رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

در این وبلاگ ،اشعار و مطالب علمی و فرهنگی اینجانب آمده است .

رسالت

به سایت شخصی اینجانب مراجعه شود
alirejali.ir

بایگانی
  • ۰
  • ۰

باسمه تعالی

شرحی بر واژه عرفانی وحدت وجود

 

وحدت وجود

هر جا که نشان از خدا باشد نور
دل‌ها شود از کینه و نیرنگ به دور
با وحدت  دل به سوی او می‌پوئیم
این قافله با حکم خدا شد مامور

این شعر به وحدت وجود، یکی از اصول اساسی فلسفه و عرفان اسلامی، اشاره دارد که بر یکپارچگی و یگانگی میان خداوند و همه مخلوقات تأکید می‌کند. در این دیدگاه، تمام موجودات تجلیاتی از نور و صفات خداوند هستند و هیچ‌چیز از او جدا نیست. شاعر در این شعر، به زیبایی اهمیت این یگانگی و راه رسیدن به حقیقت را از طریق تصفیه دل از کینه و نیرنگ بیان می‌کند. حال، به شرح هر بیت می‌پردازیم:


---

بیت اول:
هر جا که نشان از خدا باشد نور
شاعر در این بیت بیان می‌کند که در هر کجا که نشانه‌ای از خداوند وجود داشته باشد، آنجا پر از نور است. نور در اینجا نمادی از حقیقت، الهام، و حضور الهی است. هر جا که خداوند در آن تجلی کرده یا نشانه‌ای از او وجود دارد، آن مکان یا آن پدیده روشن و پر از حقیقت است. این نور، معرفت و آگاهی است که از خداوند به مخلوقات منتقل می‌شود.


---

بیت دوم:
دل‌ها شود از کینه و نیرنگ به دور
در این بیت، شاعر به لزوم پاکسازی دل از آلودگی‌های اخلاقی چون کینه و نیرنگ اشاره می‌کند. هنگامی که انسان دل خود را از این صفات منفی پاک کند، قادر خواهد بود که درک درستی از نور الهی داشته باشد و به حقیقت نزدیک شود. در مسیر وحدت وجود، دل باید از هرگونه آلودگی پاک باشد تا بتواند تجلیات خداوند را به درستی دریافت کند.


---

بیت سوم:
با وحدت دل به سوی او می‌پوئیم
در این بیت، وحدت به معنای یگانگی و پیوستگی به خداوند است. هنگامی که دل از کینه و نیرنگ پاک شد و به سمت خداوند متوجه گردید، در این صورت است که انسان در مسیر حقیقی قرار می‌گیرد. انسان با وحدت دل، به خداوند می‌پیوندد و به او می‌رسد. این پیوستن، به معنای تسلیم شدن در برابر اراده خداوند و جلب محبت و رحمت الهی است.


---

بیت چهارم:
این قافله با حکم خدا شد مامور
شاعر در این بیت به کاروانی اشاره می‌کند که تحت اراده و فرمان خداوند حرکت می‌کند. این قافله نماد انسان‌ها یا موجودات جهان است که تحت فرمان الهی قرار دارند. در مسیر وحدت وجود، همه چیز تحت اراده و حکمت خداوند است و هیچ‌چیز بدون اراده او حرکت نمی‌کند. این ماموریت، به معنای حرکت همه موجودات به سوی خداوند و تحقق فرمان الهی است.


---

نتیجه‌گیری کلی:

این شعر به وحدت وجود اشاره دارد که در آن همه مخلوقات تجلیاتی از خداوند هستند و در نهایت به او بازمی‌گردند. شاعر بیان می‌کند که در هر کجا که خدا حضور دارد، نور و حقیقت است و برای درک این حقیقت باید دل را از آلودگی‌هایی چون کینه و نیرنگ پاک کرد. با دل واحد، انسان به سوی خداوند می‌رود و در نهایت، همه موجودات به حکم خداوند در مسیر واحد حقیقت قرار دارند. این شعر نشان‌دهنده اتصال همه چیز به خداوند و حرکت در جهت وحدت و یگانگی است.

 

 

وحدت وجود یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مفاهیم در عرفان اسلامی و فلسفه است که به ویژه با نام محی‌الدین ابن عربی پیوند خورده است. این نظریه بر این اصل استوار است که در حقیقت، تنها یک وجود اصیل و حقیقی وجود دارد و آن خداوند (حق تعالی) است. سایر موجودات، مظاهر، تجلیات یا ظهورات آن وجود واحد به شمار می‌آیند.

تعریف وحدت وجود

وحدت وجود به معنای آن است که:

1. وجود حقیقی، واحد است: فقط خداوند وجود مطلق و حقیقی است، و هر آنچه غیر از اوست، در حقیقت وجود مستقل ندارد، بلکه تجلی و ظهور اوست.


2. جهان، جلوه حق است: تمامی موجودات و کائنات، نمودهای گوناگون وجود خداوند هستند و به خودی خود وجودی ندارند.


3. وجود و ماهیت اشیا: اشیا و موجودات دیگر، به خودی خود «عدم» هستند و هستی‌شان وابسته به وجود خداوند است.

 

اصول وحدت وجود

1. وجود مطلق و ممکنات:

خداوند وجود مطلق است (وجودی که هیچ محدودیتی ندارد).

سایر موجودات، امکان وجود دارند و به واسطه خداوند به عرصه هستی می‌آیند.

 

2. تجلی و ظهور:
جهان، مظهری از خداوند است و به تعبیر ابن عربی، «حق در آینه اشیا» ظاهر شده است.


3. کثرت در عین وحدت:
از نگاه وحدت وجود، کثرت ظاهری موجودات، تنها جلوه‌های گوناگون یک حقیقت واحد است. همان‌طور که نور سفید در منشور به رنگ‌های مختلف تقسیم می‌شود، اما حقیقت همه آن‌ها یک نور است.

 

وحدت وجود در نگاه عرفا

1. ابن عربی:
ابن عربی معتقد است که همه موجودات، مظاهر و تجلیات «وجود واحد» هستند. او بر این باور است که خداوند هم در ذات خود واحد است و هم در تجلیاتش.
جمله معروف او:
«لیس فی الوجود الا الله»
(در هستی جز خداوند چیزی نیست.)


2. مولانا:
مولانا نیز در اشعار خود به وحدت وجود اشاره دارد. برای مثال:
این همه عکس می‌و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد.


3. حلاج:
حلاج با عبارت معروف «انا الحق» (من حق هستم)، به نوعی بیانگر دیدگاه وحدت وجودی است. او بر این باور بود که وجود او در حقیقت همان وجود الهی است.

 

تفاوت با سایر دیدگاه‌ها

وحدت شهود: برخلاف وحدت وجود که به معنای یگانگی حقیقی خداوند و مظاهرش است، وحدت شهود به این معناست که سالک در حالت عرفانی، تنها خدا را شهود می‌کند و کثرت را نمی‌بیند، اما این کثرت وجود دارد.

وجود مستقل اشیا: مخالفان وحدت وجود (برخی متکلمان و فلاسفه) معتقدند که اشیا وجود مستقل دارند، هرچند که وجود آن‌ها وابسته به خداوند است.


نتیجه‌گیری

وحدت وجود دیدگاهی است که بر اساس آن همه موجودات تجلی و ظهور حقیقت واحدی هستند که همان خداوند است. این نظریه، کثرت ظاهری جهان را نادیده نمی‌گیرد، اما آن را به عنوان تجلیات متنوع یک حقیقت واحد تعبیر می‌کند. فهم عمیق وحدت وجود نیازمند شهود و تجربه عرفانی است و نمی‌توان آن را صرفاً با استدلال عقلانی درک کرد.

تهیه و تنظیم

دکتر علی رجالی

  • ۰۳/۱۰/۱۸
  • علی رجالی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی