باسمه تعالی
آنچه در زندگی آموختم
عقل و دین
شماره ۵۸
داشتم با خانواده در خصوص نقش خدا در زندگی صحبت می کردم.این بیت از سعدی به ذهن آمد:
همنشین تو از تو به باید
تا ترا عقل و دین بیافزاید
خداوند عقل را در انسان قرار داده است تا به کمک آن نیازهای شخصی را تامین نمائیم.در حقیقت، عقل چون پیامبر درونی است و وسیله ای برای رشد و تعالی انسان است.دین هم دستورالعملی برای چگونه زیستن و چگونه بودن است.لذا با کسی دوست گردیم که موجبات تقویت عقل و دین ما گردد.
مهمترین دستورالعمل در انتخاب دوست سنجش میزان ایمان اوست و افراد بیایمان قابل معاشرت نیستند؛ و امام صادق میفرمایند:
با کسی دوستی مکن تا در سه مرحله امتحانش کنی:
اول : در هنگام خشم، اگر از حد خود خارج نشد، دوست واقعی است.
دوم : با مال دنیا، اگر از تو دریغ نکرد قابل دوستی است
سوم: هنگام سفر، زیرا در سفر میزان صداقت او معلوم میشود.
به فرزندان توصیه کردم ،هرکس تو را با افکار و اعمالش از خدا دور کرد و یا احساس کردی چنین است از او دوری کن.پدرم مرتب زمزمه می کرد و می گفت:
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هرچه خواهی کن
گاهی انسان به خود غره می شود و هوای نفس بر او غالب می گردد.اگر انسان به توانایایی خود فکر کند، متوجه به نقش خدا می گردد.اوست که ما را نیرومند ساخته و روزی هم ضعیف می شویم و در مقابل مرگ هیچ قدرتی نداریم .به فرزندانم توصیه کردم ،هرکار می خواهید بکنید ولی گناه نکنید و ارتباط خود را با خدا قطع نکنید.بهترین نحوه ارتباط با خدا توسط نماز تبیین شده است.خدا نیازی به عبادات ما ندارد، ما نیازمند خدا هستیم.دستورات الهی، بسیار راهگشا و آرامش بخش است.
دکتر علی رجالی
استاد دانشگاه اصفهان
- ۰۱/۰۵/۲۸