادی، عشق به خداوند، و تسلیم در برابر اراده الهی دارند.
---
11. وحدت
در دل شب، راز وحدت نمایان است
همهٔ کائنات در یک جا جانان است
به هر سو که نگرم، اویی در هر جاست
در دل او، هر چیزی به آرامی جانان است
---
12. عشق الهی
عشق الهی، جان را ز خود رها کند
دریای پر از نور و شعف نمایان کند
به سوی او پرواز، از قفس آزاد
جان را از قید زمان و مکان رها کند
---
13. مشاهده حق
در دل شب، نور حق نمایان شد
آسمان پر از جلوهٔ جمال یار شد
چشم دل گشوده، جان به پرواز درآمد
در مشاهدهٔ او، هر لحظه تماشایی است
---
14. کشف حقیقت
حقیقت را نمیتوان در کلمات یافت
او در دلهاست، نه در صورتهای بیحرف
وقتی دل پاک باشد، چشم باز گردد
و در سکوت، حقیقت به وضوح نمایان است
---
15. خودشناسی
خویشتن را در دل بیخودی ببین
در خود خود را بیابی، از خود بگذریم
شکوفهٔ روح در جستجوی درون
خود را در عمق قلب، آزاد و رها کنیم
---
16. مقام توحید
توحید در دل انسان روشن است
در کنار یار، هیچ چیز پنهان نیست
وجود تو جز او نیست و نخواهد بود
در این مقام، هیچ چیزی جز او نخواهد بود
---
17. فناء فی الله
در فناء فی الله، جان فانی است
در نور او، هرچه هست ناپایدار است
نفس از خود رهاست و دل بیزوال
در لحظهٔ او، همه چیز از آنِ اوست
سراینده
دکتر علی رجالی
- ۰۳/۱۰/۱۸