باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
یاد استاد علم و اخلاق
شماره ۶۸
امروز یکشنبه ششم مرداد ماه ۱۴۰۱، مصادف با آمدن ما از کشور ترکیه است.در این رور آیت الله ناصری به خاک سپرده شد و دار فانی را وداع نمود، ،روحش شاد. لذا حقیر نیز توفیف شرکت در مراسم تشییع پیدا نکردم.لذا تصمیم گرفتم یادی از این استاد عزیز بعمل آورم .با شنیدن فوت ایشان بسیار متاثر شدم. از آیت الله ناصری خاطره های زیادی دارم. ایشان در هفته یک بار معمولا بعد از نماز مغرب و عشا، یک سخنرانی کو تاه داشتند .در پایان هفته صدا و سیمای اصفهان آنرا پخش می نمود. من چند سالی به اتفاق خانواده در جلسات ایشان که در مسجد کمر زری میدان امام علی بر گزار می شد شرکت می کردیم.از سخنان ایشان یاداشت برداری می نمودم.بعضا آنها را در قالب شعر می سرودم. ایشان در یک جلسه صفات و علوم امام صادق (ع) را بازگو کردند.من آنها را سرودم و در کتاب اشعار نوای دل من آمده است.
مراسم خواندن خطبه عقد اولین پسرم، در منزل ایشان در دولت آباد ، انجام گردید.در دوره مسئولیتم در پیام نور اصفهان، به منزل شخصی ایشان به اتفاق هیات رئیسه رفتیم و از سخنان گهر بار ایشان فیض بردیم. تکیه کلام ایشان، در مجالس گوناگون، نقش امام زمان و ولایت بود.مردم از اقشار گوناگون به خاطر خلوص و حالات عرفانی ، به ایشان علاقه مند بودند.تشییع جنازه ایشان از احمد آباد اصفهان تا گلزار شهدا موید این حقیقت است.
ایشان در ایام محرم ، در دولت آباد، روضه خوانی داشتند و مداحان و روحانیون سخنرانی می کردند.من هم باتفاق خانواده شرکت می کردیم.در شبهای قدر در مسجد کمر زری مراسم شب قدر را برگزار می کردند.حتی با توجه به بیماری خود، برای خواهران نیز ، علاوه بر تدریس برای طلاب ،بطور خاص، جلسه علم و اخلاق داشتند.
اگر به تشییع جنازه های شخصیت های گوناگون مذهبی و علمی و سیاسی نگاهی بیندازیم، میزان علاقه مردم به آنها معرف خصوصیات اخلاقی و ساده زیستی و خدمتگزاری آنها نهفته است.هر کس برای خدا، یک قدم در راه خدا برداشت،خدا در دو عالم به او پاداش می دهد و یاد آنان، بعضا چون امام حسین(ع) تا قیامت در دلهاست.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
آنچه در زندگی آموختم
تهاجم فرهنگی
شماره ۶۹
من در اوایل انقلاب مقاله ای برای سمینار فرهنگی که در دانشگاه اصفهان برگزار شد،فرستادم.یکی از موضوعات سمینار، تهاجم فرهنگی بود. در این مقاله بطور مبسوط به ابعاد مختلف تهاجم فرهنگی پرداختم.یک کپی آن در مجموعه یادداشت های فرهنگی من که در وبلاگ و در صفحه ریسرچ گیت شخصی موجود است،قابل رویت است
وقتی صحبت از بریدن دست دزدان مطرح می شود، اولین چیزی که به ذهن خطور می کند ،بریدن انگشتان و دست یک انسان است که آن هم شرایط خاص خود را دارد و به این سادگی قابل اجرا نیست.و هدف اصلی از این اقدام پیشگیری از دزدی و درس عبرت برای دیگران می باشد که آرامش جامعه و مردم را خدشه دار می کند .
انسان ها باید نیاز های خود را از راه های صحیح و با تلاش و کوشش و توکل به خدای روزی رسان، با بکار بردن استعداد های خود که خداوند به انسان به طور رایگان قرار داده بدست آورد. با بهره گیری از آنها زندگی خود و خانواده را می توان تامین کرد.
به نظر من، قطع دستان انسان ها، بعضا ضعیف، سمبلی است برای بریدن دستان اقتصادی و نفوذی که با تغییر چهره و تظاهر به دینداری، با آبرو و دین مردم چندین سال است بازی می کنند.هر چند گاهی سخن از اختلاس چندین هزار میلیاردی در جامعه می شویم.نسل های امروز و دیروز ابتدا به اعمال ما که نتیجه افکار ماست، توجه می کنند.چه خوب است مسئولین اجرایی و قضایی شفاف سازی برای مردم کنند و ابعاد آنها روشن شود.متاسفانه ما در پیش گیری در انواع جرم ها، کوتاهی می کنیم.زمانی اقدام می کنیم که دیگر دیر است و خسارات های هنگفتی به اعتقادات و نظام اسلامی وا د شده است.به خاطر دارم امام راحل، بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران، تاکید در حفظ نظام داشته و آن را از واجبات می دانستند.
ما بعضا می گردیم و سعی می کنیم فردی هم فکر و سالم را در مسئولیتی بگماریم.اما به خاطر عدم نظارت و خلع قانونی و غالب شدن هوای نفس و یا مکرو حیله های دشمنان داخلی و خارجی، دچار فریب و خدای ناکرده تهمت قرار می گیریم.لذا ضرورت دارد ، قوانینی و آئین نامه های تصویب گرد که از انجام بسیاری از مفاسد چه سهوا یا چه عمدا پیشگیری شود.امروزه با بکار بردن سیستم های یک پارچه مجازی و تشکیل دولت الکترونیک، و گشت ارشاد مدیران ، ضمن تسهیل امور مردم و دولت، مانع ایجاد خسارات های مادی و معنوی به افراد و جامعه می شویم. شفاف سازی و نظارت عمومی ، خود نوعی امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی ایجاد می کند.این امر به معروف و نهی از منکر لسانی همانند بریدن دست دزدان نمونه کوچک و سمبلیک ، بر امر به معر وف و نهی از منکر است.. امام حسین ( ع) برای مبارزه با ظلم و فساد و انحراف جامعه از منش پیمبر گرامی ،جان خود و اهل بیتش را فدای اسلام عزیز نمود.
رهبر معظم انقلاب مهمترین معروفها را معرفی نموده و همه را موظف تا در اجرای این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند. مراقب باشیم که اسلام بالاخص مذهب تشیع، به راحتی در اختیار جوامع گوناگون،بالاخص ایران قرا نگرفته است.در حفظ آن گوشا باشیم. اشکالات و موانع و پبشنهادات را برای بهبود امور به مسئولین و یکدیگر به نحو شایسته منعکس کنیم.دوست ما کسی است که اشکالات و عیوب و نواقص ما را قبل از اینکه دچار صدمه بزرگتر شویم یاد آور شود .این یعنی اجرای امر به معروف و نهی از منکر. که آن هم در اجرا ضوابط خاص خود را دارد.نکند با اجرای غلط این فریضه ، به جای اصلاح ابرو ،چشم فرد را کور کنیم
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
بمباران فرهنگی
شماره ۷۰
برای مبارزه با تهاجم فرهنگی ، ما باید ابتدا اعتماد سازی در جامعه کنیم.تا مردم ما را قبول کنند ، آنگاه حرف ما اثر دارد و گوش می کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، نحوه تبلیغ هم با توجه به انواع پیشرفت های تکنولوژی و گذشت زمان باید تغییر و بعضا اصلاح گردد.نسل امروز ما معمولا ، به سادگی از ما بسیاری از امور را با توجه به بمباران فرهنگی و اطلاع رسانی های گوناگون نمی پذیرند.
به نظرم اگر روزی صحبت از جنگ فرهنگی می کردیم.امروز باید از بمباران فرهنگی صحبت نمود.در این بمباران دشمن، روح و روان نسل های گوناگون بالاخص جوانان کم تجربه را هدف قرار داده است.
در شرایط کنونی جهان و هجمه های گوناگون، حوزه های علمیه به تنهایی قادر به پاسخگویی و رفع شبهات نیستند.باید به تبعیت از فرمان جهاد تبیین همت و اقدام شایسته نمود. مطالعه تاریخ نشان می دهد که چگونه اسلام زدایی، در غرب با تبلیغ و برهنگی و انواع فساد بین مردم، بطور طبیعی سد های دفاعی فرهنگی تخریب گردید. سپس با حداقل مقاومت سنگر های فرهنگی و نظامی و اقتصادی کشورها تسخیر شد.حتی بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام، چند سالی نگذشت که یزید ها سرنوشت مردم را بدست گرفتند.خداوند با فرستادان پیامبران زیادی راه صحیح را به مردم نشان داد.حتی گاهی با انواع مصیبت ها ، مردم را آگاه ساخت.
به نظرم ، بسیج اساتید دانشگاه ها، هنرمندان و شعرا و فیلم سازان ،نویسندگان ،دانشمندان و علما و بطور کلی همه فرهیختگان و پیشکسوتان نقش مهمی در ایفای چهاد تبیین و امر به معروف و نهی از منکر ، با قلم و اثر و سخن و تالیف خود در جامعه دارند.سیل اگر آید، همه چیز را خراب می کند،کوچک و بزرگ، دانشمند و جاهل،غنی و فقیر را نمی شناسد.تا نابودی مقدسات و فرهنگ غنی اسلام و تاراج کشور ، به چیز کمتر راضی نمی شوند.به خاطر بیاوریم اوباما، رییس جمهور وقت امریکا گفت، اگر بتوانیم ،حتی پیچ و مهره های صنعت هسته ای ایران را از بین می بریم.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
گرامیداشت استاد
شماره ۷۱
ریاست محترم دانشکده علوم ریاضی و آمار، آقای دکتر مجید فخار، تقاضا نمودند سخنانی به مناسبت زاد روز ۷۵ سالگی دکتر جعفر زعفرانی، استاد تمام گروه ریاضی در دانشگاه اصفهان و خاطرات خود از ایشان را بیان نمایم. در زیر نکاتی را عرض می کنم.
۱. سه درس آنالیز۱و۲و۳، در دوره کار شناسی را با ایشان گذراندم.به خاطر دارم نسبت به برگه امتحانی خود اعتراض داشتم.با ملاحظه دقیق برگه امتحانی ،اعتراض را موجه تشخیص دادند و نمره من اصلاح شد.
۲.ایشان اگرچه استاد راهنمای من نبودند ولی با راهنمایی های خود ،مشکل گشا بودند.در اینجا یادی از استاد راهنمای خود مرحوم احمد اصفهانی می کنم.درس زبان ویژه را با ایشان گذراندم.
۳.دکتر زعفرانی در تحول در گروه ریاضی و ارتقا گروه از هر جهت نقش اساسی و مهم داشتند.بالاخص در تامین کادر علمی گروه، ایجاد کتابخانه تحصصی و دوره های تحصیلات تکمیلی
و ایمیل گروه و برگزاری کنفرانس های بین المللی در دانشگاه اصفهان بسیار کوشا بودند.
۴.دوره دکتری ریاضی را به اتفاق ایشان، زمانی که معاونت آموزشی دانشگاه را نیز بعهده داشتم، با پذیرش دو دانشجوی دکتری شروع نمودیم.به یاد دارم در آن زمان با تشکیل کمیته برنامه ریزی از تجارب ایشان و سایر پیشکسوتان بهره های زیادی جهت ارتقای علمی و اجرایی بردم.
۵.در تامین بودجه ارزی، با رئیس دانشگاه و وزارت علوم ،جهت خرید کتب و مجلات کتابخانه گروه تلاشی دو چندان داشتند.امید است با تقویت کتابخانه به نرم افزار های گوناگون و مجلات علمی ، کمکی شایان به حفظ و بهبود کتابخانه رباضی برداشته شود.
۶.برگزاری زاد روز پیشکستوتان، در عرصه های گوناگون کاری بسیار پسندیده است.از دانشکده علوم ریاضی و آمار که با همکا ری مرکز فیزیک نظری و ریاضیات اصفهان,چنین اقدامی شایسته را بعمل آوردند، جای تشکر و قدردانی دارد
.
۷.آقای دکتر زعفرانی در حفظ وحدت در گروه بسیار تاکید داشتند، مسائل گوناگون در جلسات مختلف بحث می شد.هر چه نتیجه آن بود، همگی بالاتفاق اجرا می کردند.همین یک صدایی از گروه باعث پیشرفت گروه بود.اگر چه بعضا دارای نقطه نظرات متمایز داشتند ولی در ارتقای گروه همه یک صدا بودند.خط بازی در گروه های آموزشی، آفتی است که باعث بی انگیزگی هیات علمی در امور آموزشی و پژوهشی می گردد.متعاقب آن افت علمی را سبب می گردد. در محیط های علمی باید آرامش و ثبات برقرار باشد تا اساتید بتوانند به نحو مطلوب به فعالیت های علمی خود بپردازند.
۸.در پایان پیشنهاد می کنم،آقای دکتر زعفرانی و بطور کلی پیشکسوتان جامعه،زندگی نامه و تجارب خود را تدوین نمایند تا چراغی برای دیگران و آیندگان باشد.حیف است تجارب ارزنده خود را ،که با صرف مدت زمان اندکی بطور روزانه امکان پذیر است ، از دیگران و نسل آتی و علاقه مندان به خود محروم و دریغ نمایند و به دیار باقی بشتابند.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
معرفی پروفسور جعفر زعفرانی
شماره ۷۲
دکتر جعفر زعفرانی، استاد تمام باز نشسته گروه
ر یاضی می باشند.ایشان در دوران بازنشستگی، باتفاق جمعی از اعضای هیات علمی گروه ریاضی،اقدام به ایجاد دانشگاه شیخ بهایی در بهارستان نمودند.ایشان حتی در دوران بازنشستگی،عصر ها در گروه حضور مداوم داشتند و مشغول تحقیق و واهنمایی دانشجویان را ادامه می دادند.
علاوه بر فعالیت های علمی، در امور اجرایی در داخل و خارج دانشگاه اصفهان فعالیت داشتند.در جلسات وزارت علوم و ایجاد قطب علمی جبر باناخ و دایر نمودن دانشگاه شیخ بهایی نقش مهمی ایفا نمودند. در ایجاد و تداوم انجمن ریاضی ایران نقش موثری داشتند.صاحب چندین کتاب و مقالات علمی هستند که در صفحه شخصی ریسرچ گیت و سایت دانشگاه اصفهان موجود است.
ایشان بسیار منظم ،وقت شناس، دارای پشتکار و دقت بالایی در انجام امور دارند.به نظرم اینها از عوامل موفقیت ایشان است.به سلامتی خود اهمیت می دهند.در کنار بسیاری از فعالیت ها، به خانواده و رسیدگی به والدین همت والایی دارند.
ایشان از خانواده ای اصیل و با فرهنگ بدنیا آمدند .در انجام واجبات و ترک محرمات مقید هستثند .توفیق داشتم در حج تمتع، در یک سال عازم مکه شدیم و این فرضیه الهی را انجام دادیم.
پیشنهاد می گردد، فعالیت های ایشان در دوران زندگی، با همکاری خودشان در قالب یک مقاله،توسط دکتر مقصودی ، مشابه مقاله ای که برای زنده یاد مرحوم دکتر لشکری زاده آماده و در مجامع گوناگون ارائه شد ،به اختصار تهیه گردد.
قلم حقیر از ذکر صفات اخلاقی و خاطرات ایشان، قاصر است.لذا به همین دو یادداشت بسنده می کنم.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
خاطراتی از دکتر رضا انشایی
شماره ۷۳
آقای دکتر رضا انشایی کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه شیراز اخذ و به عنوان مربی در گروه ریاضی دانشگاه اصفهان مشغول تدریس شدند.دوره ی دکتری خود را در دانشگاه شفیلد انگلستان زیر نظر پروفسور شارپ به پایان رساندند. این دوران همزمان با ادامه تحصیل دکتری اینجانب در دانشگاه
شفیلد بود.
به یاد دارم ، که با ایشان و جمعی از دوستان انجمن اسلامی شفیلد را تشکیل و به فعالیت های فرهنگی می پرداختیم.آقای دکتر انشایی آشنا به قرآن و معار ف دینی هستند. در جلسات گوناگون با صوت خوب خود قرآن را تلاوت می کردند.گاهی هم در جلسات هفتگی انجمن به تفسیر قرآن می پرداختند.
از آقای دکتر انشایی خاطرات بسیاری دا رم.ان شاالله به تدریج در سلسله یادداشت های خود به آن می پردازم.در بازگشت به ایران و اخذ دکتری، مسئولیت معاونت مالی دانشگاه اصفهان را عهده دار شدند و خدمات ارزنده ای از خود بجا گذاشتند.کمتر فردی را سراغ دارم که به ایشان مراجعه کند و دست خالی بر گردد.با عمل و نصایح خود درد دل مردم را می شنید و گره گشایی می کرد.
کارمندان و اعضای هیات علمی از ایشان به نیکی یاد می کنند.چند سالی نیز بنده در معاونت آموزشی دانشگاه اصفهان با ایشان همکاری داشتم.
در سامان دهی و تامین مالی در ایجاد مقاطع تحصیلات تکمیلی کمال همکاری را با من می نمودند.
مدتی نیز مسیولیت دانشکده علوم را عهده دار شدند.و دوران بازنشستگی ایشان مصادف با پایان خدمت در این سمت بود.ایشان پس از بازنشستگی فعالیت های خود را در ایجاد دانشگاه اشرفی اصفهان متمرکز کر دند.
آقای دکتر انشایی همواره منشا خیر و برکت بودند.من بااتفاق ایشان در هیات امنای مسجد اما جعفر صادق( ع)برای چند سالی فعالیت داشتیم.مسئولیت عمرانی مسجد به عهده اینجانب بود.با گسترش و تکمیل ساختمان مسجد و همکاری خیرین، حدود دوهزار متر مربع در دوران مسئولیت خود ساختمان سازی شد و امروز شاهد مسجدی زیبا و کامل در کوی امام جعفر صادق هستیم.
دکتر علی رجالی
استاد دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
یادی از دکتر رضا انشایی
شماره ۷۴
در یادداشت قبل، پاره ای از فعالیت های آقای دکتر رضا انشایی استادیار بازنشسته دلنشگاه اصفهان را بیان نمودم. آشنایی من با دکتر انشایی به زمان دانشجویی، قبل از انقلاب اسلامی ایران، بر می گردد. ایشان برای ادای فریضه نماز ،به مسجد دانشگاه اصفهان می آمدند.در دوران کارشناسی در مسجد با ایشان آشنا شدم و پس از کارشناسی به عنوان کمک مربی در گروه ریاضی همکار شدم.
دکتر انشایی در دوران قبل و بعد انقلاب فعالیت های فرهنگی چشمگیری داشتند.در مسجد محل خود ،پا چنار، به اتفاق امام جماعت مسجد زنده یاد حجه الاسلام ربانی ،پدر دکتر محمود و علی ربانی، فعالیت های فرهنگی داشتند.در دوران مسئولیتم در پیام نور اصفهان، بنده به اتفاق دکتر محمود ربانی در باز سازی و امور اجرایی همکاری داشتیم.به خاطر دارم که مسئولیت مسابقات دانشجویی قرآن کریم در پیام نور را عهده دار بودم و دکتر محمود ربانی نقش فعال و موثری در برگزاری آن مراسم داشتند.
به خاطر دارم دکتر انشایی دارای یک ماشین فولکس واگن بودند.عصر ها ، بااتفاق ، قسمتی از مسیر دانشگاه به منزل را با ایشان می رفتم.با توجه به محل اقامت ایشان در خیابان ولی عصر، در میدان امام علی پیاده می شدم. بااین رفت و شد ها، ایشان با روحیات بنده آشنا شده بودند و روابط نزدیک پیدا کرده بودیم. پیشنهاد ایجاد خانواده به من نمودم.اما تنها چیزی که به آن فکر نکرده بودم تشکیل خانواده بود.لذا با انتخاب همسر، نسبت فامیلی هم حاصل شد.
جهت ادامه تحصیل در خواست مرخصی بدون حقوق از دانشگاه اصفهان نمودم و منتظر پاسخ دانشگاه جهت ادامه تحصیل نشدم.در دانشگاه صنعتی شریف مشغول تحصیل شدم.پس از یک ترم، به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه تعطیل شد.به خاطر دارم در آن موقع دکتر انشایی که مدیر گروه ریاضی بودند و دانشگاه موافقت خود را پس از مدتی، به گروه منعکس کرده بود به گروه ریاضی واصل شده بود. دکتر انشایی با پرس و جو منزل ما را پیدا کردند و نامه موافقت دانشگاه را به من دادند.لذا مجددا در گروه ریاضی مشغول کار شدم و به ترجمه کتاب و تدریس در مدرسه دانشگاه در دوران تعطیلی دانشگاه پرداختم.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
معرفی پروفسور محمود لشکری زاده
شماره ۷۵
زنده یاد دکتر محمود لشکری زاده بمی دوره کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه شیراز و دکتری خود را در دانشگاه شفیلد انگلستان تحت راهنمایی دکتر جان بیکر به پایان رساند.ایشان مربی دانشگاه اصفهان بودند که با بورس دانشگاه جهت ادامه تحصیل به انگلستان رفتند.
اینجانب پس از اخذ کارشناسی در دانشگاه اصفهان و اشتغال در گروه ریاضی اصفهان به عنولن کمک مربی ، با دکتر لشکری زاده بیشتر آشنا شدم.لذا محل ادامه تحصیل خود را دانشگاه شفیلد تحت راهنمایی دکتر بیکر ، استاد راهنمای مشتر ک با دکتر لشکری زاده ، برگزیدم.
در دوران کارشناسی، ریاضی ۱ و ۲ و جبرخطی
را با ایشان با نمره عالی گذراندم.پس از اخذ دکتری در زمینه آنالیز هار مونیک مجرد، با ایشان در تربیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی همکاری نزدیکی داشتیم.اما توفیق مقاله مشترک با ایشان را نداشتم.اگر چه در مشاورت پایان نامه های دکتری، با ایشان بطور مشترک فعالیت داشتم.
دکتر لشکری زاده در زمینه نظریه نمایشها روی نیم گروه ها صاحب نظر بودند و پایان نامه خود را در این زمینه نوشته اند.ایشان پس از فراغت از تحصیل به دانشگاه آلبرتا برای فرصت مطالعاتی به دعوت پروفسور لائو عازم شدند. ایشان در زمینه های دیگر علمی نیز مقالات متنوعی دارند.
ایشان به خاطر بیماری قند ، به مدت کوتاهی که همزمان با بازنشستگی بنده با ایشان بود، دار فانی را وداع گفتند.یاد و آثار و خدمات ایشان ماندگار است.اینجانب یک شعری در وصف ایشان سرودم که در مراسم وداع که در دانشگاه اصفهان برگزار شد ، قرائت نمودم و دکتر مقصودی خلاصه ای از فعالیت های علمی ایشان را تدوین نمودند که در مجامع علمی ارائه گردید.لذا از ذکر جزئیات فعالیت های علمی ایشان خود داری می کنم و به همین حد کفایت و سخن خود را به پایان می برم.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
معرفی پروفسور ابراهیمی ویشکی
شماره۷۶
دکتر ابراهیمی ویشکی استاد تمام دلنشگاه فردوسی مشهد می باشند.استاد راهنمای ایشان مرحوم دکتر پور عبدالله است. دکتر پور عبدالله فرصت مطالعاتی خود را در دانشگاه شفیلد انگلستان، به دعوت دکتر بیکر همزمان با دوره دکتری اینجانب ، گذراند.ایشان در آن مدت مقاله جبرهای فوریه ایمارد را که کاربرد زیادی در آنالیز هارمونیک مجرد دارد را به زبان انگلیسی ترجمه نمود.دکتر پور عبدالله ، در چندین نوبت به اصفهان آمد و داوری تعدادی از پایان نامه های دانشجویان تحت راهنمایی اینجانب و دکتر لشکری زاده را داوری نمود.متقابلا اینجانب در داوری پایان نامه های ایشان نیز شرکت می کردم.
آخرین داوری من شرکت در جلسه دفاعیه آقای
ابراهیمی ویشکی بود. دکتر پور عبدالله در اواخر عمر خود دچار سکته گردید.بخاطر دارم همسر دکتر پور عبدالله به اتفاق دکتر ابراهیمی، مراقبت های ویژه و سرکشی مداوم داشتند.همانند فرزندی دلسوز مهربانی و کمک شایان به استاد خود نمودند.همین مراقبت ها باعث بهبود وضع روحی و جسمی دکتر پور عبدالله گردید.
دکتر ابراهیمی ویشکی ، در مشاورت چندین پایان نامه دکتری مرا همراهی کرد. چندین مقاله مشترک با ایشان دارم. نامبرده را در طول آشنایی و همکاری انسانی متواضع، مخلص و باوقار و مسئولیت پذیر و بانظم دیدم. از نظر علمی فردی تواناست.مدتی هم مسئولیت مجله انجمن ریاضی را بعهده داشت.در انجمن ریاضی ایران حضوری فعال دارد.در برگزاری سمینار های آنالیز هارمونیک مجرد
در کشور ، همکاری موثر دارد. در کارگاه تخصصی که در دانشگاه فردوسی دایر شد، بنده بعنوان سخنران جضور پیدا کردم.
در بر گزاری کنفرانس های بین المللی ریاضی در دانشگاه فر دوسی کوشا بود.من هم مقاله ای تحت عنوان انواع نمایش قضیه ر یز و تعمییم آن ارائه نمودم که در انتشارات کنفرانس به چاپ رسید.بعدا با همکاری دکتر مقصودی و افزودن مطالب دیگر به این مقاله، دو مقاله علمی حاصل شد که در مجلات معتبر به چاپ رسید.
دکتر ابراهیمی در تدریس هم فردی به نام است و جزوات درسی ایشان که بعضا در شبکه های مجازی دیده می شود، از دقت بالایی برخوردار است.روانی مطالب با ارائه مثال ها، توانایی ایشان و تسلط علمی به مطالب و مفاهیم آنالیز هارمونیک مجرد را دارد.
در مباحث علمی و تحقیقاتی که با ایشان داشتم، دکتر ابراهیمی رامحققی توانا یافتم. هرگاه به مشهد برای زیارت امام رضا می رفتم، در دانشگاه و منزل ایشان به بحث و تبادل نظر می پرداختیم.حتی بعضی اوقات در منزل ایشان چند روزی اقامت داشتم.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
معرفی پروفسور اولگر
شماره ۷۷
پروفسور اولگر، یکی از صاحب نظران در آنالیز هارمونیک مجرد در دنیا می باشد که آثار علمی زیادی از خود به جامعه علمی تقدیم نموده است.ایشان ساکن و اهل کشور ترکیه هستند.خود را وقف پژوهش کرده است.فکر کنم، حتی ازدواج نکرده و همسری اختیار نننوده است.او شاگرد پروفسور پیم ،استاد تمام گروه ریاضی دانشگاه شفیلد انگلستان می باشد.به یاد دارم پروفسور پیم، دو شاگرد از ترکیه داشت که هر دو در زمینه ی منظم پذیری جبرهای باناخ کار می کردند و پروفسو پیم چند سفری، جهت تفریح و شرکت در سمینار و مباحث علمی به ترکیه سفر می کرد.
ایشان با اساتید بنامی چون لائو، پیم،کانیوس و قهرمانی در زمینه آنالیز تابعی و کاربرد آنها در آنالیز هارمونیک مجرد، مقالات ارزشمندی را تحریر و تدوین نموده است که بعضا به آنها زیاد ارجاع می شود.در برگزاری سمینار های علمی بطو ر مداوم و منظم در ترکیه نیز کوشا می باشند.
از پروفسور اولگر، چندین بار به ایران جهت ایراد سخنرانی در کنفرانس های ریاضی، دعوت بعمل آورده شد.به خاطر دارم دکتر عبدالحمید ریاضی، استاد دانشگاه پلی تکنیک از ایشان دعوت بعمل آورده بود.از من خواستند، که چند روزی از پروفسور اولگر ،برای دیدن اصفهان، همراهی کنم.چند روزی ایشان در منزل ما اقامت داشتند.عصر ها ایشان را به مراکز تاریخی می بردم و پس از صرف غذا به منزل بر می گشتیم.به یاد دلرم در بازدید از میدان امام، عکسی از جوانی حضرت محمد(ص) را دید، و یک کپی از آن را خرید.این نشان دهنده علاقه او به اسلام بود.همچنین از من سراغ طلا فروشی گرفت.او را به بازار زرگر ها بردم و خریدی انجام داد.در پایان سفر به اصفهان ، یک کادویی به دخترم هدیه نمود.بعدا متوجه شدم، این هدیه همان خرید ایشان از طلا فروشی بود.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
معرفی پروفسور عبدالحمید ریاضی
شماره۷۸
دکتر عبدالحمید ریاضی استاد تمام باز نشسته دانشگاه پلی تکنیک تهران می باشد.ایشان در زمینه آنالیز هارمونیک مجرد کار کرده است. فعالیت های تحقیقاتی ایشان متمرکز بر میانگین پذیری می باشد.شاگردان زیادی در مقطع دکتری به جامعه علمی تقدیم نموده است.اسناد راهنمای ایشان دکتر وانگ می باشد که در دوره کوتاه حیاتش تحقیقات ارزشمندی انجام داده است.
دکتر ریاضی علاوه بر کارهای علمی، در کارهای اجرایی در سطح معاونت وزارت علوم ، در ارتقای علمی دانشگاه ها نقش موثری داشت.او یک مجله علوم پایه را به اتفاق جمعی از اساتید دانشگاه ایجاد نمود.بنده نیز یک مقاله در آنجا به چاپ رساندم.معاونت آموزشی اینجانب در دانشگاه اصفهان، همزمان با مسئولیت ایشان در وزارت علوم بود.ایشان در راه اندازی و اخذ مجوز دکتری و اعطای بورس به مربیان جهت راه اندازی مقاطع تحصیلات تکمیلی، همکاری شایسته ای بعمل آورد.
دکتر ریاضی فرصت مطالعاتی خود را در کانادا،به دعوت پروفسور لائو، گذراند.این همزمان با فرصت مطالعاتی بنده نیز بود. در داوری پایان نامه تحصیلات تکمیلی و برگزاری امتحانات جامع با یکدیگر همکاری می کردیم.رفت و شد خانوادگی با هم داشتیم.هم اکنون به اتفاق خانواده در امر یکا بسر می برد.مدتی نیز به عنوان رایزن علمی وزارت خارجه در روسیه مشغول به کار بودند.
دکتر ریاضی دارای مقالات و تالیفاتی ارزنده می باشد، که در صفحه ریسرچ گیت شخصی ایشان آمده است.همچنین با دانشگاه تربیت مدرس،در گروه ریاضی ، در راه اندازی و راهنمایی و تدریس حضوری فعال داشتند.
قبل از پذیرفتن مسئولیت اجرایی، در دانشگاه شیراز مشغول بکار بودند .دکتر ریاضی منشا خدمات ارزنده ای به همراه زنده یاد دکتر کریم صدیقی بود.از شاگردان ایشان، می توان از دکتر اسلام زاده نام برد که کارشناسی ارشد خود را با راهنمایی دکتر ریاضی و دکتری خود را با پروفسو لائو به پایان رساند.دکتر اسلام زاده، علاوه بر هیات علمی دانشگاه شیراز ،مدیر مسئول مجله علوم دانشگاه شیراز نیز می باشد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
باسمه
آنچه در زندگی آموختم
زندگی در خارج از کشور
شماره ۷۹
در شبکه های مجازی ، در خصوص سفر یا اقامت خانواده یا فرزندان مسئولین نظام مطالب گوناگون در موافقت و یا مخالفت و یا نهی این کار نگارش و یا به گوش می رسد.
به نظرم یکی از وظایف والدین تحصیل و تربیت صحیح و شناسایی و تقویت استعداد های فرزند در زندگی برای ارتفای روحی و مادی فرد برای تداوم زندگی و کمال و خوشبختی است.
گاهی ضرورت ایجاب می کند که فردی یا جمعی برای یک هدف خاصی مهاجرت کنند.علمای دینی و یا نمایندگان آنها ، را شاهد هستیم که بعضا اقدام به این کار می کنند.لذا نمی توان بطور کلی زندگی در خارج از کشور را محکوم کرد.
نکته ای که بعضی از دولتمردان به مدیران نظام
یاد آور می شوند این است که برای جلوگیری از هرگونه شبهه و سو استفاده مالی و سیاسی معاندین نظام از فرزندان مسئولین با دو تابعیتی شدن آنها توصیه می کنند که برای پیشگیری از هر گونه خطایی، مسئولین و خانواده آنها را در دوره پذیرش مسئولیت از این کار منع می کنند.
به یاد دارم امام راحل و بنیان گذار نظام انقلاب اسلامی ،از پذیرش نزدیکان خویش در امور اجرایی،برای پیش گیری از شبهه ها، مانع می شدند.
لذا این امر توافق و شرط عقدی است که بین مدیران و مسئولین نظام ،در قبل از پذیرش مقامی بعضا گذاشته می شود.بدیهی است در صورت نقض شرایط حین عقد پذیرش مسئولیت، باید مدیر استعفا دهد.با استعفا، چون عموم مردم ،حق زندگی در هر کجا ی در کره زمین را دارد.
با توجه به تهاجم و بمباران فرهنگی به ارزش های اسلامی و دینی، توصیه به عدم مهاجرت می گردد.خواه یا ناخواه فرزندان در محیطی که زندگی می کنند،از فرهنگ آن جامعه نیز الگو برداری می کنند که ممکن است بعضا با ارزشهای والدین متمایز باشد.در این حالت مشکلات خانوادگی و فرهنگی و اجتماعی زیادی پدید می آید که اصلاح آنها بعضا سخت و گاهی مقدور نیست.لذا توصیه به پیشگیری می شود.
باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
نقش پیامبران و دانشمندان در جهان هستی
شماره۸۰
وقتی به نظریه پردازی دانشمندان در علوم مختلف نگاه می کنیم، بالاتفاق تئوری آنها بر اصول بدیهی بنا شده است که مورد تائید همگان است.با گسترش علوم بر پایه اصول اولیه علم گسترش می یابد و موجب کشفیات حقایق هستی و مادی می گردد.در حقیقت دانشمندان حقایقی از جهان مادی را برای انسان ها به کمک عقل تبیین می کنند.نقش آنها همانند آینه است، که چهره انسان را برای خویش و دیگران به تصویر می کشاند.
اما علوم ماورای طبیعت توسط عقل قابل تبیین نیست.لذا خداوند از طریق پیامبران و توسط وحی،
آن علوم را برای انسان ها بازگو کردند.با عمل به آنها خوشبختی در دنیا و آخرت حاصل می گردد.پیامبران با معرفی دین، دستورالعمل چگونه بودن، چگونه زیستن و خدا شناسی را بیان می کنند.
انسان های کامل، با چشم پوشی و گذشت بر دیگران و اصلاح خویش از اشتباهات در صدد پاکی روح و روان و زدون زنگ از صفحه آئینه دل می گردند تا حقایق هستی به روشنی برای انسان آشکار گردد.همانند آینه که اگر زنگ آلود باشد، قادر به تصویر کشیدن دقیق چهره ظاهری نیست.چهره باطنی هم با بر طرف کردن رذایل اخلاقی گوناگون، خداشناسی و عمل به دستورات الهی که توسط اولیای الهی، قران و اهل بیت تبیین شده است مقدور می باشد.
خداوند با اختیاری که به انسان داده است او را در بهره بردن از حقایق هستی که توسط دانشمندان و انبیا بیان و به تصویر کشیده شده است آزاد گذاشته شده است. انتخاب راه های کمال و عشق به خدا توسط پیامبران ابلاغ شده است.چنانچه به دنیا و آخرت بطور توام نگاه کنیم، می توان به این حقیقت پی برد که با اختیاراتی که خداوند به انسان داده است و تکامل روحی و عقلی، انسان می تواند دارای عقل کل گردد و به حقایق هستی پی ببرد.
دکتر علی رجالی
استاد تمام گروه ریاضی دانشگاه اصفهان
دکتر علی رجالی
استاد تمام دانشگاه اصفهان
- ۰۱/۰۶/۰۸